English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 216 (13 milliseconds)
English Persian
full word تمام کلمه
fullword تمام کلمه
Search result with all words
interlock رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود
interlocked رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود
interlocking رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود
interlocks رسانه امنیتی که بخشی از ورودی است و به کلمه رمز نیاز دارد تا وسیله کار دیگری انجام دهد تا کار جاری تمام شود
parallel داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleled داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleling داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelled داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelling داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallels داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
auto کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود
autos کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود
transmission مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند
transmissions مجموعه خط وط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان اجرا می کنند
Other Matches
hyphens فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
hyphen فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
logogriph نوعی معماکه چند کلمه داده میشود وشخص باید ازمیان این کلمات کلمه مطلوب راپیداکندویا از حروف انها کلمه مورد نیاز را بسازد
search and replace خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
word تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
worded تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
least significant bit رقم دودویی در سمت راست یک کلمه که کمترین توان کلمه را می گیرد.
prefixes کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
prefix کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
statute at large چاپ قانون به طور کلمه به کلمه از روی متن اصلی
worded نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
word نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
augmenting تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augment تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
marker نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
augmented تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augments تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
markers نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
Persian rug [فرش ایرانی در حالت کلی کلمه که گاه با کلمه قالی شرقی نیز مانوس می باشد.]
to rime one word with another یک کلمه رابا کلمه دیگر قافیه اوردن
ring shift جابجایی داده به چپ و راست در یک کلمه بیتی که از موز کلمه بیفتد نادیده گرفته میشود و محلهای خالی با صفر پر می شوند
hypertext روش اتصال کلمه یا تصویر به صفحه بعد پس از انتخاب کلمه یا تصویر توسط کاربر
processor ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
synonym کلمه مترادف کلمه هم معنی
syllable جزء کلمه مقطع کلمه
syllables جزء کلمه مقطع کلمه
synonyms کلمه مترادف کلمه هم معنی
lsb رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است
soft محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
softest محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
keyword 1-کلمه دستور در زبان برنامه نویسی برای انجام عملی . 2-کلمه مهم در عنوان یا متنی که محتوای آن را می نویسد. 3-کلمهای که در رابط ه با متنی باشد
enclitic متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
softer محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
beta software نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
shifts جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shift جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifted جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
terminates تمام شدن تمام کردن
terminated تمام شدن تمام کردن
terminate تمام شدن تمام کردن
softest حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
softer حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
soft حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
cycle تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
adobe type manager استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
