English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
White Paper گزارش هیئت دولت نامه سفید
White Papers گزارش هیئت دولت نامه سفید
Other Matches
cabinet کابینه هیئت دولت
cabinets کابینه هیئت دولت
governments فرمانداری طرز حکومت هیئت دولت
government فرمانداری طرز حکومت هیئت دولت
log گزارش روزانه عملیات هیئت یاعملیات موتوریاماشین وغیره کندن کنده درخت
logs گزارش روزانه عملیات هیئت یاعملیات موتوریاماشین وغیره کندن کنده درخت
processor کامپیوتر کوچک برای کار کردن با لغات , تولید متن , گزارش , نامه و...
departure report گزارش پایان تعمیرات گزارش عزیمت ناو گزارش حرکت
recredential نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
identic notes منظوریادداشتهایی با مضمون واحداست که چند دولت به یک دولت می دهند . چون این یادداشتها جداگانه تسلیم میشود عمل هر دولت فاهرا"مستقل از عمل دولت دیگراست تسلیم این یادداشتهاعمل غیردوستانه تلقی میشود
retorsion عملی است که یک دولت در مقابل عمل دولت دیگری انجام میدهد وعمل اخیر کاملا" مشابه رفتاری است که از دولت اولی سر زده بوده است
watermark علامت چاپ سفید در متن کاغذ سفید چاپ سفید یا سایه دار کردن
watermarks علامت چاپ سفید در متن کاغذ سفید چاپ سفید یا سایه دار کردن
presidium هیئت عامله دائمی شاغل در دوره فترت هیئت رئیسه
open market operation عملیات دولت در بازار ازاد خرید و فروشهایی که دولت از طریق خزانه داری کل میکند
boardrooms اتاق هیئت رئیسه یا هیئت امنا
boardroom اتاق هیئت رئیسه یا هیئت امنا
board هیئت عامله یاامنا هیئت مدیره
boarded هیئت عامله یاامنا هیئت مدیره
spot report گزارش مشاهدات یا گزارش فوری از تحقیقات محلی
action report گزارش عملیات جنگی گزارش درگیری با دشمن
unfriendly act هر نوع عملی که از یک دولت سر بزند و دولت دیگر در آن ضرری نسبت به منافع خود مشاهده کند
panels نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
panel نقاشی بروی تخته نقوش حاشیه دارکتاب اعضای هیئت منصفه فهرست هیئت یاعدهای که برای انجام خدمتی اماده اند
dependent state دولت تابع و وابسته به دولت یا قدرت دیگر
judicature هیئت دادرسان هیئت قضاوت
petty jury هیئت داوری هیئت قضات
report generator گزارش ساز ایجادکننده گزارش
report generator گزارش زایی گزارش گیری
federal state دولت متحده یا دولت اتحادی
panelist عضو هیئت مشاوره و مباحثه یا عضو هیئت رادیو تلویزیون
real will مشرب سیاسی که هر نوع زور وقدرت در هر جنبه را از طرف دولت با این احتجاج که اراده دولت نماینده اراده واقعی افراد جامعه است مشروع می داند
pay as you go principle اصلی که بر اساس ان مالیات دریافتی توسط دولت برای سیستم تامین اجتماعی در هرسال به بازنشستگان درهمان سال پرداخت میشود وبنابراین دولت وجوهی را ازاین بابت جمع اوری نمیکند
mortar report گزارش تیراندازی خمپاره انداز دشمن گزارش تیرخمپاره انداز
visualreport گزارش دیدبانی بصری گزارش مشاهدات بصری در حین پرواز
amplifying report گزارش تماس با دشمن گزارش تکمیلی اخذ تماس بادشمن
social contract اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
authoritarainism نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
defferential assets هیئت رسیدگی باختلافات هیئت رسیدگی به حسابها
leukon عناصر سفید خون وسلولهای سازنده انها دودمان سفید خون
post script مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
letter of intent تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
pourparler جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparley جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
cryptoparts بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
libels هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeling هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeled هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelled هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelling هجو نامه یا توهین نامه افترا
libel هجو نامه یا توهین نامه افترا
white with blue stripes سفید با خطهای ابی سفید باراه راه ابی
platina پلاتین یا طلای سفید طبیعی برنگ طلای سفید
exchange control نظارت دولت بر مبادله ارز کنترل مبادله ارز توسط دولت
credential گواهی نامه اعتبار نامه
certificate رضایت نامه شهادت نامه
