English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (12 milliseconds)
English Persian
triglot به سه زبان نوشته شده
Search result with all words
source برنامه پیش از ترجمه نوشته شده در زبان برنامه نویسی توسط برنامه نویس
language زبان اصلی که برنامه با آن نوشته میشود تا توسط کامپیوتر پردازش شود
languages زبان اصلی که برنامه با آن نوشته میشود تا توسط کامپیوتر پردازش شود
bilingual بدو زبان نوشته شده
embedded code بخش ها یا توابعی که به زبان ماشین نوشته شده اند و در برنامه سطح بالا وارد می شوند برای سرعت بخشیدن یا انجام تابع خاص
self compiling compiler کامپایلری که به زبان اصلی خودش نوشته شده و قابلیت کامپایل کردن خود را نیز دارد
source language 1-زبانی که برنامه در ابتدا به آن نوشته شده است .2-زبان برنامه پیش از ترجمه
synthetic address زبان برنامه نویسی که برنامه اصلی به آن نوشته شده است
Other Matches
disassembler برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
translator برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translators برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
assembly زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
languages برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
languages استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
language برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
language استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
host language زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
snobol Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
linguo dental زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
target زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeted زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetting زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targeting زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
modula یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
author language زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
mealymouthed ادم چرب زبان شیرین زبان
professional slang زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
He is speechless (inarticulate). سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
bal زبان ساده شده زبان اسمبلی
orphans خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphan خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
orphaned خط اول پاراگراف یا متن که جداگانه در پایین ستون نوشته شود و بقیه پاراگراف در بالای ستون بعدی نوشته شود. باعث می شوند و متن نامناسب دیده شود
Arabic زبان تازی زبان عربی
language مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
languages مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
interpret ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
glib چرب زبان زبان دار
interpreted ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreting ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interprets ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
scottish gaelic زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
assembler یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
paper work نوشته
papeteries نوشته
manuscripts نوشته
manuscript نوشته
inscriptions نوشته
inscription نوشته
epigraph نوشته
depositions نوشته
scrip نوشته
deposition نوشته
text نوشته
record نوشته
texts نوشته
opus نوشته
letters نوشته
writ نوشته
writs نوشته
opuses نوشته
letter نوشته
it is written that نوشته اندکه
callout نوشته راهنما
pseudograph نوشته جعلی
cryptogram نوشته رمزی
cryptograph نوشته رمزی
handwriting دست نوشته
hand writing دست نوشته
manuscript دست نوشته
chirograph دست نوشته
ancient manuscript نوشته قدیمی
writing نوشته نوشتجات
writings نوشته نوشتجات
hierogram نوشته قدس
petroglyph سنگ نوشته
petrograph سنگ نوشته
written نوشته شده
scroll نوشته یافهرست طولانی
opusculum اثریا نوشته بی اهمیت
applications معمولا به صورت نوشته
overwrite نوشته داده در محلی
imperscriptible فاقد اجازه نوشته
pornography نوشته شهوت انگیز
cryptanalysis کشف نوشته رمزی
numeral عدد نوشته شده و..
repetitive letter نوشته شده است
erotica نوشته ها واصطلاحات عاشقانه
pornograph نوشته ها و عکسهای رکیک
it is written that نوشته شده است که
poison pen نوشته غرض الود
numbers عدد نوشته شده
number عدد نوشته شده
numerals عدد نوشته شده و..
inscriptions نقش نوشته خطی
scrolls نوشته یافهرست طولانی
cartouche لوح نوشته مزین
packaged software بسته پیش نوشته
application معمولا به صورت نوشته
psychogram پیام نوشته روح
graphically بطور نوشته یا منقوش
inscription نقش نوشته خطی
letter press نوشته وابسته به عکسها
accounting package بسته پیش نوشته حسابداری
numeral اعداد نوشته شده IV, III, II , I و...
legends نوشته روی سکه ومدال
legend نوشته روی سکه ومدال
writing چیزی که نوشته شده است
jotting چیزیکه با عجله نوشته شده
epitaph نوشته روی سنگ قبر
writings چیزی که نوشته شده است
hyphenated نوشته شده با فضای خالی
superscription عنوان نوشته روی چیزی
purple passage نوشته اراسته به صنایع بدیعی
ad-libbed بدون نوشته صحبت کردن
purple patch نوشته اراسته به صنایع بدیعی
ad-libs بدون نوشته صحبت کردن
ad-lib بدون نوشته صحبت کردن
epitaphs نوشته روی سنگ قبر
hic jacet نوشته روی سنگ قبر
autographic نوشته شده با دست خودمصنف
graffiti نوشته تصویر ویا پوستریکهبردیوارمیچسبانند
cryptanalyze نوشته رمزی را کشف کردن
slashed zero علامت نوشته یا چاپ شده
numerals اعداد نوشته شده IV, III, II , I و...
