English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 164 (9 milliseconds)
English Persian
galloping inflation تورم چهارنعل
Other Matches
stagflation تورم + رکود تورم همراه با رکود
cantered چهارنعل
galloped چهارنعل
gallops چهارنعل
canters چهارنعل
scampered چهارنعل
canter چهارنعل
cantering چهارنعل
gallop چهارنعل
scamper چهارنعل
scampering چهارنعل
scampers چهارنعل
galloped چهارنعل رفتن
gallops چهارنعل رفتن
scampers چهارنعل دودیدن
scamper چهارنعل دودیدن
brattle تاخت چهارنعل
galloping چهارنعل رونده
scampered چهارنعل دودیدن
scampering چهارنعل دودیدن
gallop چهارنعل رفتن
wracks چهارنعل کوتاه
canters چهارنعل کوتاه
racked چهارنعل کوتاه
tantivy برو چهارنعل
rack چهارنعل کوتاه
canter چهارنعل کوتاه
racks چهارنعل کوتاه
wracked چهارنعل کوتاه
cantered چهارنعل کوتاه
cantering چهارنعل کوتاه
cantered گامی شبیه چهارنعل
cantering گامی شبیه چهارنعل
canters گامی شبیه چهارنعل
canter گامی شبیه چهارنعل
lope چهارنعل طبیعی و راحت اسب
gallopade چهارنعل روی چهار نعل
loping چهارنعل طبیعی و راحت اسب
lopes چهارنعل طبیعی و راحت اسب
loped چهارنعل طبیعی و راحت اسب
slow gait چهارنعل کوتاه با حرکت اسب به چپ و راست
change of leg وادار کردن اسب به تغییر پادر چهارنعل کوتاه
extending وادار کردن اسب به چهارنعل رفتن باپاهای کشیده و بلند
extends وادار کردن اسب به چهارنعل رفتن باپاهای کشیده و بلند
extend وادار کردن اسب به چهارنعل رفتن باپاهای کشیده و بلند
break جداکردن دو بوکسور ازیورتمه به چهارنعل حرکت از دروازه شروع اسبدوانی
breaks جداکردن دو بوکسور ازیورتمه به چهارنعل حرکت از دروازه شروع اسبدوانی
turgescence تورم
tumescence تورم
protuberancy تورم
tumidness تورم
goutiness تورم
unemployment inflation dilemma تورم
protuberance تورم
protuberances تورم
antinode تورم
cumulative inflation تورم
swellings تورم
swelling تورم
bulging تورم
inflationary تورم
bulge تورم
bulged تورم
bulges تورم
deflation ضد تورم
inflation تورم
swelling تورم [آماس]
undersirable inflation تورم نامطلوب
tumescence برامدگی [تورم]
tumidity تورم [آماس]
turgidity بادکردگی تورم
struma گواتر تورم
persistent inflation تورم دائمی
persistent inflation تورم مداوم
turgor برامدگی [تورم]
rate of inflation نرخ تورم
secular inflation تورم مزمن
secular inflation تورم قرنی
swelling برامدگی [تورم]
stagflation تورم رکود
tumidity برامدگی [تورم]
structural inflation تورم ساختاری
reflation تورم عمدی
reflation بازآوری تورم
bulge بادکردگی [تورم]
lump بادکردگی [تورم]
bulge برامدگی [تورم]
lump برامدگی [تورم]
protuberance بادکردگی [تورم]
swelling بادکردگی [تورم]
tumescence بادکردگی [تورم]
turgor بادکردگی [تورم]
turgor تورم [آماس]
protuberance برامدگی [تورم]
tumidity بادکردگی [تورم]
lump تورم [آماس]
protuberance تورم [آماس]
tumescence تورم [آماس]
inflation rate نرخ تورم
galloping inflation تورم تازنده
disinflation کاهش تورم
anti drumming sheet ورق ضد تورم
hyperinflation تورم شدید
chronic inflation تورم مزمن
galloping inflation تورم شدید
hidden inflation تورم خزنده
hidden inflation تورم پنهان
creeping inflation تورم ارام
creeping inflation تورم خزنده
galloping inflation تورم افسارگسیخته
hyperinflation تورم حاد
imported inflation تورم وارداتی
hepatitis تورم کبد
inflation تورم پول
bulge تورم [آماس]
inflationism تورم گرایی
disinflationary کاهنده تورم
gas inflation تورم گاز
monetary inflation تورم پولی
reflate تورم ایجاد کردن
reflated تورم ایجاد کردن
reflates تورم ایجاد کردن
runaway inflation تورم افسار گسیخته
unexpected inflation تورم غیر منتظره
strumose دارای تورم بالشی
strumous دارای تورم بالشی
anticipated inflation تورم مورد انتظار
tumefaction ورم حالت تورم
tumescence ورم حالت تورم
swelling resistant مقاوم در برابر تورم
enlarged tonsils تورم لوزه ها [پزشکی]
reflating تورم ایجاد کردن
excess demand inflation تورم ناشی از مازاد تقاضا
inflatable قابل تورم یا باد کردن
swelled باد غرور داشتن تورم
anticipated inflation تورم پیش بینی شده
swell باد غرور داشتن تورم
cost push inflation تورم ناشی از فشار هزینه
demand pull inflation تورم ناشی از فشار تقاضا
expectational inflation تورم قابل پیش بینی
swells باد غرور داشتن تورم
expectational inflation تورم پیش بینی شده
goiterogenic ایادکننده تورم غده تیروئید
frost heave تورم خاک در اثر یخبندان
inflationism پیروی از روش تورم اقتصادی
wage push inflation تورم ناشی از فشار مزد
unexpected inflation تورم پیش بینی نشده
ingotism تورم و رشد بیش از حدبلورها
supply push inflation تورم ناشی از فشار عرضه
trade off between inflation and رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری
goitrogenic ایجاد کننده تورم غده تیروئید
mark up price inflation تورم ناشی از افزایش قیمت نسبت به هزینه
natural rate hypothesis هیچ تمایلی برای تورم در جهت افزایش یا کاهش وجود ندارد
phillips curve شکلی غیرخطی بوده و در حقیقت نشان میدهد که یک رابطه جانشینی بین تورم و بیکاری وجود دارد
hot money منظورزمانی استکه مردم بدلیل نرخ تورم بالا مایل به نگهداری پول نیستند و انرا به کالاتبدیل میکنند
deflates خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
deflating خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
deflated خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
deflate خالی کردن جلوگیری از تورم کردن کاهش قیمت
inflationary recession رکود همراه باتورم تورم رکود
phillips curve منحنی است که بر اساس ان رابطه بین نرخ بیکاری و نرخ تورم درانگلستان را نشان میدهد.شکل اولیه این منحنی
natural rate hypothesis فرضیهای که بر اساس ان یک حداقل نرخ بیکاری وجود دارد که چنانچه میزان بیکاری از این حد کمتر شود در این صورت تورم با شتاب بیشتری افزایش می یابد . در این نرخ طبیعی بیکاری
accelerationists شتاب گرایان مکتبی که براساس اعتقاد انها هر گونه اقدام در جهت کاهش نرخ طبیعی بیکاری بدون اینکه قادر باشد این نرخ را کاهش دهد باعث تسریع تورم خواهدشد .میلتون فریدمن و ادموندفلپس از پیروان اصلی این گروه میباشند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com