certificates رضایت نامه شهادت نامه
affidavits شهادت نامه قسم نامه
written agreement موافقت نامه پیمان نامه
leukocyte گویچه سفید خون گلبول سفید خون
to a. letter روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
testacy دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
cargo outturn report گزارش تخلیه محمولات ناو گزارش تخلیه ناو
shelling report گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
xanthochroid شخص بور و سفید پوست شخص مو زرد و سفید پوست
commissions هیئت
commission هیئت
committee هیئت
committees هیئت
commissioning هیئت
confranternity هیئت
guize هیئت
panels هیئت
panel هیئت
configuration هیئت
configurations هیئت
astronomy هیئت
attitude هیئت
attitudes هیئت
corps هیئت
staff اعضاء هیئت
staffed اعضاء هیئت
staffs اعضاء هیئت
top drawer هیئت حاکمه
legislature هیئت مقننه
collegium هیئت یا کمیته
trial jury هیئت منصفه
physiques ترکیب هیئت
knightage هیئت شوالیه ها
board of trade هیئت بازرگانی
physique ترکیب هیئت
legislative body or assembly هیئت مققنه
board of directors هیئت مدیره
commissions هیئت مامورین
board هیئت ژوری
directorate هیئت رئیسه
boarded هیئت ژوری
board هیئت کمیسیون
boarded هیئت کمیسیون
commission هیئت مامورین
political mission هیئت سیاسی
diplomatic mission هیئت سیاسی
economic commission هیئت اقتصادی
bars هیئت وکلاء
bar هیئت وکلاء
deputations هیئت نمایندگی
deputation هیئت نمایندگی
directorates هیئت رئیسه
expedition هیئت اعزامی
faculty هیئت علمی
commissioner عضو هیئت
configuration هیئت پذیری
configurations هیئت پذیری
commissioners عضو هیئت
department قسمت هیئت
departments قسمت هیئت
governing body هیئت حاکمه
governing bodies هیئت حاکمه
expeditions هیئت اعزامی
military comission هیئت نظامی
astronomy هیئت استرونومی
petty jury هیئت منصفه
astronomy علم هیئت
military body هیئت نظامی
professoriat هیئت استادان
executive هیئت رئیسه
executives هیئت رئیسه
faculties هیئت علمی
bureau هیئت اداری
bureaus هیئت اداری
council ot ministers هیئت وزراء
institutes هیئت شورا
instituted هیئت شورا
institute هیئت شورا
juries هیئت داوران
juries هیئت منصفه
board of direcotors هیئت مدیره
formats قالب هیئت
format قالب هیئت
commissioning هیئت مامورین
board of directers هیئت مدیره
legislatures هیئت مقننه
jury هیئت منصفه
instituting هیئت شورا
astronomically مطابق هیئت
constituency هیئت موسسان
hue هیئت منظر
constituencies هیئت موسسان
hues هیئت منظر
committee هیئت یا کمیته
committees هیئت یا کمیته
jury هیئت داوران
reports گزارش
reported گزارش
report generator گزارش زا
account گزارش
report گزارش
reportage گزارش
recitetion گزارش شز
special jury هیئت منصفه مخصوص
constellations هیئت صورت فلکی
missionaries وابسته به هیئت اعزامی
to be masked تدیل هیئت دادن
military assistance advisory group (maag هیئت مستشاری نظامی
the f. اعضای هیئت پزشکی
military body هیئت رئیسه نظامی
constellation هیئت صورت فلکی
missionary وابسته به هیئت اعزامی
backbenchers عضو هیئت قانونگذاری
masked balls رقص با هیئت مبدل
directorate هیئت مدیره ستادی
directorates هیئت مدیره ستادی
directors عضو هیئت مدیره
cabinet هیئت وزرا اطاقک
transmuting تغییر هیئت دادن
director عضو هیئت مدیره
masked ball رقص با هیئت مبدل
astronomically از روی علم هیئت
chairman of the board [of directors/managers] رئیس هیئت مدیره
president of the board [ American E] رئیس هیئت مدیره
companies دسته هیئت بازیگران
company دسته هیئت بازیگران
cabinets هیئت وزرا اطاقک
chief executive officer [CEO] [American E] رئیس هیئت مدیره
backbencher عضو هیئت قانونگذاری
transmuted تغییر هیئت دادن
panel هیئت تشک پالان
panels هیئت تشک پالان
grand jury هیئت منصفه عالی
electorates هیئت انتخاب کنندگان
electorate هیئت انتخاب کنندگان
white hall هیئت حاکمه انگلیس
editorial staff هیئت مدیره یانویسنده
jurors عضو هیئت منصفه
juror عضو هیئت منصفه
assize هیئت قضات یا منصفه
delegacy نماینده هیئت نمایندگان
transmute تغییر هیئت دادن
assembly هیئت قانون گذاری
transmutes تغییر هیئت دادن
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com