English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (10 milliseconds)
English Persian
end کد ارسالی پس از آخرین حرف متن
ended کد ارسالی پس از آخرین حرف متن
ends کد ارسالی پس از آخرین حرف متن
Search result with all words
cancel کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
cancelling کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
cancels کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
end کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
ended کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
ends کد نشان دهنده آخرین پایت بلاک داده ارسالی از طریق خط ارتباطی
Other Matches
last-ditch آخرین فرصت
trendier مطابق آخرین مد
trendiest مطابق آخرین مد
trendy مطابق آخرین مد
at the eleventh hour در آخرین لحظات
swan song <idiom> آخرین سیما
last-ditch وابسته به آخرین تلاش
billionths آخرین عدد یک میلیارد
billionth آخرین عدد یک میلیارد
The last school day. آخرین روز مدرسه
for the first [last] time برای اولین [آخرین] بار
last straw <idiom> [آخرین مشکل از یک سری مشکلات]
ended نمایش گر پس از آخرین رکورد فایل
end نمایش گر پس از آخرین رکورد فایل
prints آخرین صفحه چاپ شده
print آخرین صفحه چاپ شده
She was dressed in the latest fashion . آخرین مد لبا ؟ پوشیده بود
printouts آخرین صفحه چاپ شده
ends نمایش گر پس از آخرین رکورد فایل
What is the latest news? آخرین خبرها ( اخبار ) چیست ؟
printed آخرین صفحه چاپ شده
aft flap آخرین قسمت فلپهای سه قسمتی
printout آخرین صفحه چاپ شده
son file آخرین گونه کاری یک فایل
dates افزودن آخرین و جدیدتری اطلاعات به چیزی
queues ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
queueing ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
queued ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
This is the latest mens fashion. این آخرین مد لباس مردانه است
queue ترتیب آن متناسب با آخرین عنصر است
date افزودن آخرین و جدیدتری اطلاعات به چیزی
This is my last chance . این برایم آخرین فرصت است
to go down to the wire <idiom> تا آخرین لحظه با تهیج معلق ماندن
to go down to the wire <idiom> تا آخرین لحظه با تهیج نا معلوم ماندن
to give somebody an ultimatum به کسی آخرین پیشنهاد را دادن [در معامله ای]
He emptied the glass to the last drop . لیوان را تا آخرین قطره خالی کرد
last but not least <idiom> آخرین موقعیت وپر اهمیت ترین
To play ones last card آخرین تیر ترکش رارها کردن
pops خواندن و یا حفظ کردن آخرین داده از پشته
pop خواندن و یا حفظ کردن آخرین داده از پشته
popped خواندن و یا حفظ کردن آخرین داده از پشته
lifo سیستم صف که آخرین عنصر ذخیره شده را اول می خواند
trailers آخرین رکورد فایل که حاوی خصوصیات و کنترل است
trailer آخرین رکورد فایل که حاوی خصوصیات و کنترل است
When is the last train to Oxford? چه وقت آخرین قطار به سمت آکسفورد حرکت می کند؟
to give somebody an ultimatum به کسی آخرین مدت را دادن [برای اجرای قراردادی]
identity مجموعه رنگهایی که اولین و آخرین آن رنگهای سیستم هستند
identities مجموعه رنگهایی که اولین و آخرین آن رنگهای سیستم هستند
Doom [نمایش تصویری از آخرین قضاوت عیسی مسیح در کلیسا]
Last stop. All out. آخرین ایستگاه. همه پیاده بشن. [حمل و نقل]
ring لیست داده که آخرین عنصر آن به اولین اشاره کند
ended عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
last in first out نوعی سیستم صف که آخرین عنصر ذخیره شده را در اول می خواند
end عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
condition ثباتی که حاوی وضعیت CPU پس از اجرای آخرین دستور است
readme file فایلی که حاوی آخرین اطلاعات درباره یک برنامه کاربردی باشد
ends عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
Excepting [With the exception of] two students, no one could answer the last question correctly. به غیر از دو دانش آموز هیچ کس نتوانست آخرین پرسش را درست پاسخ بدهد.
