Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English
Persian
manhole
اطاقک بازرسی
manholes
اطاقک بازرسی
Other Matches
inspector general
بازرسی بازرسی کل ارتش
cubicles
اطاقک
cubicle
اطاقک
cabinet
اطاقک
cabinets
اطاقک
booths
اطاقک
booth
اطاقک
cabins
اطاقک
cabin
اطاقک
exhaust chamber
اطاقک خروجی
cabinet
اطاقک کوچک
regenerative chamber
اطاقک رژنراتیو
blast box
اطاقک هوا
cabinets
اطاقک کوچک
compartment
اطاقک کابین
cockpit
اطاقک خلبان
air lock
اطاقک فشارهواپیما
compartments
اطاقک کابین
coking chamber
اطاقک کک سازی
ballonet
اطاقک خلاء
checker chamber
اطاقک مشبک
ballonet
اطاقک مسدود
seadopod
اطاقک غواصی
cuddy
اطاقک کشتی
cockpits
اطاقک خلبان
penthouses
اطاقک بالای بام
penthouse
اطاقک بالای بام
sternsheets
اطاقک عقب قایق
rescue chamber
اطاقک نجات زیردریایی
cabinets
هیئت وزرا اطاقک
carrel
کابین یا اطاقک چوبی
box
اطاقک جای ویژه
cooling chamber
اطاقک سرد کننده
cockpits
اطاقک خلبان درهواپیما
cockpit
اطاقک خلبان درهواپیما
boxes
اطاقک جای ویژه
cabinet
هیئت وزرا اطاقک
loculus
محوطه یا قسمت کوچک اطاقک
freight container
اطاقک حمل بار یکپارچه
camera obscura
اطاقک تاریک جعبه عکاسی
cancel check firing
فرمان بازرسی اتش ملغی فرمان بازرسی اتش لغو
inspection
بازرسی بازدید کردن بازرسی کردن
barracking
منزل کارگران کلبه یا اطاقک موقتی انبارکاه
barracked
منزل کارگران کلبه یا اطاقک موقتی انبارکاه
barrack
منزل کارگران کلبه یا اطاقک موقتی انبارکاه
reefers
خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
reefer
خودرویی که اطاقک عایق حرارت داشته باشد
module
اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
modules
اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
examination
بازرسی
inspecting
بازرسی
inspected
بازرسی
inspects
بازرسی
examining
بازرسی
examinations
بازرسی
controllership
بازرسی
inspect
بازرسی
cross examination
بازرسی
inspectorship
بازرسی
inspection
بازرسی
visits
بازرسی
visited
بازرسی
visit
بازرسی
examen
بازرسی
examines
بازرسی
controls
بازرسی
audits
بازرسی
surveyed
بازرسی
control
بازرسی
perambulation
بازرسی
auditing
بازرسی
check
بازرسی شد
audited
بازرسی
audit
بازرسی
checks
بازرسی شد
surveys
بازرسی
examine
بازرسی
checked
بازرسی شد
visitation
بازرسی
visitations
بازرسی
examined
بازرسی
inquiry
بازرسی
inquiries
بازرسی
controlling
بازرسی
survey
بازرسی
identity control
بازرسی شناسنامه
to browse through
بازرسی کردن
inspection certificate
گواهی بازرسی
check point
نقطه بازرسی
certificate of survey
گواهی بازرسی
board of inspection and survey
سازمان بازرسی
to rummage
بازرسی کردن
identity check
بازرسی شناسنامه
cargo checking
بازرسی بار
certificate of inspection
گواهی بازرسی
checkup
بازرسی کلی
vidimus
بازرسی حساب
investigating committee
کمیته بازرسی
committee of inquiry
کمیته بازرسی
inquiry documents
اسناد بازرسی
right of visit
حق بازرسی و تفتیش
for
[your/our]
inspection
برای بازرسی
scrutineer
بازرسی فنی
seach
بازرسی کردن
searcher warrant
