Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
English
Persian
catchall
بخشی که شامل مواد مختلف وبدون دسته بندی باشد
Other Matches
Zel-i Sultan vase
طرح گلدان ظل السلطان
[این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
exceptions
چیزی باسایر چیزها در همان دسته بندی متفاوت باشد
exception
چیزی باسایر چیزها در همان دسته بندی متفاوت باشد
blocage
[بنایی با مواد مختلف و در اندازه های مختلف که در ساخت دیوارهای رومی بکار می رفت.]
sections
بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه
section
بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه
scissoring
1-معرفی بخشی از تصویرو سپس بریدن آن به طوری که قابل چسباندن در تصویر دیگر باشد.2-معرفی بخشی از تصویروحذف هراخلاعی خارج از این ناحیه
interfaith
شامل اشخاصی دارای عقاید وادیان مختلف
lipid
مواد چربی که شامل پیه وموم وفسفاتیدوسروبروزیدها میباشد
lipide
مواد چربی که شامل پیه وموم وفسفاتیدوسروبروزیدها میباشد
packaging
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
storage
مواد مختلف که قادر به ذخیره داده هستند
slated items
مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
tightening material
مواد اب بندی کننده
alphanumeric
عملوندی که میتواند شامل حروف الفبا- عددی مانند رشته ها باشد
food rationing
جیره بندی مواد غذائی
extend
بخشی از CPU که حاوی پیاده سازی سخت افزاری از توابع ریاضی مختلف است
extending
بخشی از CPU که حاوی پیاده سازی سخت افزاری از توابع ریاضی مختلف است
extends
بخشی از CPU که حاوی پیاده سازی سخت افزاری از توابع ریاضی مختلف است
config.sys
در DOS و 2/OS یک فایل متن اسکی که شامل فرمانهای پیکر بندی است
separate opinion
رایی که نافربه مسائل مختلف باشد
string
متغیر در زبان کامپیوتری که میتواند شامل حروف الفبا- عددی و نیز اعداد باشد
blobs
بخشی در رکورد پایگاه داده که میتواند یک حجم بالا از داده دودویی معمولاگ تصویر را شامل میشود
blob
بخشی در رکورد پایگاه داده که میتواند یک حجم بالا از داده دودویی معمولاگ تصویر را شامل میشود
geode
سنگ پوکی که درون ان ازموادبلورین یا مواد معدنی پوشیده باشد
flocculence
یا دسته پشم باشد
operation
بخشی از دستور زبان اسمبلی که حاوی نشانههای کد اجرا باشد
inspectorates
رسد بانی بخشی که بدست رسدبانی سپرده شده باشد
inspectorate
رسد بانی بخشی که بدست رسدبانی سپرده شده باشد
ordination
دسته بندی
groupage
دسته بندی
grading
دسته بندی
juntas
دسته بندی
assortments
دسته بندی
ordinations
دسته بندی
junta
دسته بندی
scale
دسته بندی
factions
دسته بندی
clustering
دسته بندی
rating
دسته بندی
classifications
دسته بندی
ratings
دسته بندی
classification
دسته بندی
faction
دسته بندی
assortment
دسته بندی
vexata questio
موضوع مختلف فیه مسالهای که پس از بحث زیاد حل نشده باشد
form utility
کیفیتی که دراثر جمع اوری و بسته بندی مواد اولیه
softest
که هنوز بخشی از آن کار میکند حتی اگر مشکلی رخ داده باشد
soft
که هنوز بخشی از آن کار میکند حتی اگر مشکلی رخ داده باشد
softer
که هنوز بخشی از آن کار میکند حتی اگر مشکلی رخ داده باشد
qsort
دسته بندی پرسشها
groups
دسته بندی کردن
divisions
قسمت دسته بندی
factionist
عضو دسته بندی
resorts
دسته بندی کردن
resorted
دسته بندی کردن
resort
دسته بندی کردن
group
دسته بندی کردن
clanship
دسته بندی قبیلهای
classification chart
نمودار دسته بندی
grades
دسته بندی کردن
grade
دسته بندی کردن
to form into groups
دسته بندی کردن
division
قسمت دسته بندی
to erect into
دسته بندی کردن به
assorted
<adj.>
دسته بندی شده
rally
دسته بندی کردن
sorter
دسته بندی کننده
regimentalation
دسته بندی کردن
sort
دسته بندی کردن
classifications
عمل دسته بندی
categorised
دسته بندی کردن
zone
ناحیه دسته بندی
zones
ناحیه دسته بندی
groupage
دسته بندی کردن
to categorize
دسته بندی کردن
rating
دسته بندی کردن
zone decimal
دسته بندی اعشاری
zone decimal
دسته بندی ده دهی
