English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 211 (38 milliseconds)
English Persian
to interpret [for somebody] [from/into a language] ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری]
to act as interpreter [for somebody] [from/into a language] ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری]
to provide interpretation [for somebody] [from/into a language] ترجمه شفاهی کردن [برای کسی] [از یک زبان به دیگری]
Search result with all words
interpret ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
interpret ترجمه شفاهی کردن توجیه کردن
interpreted ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
interpreted ترجمه شفاهی کردن توجیه کردن
interpreting ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
interpreting ترجمه شفاهی کردن توجیه کردن
interprets ترجمه کردن ترجمه شفاهی کردن
interprets ترجمه شفاهی کردن توجیه کردن
Other Matches
lexical analysis مرحلهای در ترجمه برنامه که نرم افزار کامپایل یا ترجمه کلمات کلیدی برنامه را با دستورات که ماشین جایگزین کند
verbalising بصورت شفاهی بیان کردن
verbalizing بصورت شفاهی بیان کردن
verbalize بصورت شفاهی بیان کردن
verbalized بصورت شفاهی بیان کردن
verbalises بصورت شفاهی بیان کردن
verbalizes بصورت شفاهی بیان کردن
verbalised بصورت شفاهی بیان کردن
talk out بوسیله بحث شفاهی موضوعی را روشن کردن
translate ترجمه کردن
put ترجمه کردن
puts ترجمه کردن
putting ترجمه کردن
translates ترجمه کردن
translating ترجمه کردن
translated ترجمه کردن
translet ترجمه کردن
to do into ترجمه کردن به
teutonize به المانی ترجمه کردن
retranslate دوباره ترجمه کردن
mistranslate ترجمه غلط کردن
render ارائه دادن ترجمه کردن
rendered ارائه دادن ترجمه کردن
literalize تحت اللفظی ترجمه کردن
renders ارائه دادن ترجمه کردن
paraphrases نقل بیان ترجمه و تفسیر کردن
paraphrasing نقل بیان ترجمه و تفسیر کردن
paraphrase نقل بیان ترجمه و تفسیر کردن
paraphrased نقل بیان ترجمه و تفسیر کردن
to translate something [from/into a language] ترجمه [نوشتنی] کردن چیزی [از یک زبان یا به زبانی]
interpretations تفسیر اخبار واطلاعات رسیده تفسیر عکس ترجمه کردن
interpretation تفسیر اخبار واطلاعات رسیده تفسیر عکس ترجمه کردن
orals شفاهی
vivas voce شفاهی
by word of mouth شفاهی
viva voce شفاهی
nuncupative شفاهی
nuncupatory شفاهی
oral شفاهی
verbal شفاهی
parol شفاهی
vocabular زبانی شفاهی
vivas voce امتحان شفاهی
interpreter مترجم شفاهی
gentlemen's agreement قرارداد شفاهی
voices شفاهی صوتی
unwritten غیرکتبی شفاهی
interpreters مترجم شفاهی
voicing شفاهی صوتی
simple contract قرارداد شفاهی
nuncupative will وصیت شفاهی
interlocutory decree حکم شفاهی
verbal agreement موافقت شفاهی
oral evidence دلیل شفاهی
parol arrest جلب شفاهی
parol arrest توقیف شفاهی
parol evidence شهادت شفاهی
parol promise قرارداد شفاهی
oral test ازمون شفاهی
oral evidence شهادت شفاهی
verbalization بیان شفاهی
voice شفاهی صوتی
viva voting گزارش شفاهی
unwritten بطور شفاهی
nonverbal غیر شفاهی
viva report گزارش شفاهی
viva voting رای شفاهی
jargonize بزبان غیر مصطلح یا امیخته در اوردن یا ترجمه کردن بقالب اصطلاحات خاص علمی یافنی مخصوص در اوردن
replied جواب شفاهی دفاعیه
replying جواب شفاهی دفاعیه
replies جواب شفاهی دفاعیه
reply جواب شفاهی دفاعیه
catechesis تعالیم مذهبی شفاهی
viva voce شفاها امتحان شفاهی
oral information اطلاعات گفتاری [شفاهی]
word of mouth صدای کلمه شفاهی
cabala حدیث یا روایت شفاهی وزبانی
simple content debt دین ناشی از قرارداد شفاهی
cabbalah حدیث یا روایت شفاهی وزبانی
cabbala حدیث یا روایت شفاهی وزبانی
oral trade test ازمون شفاهی از اطلاعات عمومی افراد
machine تولید برنامه کد ماشین از برنامه HLL با ترجمه و اسمبلر کردن هر دستور HLL
machined تولید برنامه کد ماشین از برنامه HLL با ترجمه و اسمبلر کردن هر دستور HLL
machines تولید برنامه کد ماشین از برنامه HLL با ترجمه و اسمبلر کردن هر دستور HLL
barristers وکیل مدافع وکیلی که حق حضور دردادگاه و دفاع شفاهی را دارد
barrister وکیل مدافع وکیلی که حق حضور دردادگاه و دفاع شفاهی را دارد
slander درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
slanders درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
slandered درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
slandering درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
translation ترجمه
compilations ترجمه
compilation ترجمه
version ترجمه
rendition ترجمه
versions ترجمه
interpretation ترجمه
rendering ترجمه
interpretations ترجمه
translations ترجمه
renditions ترجمه
translation ترجمه
renderings ترجمه
the a of a trans lation درستی ترجمه
misinterpretation ترجمه غلط
algorithm translation ترجمه الگوریتم
mistranslation ترجمه نادرست
translation agency موسسه ترجمه
address translation ترجمه ادرس
the a of a trans lation صحت ترجمه
an a translation ترجمه درست
translation agency دفتر ترجمه
mechanical translation ترجمه مکانیکی
translate time حین ترجمه
interpretations تعبیر ترجمه
