Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
queen's bounty
دستلافی که ملکه بزن سه قلوزاییده میدهد
Other Matches
queens
ملکه
queen
ملکه
constitutional monarch
ملکه
reginal
ملکه منش
queenlike
ملکه وار
queenvictoria
ملکه ویکتوریا
ladies-in-waiting
ندیمه ملکه
lady-in-waiting
ندیمه ملکه
her majesty
در گفتگوی ملکه
rial
پادشاه ملکه
reigining beauty
ملکه وجاهت
lady in waiting
ندیمه ملکه
reginal
در خور ملکه
reginal
لایق ملکه
queens bench division
دادگاه ملکه
queens
ملکه شدن
empress
ملکه امپراتریس
monarch
ملکه شهریار
empresses
ملکه امپراتریس
monarchs
ملکه شهریار
queen
ملکه شدن
queen dowager
ملکه بیوه
queendom
قلمرو ملکه
queenhood
سمت ملکه
queenliness
ملکه منشی
queenly
درخور ملکه
to queen it
ملکه وار رفتارکردن
ladies-in-waiting
مستخدمه مخصوص ملکه
lady in waiting
مستخدمه مخصوص ملکه
tzarina
ملکه روسیه تزاری
lady-in-waiting
مستخدمه مخصوص ملکه
dido
ملکه افسانهای کارتاژ
regina
ملکه سلطنت کننده
styled queen
ملقب یا موسوم به ملکه
Elizabethan
مربوط به بدوره ملکه الیزابت
queen can do no wrong
ملکه نمیتواند خطا کند
Victoriana
وابسته به دوران ملکه ویکتوریا
Elizabethan architecture
معماری دوره ملکه الیزابت
[انگلستان]
infanta
دختر پادشاه و ملکه اسپانیا یاپرتقال
the rose of tehran
زیباترین زن یادختردرتهران ملکه وجاهت تهران
Victorian
مربوط به زمان سلطنت ملکه ویکتوریا
logical
حرف یا کلمهای که عمل منط قی که انجام میدهد را شرح میدهد.
infante
جوانترین پسر پادشاه و ملکه اسپانیا و پرتقال
victorianism
سبک نویسندگی و شعر و طرزتفکر زمان ملکه ویکتوریا
queen of
دختری که در بازیهای روزیکم می بعنوان ملکه برگزیده میشود
order of council
تصمیم هیات مشاورین سلطنتی در غیاب یا بیماری پادشاه یا ملکه
queen can do no wrong
بیان اصل عدم مسئوولیت ملکه یاپادشاه است در سیستم مشروطه
dma
UPC ای که به کنترولی DMA اجازه ارسال داده روی باس در حین دورههای ساعت میدهد وقتی که دستورات داخلی یا NOP را انجام میدهد
Aesthetic Movement
[جنبش هنرمندان آمریکایی و انگلیسی در احیای طراحی های باشکوه عصر ملکه ویکتوریا]
graphics
پردازنده جانبی که سرعت نمایش را افزایش میدهد. محل پیکس ها را محاسبه میکند که خط c شکل را می سازند و آنها را نمایش میدهد
support
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
ToolTips
برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
supervisory
1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
HTML
مجموعهای از کدهای مخصوص که نحوه و نوعی که برای نمایش متن به کار می رود نشان میدهد و امکان ارتباط از طریق کلمات خاص درون متن به بخشهای دیگر متن یا متنهای دیگر میدهد
world
میدهد
readout
را میدهد
the garden provides food
میدهد
worlds
میدهد
fibre over Etherenet
میدهد
the ship leaks
کشتی اب تو میدهد
periodic
که مرتب رخ میدهد
belly dancer
زنیکهرقصشکمانجام میدهد
periodical
که مرتب رخ میدهد
point
نشان میدهد
creditor's bill
به ورثه میدهد
fasts
کیلو baud میدهد
he pays his own money
پولش را خودش میدهد
previous
آنچه زودتر رخ میدهد
factor
ثیر قرار میدهد
gunner
بازیگری که کمترپاس میدهد
factors
ثیر قرار میدهد
gunners
بازیگری که کمترپاس میدهد
transaction
ثیر قرار میدهد.
What does this mean?
