Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (11 milliseconds)
English
Persian
goalpost
تیر دروازه تیر عمودی دروازه
goalposts
تیر دروازه تیر عمودی دروازه
Search result with all words
upright
تیرک عمودی دروازه
goalpost
تیرک عمودی دروازه
goalposts
تیرک عمودی دروازه
association croquet
مسابقه بین دو تیم یا دو نفر در زمینی بطول 53 متر و عرض 62متر با 6 دروازه و یک میله عمودی
uprights
تیرهای عمودی دروازه فوتبال امریکایی
hanging-post
[تیرک عمودی که در یا دروازه به آن آویزان می شود.]
Other Matches
team handball court
مربع مستطیل 04 در 02 متر که باخطی به موازات خط دروازه به دو قسمت تقسیم شده وهر منطقه یک دروازه دارد
passout
پاس از پشت دروازه به یاردر جلوی دروازه
kick save
نجات دروازه با پای دروازه بان
goal judge
داور پشت دروازه لاکراس داور دروازه واترپولو
elements
دروازه یا ترکیبی از دروازه ها
element
دروازه یا ترکیبی از دروازه ها
gateway
دروازه
gateways
دروازه
hoop
دروازه
goal
دروازه
goals
دروازه
hoops
دروازه
gates
دروازه
port
دروازه
portals
دروازه
gate
دروازه
barbacan
دروازه
barbican
دروازه
portal
دروازه
goal area line
خط دروازه
wicket
دروازه کوچک
attacting zone
منطقه دروازه
goal area
منطقه دروازه
wickets
دروازه کوچک
goal mouth
دهانه دروازه
goal keeper line
خط دروازه بان
between the pipes
تیر دروازه
gateposts
بازوی دروازه
goal
دروازه بان
gatepost
بازوی دروازه
goal keeper
دروازه بان
goal posts
پایههای دروازه
goalkeeper
دروازه بان
save
نجات دروازه
goal crease
محوطه دروازه
tend goal
حفظ دروازه
tend goal
دروازه بانی
goals
دروازه بان
keeper
دروازه بان
keepers
دروازه بان
gate keeper
دروازه بان
gatekeeper
دروازه بان
gatekeepers
دروازه بان
goalkeepers
دروازه بان
goalar
دروازه بان
goalie
دروازه بان
goalies
دروازه بان
in goal
دروازه بان
puck stopper
دروازه بان
saved
نجات دروازه
saves
نجات دروازه
octroi
مالیات دم دروازه
hoop
دروازه کروکه
goal tender
دروازه بان
hoops
دروازه کروکه
octroi
دروازه بانی
logic gate
دروازه منطقی
keep goal
دروازه بانی
own goals
گل به دروازه خودی
own goal
گل به دروازه خودی
starting gate
دروازه شروع
goalkeeper
دروازه بان فوتبال
gate
دروازه شروع اسکی
crossbar
تیرک افقی دروازه
warders
نگهبان دروازه یا قصر
gatehouses
اطاق دروازه بان
gatehouse
اطاق دروازه بان
goalkeepers
دروازه بان فوتبال
deciding
نزدیک به دروازه حریف
warder
نگهبان دروازه یا قصر
petard
بمب دروازه ریز
shootings
شوت بسوی دروازه
shooting
شوت بسوی دروازه
gates
دروازه شروع اسکی
crossbars
تیرک افقی دروازه
offside line
خط فرضی موازی با دروازه
fast break
حمله سریع به دروازه
long ball
پرتاب از دور به دروازه
flopper
دروازه بان شیرجه رو
gate post
تیرچارچوب دروازه باهویابازوی در
goal games
بازیهای دروازه دار
goal kick
شوت بسوی دروازه
sally port
دروازه عبور از قلعه
goal umpire
دروازه بان واترپولو
goalthrow
پرتاب دروازه بان
twentyfive
خط 52 یاردی موازی با خط دروازه
catching glove
دستکش دروازه بان
sally port
دروازه بزرگ قلعه
changing the goal keeper
تعویض دروازه بان
shot direct at goal
شوت مستقیم به دروازه
double reverse
شوت برگردان به دروازه
standup goalie
دروازه بانی ایستاده
He was approaching the gate.
او
[مرد]
به دروازه نزدیک شد.
stick glove
دستکش کلفت دروازه بان
seelos
دروازه بشکل اچ در مارپیچ کوچک
touch in goal line
ادامه خط بین خط دروازه و خط مرزی
clear
دورکردن گوی از نزدیک دروازه
touch in goal
محدوده بین خط دروازه و خط مرزی
clear
دفع توپ ازحوالی دروازه
nineteens
علامت تعویض دروازه بان
clearest
دورکردن گوی از نزدیک دروازه
punch the ball
مشت کردن دروازه بان
clearer
دورکردن گوی از نزدیک دروازه
send off
حرکت اسبها از دروازه شروع
clearest
دفع توپ ازحوالی دروازه
clearer
دفع توپ ازحوالی دروازه
clears
دفع توپ ازحوالی دروازه
gateposts
تیر چار چوب دروازه
gatepost
تیر چار چوب دروازه
gatehouses
اطاق یازندان بالای دروازه
gatehouse
اطاق یازندان بالای دروازه
drop a goal
ضربه زدن بر فراز دروازه
defensive
منطقه دفاعی شامل دروازه
logic
دروازه یا ترکیب دروازههای منط قی
in-
توپی که وارد دروازه شده
in
توپی که وارد دروازه شده
nineteen
علامت تعویض دروازه بان
send-off
حرکت اسبها از دروازه شروع
send-offs
حرکت اسبها از دروازه شروع
clears
دورکردن گوی از نزدیک دروازه
active
دروازهای که برخلاف دروازه نافعال
A creaking gate hang long.