shipment [American] کالای ارسالی
remittance وجه ارسالی
consignment کالای ارسالی
delivery کالای ارسالی
remittances وجه ارسالی
consignment محموله کالای ارسالی
mails نامههای ارسالی یا دریافتی
consignments محموله کالای ارسالی
consignee گیرنده کالای ارسالی
mail نامههای ارسالی یا دریافتی
push up stack سیستم صف ذخیره سازی موقت که آخرین موضوع اضافه شده در انتهای لیست فرار می گیرد
terminator ثباتی که در آخرین وسیله SCSI قرار می گیرد در یک زنجیره و باعث ایجاد جریان اکتریکی میشود
carriers داده ارسالی موج مانند
impluse sending key تکمه ارسالی ضربه جریان
carrier داده ارسالی موج مانند
ship ton وزن کالای ارسالی با کشتی به تن
dockets فهرست محتوی بسته ارسالی
docketing فهرست محتوی بسته ارسالی
docketed فهرست محتوی بسته ارسالی
docket فهرست محتوی بسته ارسالی
bursts ترتیب مختصری از سیگنالهای ارسالی
burst ترتیب مختصری از سیگنالهای ارسالی
contract shipment number شماره بارنامه کالای ارسالی
mark کد ارسالی در وضعیته که از علامت و فضای خالی
parallelling داده ارسالی بین دو وسیله چندبیتی .
parallelled داده ارسالی بین دو وسیله چندبیتی .
inputted بلاک داده ارسالی به فضای ورودی
input بلاک داده ارسالی به فضای ورودی
paralleling داده ارسالی بین دو وسیله چندبیتی .
paralleled داده ارسالی بین دو وسیله چندبیتی .
parallel داده ارسالی بین دو وسیله چندبیتی .
marks کد ارسالی در وضعیته که از علامت و فضای خالی
operating signal چانل موجوددر دستگاه امواج ارسالی
parallels داده ارسالی بین دو وسیله چندبیتی .
active homing guidance هدایت خودکار با استفاده ازامواج ارسالی یا دریافتی
shipments ارسال کالا باکشتی کالای ارسالی با کشتی
shipment ارسال کالا باکشتی کالای ارسالی با کشتی
parameters مقداری ارسالی به تابع یا برنامه هنگام فراخوانی
parameter مقداری ارسالی به تابع یا برنامه هنگام فراخوانی
read in ارسالی داده از منبع خارجی به کامپیوتر اصلی
procedure sign علایم ارسالی در شبکه قبل ازشروع مکالمات
sync حرف ارسالی برای سنکرون کردن وسایل
sync بیت ارسالی برای سنکرون کردن وسایل
echoed برگرداندن سیگنال دریافتی در همان مسیر ارسالی
echoes برگرداندن سیگنال دریافتی در همان مسیر ارسالی
horizontal روش تشخیص خطا برای داده ارسالی
echoing برگرداندن سیگنال دریافتی در همان مسیر ارسالی
modulating تغییر موج ارسالی برای حمل داده
echo برگرداندن سیگنال دریافتی در همان مسیر ارسالی
modulating سیگنال ارسالی برای توابع منتقل شونده
modulates تغییر موج ارسالی برای حمل داده
modulates سیگنال ارسالی برای توابع منتقل شونده
service بیت ارسالی برای کنترل ونه داده
serviced بیت ارسالی برای کنترل ونه داده
modulate سیگنال ارسالی برای توابع منتقل شونده
basic کنترل استاندارد خط وط ارسالی با استفاده از کدهای مخصوص
modulate تغییر موج ارسالی برای حمل داده
basics کنترل استاندارد خط وط ارسالی با استفاده از کدهای مخصوص
levels کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
reversed سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال
levelled کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
leveled کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
level کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
reversing سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال
signaled اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
signal اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
write وسیله ارسالی که میتواندداده راسوی رسانه مغناطیسی بنویسد
marks سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است
reverse سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال
signalled اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
source نقط های که سیگنال ارسالی وارد میشود به شبکه
mark سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است
writes وسیله ارسالی که میتواندداده راسوی رسانه مغناطیسی بنویسد
attenuation اختلاف بین توان ارسالی و دریافتی بر حسب دسی بل
over freight بار بیش از اندازه هوایی یابار ارسالی زیاد از حد
pseudo digital تولید شده توسط مودم و ارسالی روی خط وط تلفن
reverses سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال
condition اضافه کردن داده ارسالی پس از برخورد با مجموعه پارامترها
vertical سیگنال بیان کننده انتهای آخرین شیاردر انتهای صفحه نمایش
circulars چرخش بیتها در کلمه که آخرین بیت در محل اولین بیت قرار می گیرد
marching display وسیله نمایش که حاوی بافر نمایش آخرین حروف وارد شده است
cyclic چرخش بیتها در کلمه که آخرین بیت به محل اولین بیت منتقل میشود
