English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 227 (12 milliseconds)
English Persian
tend goal حفظ دروازه
Search result with all words
active دروازهای که برخلاف دروازه نافعال
deflection ضربهای که به چیزی بخوردو گوی بطرف دروازه برود
deflections ضربهای که به چیزی بخوردو گوی بطرف دروازه برود
logic دروازه یا ترکیب دروازههای منط قی
save نجات دروازه
saved نجات دروازه
saves نجات دروازه
flop شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flopped شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flopping شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
flops شیرجه دروازه بان روی یخ برای جلوگیری از حرکت گوی
gateway دروازه
gateways دروازه
analogue دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
analogues دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
clear دور کردن توپ از دروازه ضربه بلند دور کردن توپ ازسبد
clear دفع توپ ازحوالی دروازه
clear دورکردن گوی از نزدیک دروازه
clearer دور کردن توپ از دروازه ضربه بلند دور کردن توپ ازسبد
clearer دفع توپ ازحوالی دروازه
clearer دورکردن گوی از نزدیک دروازه
clearest دور کردن توپ از دروازه ضربه بلند دور کردن توپ ازسبد
clearest دفع توپ ازحوالی دروازه
clearest دورکردن گوی از نزدیک دروازه
clears دور کردن توپ از دروازه ضربه بلند دور کردن توپ ازسبد
clears دفع توپ ازحوالی دروازه
clears دورکردن گوی از نزدیک دروازه
circuit مدار الکترونیکی که از چندین دروازه منط ق تشکیل شده است مثل :Exor , OR , And
circuits مدار الکترونیکی که از چندین دروازه منط ق تشکیل شده است مثل :Exor , OR , And
identities دروازه منط ق که حاوی خروجی ست که در صورتی که ورودی ها یکسان باشد درست است
identity دروازه منط ق که حاوی خروجی ست که در صورتی که ورودی ها یکسان باشد درست است
goal دروازه
goal دروازه بان
goals دروازه
goals دروازه بان
advance پیشروی بسوی دروازه راهیابی به دور بعد پیشروی
advances پیشروی بسوی دروازه راهیابی به دور بعد پیشروی
advancing پیشروی بسوی دروازه راهیابی به دور بعد پیشروی
wicket دروازه کوچک
wickets دروازه کوچک
in توپی که وارد دروازه شده
in- توپی که وارد دروازه شده
croquet بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
punter دروازه بان ماهر در ردکردن توپ با مشت شرطبند
punters دروازه بان ماهر در ردکردن توپ با مشت شرطبند
inhibit ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند
inhibit توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه .
inhibits ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند
inhibits توقف رخ دادن یک فرآیند یا جلوگیری از انجام عملیات در مدار مجتمع یا دروازه .
headman پاس دادن به یار نزدیک دروازه حریف
headmen پاس دادن به یار نزدیک دروازه حریف
slot منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
slots منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
slotting منطقه جلو دروازه برای حمله مناسب
send off حرکت اسبها از دروازه شروع
send-off حرکت اسبها از دروازه شروع
send-offs حرکت اسبها از دروازه شروع
warder نگهبان دروازه یا قصر
warders نگهبان دروازه یا قصر
break جداکردن دو بوکسور ازیورتمه به چهارنعل حرکت از دروازه شروع اسبدوانی
breaks جداکردن دو بوکسور ازیورتمه به چهارنعل حرکت از دروازه شروع اسبدوانی
heavier گوی سریع که نزدیک دروازه میافتد
heavies گوی سریع که نزدیک دروازه میافتد
heaviest گوی سریع که نزدیک دروازه میافتد
heavy گوی سریع که نزدیک دروازه میافتد
petard بمب دروازه ریز
peel گذراندن گوی حریف از دروازه کروکه
peels گذراندن گوی حریف از دروازه کروکه
transistor معروفترین خانواده دروازه و طرح مدار ترانزیستوری که ترانزیستورهای دو قط بی آن مستقیماگ کنترل میشود.
transistors معروفترین خانواده دروازه و طرح مدار ترانزیستوری که ترانزیستورهای دو قط بی آن مستقیماگ کنترل میشود.
