Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 216 (3 milliseconds)
English
Persian
software package
بسته نرم افزاری
Search result with all words
engine
بخشی از بسته نرم افزاری که تابع خاصی را انجام میدهد
image
تغییر دادن یا تنظیم کردن یک تصویر با استفاده از بسته نرم افزاری نقاشی یا برنامه ویرایش تصاویر خاص
images
تغییر دادن یا تنظیم کردن یک تصویر با استفاده از بسته نرم افزاری نقاشی یا برنامه ویرایش تصاویر خاص
framework
بسته نرم افزاری ساخت ASHTON-TATE که پردازش کلمه
frameworks
بسته نرم افزاری ساخت ASHTON-TATE که پردازش کلمه
user
دستورالعمل شرح نحوه استفاده از بسته نرم افزاری یا سیستم
users
دستورالعمل شرح نحوه استفاده از بسته نرم افزاری یا سیستم
dbase iii
بسته نرم افزاری مدیریت پایگاه داده رابطهای
scripsit
بسته نرم افزاری که برای پردازش کلمه روی سیستمهای ریزکامپیوتر 08shackTRS- radio بکار می رود
software package
بسته پیش نوشته نرم افزاری
superscripsit
بسته نرم افزاری که به منظور پردازش کلمه درسیستمهای ریزکامپیوتر بکارمی رود
toolkit software
بسته نرم افزاری که به شخص امکان توسعه کاربردهای خاص خود رابسیار ساده تر از حالتی که شخصا" تمام یک برنامه رامی نویسد فراهم می اورد
ventura
یک بسته نرم افزاری نشررومیزی و برجسته
visicalc
یک برنامه مشهور صفحه گسترده الکترونیکی نام تجاری یک بسته نرم افزاری
wordstar
نام یک بسته نرم افزاری ورد استار
Other Matches
enhancements
توسعه سخت افزاری و نرم افزاری تکمیل کردن یا به روز در اوردن یک کامپیوتر یاسیستم نرم افزاری
generic
که با کل وسایل سخت افزاری و نرم افزاری یک تولید کننده سازگار باشد
crashingly
توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
crashing
توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
crashes
توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
crash
توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
crashed
توقف سیستم ازطریق خرابی سخت افزاری یااشتباه نرم افزاری
diagnostic
وسیله سخت افزاری یانرم افزاری که کمک به یافتن خطاها میکند
troubleshooter
شخصی که مشکلات سخت افزاری و نرم افزاری را رفع میکند
diagnostic
محل و دلایل خطا نرم افزاری یا مشکل سخت افزاری
troubleshooters
شخصی که مشکلات سخت افزاری و نرم افزاری را رفع میکند
assembled
قرار دادن محصولات سخت افزاری و نرم افزاری درکنار هم از بخشهای کوچکتر
unrecoverable error
خطای سخت افزاری یا نرم افزاری کامپیوتر که باعث آسیب برنامه میشود
assemble
قرار دادن محصولات سخت افزاری و نرم افزاری درکنار هم از بخشهای کوچکتر
assembles
قرار دادن محصولات سخت افزاری و نرم افزاری درکنار هم از بخشهای کوچکتر
tune
تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
diagnostics
تعوابع یا آزمایشاتی که به کاربر کمک میکند خطاهای سخت افزاری یا نرم افزاری را پیداکند
tunes
تنظیم با مقدار کوچک پارامترهای سخت افزاری یا نرم افزاری برای افزایش کارایی
processor
وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که قادر به تغییر داده طبق دستورات است
vendor
مین کننده محصولات سخت افزاری و نرم افزاری
vendors
مین کننده محصولات سخت افزاری و نرم افزاری
floppy disks
ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
general
کامپیوتری که قدرت پردازش آن روی برنامههای مختلفی اعمال میشود طبق دستورات نرم افزاری و سخت افزاری آن
floppy discs
ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
safety net
وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
floppy disk
ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
floppy
ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
floppies
ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
safety nets
وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
generals
کامپیوتری که قدرت پردازش آن روی برنامههای مختلفی اعمال میشود طبق دستورات نرم افزاری و سخت افزاری آن
OS
نرم افزاری که عملیات سخت افزاری ابتدایی و سطح پایین را انجام میدهد و مدیریت فایل بدون نیاز به کاربر
equipment
خطای سخت افزاری و نه نرم افزاری