circular چرخش بیتها در کلمه که آخرین بیت در محل اولین بیت قرار می گیرد
shift چرخش بیتها در یک کلمه به طوری که آخرین بیت در محل اولین بیت درج خواهد شد
components 1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
shifted چرخش بیتها در یک کلمه به طوری که آخرین بیت در محل اولین بیت درج خواهد شد
shifts چرخش بیتها در یک کلمه به طوری که آخرین بیت در محل اولین بیت درج خواهد شد
component 1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
handshaking سیگنال ارسالی بین دو وسیله ارتباطی شامل آماده ارسال
shift کد حروف ارسالی که نشان میدهد که کد بعدی باید جابجا شود
shifted کد حروف ارسالی که نشان میدهد که کد بعدی باید جابجا شود
shifts کد حروف ارسالی که نشان میدهد که کد بعدی باید جابجا شود
ends کد ارسالی که نشانه دهنده داده آدرس ارسال شده است
ended کد ارسالی که نشانه دهنده داده آدرس ارسال شده است
end کد ارسالی که نشانه دهنده داده آدرس ارسال شده است
envelopes بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات تصحیح خطا و کنترلی
rate مقدار اطلاعات در هر حرف ضرب در تعداد حروف ارسالی در ثانیه
microsoft فکس و پیام های شبکه دریافتی و ارسالی به PL را مرتب میکند
rates مقدار اطلاعات در هر حرف ضرب در تعداد حروف ارسالی در ثانیه
letters حروف ارسالی به چندین آدرس با نام بدون تغییر در متن
letter حروف ارسالی به چندین آدرس با نام بدون تغییر در متن
oddest روش بررسی صحت و عدم خرابی داده دودویی ارسالی
envelope بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات تصحیح خطا و کنترلی
word کلمات داده ارسالی در امتداد باس موازی یکی پس از دیگری
worded کلمات داده ارسالی در امتداد باس موازی یکی پس از دیگری
writes وسیله ارسالی که میتواند داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
write وسیله ارسالی که میتواند داده را روی رسانه مغناطیسی بنویسد
odd روش بررسی صحت و عدم خرابی داده دودویی ارسالی
odder روش بررسی صحت و عدم خرابی داده دودویی ارسالی
attributing مشخصه مخصوص یک فایل در DOS یا 2/OS که بیان میکند آیا فایل پس از آخرین تغییر ضبط شده است یا نه
attribute مشخصه مخصوص یک فایل در DOS یا 2/OS که بیان میکند آیا فایل پس از آخرین تغییر ضبط شده است یا نه
archive مشخصه مخصوص یک فایل در DOS یا 2/OS که بیان میکند آیا فایل پس از آخرین تغییر ضبط شده است یا نه
attributes مشخصه مخصوص یک فایل در DOS یا 2/OS که بیان میکند آیا فایل پس از آخرین تغییر ضبط شده است یا نه
trafficked تعداد پیام ها و داده ارسالی روی شبکه یا سیستم در یک دوره زمانی
stop بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف
output بخشی از حافظه که حاوی داده ارسالی به وسیله خروجی دیگر است
outputs بخشی از حافظه که حاوی داده ارسالی به وسیله خروجی دیگر است
initialization مجموعه دستورات AT ارسالی به مودم تا پیش از استفاده آنرا تشخیص دهد
signalled پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه
traffics تعداد پیام ها و داده ارسالی روی شبکه یا سیستم در یک دوره زمانی
synchronization باس ارسالی برای اطمینان از این که گیرنده با فرستنده سنکرون است
digit عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
traffic تعداد پیام ها و داده ارسالی روی شبکه یا سیستم در یک دوره زمانی
digits عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
mails پیام های ارسالی بین کاربران صفحه آگهی یا شبکههای مابین
trafficking تعداد پیام ها و داده ارسالی روی شبکه یا سیستم در یک دوره زمانی
parity برای خطاها و اینکه داده دودویی ارسالی آسیب ندیده است
mail پیام های ارسالی بین کاربران صفحه آگهی یا شبکههای مابین
check رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
text کد ارسالی برای بیان خاتمه کنترل و اطلاعات آدرسی و شروع پیام
secondary کانال دوم که حاوی اطلاعات کنترلی ارسالی همزمان با داده باشد
inquiry کد ارسالی توسط کامپیوتر به ترمینال راه دور و تقاضا برای پاسخ
signaled پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه
checked رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
stopped بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف
signal پاس ولتاژ رسانه جانبی ارسالی به pcu برای در خواست توجه
inquiries کد ارسالی توسط کامپیوتر به ترمینال راه دور و تقاضا برای پاسخ
stopping بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف
stops بیت ارسالی در اتباطات اسنکرون برای نشان دادن انتهای یک حرف
sync باس ارسالی برای اطمینان از این که گیرنده با فرستنده سنکرون است
checks رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
texts کد ارسالی برای بیان خاتمه کنترل و اطلاعات آدرسی و شروع پیام
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com