English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
ocr تشخیص کاراکترهای نوری
Other Matches
optical character recognition تشخیص نوری دخشه تشخیص کاراکتر نوری شناسایی نوری دخشه بازشناسی نوری دخشه بازشناسی کاراکتر نوری
ocr فرآیندی که امکان تشخیص حروف چاپ شده یا نوشته شده را به صورت نوری و تبدل آن به کد قابل خواندن توسط ماشین که ورودی کامپیوتر ست دارد با استفاده از حرف خان نوری
optical فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری
magnetic ink character recognition تشخیص کاراکترهای جوهرمغناطیسی بازشناسی کاراکتربا جوهر مغناطیسی دخشه شناسی مرکب مغناطیسی
optical recognition device دستگاه تشخیص نوری
ocr Recognition OpticalCharacter تشخیص نوری دخشه
omr تشخیص علامت نوری Recognition ark
combine سیستم تشخیص حروف نوری کارا
combines سیستم تشخیص حروف نوری کارا
CSM سیستم تشخیص حرف نوری کارا
combining سیستم تشخیص حروف نوری کارا
recognition فرآیند تشخیص خط وط یا نشانه ها یا الگو ها به صورت نوری
omr را با علامت خوان نوری تشخیص میدهد و وارد کامپیوتر میکند
optical قابل تشخیص باشند توسط علامت خوان نوری و وارد کامپیوتر شوند
resolving power اندازه گیری توانایی سیستم نوری برای تشخیص خط وط سیاه روی صفحه سفید.
aiming symbol ی که روی صفحه نشان داده میشود مربوط به محلی که قلم نوری قابل تشخیص است
aiming field نشانهای که روی صفحه نشان داده میشود مربوط به محلی که قلم نوری قابل تشخیص است
recognition فرایندی که امکان تشخیص نوری حروف چاپ شده یا نوشته شده را میدهد.
transmissive disk دیسک ذخیره داده نوری که در آن اشعه لیزر از دیسک به مسیر تشخیص در پایین آن می تابد
dye polymer recording در دیسکهای نوری روش ضبط که تغییرات در دیسک نوری پلاستیکی در لایه باریک توکار ایجاد میکند یک مزیت بزرگ این روش : داده ذخیره شده روی دیسک نوری قاب پاک شدن است
magneto optical disc دیسک نوری که در وسیله ضبط مغناطیسی- نوری به کار می رود
scans وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
scan وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
scanned وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
wands دستگاه ورودی خواندن برچسبهای رمزی شمش نوری به وسیله حس کردن الگوهای نوری فضاهای تیره و روشن
wand دستگاه ورودی خواندن برچسبهای رمزی شمش نوری به وسیله حس کردن الگوهای نوری فضاهای تیره و روشن
fibre optics لایه شیشهای یا پلاستیکی نازک که قادر به ارسال سیگنالهای نوری است . سیگنال نوری یا لیزری برای نمایش داده ارسالی تقسیم میشود
cladding واسطه شفافی که هسته یک فیبر نوری را احاطه میکند دومین لایه واحد فیبر نوری
magnetic characters کاراکترهای مغناطیسی
idle characters کاراکترهای عامل
fully formed characters کاراکترهای چاپی
universal character set مجموعه کاراکترهای جهانی
ascii character set مجموعه کاراکترهای اسکی
extended character set مجمگعه کاراکترهای توسعه یافته
micr سیستمی که حروف را با تشخیص الگوهای جوهر مغناطیسی تشخیص میدهد.
reverse video کاراکترهای تیره بر روی زمینه نمایش روشن تصویرمعکوس
mick reader دستگاه ورودی که مستندات چاپ شده با کاراکترهای جوهر مغناطیسی را می خواند
magnetic ink character reader دستگاه ورودی که مستندات چاپ شده با کاراکترهای جوهر مغناطیسی را می خواند
typeball یک عنصر ضربه زننده ماشین تحریر که شامل تمام کاراکترهای قابل استفاده میباشد
exception روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد
exceptions روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد
recognition 1-توانایی تشخیص چیزی . 2-فرایند تشخیص چیزی- مثل حرف روی متن چاپ شده یا میلههای کد میلهای ..
