Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 210 (11 milliseconds)
English
Persian
request to send
تقاضای ارسال
Search result with all words
layer
برنامهای که تقاضای ارسال کند
layers
برنامهای که تقاضای ارسال کند
channel
1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
channeled
1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
channeling
1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
channelled
1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
channels
1-صف تقاضای استفاده از کانال . 2-صف داده هایی که روی کانال ارسال شده اند
ARQ
که در صورت خطا تقاضای ارسال دوباره داده میکند
rts
Send To Request تقاضای ارسال
Other Matches
caveator
کسیکه درضمن تقاضای ثبت اختراع تقاضامیکند به تقاضای دیگران تر
blood chit
تقاضای مساعدت و اهدای خون بازوبند تقاضای کمک ازمردم
theory of effective demand determination
نظریه تقاضای موثر اصطلاح کینز برای تقاضای کل
carriers
پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
carrier
پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
CSMA CD
پروتکل ارتباط شبکهای که مانع ارسال همزمان دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و در زمان مناسب ارسال کنند برای ارسال داده در اینترنت به کار می رود
xmodem
پروتکل استاندارد ارسال فایل و تشخیص خطا که در ارسال داده سنکرون
relays
ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
relayed
ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
relay
ارسال داده ازیک منبع وسپس ارسال آن به نقط ه دیگر
message
روش ارسال پیام ذخیره و ارسال که در Novell استفاده میشود
messages
روش ارسال پیام ذخیره و ارسال که در Novell استفاده میشود
XON/XOFF
پروتکل ارسال آسنکرون که هر انتهای آن جریان داده را با ارسال کد مخصوص مناسب میکند
lockouts
مانع کاربر شدن از ارسال پیام به صورت ارسال پیاپی روی شبکه
lockout
مانع کاربر شدن از ارسال پیام به صورت ارسال پیاپی روی شبکه
overflow
وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
jitter
خطا در خط ارسال که باعث میشود برق بیتهای داده ارسال آسیب ببیند
overflowed
وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
overflows
وضعیتی در شبکه که تعداد ارسال ها از حد بیشتر باشد و به مسیر دیگری ارسال می شوند
scrolls
حالت ارسال که هر کلید انتخاب شده را ارسال میکند وبا گیرنده نمایش میدهد
scroll
حالت ارسال که هر کلید انتخاب شده را ارسال میکند وبا گیرنده نمایش میدهد
constructive receipt billing
ارسال صورت اقلام ارسالی روش ارسال بارنامه
asynchronous
ارسال داده بین وسایلی که مط ابق با ساعت نیستند و هر وقت آماده بودند ارسال می شوند
primary
که کانالهای B جداگانه را که میتواند ارسال سیگنال و کنترل پاس چند کیلوبایت در ثانیه را که روی کانال D ارسال می کنند را پشتیبانی کند
corrects
روش کد گذاری که اجازه میدهد در حین ارسال در بیتها خطا رخ دهد و آنها را به سرعت صحیح میکند و ارسال مجددد انجام نمیدهد
correct
روش کد گذاری که اجازه میدهد در حین ارسال در بیتها خطا رخ دهد و آنها را به سرعت صحیح میکند و ارسال مجددد انجام نمیدهد
correcting
روش کد گذاری که اجازه میدهد در حین ارسال در بیتها خطا رخ دهد و آنها را به سرعت صحیح میکند و ارسال مجددد انجام نمیدهد
point of sale
سیستمی که از ترمینال کامپیوتر در نقط ه فروش سایت برای ارسال الکترونیکی یا کنترل ارسال مشابه قیمت گذاری محصول و.. استفاده میشود
limited distance modem
وسیله ارسال داده با محدوده کوتاه که داده دیجیتال خاص را ارسال میکند و نه به صورت تقسیم شده
backwards
تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
backward
تصحیح خطا که توسط گیرنده تشخیص داده شده است و ارسال سیگنال به فرستنده برای ارسال مجدد داده
collision detection
پروتکل ارتباطات شبکهای که مانع ارسال همزمان از دو منبع میشود به این ترتیب که باید صبر کنند و سپس ارسال کنند
synchronous
پروتکل ارسال داده که در lsnal معماری شبکه سیستم IBM استفاده میشود و نحوه ارسال داده سنکرون را بیان میکند
at the instance of
به تقاضای
at the request of
تقاضای
total demand
تقاضای کل
aggregate demand
تقاضای کل
inelastic demand
تقاضای بی کشش
request substitution