element دروازه یا ترکیبی از دروازه ها
elements دروازه یا ترکیبی از دروازه ها
keeper دروازه بان
keepers دروازه بان
gate keeper دروازه بان
gatekeeper دروازه بان
gatekeepers دروازه بان
nineteen علامت تعویض دروازه بان
nineteens علامت تعویض دروازه بان
handball بازی بین دو تیم هفت نفره با شش بازیگر ویک دروازه بان
goal tender دروازه بان
goalar دروازه بان
goalie دروازه بان
goalies دروازه بان
in goal دروازه بان
puck stopper دروازه بان
goalkeeper دروازه بان فوتبال
goalkeeper دروازه بان
goalkeepers دروازه بان فوتبال
goalkeepers دروازه بان
tries کسب 3 امتیاز با تماس دادن توپ با زمین در خط دروازه حریف
try کسب 3 امتیاز با تماس دادن توپ با زمین در خط دروازه حریف
smother شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smothered شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smothering شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
smothers شیرجه دروازه بان برای مهار گوی
bye صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
byes صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
port دروازه
punt توپ دروازه بان ضربه با پا باانداختن توپ از دست و ضربت زدن پیش از تماس ان بازمین
Other Matches
team handball court مربع مستطیل 04 در 02 متر که باخطی به موازات خط دروازه به دو قسمت تقسیم شده وهر منطقه یک دروازه دارد
passout پاس از پشت دروازه به یاردر جلوی دروازه
kick save نجات دروازه با پای دروازه بان
goal judge داور پشت دروازه لاکراس داور دروازه واترپولو
goalposts تیر دروازه تیر عمودی دروازه
goalpost تیر دروازه تیر عمودی دروازه
portal دروازه
goal area line خط دروازه
portals دروازه
gates دروازه
barbican دروازه
barbacan دروازه
hoops دروازه
gate دروازه
hoop دروازه
hoop دروازه کروکه
gateposts بازوی دروازه
hoops دروازه کروکه
gatepost بازوی دروازه
own goal گل به دروازه خودی
own goals گل به دروازه خودی
attacting zone منطقه دروازه
goal area منطقه دروازه
goal mouth دهانه دروازه
goal posts پایههای دروازه
keep goal دروازه بانی
logic gate دروازه منطقی
octroi دروازه بانی
starting gate دروازه شروع
tend goal دروازه بانی
octroi مالیات دم دروازه
goal keeper line خط دروازه بان
goal keeper دروازه بان
between the pipes تیر دروازه
goal crease محوطه دروازه
twentyfive خط 52 یاردی موازی با خط دروازه
gate دروازه شروع اسکی
changing the goal keeper تعویض دروازه بان
gatehouses اطاق دروازه بان
crossbars تیرک افقی دروازه
catching glove دستکش دروازه بان
goalposts تیرک عمودی دروازه
deciding نزدیک به دروازه حریف
He was approaching the gate. او [مرد] به دروازه نزدیک شد.
crossbar تیرک افقی دروازه
gatehouse اطاق دروازه بان
shot direct at goal شوت مستقیم به دروازه
goal kick شوت بسوی دروازه
goal games بازیهای دروازه دار
gate post تیرچارچوب دروازه باهویابازوی در
flopper دروازه بان شیرجه رو
goal umpire دروازه بان واترپولو
goalthrow پرتاب دروازه بان
upright تیرک عمودی دروازه
fast break حمله سریع به دروازه
goalpost تیرک عمودی دروازه
double reverse شوت برگردان به دروازه
long ball پرتاب از دور به دروازه
standup goalie دروازه بانی ایستاده
gates دروازه شروع اسکی
offside line خط فرضی موازی با دروازه
sally port دروازه بزرگ قلعه
sally port دروازه عبور از قلعه
shooting شوت بسوی دروازه
shootings شوت بسوی دروازه
punch the ball مشت کردن دروازه بان
gatehouses اطاق یازندان بالای دروازه
gatepost تیر چار چوب دروازه
gateposts تیر چار چوب دروازه
drop a goal ضربه زدن بر فراز دروازه
seelos دروازه بشکل اچ در مارپیچ کوچک
defensive منطقه دفاعی شامل دروازه
touch in goal محدوده بین خط دروازه و خط مرزی
touch in goal line ادامه خط بین خط دروازه و خط مرزی
gatehouse اطاق یازندان بالای دروازه
stick glove دستکش کلفت دروازه بان
goal kick ضربه ازاد مستقیم روی دروازه
uprights تیرهای عمودی دروازه فوتبال امریکایی
hanging-post [تیرک عمودی که در یا دروازه به آن آویزان می شود.]