zone bits بیتهای مخصوصی که درکنار بیتهای عددی برای نمایش کاراکترهای الفبایی بکار میروند
The convict cannot distinguish between right and wrong [distinguish right from wrong] . این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص [تشخیص درست را از نادرست] بدهد.
identification تشخیص تشخیص دادن
identification friendly or foe سیستم تشخیص هواپیمای دوست و دشمن سیستم تشخیص دشمن توسط رادار
optical نوری
photic نوری
optic نوری
dimness کم نوری
rs c استاندارد صنعتی برای مخابره غیر همزمان داده سری میان دستگاههای ترمینالی مجموعهای از استانداردهادر ارتباطات داده که کاراکترهای مکانیکی والکتریکی مختلفی را برای رابط بین کامپیوترها ترمینالها و تلفیق و تفکیک کننده ها مشخص میکند
photopolymer بسپار نوری
light-years سال نوری
optical دیسکهای نوری
optically active فعال نوری
optical stability پایداری نوری
optical scanning پیمایش نوری
optical scanner پیمایشگر نوری
optical scanner پوینده نوری
optical rotation چرخش نوری
optical resonance همنوایی نوری
photodissociation تفکیک نوری
light pen قلم نوری
photic zone نوار نوری
photophone تلفن نوری
electric arc قوس نوری
fiber optics فیبر نوری
fiber optics الیاف نوری
photoperiodism واکنش نوری
photoelectric نوری وبرقی
photostatic ایستا نوری
photodecomposition تجزیه نوری
photo plotter رسام نوری
light pens قلم نوری
photo luminescence لومینسانس نوری
photo excitation برانگیختگی نوری
photo electron الکترون نوری
photism توهم نوری
optical resolution تفکیک نوری
light-year سال نوری
optical pyrometry تف سنجی نوری
optical character کاراکتر نوری
optical character دخشه نوری
wands قلم نوری
optical antipode همپار نوری
optical activity فعالیت نوری
optic fibre فیبر نوری
wand قلم نوری
light gun تفنگ نوری
light microscopy میکروسکپ نوری
light output ratio of a fitting راندمان نوری
light ralay رله نوری
light sensitive با حساسیت نوری
light switch گزینه نوری
light wave موج نوری
luminous flux شار نوری
optical communications ارتباطات نوری
optical printer چاپگر نوری
photo optic memory حافظه نوری
optical memory حافظه نوری
optical mark reader علامتخوان نوری
optical lens عدسی نوری
optical isomerism ایزومری نوری
optical isomerism همپاری نوری
optical isomer همپار نوری
optical isomer ایزومر نوری
optical fiber فیبر نوری
optical disk دیسک نوری
optical density چگالی نوری
light year سال نوری
luminous sensitivity حساسیت نوری
spectral line خط طیف نوری
macrometer مسافت یاب نوری
optical purity درجه خلوص نوری
optical resonator تشدید کننده نوری
fibres فیبر نوری با قط ر بسیار کم
optical rotatory dispersion پاشندگی چرخش نوری
optical rotatory power قدرت چرخش نوری
arc machining جوشکاری قوس نوری
optical character reader دخشه خوان نوری
fibre فیبر نوری با قط ر بسیار کم
static luminous sensitivity حساسیت نوری استاتیک
optical استفاده از کابل نوری
spectral line نوار طیف نوری
light emitting diode دیود ناشر نوری
optical خواننده میله نوری
light induction القاء تحریک نوری
fibre optic cable کابل فیبر نوری
flash ranging مسافت یابی نوری
mutarotation تغییر چرخش نوری
optical gonimeter زاویه یاب نوری
optical mark reader علامت نوری خوان
dynamic luminous sensitivity حساسیت نوری دینامیک
fiber فیبر نوری با قط ر بسیار کم
photovoltaic قدرت زای نوری
optical mark reader نشان خوان نوری