kluge
1-تصحیح موقت نرم افزاری که خوب نوشته شده یا خطای تایپ . 2-سخت افزاری که فقط برای نشان دادن به کار می رود
kludge
1-تصحیح موقت نرم افزاری که خوب نوشته شده یا خطای تایپ . 2-سخت افزاری که فقط برای نشان دادن به کار می رود
diagnosis
یافتن خطا یا کشف علامت خطا. نتایج تشخیص خطای سخت افزاری یا نرم افزاری
diagnoses
یافتن خطا یا کشف علامت خطا. نتایج تشخیص خطای سخت افزاری یا نرم افزاری
languages
ابزارهای سخت افزاری و نرم افزاری برای کمک به نوشتن برنامه هایی به زبان خاص توسط برنامه نویس
language
ابزارهای سخت افزاری و نرم افزاری برای کمک به نوشتن برنامه هایی به زبان خاص توسط برنامه نویس
plug compatible manufacurer
شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود
packet
بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packets
بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
Intel
فناوری نرم افزاری ساخت intel که به کامپیوتر اجازه میدهد تا تصاویر ویدیویی فشرده را ذخیره و بازیابی کند با استفاده از روشهای فشرده سازی نرم افزاری
packaging
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
Indeo
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
child window
پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
gift wrap
بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
hard failure
نارسایی سخت افزاری خرابی سخت افزاری
multicast packet
بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
slated items
مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
implemental
افزاری
hardwired
سخت افزاری
software mointor
مبصر نرم افزاری
software house
مرکز نرم افزاری
software switch
گزینه نرم افزاری
software house
خانه نرم افزاری
software piracy
سرقت نرم افزاری
advanced
سیستم نرم افزاری
software protection
حفافت نرم افزاری
software security
امنیت نرم افزاری
hardware dependent
وابستگی سخت افزاری
software system
سیستم نرم افزاری
software product
محصول نرم افزاری
hardware check
مقابله سخت افزاری
hardware resources
منابع سخت افزاری
knowledge
نرم افزاری که دانش
software company
شرکت نرم افزاری
hard sector
قطاع سخت افزاری
microinstruction
دستور سخت افزاری
software compatability
سازگاری نرم افزاری
software compatible
سازگاری نرم افزاری
hard error
خطای سخت افزاری
hardware key
کلید سخت افزاری
hardware monitor
مبصر سخت افزاری
software compatible
همسازی نرم افزاری
software development
توسعه نرم افزاری
software documents
مستندات نرم افزاری
ACPI
سیستم نرم افزاری
hardware description language
زبان تشریع سخت افزاری
software command language
زبان فرمانی نرم افزاری
software encryption
پنهان کردن نرم افزاری
software transportability
قابلیت انتقال نرم افزاری
software mointor
دیده بان نرم افزاری
megaton
جنگ افزاری با قدرت یک مگاتن یا یک میلیون تن تی ان تی
operational weapon
جنگ افزاری که در عملیات مورداستفاده میباشد
MIDI sequencer
1-نرم افزاری که به کاربر امکان ضبط
megatons
جنگ افزاری با قدرت یک مگاتن یا یک میلیون تن تی ان تی
hardware reset
باز راه اندازی سخت افزاری
digital research inc
یک شرکت نرم افزاری که محصولات زیادی دارد
interpreters
نرم افزاری که برنامه سطح بالای کاربر را
controllers
سخت افزار یا نرم افزاری که یک وسیله جانبی
controller
سخت افزار یا نرم افزاری که یک وسیله جانبی
viruses
نرم افزاری که ویروس را از فایل حذف میکند
masters
نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند
virus
نرم افزاری که ویروس را از فایل حذف میکند
mastered
نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند
master
نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند
interpreter
نرم افزاری که برنامه سطح بالای کاربر را
priorities
اهمت وسیله یا تابع نرم افزاری در سیستم کامپیوتری
priority
اهمت وسیله یا تابع نرم افزاری در سیستم کامپیوتری
interpretative
نرم افزاری که کد تفسیر سطح بالا را به دستورات که ماشین
compiler
نرم افزاری که برنامه کدگذاری شده به حالت دیگر