اجازه بازرسی
look over something
<idiom>
بازرسی کردن
to look over
بازرسی کردن
martitime survey
بازرسی دریائی
unverified
<adj.>
بازرسی نشده
to search after
بازرسی کردن
untested
<adj.>
بازرسی نشده
uninspected
<adj.>
بازرسی نشده
inspectional
مربوط به بازرسی
unexamined
<adj.>
بازرسی نشده
jerque
بازرسی کشتی
unevaluated
<adj.>
بازرسی نشده
magnetic inspection
بازرسی مغناطیسی
unchecked
<adj.>
بازرسی نشده
unaudited
<adj.>
بازرسی نشده
survey report
گزارش بازرسی
examine
بازرسی کردن
search
تکاپو بازرسی
checks
بازرسی کردن
search
بازرسی کردن
searched
تکاپو بازرسی
searched
بازرسی کردن
searches
تکاپو بازرسی
checked
بازرسی کردن
audits
بازرسی رسیدگی
searches
بازرسی کردن
inspection
بازرسی و بازبینی
controls
بازرسی کردن
examined
بازرسی کردن
check
بازرسی کردن
controlling
بازرسی کردن
examines
بازرسی کردن
control
بازرسی کردن
examining
بازرسی کردن
probe
میله بازرسی
probed
میله بازرسی
probes
میله بازرسی
examination
بازرسی معاینه
examinations
بازرسی معاینه
detection
بازیابی بازرسی
searchingly
تکاپو بازرسی
aircraft inspection
بازرسی هواپیما
inspects
تحقیق بازرسی
audited
بازرسی رسیدگی
inspected
بازرسی کردن
inspects
بازرسی کردن
survey
بازرسی کردن
inspected
تحقیق بازرسی
audit
بازرسی رسیدگی
surveys
بازرسی کردن
surveyed
بازرسی کردن
inspect
تحقیق بازرسی
searchingly
بازرسی کردن
auditing
بازرسی رسیدگی
inspecting
تحقیق بازرسی
inspect
بازرسی کردن
inspecting
بازرسی کردن
cargo checking
بازرسی کردن محمولات
to pick over
بازرسی کردن و برگزیدن
scrutineering
بازرسی فنی قایق
controls
بازرسی نظارت جلوگیری
control
بازرسی نظارت جلوگیری
right of search
حق بازرسی کشتی در دریاها
censorial
مبنی بر بازرسی مطبوعات و
search warrant
حکم بازرسی و ورود
search warrants
حکم بازرسی و ورود
check
امتحان کردن بازرسی
input control unit
واحد بازرسی ورودی
cwe
ترخیص بدون بازرسی
controllable
قابل ممیزی یا بازرسی
contractor inspection system
سیستم بازرسی پیمانها
inspective
وابسته به تفتیش و بازرسی
domiciliary visit
بازرسی خانه شخص
cleared without examination
ترخیص بدون بازرسی
check sweeping
بازرسی مین روبی
he was appointed to inspect it
مامور شد ان را بازرسی کند
checks
امتحان کردن بازرسی
privateer
فرمانده کشتی بازرسی
personnel monitoring
بازرسی بدنی از افراد
non destructive inspection
بازرسی غیر مخرب
controlling
بازرسی نظارت جلوگیری
checked
امتحان کردن بازرسی
espy
جاسوس بودن بازرسی کردن
espies
جاسوس بودن بازرسی کردن
espied
جاسوس بودن بازرسی کردن
espying
جاسوس بودن بازرسی کردن
test
شهادت گواهی بازرسی کردن
tested
شهادت گواهی بازرسی کردن
tests
شهادت گواهی بازرسی کردن
g man
نماینده مخصوص دایره بازرسی
tech inspection
بازرسی اتومبیلها پیش ازمسابقه
inspection gallery
دالان بازرسی گالری بازدید
visitatorial
وابسته به یادارای اختیار بازرسی
FBI
مخفف دفتر بازرسی فدرال
location survey
بازرسی در جای اجناس درانبار
helical scanning
بازرسی وتجسس مارپیچی با رادار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com