classification
عمل دسته بندی
zone punch
سوراخ دسته بندی
ratings
دسته بندی کردن
categorises
دسته بندی کردن
categorising
دسته بندی کردن
categorize
دسته بندی کردن
classifies
دسته بندی کردن
categorizing
دسته بندی کردن
categorized
دسته بندی کردن
classify
دسته بندی کردن
junto
دسته بندی سیاسی
classifying
دسته بندی کردن
categorizes
دسته بندی کردن
sorting test
ازمون دسته بندی
to form into groups
دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
homograph
کلمهای که املای ان باکلمه دیگر یکسان ولی معنی ان مختلف باشد
card sorting test
ازمون دسته بندی برگه ها
color sorting test
ازمون دسته بندی رنگها
factional
مربوط به دسته بندی یا توط ئه
group
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
groups
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
rank
درجه دادن دسته بندی کردن
ranked
درجه دادن دسته بندی کردن
marshalling yard
محوطه تفکیک و دسته بندی کالاها
ranks
درجه دادن دسته بندی کردن
rool crush
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
aperture card
روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
nerve bundle
دسته ای از رشته عصبی
[ساختمان استخوان بندی ]
natives Olivenöl extra
روغن زیتون کاملا طبیعی
[دسته بندی یک]
nerve fascicle
دسته ای از رشته عصبی
[ساختمان استخوان بندی ]
NCR paper
کاغذ خاص تلقیح شده با مواد شیمیایی که به صورتهای مختلف استفاده میشود. پس از چاپ گرفتن این کاغذ با چاپگر impact
grader
ماشینی که برای درجه بندی کردن مواد و محصول بکارمیرودو بانها شیب منظم میدهد
armistise
متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
cache
بخشی از حافظه سریع که داده هایی را ذخیره میکند که کامپیوتر بتواند به سرعت به آن دستیابی داشته باشد
caches
بخشی از حافظه سریع که داده هایی را ذخیره میکند که کامپیوتر بتواند به سرعت به آن دستیابی داشته باشد
cache memory
بخشی از حافظه سریع که داده هایی را ذخیره میکند که کامپیوتر بتواند به سرعت به آن دستیابی داشته باشد
yarn sorting
دسته بندی نخ
[بر اساس ظرافت، نمره نخ، جنس و غیره]
cingulum bundle
دسته ای از رشته عصبی در مغز
[ساختمان استخوان بندی ]
cingulum
دسته ای از رشته عصبی در مغز
[ساختمان استخوان بندی ]
resort
رفت و امد مکرر دوباره دسته بندی کردن متشبث شدن به
resorts
رفت و امد مکرر دوباره دسته بندی کردن متشبث شدن به
lot integrity
دسته بندی مهمات به حسب نوبه یا جدا کردن انها درانبار
resorted
رفت و امد مکرر دوباره دسته بندی کردن متشبث شدن به
long shot
<idiom>
شرط بندی روی چیزی که بنظر میآید ناموفق باشد
hybrid
چیزی که از چندجزء ناجورساخته شده باشدکلمهای که اجزاء ان اززبانهای مختلف تشکیل شده باشد
log rolling
دسته بندی سیاسی که دران همدیگر رابستایندویاری کننداصول نان بهم قرض دادن
unity of possession
تصرفات مشاعی چند تن در یک ملک واحد تصرفات فرد واحددر دو مال مختلف که ناشی از عناوین مختلفه باشد
marker
دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
markers
دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
isochronous network
شبکهای که در آن تمام قط عات شبکه از یک ساعت عمومی استفاده می کنند تا زمان بندی یکسان باشد
enterprise network
شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
Honey comb design
طرح خانه زنبوری
[یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
metafile
1-فایلی که حاوی فایلهای دیگر باشد. 2-فایلی که داده مربوط به فایلهای دیگر را معرفی کند یا شامل شود
wool sorting
دسته بندی الیاف
[بر اساس طول الیاف، ناحیه چیده شدن از بدن حیوان و رنگ پشم]
karyosystematice
بخشی از رده بندی موجودات که روابط طبیعی انهارابوسیله مطالعه خصوصیات سلولی موجودات مورد مطالعه قرارمیدهد
Kasim Ushag design
طرح قسیم اوشاق
[عشاق]
[مربوط به فرش های کاراباغ در قرن نوزدهم میلادی می باشد که در آن ترنج بزرگی به شکل لوزی متن را در بر گرفته و اشکال قلاب مانند در جهات مختلف بافته می شوند.]