faubourg قسمتی ازشهر که بیرون دروازه باشد
field player بازیگران جز دروازه بان بازیگر ثابت
field goal رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
drop goal رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
dropped goal رد کردن توپ از فراز دروازه با ضربه پا
end zone منطقه 09 متری بین خط دروازه و خط انتهایی
battering rams میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
battering ram میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
A creaking gate hang long. <proverb> یک دروازه شکسته مدتها سرپا می ایستد.
goal throw پرتاب ازاد دروازه بان واترپولو
place kick توپ را از روی زمین با پا بطرف دروازه زدن
stickside سمتی از بدن دروازه بان باچوب هاکی
three state logic دروازه منط قی یا IC که سه وضعیت خروجی ممکن دارد
gopura [دروازه بلند و مزین مقبره های هندی]
inverter دروازه منط قی برای امکانات بر عکس کردن
short side خط بازیگران با تعداد کمتری بازیگر دهانه دروازه
analog دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
bounce shot گویی که به زمین می خورد وبه طرف دروازه می رود
to rifle the ball into the goal با ضربه خیلی محکم توپ را به دروازه شوت کردن
gates زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی
icing ضربه خطای مدافع از نیمه زمین خودی به خط دروازه حریف
gate زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی
end zone منطقه اخر زمین هاکی از خط ابی تادیوار پشت دروازه
and دروازه الکترونیکی که تابع "و" منط قی را روی سیگنالهای الکتریکی انجام میدهد
slants بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
slant بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
slanted بازی تهاجمی با دویدن یک بازیگر بطور مستقیم با زاویهای به طرف دروازه
ttl استفاده از طراحی TTL و قط عات برای پیاده سازی مدارهای منط قی و دروازه ها
goal light چراغ قرمز پشت دروازه لاکراس برای نشان دادن امتیاز در هر بار
association croquet مسابقه بین دو تیم یا دو نفر در زمینی بطول 53 متر و عرض 62متر با 6 دروازه و یک میله عمودی
coincidence function دروازه منط قی که تابع AND منط قی روی سیگنالهای الکتریکی ایجاد میکند
gate دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
find touch بیرون فرستادن توپ نزدیک خط دروازه برای تجمع نزدیک
combinational تابع منط قی که از چندین دروازه منط ق تشکیل شده است
gates دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
gain ground ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
point after touchdown [یک امتیاز با گذراندن توپ بر فراز دروازه با ضربه پا پس از کسب شش امتیاز با رسیدن به پشت خط پایان]
punts توپ دروازه بان ضربه با پا باانداختن توپ از دست و ضربت زدن پیش از تماس ان بازمین
punted توپ دروازه بان ضربه با پا باانداختن توپ از دست و ضربت زدن پیش از تماس ان بازمین
touchdown حالت فرود امدن توپ درمنطقه خودی کسب 6 امتیازبا بردن توپ به ان سوی خط دروازه حریف
touchdowns حالت فرود امدن توپ درمنطقه خودی کسب 6 امتیازبا بردن توپ به ان سوی خط دروازه حریف
propagation delay 1-زمان لازم برای فاهر شدن خروجی در دروازه منط قی پس از اعمال ورودی . 2-زمانی که بیت داده روی شبکه از مبدا به مقصد می رود
ULA قطعهای که حاوی تعداد مدار منط قی جدا و دروازه هایی که سپس توسط مشتری وصل می شوند تا تابع مورد نظررا انجام دهند
hardwired logic تابع منط قی یا برنامهای که در سخت افزار نصب شده است و از وسایل الکترونیکی مثل دروازه ها و نه نرم افزار استفاده میکند
CMOT استفاده از پروتکلهای مدیریت شبکه CMIS , CMIP برای مدیریت دروازه ها در یک شبکه TCP / IP
out of bounds خارج از خط کناری یا پایان یا خط دروازه توپ خارج از میدان واترپولو توپ مرده
rugby point امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com