Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (20 milliseconds)
English
Persian
lap chart
جدول زمانی برای هر دور
Other Matches
time table
جدول زمانی
time table
جدول زمانی ورود و عزیمت
dive schedule
جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
emergency complement
جدول تعدیل نیروی انسانی برای تکمیل یکانها
He was quite a fellow in his day.
زمانی برای خودش آدمی بود
decompression table
جدول نشاندهنده زمان و محل لازم برای صعود ارام غواص
cpu
کل زمانی که CPU برای پردازش دستورات نیاز دارد
machined
کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور
machines
کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور
machine
کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور
leases
نوشتهای برای واگذاری یک قطعه در یک زمانی به جای پرداخت قیمت
lease
نوشتهای برای واگذاری یک قطعه در یک زمانی به جای پرداخت قیمت
hold
پاسهای زمان بندی سفکرون برای سیگنال زمانی تلویزیون
holds
پاسهای زمان بندی سفکرون برای سیگنال زمانی تلویزیون
electronic
قلم یا عصای نوری قلمی که برای رسم روی جدول گرافیکی به کارمی رود
CLUT
جدول شماره ها در ویندوز و برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگهای یک تصویر
elapsed time
زمانی که کاربر برای انجام کاری روی کامپیوتر صرف میکند
current asset cycle
زمانی که برای تساوی حجم فروش با سرمایه جاری لازم است
takedown
مدت زمانی که یک وسیله جانبی آماده برای کار دیگری میشود
manning table
جدول تعیین مشاغل جدول وفایف پرسنل
cut corners
<idiom>
[زمانی که چیزی برای صرفه جویی در هزینه به طور بد انجام شده است]
dial in modem
مودمی که خودکار پاسخ میدهد و در هر زمانی برای دستیابی به سیستم قابل استفاده است
pert
تعریف کارها و زمانی که هر یک نیاز دارند که برای رسیدن به هدف مرتب شده باشند
MCA
تعداد قط عات الکترونیکی لازم برای مدیریت سیگنالهای زمانی و داده روی باس MCA
baud rate
وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند
latchkey kid
[colloquial]
[بچه ای که برای مدت زمانی از روز بخاطر مشغله کاری پدر و مادر در خانه تنهاست.]
baud
وسیلهای که سیگنالهای زمانی متفاوت برای یکسان کردن دادههای با نرخ مختلف را تولید میکند
latchkey child
[بچه ای که برای مدت زمانی از روز بخاطر مشغله کاری پدر و مادر در خانه تنهاست.]
array
ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه
arrays
ساختار مرتب دارای عناصر قابل دسترسی توسط اعداد برای ذخیره سازی جدول ها یا مجموعهای از دادههای مربوطه
mttr
متوسط زمانی که انتظار می رود برای تشخیص و تصحیح یک خطا در سیستم کامپیوتری لازم باشدRepair To Time ean
dead
دوره زمانی بین دو رویداد که هیج اتفاقی نمیافتد برای اطمینان از اینکه باهم برخورد نخواهند داشت
table
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tables
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabulation
نشانههای نمایش داده شده برای بیان محل توقفهای جدول بندی شده
tabling
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabled
استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
slice
مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
slices
مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
symbol table
جدول نمادها جدول نمادی
identity
عدد یکتا که توسط کلمه رمز استفاده می شدو تا برای کاربر مشخص کند چه زمانی وارد سیستم شود
identities
عدد یکتا که توسط کلمه رمز استفاده می شدو تا برای کاربر مشخص کند چه زمانی وارد سیستم شود
uptime
پریود زمانی که در طول ان یک سیستم کامپیوتر فعال است یا صحیح عمل میکندیک دوره زمانی که تجهیزات بدون خرابی کار می کنند
propagation delay
1-زمان لازم برای فاهر شدن خروجی در دروازه منط قی پس از اعمال ورودی . 2-زمانی که بیت داده روی شبکه از مبدا به مقصد می رود
ppm
Position Pulse مدولاسیون یا تلفیق زمانی پالس که دران مقدار نمونه لحظهای موج موقعیت زمانی یک پالس را مدوله میکندodulation
correction index
جدول تصحیح خطای توپ جدول تصحیح یا تصحیحات
spelling table
جدول کلمات تهجی رمزی جدول تهجی رمز
step frame
استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد
assembly
1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند
preemptive multitasking
حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت
quartz clock
بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
kiosks
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk
فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
curbed
جدول
curb
جدول
schedules
جدول
charted
جدول
tabling
جدول
curbing
جدول
border stone
جدول
chart
جدول
curbs
جدول
kerbs
جدول
chamfered kerb
جدول پخ
table
جدول
tableaus
جدول
tableau
جدول
charts
جدول
schedule
جدول
tableaux
جدول
kerb
جدول
tables
جدول
charting
جدول
scale
جدول
logs
جدول
log
جدول
irrigation channel
جدول
scheduled
جدول
tabled
جدول
kerb=curb
جدول
table look up
مراجعه به جدول
tabulating machine
جدول نویس
frequency table
جدول بسامد
matrix
جدول اعداد
leontief table
جدول لئونتیف
fourfold table
جدول چهارخانه
tabling
لوح جدول
flush kerb
جدول همکف
matrixes
جدول اعداد
look up table
جدول مراجعهای
cross word
جدول لغز
kerbstone
سنگ جدول
kerb stone
سنگ جدول
karnaugh map
جدول کارنو
firing table
جدول تیر
truth table
جدول صحت
station bill
جدول محلها
tabulator
جدول بند
fender curbs
جدول محافظ
lookup table
جدول مراجعه
character table
جدول شناسایی
tabulator
جدول نویس
state table
جدول حالات
cross word
جدول معمائی
rounded kerb
جدول گرد
table look up
جستجوی جدول
truth table
جدول درستی
range table
جدول تیرتوپ
raised kerb
جدول بلند
tariff schedule
جدول تعرفه
external table
جدول برونی
expectancy table
جدول انتظار
road movement table
جدول راهپیمایی
function table
جدول تابعی
lip kerb
جدول پهن
worktable
جدول کار
addition table
جدول افزایشی
tabulating
جدول بندی
cross word puzzle
جدول معمایی
tabulating
جدول بند
loading table
جدول بارگیری
tabulate
جدول بندی
manning table
جدول مشاغل
tabulated
جدول بندی
time log
جدول زمان
loading chart
جدول بارگیری
list
سیاهه جدول
tabulates
جدول بندی
firing table
جدول تیراندازی
crossword puzzle
جدول معمایی
sulcate
جدول دار
consumption schedule
جدول مصرف
periodic table
جدول تناوبی
supply schedule
جدول عرضه
virtual table
جدول مجازی
contingency table
جدول وابستگی
grooves
گودی جدول
table
لوح جدول
double entry table
جدول دو سویی
text chart
جدول نوشتاری
multiplication table
جدول ضرب
multiplication tables
جدول بس شماری
demand schedule
جدول تقاضا
multiplication table
جدول بس شماری
deviation table
جدول انحراف
probability table
جدول احتمالات
conversion table
جدول تبدیل
periodic table
جدول دورهای
cells
خانه جدول
multiplication tables
جدول ضرب
box score
جدول امتیازها
table of distribution
جدول توزیع
data table
جدول داده ها
tide table
جدول کشند
two way table
جدول دو سویی
tabled
لوح جدول
riddle
جدول معما
table point
جدول امتیازها
tabulation
جدول بندی
decision table
جدول تصمیمی
symbol table
جدول نمادها
tabulating machine
جدول بند
tables
لوح جدول
slope kerb
جدول شیبدار
decimal table
جدول تصمیمی
embarkation table
جدول بارگیری
tabularly
جدول وار
decision table
جدول تصمیم
groove
گودی جدول
riddles
جدول معما
kerbs
جدول پیاده رو
indifference schedule
جدول بی تفاوتی
table of organization
جدول سازمان
symbolic table
جدول علائم
symbol table
جدول علامت
nomogram
جدول محاسباتی
kerb
جدول پیاده رو
cell
خانه جدول
consolidated table of allowance
جدول سهمیه عمومی
range table
جدول مسافت توپ
palette
جدول رنگ و الگو
column text chart
جدول متن ستونی
deviation table
جدول انحراف مغناطیسی
palettes
جدول رنگ و الگو
tabular
مرتب شده در یک جدول
timetabling
جدول ساعات کار
in a tabular form
بشکل جدول یافهرست
vigenere table
جدول رمز وی گنر
crossword puzzle
جدول کلمات متقاطع
volume table of constants
جدول برچسب محتویات
lip kerb
جدول لبه پهن
permutation table
جدول تعیین رمز
decision table
جدول تصمیم گیری
permutation table
جدول کلمات رمز
time table
جدول زمان بندی
individual demand schedule
جدول تقاضای فردی
personnel authorization
جدول پرسنلی مجاز
road movement table
جدول حرکت و راهپیمایی
input output table
جدول داده ها ستاده ها
table of distribution
جدول تقسیم اماد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com