raster سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
lap یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
lapped یک دور کامل زمین اسبدوانی تمام کردن یک دور اسبدوانی رسیدن به اسب جلویی تمام کردن یک دور
beneficial occupancy اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
full track تمام شنی خودرو تمام شنی
panorama تمام نما اینه تمام نما
panoramas تمام نما اینه تمام نما
verbs کلمه
verb کلمه
verbatim <adv.> کلمه به کلمه
road sense کلمه
word کلمه
MOTs کلمه
MOT کلمه
word for word کلمه به کلمه
word for word <adv.> کلمه به کلمه
worded کلمه
to the letter <adv.> کلمه به کلمه
exactly <adv.> کلمه به کلمه
parol کلمه
letter for letter <adv.> کلمه به کلمه
faithfully <adv.> کلمه به کلمه
fix که اندازه کلمه
computer word کلمه کامپیوتری
fixes که اندازه کلمه
data word کلمه داده
mosul نکته کلمه
numeric word کلمه عددی
cliche کلمه مبتذل
double word کلمه مضاعف
control word کلمه کنترل
doubleword کلمه مضاعف
qualifier کلمه توصیفی
pass کلمه عبور
qualifiers کلمه توصیفی
memory word کلمه حافظه
word processor کلمه پرداز
fallal کلمه بی معنی
catchword کلمه راهنما
passed کلمه عبور
password کلمه رمز
wording کلمه بندی
alphabetic word کلمه الفبایی
diction کلمه بندی
passwords کلمه رمز
verbiage [American English] کلمه بندی
literatim کلمه بکلمه
passes کلمه عبور
falderol کلمه بی معنی
word processors کلمه پرداز
prickleback کلمه ماهی
etymon ریشه کلمه
ablaut تصریف کلمه
adverbum کلمه بکلمه
choice of words کلمه بندی
word choice کلمه بندی
word length درازای کلمه
watchword کلمه رمزی
chain از کلمه قبلی
code words کلمه رمز
function word کلمه دستوری
code word کلمه رمز
vocable کلمه صوتی
watchwords کلمه رمزی
word processing پردازش کلمه
word mark نشان کلمه
word mark علامت کلمه
word length طول کلمه
letter perfect کلمه بکلمه
machine word کلمه ماشین
hyphenation تقسیم کلمه
ghost word کلمه غیرمصطلح
the root of a word اصل کلمه
tessera کلمه عبور
half word نیم کلمه
instruction word کلمه دستورالعمل
reserved word کلمه محفوظ
triliteral کلمه سه حرفی
toneme کلمه متشابه
chains از کلمه قبلی
formative کلمه مشتق
verbatim کلمه بکلمه
synonym کلمه مترادف
synonyms کلمه مترادف
wordmonger کلمه پرداز
oaths کلمه قسم
trisyllable کلمه سه هجائی
full word کلمه کامل
oath کلمه قسم
graph هجای کلمه
graphs هجای کلمه
parts of speech اقسام کلمه
word time زمان کلمه
keyword کلمه کلیدی
initialed حرف اول کلمه
channel command word کلمه فرمان محرا
initial حرف اول کلمه
word addressable نشانی پذیری کلمه
variable word length طول کلمه متغیر
initialling حرف اول کلمه
channel status word کلمه وضعیت مجرا
initialled حرف اول کلمه
morpheme بسیط کلمه واژک
data word size اندازه کلمه داده
connective کلمه ربط یا عطف
octet کلمه هشت بیتی
initials حرف اول کلمه
triphthong کلمه یا حرف سه صوتی
initialing حرف اول کلمه
word processing society انجمن پردازش کلمه
phrase کلمه بندی کردن
word of mouth صدای کلمه شفاهی
program status word کلمه وضیت برنامه
program status word کلمه وضعیت برنامه
phraseology کلمه بندی انشاء
psw کلمه وضعیت پردازنده
wps انجمن پردازش کلمه
status word کلمه وضعیت نما
quadrisyllable کلمه چهار هجائی
qualificative کلمه یا عبارت توصیفی
reiterative کلمه دال برتکرار
stand alone word processor کلمه پرداز خودکفا
polysyllables کلمه چند هجایی
polysyllable کلمه چند هجایی
phrased کلمه بندی کردن
phrases کلمه بندی کردن
word oriented computer کامپیوتر کلمه گرا
catachresis استعمال غلط کلمه
word processing center مرکز پردازش کلمه
password اسم شب کلمه عبور
word processing operator متصدی پردازش کلمه
passwords اسم شب کلمه عبور
word processing program برنامه پردازش کلمه
mnemonic استاندارد اختصار کلمه
expression ابراز کلمه بندی
pease جمع کلمه pea
phrasal مربوط به کلمه بندی
appositive وصف کلمه وصفی
word processing supervisor نافر پردازش کلمه
word processing system سیستم پردازش کلمه
septet کلمه هفت بیتی
dedicated word processor کلمه پرداز اختصاصی
in the p sense of the word بمعنی واقعی کلمه
expressions ابراز کلمه بندی
central کلمه با طول کوتاه
commies مخفف کلمه communist
commie مخفف کلمه communist
keyword in context کلمه کلیدی در متن
chute مخفف کلمه پاراشوت
chutes مخفف کلمه پاراشوت
fixed word length کلمه با طول ثابت
disyllable کلمه یاقافیه دوهجایی
folk etymology کلمه سازی توده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com