user
نرم افزاری کامپیوتری که کاربر و نه تولیدکننده نوشته است
decoder
نرم افزاری که دستورات کد ماشین را دودویی عمل میکند
data packet
نرم افزاری که حاوی یک رشته بررسی خطا میباشد
users
نرم افزاری کامپیوتری که کاربر و نه تولیدکننده نوشته است
disassembler
نرم افزاری که برنامه کد ماشین را به حالت اسمبلی بر می گرداند
bundled software
نرم افزاری که همراه با قیمت کامپیوتر فروخته میشود
enhancer
وسیله یا نرم افزاری که یک فرآیند یا محصول را بهبود می بخشد
ice bound
یخ بسته
fronted
صف بسته
clotty
بسته
stack
بسته
logical
یچ بسته
bunged up
بسته
bagful
یک بسته
parcels
بسته
stacks
بسته
stacked
بسته
kit
بسته
kits
بسته
imperforate
بسته
shut
بسته
interdependent
به هم بسته
shuts
بسته
shutting
بسته
closed
بسته
jellied
بسته
connected
بسته
pent
بسته
fardel
بسته
datagram
یچ بسته
packets
بسته
curdy
بسته
clotted
بسته
grumous
بسته
crossed cheque
چک بسته
packet
بسته
pack box
بسته
package
بسته
strikebound
بسته
bundle
بسته
bundles
بسته
bundling
بسته
corked
بسته
packaged
بسته
pinioned
کت بسته
uncrossed
بسته
trusser
بسته
crossed chaque
چک بسته
packed
بسته ای
parcel
بسته
shook
بسته
barred
بسته
solids
بسته
pack
بسته
solid
بسته
packages
بسته
packs
بسته
emulation
نرم افزار یا سخت افزاری که از سیستم دیگر تقلید میکند
wizards
امکان نرم افزاری که در ساختن چیزی به شما کمک میکند
wizard
امکان نرم افزاری که در ساختن چیزی به شما کمک میکند
diagnostic
نرم افزاری که کمک به یافتن خطاهای سیستم کامپیوتری میکند
combi player
درایو سخت افزاری که دو یا چند فرمت ROM-CD مختلف را می خواند
aided
سخت افزار یا نرم افزاری که کمک به یافتن خطا میکند
aid
سخت افزار یا نرم افزاری که کمک به یافتن خطا میکند
aiding
سخت افزار یا نرم افزاری که کمک به یافتن خطا میکند
object
نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند
denistall
کنار گذاشتن یک برنامه یادستگاه سخت افزاری ازسرویس دهی
mission critical
برنامه نرم افزاری ه بدون آن شرکت شما کار نمی:ند
hazarding
خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
checking
نرم افزاری که در برنامه یا نوشتار داده یا کد آن خطایی را پیدا میکند
common
سخت افزاری که برای بسیاری کارها قابل استفاده است
commoners
سخت افزاری که برای بسیاری کارها قابل استفاده است
commonest
سخت افزاری که برای بسیاری کارها قابل استفاده است
hazarded
خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
functional
سخت افزار یا نرم افزاری که آن طور که باید کار میکند
hazard
خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
manager
نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
managers
نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
machine
نرم افزاری که با سخت افزار سیستم به نزدیکی کار میکند
machined
نرم افزاری که با سخت افزار سیستم به نزدیکی کار میکند
objects
نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند
objecting
نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند
objected
نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند
queued
نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
queueing
نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
queues
نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
queue
نرم افزاری که کارهایی که باید پردازش شوند را مرتب میکند
accounts package
نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد
accounting package
نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد
machines
نرم افزاری که با سخت افزار سیستم به نزدیکی کار میکند
hazards
خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
direct objects
نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند
indirect objects
نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند
blindfolding
چشم بسته
blind fold
با چشم بسته
assumed
بخود بسته
package
بسته بندی
packaged
بسته بندی
packages
بسته بندی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com