optical mark reader علامت خوان نوری
optical measuring system سیستم سنجش نوری
optical page reader صفحه نوری خوان
optical laser disk دیسک لیزری نوری
go to school خواننده میله نوری
ocr شناخت کاراکتر نوری
photokymograph جنبش نگار نوری
welding arc voltage ولتاژ قوس نوری جوشکاری
image arc furnace کوره قوس نوری غیرمستقیم
high field emmission arc قوس نوری فشار قوی
fully از قبیل هر قطعه نوری یا نهانی
open arc welding جوشکاری قوس نوری باز
resistance arc furnace کوره مقاومتی قوس نوری
low voltage arc قوس نوری فشار ضعیف
cabled اتصال الکتریکی یا نوری انعط اف پذیر
optical سیستم ارتباطی با استفاده از فیبر نوری
bar graphics وسیله نوری ای که داده را از بار کد می خواند
bar codes وسیله نوری ای که داده را از بار کد می خواند
eraseble optical disk drive دیسک گردان نوری پاک شدنی
bar code وسیله نوری ای که داده را از بار کد می خواند
cable اتصال الکتریکی یا نوری انعط اف پذیر
optical وسیله نوری که از بار کد داده را می خواند
twinkle box دستگاه ورودی شامل حس کنندههای نوری
speed نرخ حرکت نوری در مقابل نوک چرخش
high frequency stabilized arc قوس نوری تثبیت شده ی فرکانس بالا
houselights نوری که در تماشاخانه بالای سر تماشاچیان را روشن میکند
flash ranging location تعیین محل هدفها با مسافت یابی نوری
speeding نرخ حرکت نوری در مقابل نوک چرخش
speeds نرخ حرکت نوری در مقابل نوک چرخش
phototypesetter حروف چینی نوری حروفچین تصویری تصویرپرداز
generation کامپیوتری که به جای دریچه نوری از ترانزیستور استفاده میکند
bundle تعدادی فیبر نوری که کنار هم جمع شده اند
bundles تعدادی فیبر نوری که کنار هم جمع شده اند
reading wand دستگاهی که نشان ها و کدهارا به صورت نوری درک میکند
bundling تعدادی فیبر نوری که کنار هم جمع شده اند
orom Only Read Optical حافظه فقط خواندنی نوری emory
magneto optical recording رسانه ذخیره سازی که از دیسک نوری استفاده میکند
generations کامپیوتری که به جای دریچه نوری از ترانزیستور استفاده میکند
persec واحد طول در مقیاس کیهانی معادل 262/3 سال نوری
response فضایی در فرم که برای خواندن داده با علامت نوری به کار می رود
sensor وسیله نوری الکتریکی که با توجه به میزان نور سیگنال تولید میکند
responses فضایی در فرم که برای خواندن داده با علامت نوری به کار می رود
indicator نوری که برای اخطار دادن یا بیان وضعیت یک قطعه به کار می رود
graphics قلم نوری با دقت بالا برای رسم روی صفحه نمایش گرافیکی
optical اشبعه لیزر و سایر منابع نور برای داده به صورت پاسهای نوری
background نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
fibres رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
electronic قلم یا عصای نوری قلمی که برای رسم روی جدول گرافیکی به کارمی رود
fibre رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
fiber رشته بسیار باریک شیشهای یا پلاستیکی که داده را به صورت سیگنالهای نوری منتقل میکند
backgrounds نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
optical اتصال بین دو وسیله که امکان انتقال داده به کمک سیگنالهای نوری را فراهم میکند.
optical شیشه یا پلاستیک محافظت شده با مواد محافظ برای ارسال پیاپی سیگنالهای نوری
assessments تشخیص
In my judgement. As I see it. به تشخیص من
diagnosis تشخیص
discretion تشخیص
assessment تشخیص
specification تشخیص
diagnoses تشخیص
percipience حس تشخیص
diagnostics تشخیص ها
distinction تشخیص
discernment تشخیص
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com