blasphemous نوشته وگفته کفر امیز
fill out <idiom> نوشتن حقایقی که نوشته شدهاند
ad-libbing بدون نوشته صحبت کردن
apl یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
equations فرمولی که یک کامپیوتر آنالوگ نوشته برای حل
ballots رای مخفی مجموع اراء نوشته
compilation جمع اوری اطلاعات به صورت نوشته
compilations جمع اوری اطلاعات به صورت نوشته
software package بسته پیش نوشته نرم افزاری
termination notice فسخ نوشته شده [قرارداد کاری]
integrated accounting package بسته پیش نوشته حسابداری مجتمع
italic حرف به صورت itoloc نوشته شده
balloted رای مخفی مجموع اراء نوشته
ballot رای مخفی مجموع اراء نوشته
absolute address برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
subscript چیزی که در پایین نامه نوشته شود
NCR paper نوشته هم روی کاغذ نمایان میشود
to read between the lines معنی پوشیده نوشته یا سخنی را دریافتن
equation فرمولی که یک کامپیوتر آنالوگ نوشته برای حل
It is written for our benefit نوشته کردن برای ما فایده دارد
postfix کلمه یا حرف نوشته شده پس از دیگری
machine address برنامه کامپیوتری نوشته شده به کد مطلق
modular accounting package برنامه پیش نوشته حسابداری واحدی
parody نوشته یاشعری که تقلید از سبک دیگری باشد
parodies نوشته یاشعری که تقلید از سبک دیگری باشد
machines فرمولی که کامپیوتر آنالوگ نوشته است تا حل کند
unless otherwise prescibed [by the doctor] مگر اینکه [پزشک] نسخه دیگری نوشته
Take a fresh sheet of paper. یک ورق کاغذ تازه ( نوشته نشده ) بردار
please reply لطفا پاسخ بدهید [به دعوت نوشته شده ای]
pitch وقتی که حروف در فضای مجزا نوشته شوند.
pitches وقتی که حروف در فضای مجزا نوشته شوند.
graffito حروف یا تصاویری که بردیوار نوشته شده باشد
applies تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
backhanded با پشت دست نوشته شده چپ طعنه امیز
bibliotics بررسی دست نوشته برای تعیین اصالت ان
the paper is written all over همه جای کاغذ نوشته شده است که
applying تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
grapho پیشوند بمعنی نوشته و ثبت شده و نوشتن
apply تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
nominal value قیمت واقعی سهم که روی ان نوشته شده
machined فرمولی که کامپیوتر آنالوگ نوشته است تا حل کند
hair stroke خط نازک بالا یا پایین حروف نوشته یا چاپی
The letter is addressed to you . نامه بعنوان شما نوشته شده است
machine فرمولی که کامپیوتر آنالوگ نوشته است تا حل کند
repondez s'il vous plait [RSVP] لطفا پاسخ بدهید [به دعوت نوشته شده ای]
oxtongue گل گاو زبان خانواده گل گاو زبان
notations عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند
notation عملیات ریاضی که به صورت منط قی نوشته شده اند
parodist کسیکه نوشته ادبی راتقلیدکرده بصورت هزل درمیاورد
personals بندهایی از روزنامه که درباره اشخاص خصوصی نوشته میشود
rubrics عنوانی که باحروف قرمز نوشته یا چاپ شده باشد
directs دستورات برنامه که به صورت کد مطلق نوشته شده اند
sic علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده
user نرم افزاری کامپیوتری که کاربر و نه تولیدکننده نوشته است
hudibrastic نوشته شده بصورت دوبیتی هشت هجایی ومضحک
users نرم افزاری کامپیوتری که کاربر و نه تولیدکننده نوشته است
rubric عنوانی که باحروف قرمز نوشته یا چاپ شده باشد
rational number عددی که به عنوان تقسیم دو عدد کامل نوشته میشود
direct دستورات برنامه که به صورت کد مطلق نوشته شده اند
directed دستورات برنامه که به صورت کد مطلق نوشته شده اند
teleprompter اسباب مخصوص چرخاندن خطوط نوشته در جلو ناطق تلویزیون
object سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
direct objects سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
pseudepigrapha نوشته هاوکتابهای مشکوک الاعتباری که تالیف انهارابنویسندگان نسبت میدهد
home grown software برنامههای نوشته شده توسط استفاده کنندگان سیستم کامپیوتری
objecting سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
indirect objects سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
objects سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
round robin (letter) <idiom> نامهای که دست جمعی نوشته شود (هرگوشه آن بوسیله شخصی)
sickest علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده برانگیختن
sick علامت چاپی بمعنی عمدا چنین نوشته شده برانگیختن
head word کلمه یاجملهای که در سراغاز فصل یا بخش کتاب نوشته میشود
sibilline books کتابهای فالگیر رومیان باستان که میگفتندزنهای غیبگو نوشته اند
aston [British E] قسمت پائین صفحه تلویزیون [برای نوشته و عکسهای ضمیمه]
objected سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
Lower third قسمت پائین صفحه تلویزیون [برای نوشته و عکسهای ضمیمه]
chyron [American E] قسمت پائین صفحه تلویزیون [برای نوشته و عکسهای ضمیمه]
wire کامپیوتر به همراه برنامه نوشته در سخت افزار که قابل تغییر نیست
annotation علاماتی که در ساخت فلوچارت به کار می روند تا توضیحات اضافی نوشته شوند
cell خط ضخیم تری که اطراف خانهای که باید در آن نوشته شود ایجاد میشود
annotations علاماتی که در ساخت فلوچارت به کار می روند تا توضیحات اضافی نوشته شوند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com