Pope, Arthur Upham
آرتور پوپ
[که در ایران به پروفسور پوپ معروف می باشد یک کاشف و منتقد آمریکایی استکه در زمینه های مختلف هنر ایران سال ها تحقیق نموده.]
ptomaine
مواد الی قلیایی سمی که دراثر پوسیدگی باکتریها برروی مواد ازتی تشکیل میگردد
sort
دسته کردن طبقه بندی کردن
zone bits
بیت منطقه بیت دسته بندی
sorted
دسته کردن طبقه بندی کردن
sorts
دسته کردن طبقه بندی کردن
style sheet
الگویی که برای تولید خودکار نحوه یا نوع یک متن مثل روش کار , کتاب , برنامه ,... از پیش فرمت و قالب بندی شده باشد
target discrimination
قدرت رادار برای درگیری باهدفهای مختلف یا تشخیص هدفهای مختلف
charts
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charting
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charted
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
chart
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
basics
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
basic
بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
systems analysis
ترکیب محصولات مختلف از تولید کننده مختلف برای یک سیستم
fractional
اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف
selectable
مدار یا وسیلهای که انتخابهای مختلف آن با قرار دادن اتصالات سیم مختلف انتخاب می شوند
symbiosis
همزیستی وتجانس دوموجود مختلف یا دوگروه مختلف باهم
helped
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
help
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helps
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
fdm
انتساب عددی با سیگنال مختلف به فرکانسهای مختلف تا سیگنالهای زیادی روی کانال فرستاده شوند
vortex separation
جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
heterogeneous network
سیستم ارتباطی تقسیم شده که با کانالهای با نرخ ارسال مختلف و پروتکلهای مختلف کار میکند
transudate
مواد فرانشت شده مواد مترشحه
durable material
مواد غیراستهلاکی مواد بادوام زیاد
cloud lattice design
طرح ابری شبکه ای که بیشتر بصورت بندی و در فرش چین دیده می شود . زمینه معمولا زرد و شبکه ها آبی رنگ می باشد .
paint program
نرم افزاری که به کاربر امکان رسم تصاویر روی صفحه نمایش با رنگهای مختلف با روشهای مختلف و جلوههای ویژه را میدهد
dye-stuff
ماده رنگی در رنگرزی الیاف
[این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
allocates
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocating
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocate
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
kepse motife
[ریشه کلمه ترکی است و به معنی بسته یا دسته می باشد. این نگاره بصورت بوته ای افقی با شاخه های عمودی بافته می شود و جلوه ای از برگ های دن دادنه دار را نشانمیدهد.]
functioned
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
functions
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
function
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
blank check
سندامضاء شده وبدون متن
gothicize
زمخت وبدون فرافت کردن
shinplaster
اسکناس کم ارزش وبدون پشتوانه
dumb show
نمایش صامت وبدون حرف
magnaflux
نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
estate in common
درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع
enzymes
مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
enzyme
مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
canoe
قایق باریک وبدون بادبان وسکان
inert mine
مین بی اثر وبدون خرج تلاش
canoes
قایق باریک وبدون بادبان وسکان
middlebrow
شخص با سواد وبدون تحصیلات عالیه
syncopation
رقص یا اهنگ سبک وبدون ضرب
tough minded
دارای فکر خشن وبدون احساسات
clownish
دارای رفتار زمخت وبدون اداب
tabula rasa
فکر ساده وبدون تصور اطفال
bussing
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bus
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busses
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busing
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
buses
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussed
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bused
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
dabbler
دوستدارصنایع زیباکه ازروی بوالهوسی وبدون تمرکزانهارادنبال می
frequency
انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
frequencies
انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
allogamous
مختلف الجنس و مختلف النوع
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com