تقاضای تعویض
application
تقاضای کار
final demand
تقاضای نهائی
complementary demand
تقاضای مکمل
complementary demand
تقاضای تکمیلی
factor demand
تقاضای عوامل
re claim
تقاضای مجدد
elastic demand
تقاضای با کشش
national demand
تقاضای ملی
maximum demand
تقاضای بیشینه
market demand
تقاضای بازار
demand for payment
تقاضای پرداخت
composite demand
تقاضای مرکب
joint demand
تقاضای مشترک
excess demand
تقاضای بیش از حد
effective demand
تقاضای موثر
applications
تقاضای کار
at my request
مطابق با تقاضای من
at the instance of
بر حسب تقاضای
giving
تقاضای رای
aggregate market demand
تقاضای کل بازار
give
تقاضای رای
aggregate demand function
تابع تقاضای کل
pop the question
<idiom>
تقاضای ازدواج
gives
تقاضای رای
application for loan
تقاضای وام
perfectly elastic demand
تقاضای کاملا با کشش
elastic demand
تقاضای کشش دار
perfectly inelastic demand
تقاضای کاملا بی کشش
demanded
تقاضای خرید کالا
credit application
تقاضای گشایش اعتبار
downward sloping demand curve
منحنی تقاضای نزولی
soft market
بازار با تقاضای خوب
derived demand
تقاضای مشتق شده
oyer
تقاضای استماع یا دادرسی
apply for a divorce
تقاضای طلاق کردن
tax
تحمیل تقاضای سنگین
individual demand schedule
جدول تقاضای فردی
inelastic demand
تقاضای غیر حساس
law of downward sloping demand
قانون تقاضای نزولی
marginal demand price
قیمت تقاضای نهائی
demands
تقاضای خرید کالا
taxes
تحمیل تقاضای سنگین
taxed
تحمیل تقاضای سنگین
toa for a job or position
تقاضای شغل کردن
demand
تقاضای خرید کالا
to request issuance
تقاضای صدور کردن
elastic demand
تقاضای انعطاف پذیر
rpo
تقاضای مظنه قیمت
upload
1-ارسال فایلهای داده یا برنامه از یک کامپیوتر کوچک به CPU اصلی . 2-ارسال فایل از یک کامپیوتر به BBS یا کامپیوتر میزبان .
sequential
پروتکل ارسال شبکه ساخت شبکه سافت VOVELL برای اجرای ارسال و دریافت شبکه IPX
destinations
محلی که چیزی ارسال میشود مکانی که داده ارسال میشود
destination
محلی که چیزی ارسال میشود مکانی که داده ارسال میشود
block shipment
ارسال تدارکات به طور یکجا ارسال اماد به طور قوال
demurs
تقاضای درنگ یا مکث کردن
planned demand
تقاضای برنامه ریزی شده
demurring
تقاضای درنگ یا مکث کردن
demur
تقاضای درنگ یا مکث کردن
put the bite on someone
<idiom>
از کسی تقاضای پول کردن
demurred
تقاضای درنگ یا مکث کردن
To seek political asylum.
تقاضای پناهندگی سیاسی کردن
call of more
حق تقاضای زیاد کردن مبیع
caller
شخصی که تقاضای تماس دارد
demurrer
تقاضای تاخیر درصدور حکم
To demand prompt payment.
تقاضای پرداخت فوری کردن
reclamation
تقاضای جبران خسارت کردن
ask for a lady's hand
تقاضای ازدواج با بانویی کردن
To ask for political asylum.
تقاضای پناهندگی سیاسی کردن
excess demand
تقاضای زیادی مازاد تقاضا
callers
شخصی که تقاضای تماس دارد
request time out
تقاضای تایم اوت یک دقیقهای
idled
نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idle
نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idlest
نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
idles
نشانه یا کدی که به معنای انجام هیچ عمل است یا کدی که وقتی ارسال میشود که هیچ دادهای برای ارسال در آن زمان آماده نیست
speculative demand for money
تقاضای سفته بازی برای پول
postulancy
تقاضای ورود بدین یا جمعیتی تازه
blue bark
تقاضای هزینه سفر و معاش حرکت
letters rogatory
نامه مشعر بر تقاضای نیابت قضایی
nonce word
واژهای که به تقاضای یک موقع ویژه بسازند
demand accommodation
تنظیم تقاضای یکانها با موجودی انبار
red concept
جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
modem
وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
MTA
نرم افزاری که پیام پستی جدید را متوقتا ذخیره میکند و پس به مقصد صحیح می فرستد. در بیشتر برنامههای کاربردی پست الکترونیکی عوامل ارسال پیام مقصدی وجود دارند. هر یک برای یک نوع روش ارسال .
messages
نرم افزاری که پیام پستی جدید را موقت ذخیره میکند و پس به مقصد اصلی ارسال میکند. در برخی برنامههای کاربردی پست الکترونیکی چندین عامل ارسال داده وجود دارند هر یک برای یک نوع روش .