paraphrase ترجمه ازاد
translate time هنگام ترجمه
paraphrasing ترجمه ازاد
interpretation تعبیر ترجمه
mechanical translation ترجمه ماشینی
metaphraze ترجمه لفظی
reversion ترجمه مجدد
translatable قابل ترجمه
paraphrased ترجمه ازاد
liberaltranstation ترجمه ازاد
machine translation ترجمه ماشینی
paraphrases ترجمه ازاد
trannlatability قابلیت ترجمه
delectus برای ترجمه دارد
objects زبان برنامه پس از ترجمه
had it trans ted بدهید ترجمه کنند
direct objects زبان برنامه پس از ترجمه
dynamic address translation ترجمه پویای ادرس
objecting زبان برنامه پس از ترجمه
indirect objects زبان برنامه پس از ترجمه
fortran translation process فرایند ترجمه فرترن
object زبان برنامه پس از ترجمه
objected زبان برنامه پس از ترجمه
assembles ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
tropology ترجمه یا تفسیر مجازی وروحانی
assembled ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
assemble ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
versions کتابی که ترجمه کتاب دیگرباشد
literalist طرفدار معنی یا ترجمه لفظی
version کتابی که ترجمه کتاب دیگرباشد
to to ترجمه کد اسمبلی به زبان ماشین
This is its Persian rendering ( translation) . این برگردان ( ترجمه ) فارسی آن است
revised version ترجمه اصلاح شده کتاب مقدس
processor برنامه که از یک زبان به کد ماشین ترجمه میکند.
pcv این برگردان ( ترجمه ) فارسی آن است
bridgeware برنامههای کامپیوتری به منظور ترجمه دستورالعملها
verbal note شود مورد استفاده قرار می گیرد و گاهی نیز برای ان که خلاصهای از مذاکرات شفاهی در دست باشد تنظیم می گردد
languages هر برنامهای که هر خط برنامه را به زبان دیگری ترجمه میکند.
passed برنامه اسمبلر که کد اصلی را در یک عمل ترجمه میکند
pass برنامه اسمبلر که کد اصلی را در یک عمل ترجمه میکند
literality صوری بودن عینیت تفسیر یا ترجمه لفظی
targum ترجمه زبان ارامی قسمتی از عهد عتیق
passes برنامه اسمبلر که کد اصلی را در یک عمل ترجمه میکند
one pass assembler برنامه اسمبلر که در یک عمل که اصل را ترجمه میکند
cross assembler ترجمه برنامه اسمبلر برای یک کامپیوتر دیگر
encoding ترجمه پیام یا متن طبق سیستم کد گذاری
language هر برنامهای که هر خط برنامه را به زبان دیگری ترجمه میکند.
septuagint ترجمه یونانی توریه بدست 07تن درزمان بطلیموس
posts ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
intermediate کد یک کامپیوتر یا اسمبلر در حین ترجمه کد سطح بالا به کد ماشین
post ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
posted ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post- ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
p code روشی برای ترجمه کد منبع به یک کد واسط بنام کد Pتوسط یک کامپایلر
signaled تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
signal تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
parse شکستن کد زبان سطح بالا به بخشهایی در حین ترجمه به کد ماشین
signalled تبدیل یا ترجمه سیگنال برای دستیابی به اطلاعات درون آنها
parsed شکستن کد زبان سطح بالا به بخشهایی در حین ترجمه به کد ماشین
compilations ترجمه برنامه کد گذاری شده به کد قابل خواندن برای ماشین
jugend stil [ترجمه تحت الفظی سبک جوان در هنر نوی آلمان]
compilation ترجمه برنامه کد گذاری شده به کد قابل خواندن برای ماشین
parses شکستن کد زبان سطح بالا به بخشهایی در حین ترجمه به کد ماشین
parol contract قرارداد کتبی امضا نشده قرارداد شفاهی
signal تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
controller وسیله اصلی در چاپگر که خروجی را از کامپیوتر به دستورات چاپی ترجمه میکند
signaled تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
controllers وسیله اصلی در چاپگر که خروجی را از کامپیوتر به دستورات چاپی ترجمه میکند
preprocessor نرم افزاری که داده را پیش از کامپایل یا ترجمه آماده و پردازش میکند
signalled تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
querying پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
machines سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
executable form برنامهای که به کد ماشین ترجمه یا کمپایل شده باشد تا پردازنده بتواند اجرا کند
query پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
machined سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
machine سیستم کامپیوتری که برای ترجمه متن و دستورات از یک زبان به دیگری به کار می رود
queried پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
queries پردازش درخواستها , با بازیابی اطلاعات از پایگاه داده یا با ترجمه دستورات از زبان درخواست
table لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
tables لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
tabling لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
machine دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
machined دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
machines دستوری که مستقیما CPU را کنترل میکند و بدون نیاز به ترجمه تشخیص داده میشود
tabled لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com