<proverb>
یک دروازه شکسته مدتها سرپا می ایستد.
goal kick
ضربه ازاد مستقیم روی دروازه
battering ram
میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
field player
بازیگران جز دروازه بان بازیگر ثابت
faubourg
قسمتی ازشهر که بیرون دروازه باشد
goal throw
پرتاب ازاد دروازه بان واترپولو
end zone
منطقه 09 متری بین خط دروازه و خط انتهایی
heavier
گوی سریع که نزدیک دروازه میافتد
heavies
گوی سریع که نزدیک دروازه میافتد
heaviest
گوی سریع که نزدیک دروازه میافتد
dropped goal
رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
heavy
گوی سریع که نزدیک دروازه میافتد
drop goal
رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
peel
گذراندن گوی حریف از دروازه کروکه
peels
گذراندن گوی حریف از دروازه کروکه
battering rams
میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
field goal
رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
gopura
[دروازه بلند و مزین مقبره های هندی]
smother
شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smothered
شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
short side
خط بازیگران با تعداد کمتری بازیگر دهانه دروازه
inverter
دروازه منط قی برای امکانات بر عکس کردن
three state logic
دروازه منط قی یا IC که سه وضعیت خروجی ممکن دارد
stickside
سمتی از بدن دروازه بان باچوب هاکی
smothering
شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
place kick
توپ را از روی زمین با پا بطرف دروازه زدن
smothers
شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
headman
پاس دادن به یار نزدیک دروازه حریف
headmen
پاس دادن به یار نزدیک دروازه حریف
inhibits
ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند
slot
منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
inhibit
ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند
slots
منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
slotting
منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
deflection
ضربهای که به چیزی بخوردو گوی بطرف دروازه برود
punters
دروازه بان ماهر در ردکردن توپ با مشت شرطبند
punter
دروازه بان ماهر در ردکردن توپ با مشت شرطبند
analog
دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
bounce shot
گویی که به زمین می خورد وبه طرف دروازه می رود
analogues
دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
analogue
دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
to rifle the ball into the goal
با ضربه خیلی محکم توپ را به دروازه شوت کردن
deflections
ضربهای که به چیزی بخوردو گوی بطرف دروازه برود
gate
زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی
gates
زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی
break
جداکردن دو بوکسور ازیورتمه به چهارنعل حرکت از دروازه شروع اسبدوانی
breaks
جداکردن دو بوکسور ازیورتمه به چهارنعل حرکت از دروازه شروع اسبدوانی
tries
کسب 3 امتیاز با تماس دادن توپ با زمین در خط دروازه حریف
icing
ضربه خطای مدافع از نیمه زمین خودی به خط دروازه حریف
end zone
منطقه اخر زمین هاکی از خط ابی تادیوار پشت دروازه
flops
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flopping
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flopped
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
try
کسب 3 امتیاز با تماس دادن توپ با زمین در خط دروازه حریف
flop
شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
inhibits
توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه .
slants
بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
and
دروازه الکترونیکی که تابع "و" منط قی را روی سیگنالهای الکتریکی انجام میدهد
slanted
بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
slant
بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
inhibit
توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه .
handball
بازی بین دو تیم هفت نفره با شش بازیگر ویک دروازه بان
identity
دروازه منط ق که حاوی خروجی ست که در صورتی که ورودی ها یکسان باشد درست است
transistor
معروفترین خانواده دروازه و طرح مدار ترانزیستوری که ترانزیستورهای دو قط بی آن مستقیماگ کنترل میشود.
transistors
معروفترین خانواده دروازه و طرح مدار ترانزیستوری که ترانزیستورهای دو قط بی آن مستقیماگ کنترل میشود.
goal light
چراغ قرمز پشت دروازه لاکراس برای نشان دادن امتیاز در هر بار
circuits
مدار الکترونیکی که از چندین دروازه منط ق تشکیل شده است مثل :Exor , OR , And
ttl
استفاده از طراحی TTL و قط عات برای پیاده سازی مدارهای منط قی و دروازه ها
identities
دروازه منط ق که حاوی خروجی ست که در صورتی که ورودی ها یکسان باشد درست است
circuit
مدار الکترونیکی که از چندین دروازه منط ق تشکیل شده است مثل :Exor , OR , And
bye
صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
byes
صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
coincidence function
دروازه منط قی که تابع AND منط قی روی سیگنالهای الکتریکی ایجاد میکند
gate
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
gates
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
combinational
تابع منط قی که از چندین دروازه منط ق تشکیل شده است
find touch
بیرون فرستادن توپ نزدیک خط دروازه برای تجمع نزدیک
gain ground
ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
point after touchdown
[یک امتیاز با گذراندن توپ بر فراز دروازه با ضربه پا پس از کسب شش امتیاز با رسیدن به پشت خط پایان]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com