message
نرم افزاری که پیام پستی جدید را موقت ذخیره میکند و پس به مقصد اصلی ارسال میکند. در برخی برنامههای کاربردی پست الکترونیکی چندین عامل ارسال داده وجود دارند هر یک برای یک نوع روش .
to withdraw an application
صرف نظر کردن از تقاضای درخواست نامه ای
statement of charge
مشخص کردن جرایم فرم تقاضای خسارت
broadband ISDN
سرویس ارسال داده سریع که به داده و صوت اجازه ارسال در یک شبکه گسترده میدهد در حال حاضر سیستمهای Asynchronous Transfer Mode Multimegabit Data Services دو نوع از این سرویس هستند
reclama
تقاضای اغماض و تجدید نظر درتصمیمات متخذه یا رای
The victors demanded unconditional surrender .
فاتحین تقاضای تسلیم بدون قید وشرط کردند
despatched
ارسال کردن ارسال
dispatches
ارسال کردن ارسال
despatches
ارسال کردن ارسال
dispatched
ارسال کردن ارسال
dispatch
ارسال کردن ارسال
despatching
ارسال کردن ارسال
small claim
ادعانامه یا تقاضای خسارتی که مبلغ ان از 00001 ریال کمتر است
bandwidth
در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
wireless network
شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند
tdm
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ارسال سریع . هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود. گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
transmissions
وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
transmission
وسایل ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دویی یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسال شده با سیگنال ساعت سنکرون شده است
reclamation
تقاضای خسارت تعمیرمجدد و به پای کار اوردن وسایل بازیابی مجدد
appeal play
تقاضای بازیگر برای اعلام رای داور نسبت به خطای حریف
striking off the roll
اسم یک solicitor را به تقاضای خودش یا بعلت ارتکاب خطا از لیست وکلاحذف کردن
neoclassical economics
در این اقتصاد تمرکز بیشتر بروی تقاضای مصرف کننده وروشهای ریاضی است
effective demand
تقاضای موثرعبارت است از مقدار کالائی که خریداران در قیمتهای موجود مایل و قادر به خریدان هستند
say's law
عرضه تقاضای خودرا بوجود می اورد بنابراین تعادل همواره در سطح اشتغال کامل وجود خواهدداشت
searched
نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد
search
نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد
searches
نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد
searchingly
نرم افزاری که جستجو در پایگاه داده را انجام میدهد وقتی که کاربر تقاضای یافتن اطلاع دارد
cross elasticity of demand
درصدتغییر تقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت کالای دیگر فرمول کشش متقاطع عبارت است از :
inelastic demand
تقاضای غیر قابل کشش تقاضا برای اجناسی که به علت گرانی بیش از حد فقط طبقه خاصی قادر به خرید ان می باشند
disoblige
دل کسی راشکستن تقاضای کسی را انجام ندادن منت ننهادن بر
queued
1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
queues
1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
purchase request
درخواست خرید جنس تقاضای عقد پیمان خرید
queueing
1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
queue
1-صف تقاضای استفاده از یک کانال . 2-صف دادهای که به کانال فرستاده میشود
replacement demand
نیازمندیهای جایگزینی تقاضای جایگزینی پرسنل
access time
کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
requiring
نیازداشتن به چیزی یا تقاضای چیزی
requires
نیازداشتن به چیزی یا تقاضای چیزی
require
نیازداشتن به چیزی یا تقاضای چیزی
required
نیازداشتن به چیزی یا تقاضای چیزی
say's law
از قوانین اقتصادی دوره کلاسیک مبنی بر این که تولیداضافی یک کالا ممکن نیست چه هر کس کالا را جهت معاوضه با کالای دیگر ایجادمیکند و بنابراین عرضه هرچیز تقاضای ان را به وجودمی اورد
letter of recall
نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
transaction demand for money
تقاضای معاملاتی برای پول تقاضا برای پول بمنظورمبادلات
despatch
ارسال
transmissions
ارسال
consignments
ارسال
consignment
ارسال
transmission
ارسال
forwarding
ارسال
routing
ارسال
law of demand
براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
consigned
ارسال کردن
sending
ارسال داشتن
sending
ارسال نمودن
consigning
ارسال کردن
simultaneous
ارسال دو طرفه
pumped
ارسال کردن
pump
ارسال کردن
send
ارسال داشتن
sends
ارسال نمودن
sends
ارسال داشتن
consign
ارسال کردن
consigns
ارسال کردن
forward
ارسال کردن
remitting
ارسال کردن
remitted
ارسال کردن
remits
ارسال کردن
remit
ارسال کردن
disseminating
ارسال کردن
disseminates
ارسال کردن
disseminated
ارسال کردن
intromission
درج ارسال
forwarded
ارسال کردن
send
ارسال نمودن
forwarded
<adj.>
<past-p.>
ارسال شده
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com