این چه معنی میدهد؟
sea mark
خطی که حدجزرومدرانشان میدهد
voter
کسی که رای میدهد
voters
کسی که رای میدهد
what is the thir everning
امشب چه نشان میدهد
switches
ثیر قرار میدهد
switched
ثیر قرار میدهد
we are informed by him that
محترما` اگاهی میدهد که
fast
کیلو baud میدهد
it gives off a bad odour
بوی بدی میدهد
it smells sour
بوی ترشیده میدهد
fasted
کیلو baud میدهد
fastest
کیلو baud میدهد
time
ثیر قرار میدهد
you are advised that
به شما اگاهی میدهد
times
ثیر قرار میدهد
switch
ثیر قرار میدهد
timed
ثیر قرار میدهد
gossiper
کسیکه شایعات بی اساس میدهد
circuit
یچ کردن عملیات انجام میدهد
bureaus
ادارهای که اطلاعات در اختیار میدهد
QuickTime
گرافیکی امکان نمایش میدهد.
flow diagram
ترتیبی که رویدادها در فلوچارت رخ میدهد
continual
آنچه به طور پیاپی رخ میدهد
circuits
یچ کردن عملیات انجام میدهد
clocks
ماشینی که زمان را نشان میدهد
goal predicates blackness
زغال از سیاهی خبر میدهد
flowchart
ترتیبی که رویدادها در فلوچارت رخ میدهد
gold import point
طلای خالص به فروشنده میدهد
clock
ماشینی که زمان را نشان میدهد
bureau
ادارهای که اطلاعات در اختیار میدهد
differential
آنچه اختلاف را نشان میدهد
adapter
اجازه نصب در سوکت میدهد
robust
که کار را پس از خطا ادامه میدهد
robustly
که کار را پس از خطا ادامه میدهد
consulting
شخصی که نصیحات تخصصی میدهد
tufter
کسی که شکار را رم میدهد شکارچی
circulating library
کتابخانهای که کتاب کرایه میدهد
mill
دستگاهی که فلزات را تراش میدهد
i am tortured with headache
سر درد مرا ازار میدهد
cock a doodle doo
نامی که بچه بخروس میدهد
lending libraries
کتابخانهای که کتاب عاریه میدهد
lending library
کتابخانهای که کتاب عاریه میدهد
business
نمایشگاهی که محصولات را نشان میدهد.
businesses
نمایشگاهی که محصولات را نشان میدهد.
compact
روی دیسک فشرده را میدهد
compacted
روی دیسک فشرده را میدهد
compacting
روی دیسک فشرده را میدهد
upsilon
است وصدای u را در فرانسه میدهد
logic seeking
دستورات تنظیم و... را تشخیص میدهد
outputs
امکان نمایش اطلاعات میدهد
output
امکان نمایش اطلاعات میدهد
compacts
روی دیسک فشرده را میدهد
differentials
آنچه اختلاف را نشان میدهد
mills
دستگاهی که فلزات را تراش میدهد
know allmen by these presents
بموجب این سندعموم را اگاهی میدهد
lighted
نانومتر nm که به شخص امکان دیدن میدهد
simultaneous
آنچه همزمان با چیز دیگری رخ میدهد
omr
وسیلهای که علامتها و خط وط خاص را تشخیص میدهد
bifurcation gate
دریچهای که با دو مجراجریان را از خود عبور میدهد
chandler
فردی که تدارکات کشتی راانجام میدهد
lightest
نانومتر nm که به شخص امکان دیدن میدهد
fasts
که کارش را خیلی سریع انجام میدهد
frequenting
آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
draught line
خطی که اب نشین کشتی رانشان میدهد
combo box
ورودی- خروجی متفاوت را نمایش میدهد
optical
فرآیندی که اجازه میدهد علامتها یا خط وط خاص
microsoft
ورودی کاربر و خروجی را نمایش میدهد
plug
امکان نصب در سوکت یکسان میدهد
locomotor ataxy
بی نظمی در حرکت دست و پا که از سفلیس رخ میدهد
rate
تعداد خطاهایی که در یک زمان مشخص رخ میدهد
lock spit
شیاری که مسیر راه را نشان میدهد
leg spin
چرخش توپ که تغییر مسیربطرف پا میدهد
light
نانومتر nm که به شخص امکان دیدن میدهد
rates
تعداد خطاهایی که در یک زمان مشخص رخ میدهد
frequents
آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
frequented
آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
frequent
آنچه می آید و می رود و اغلب رخ میدهد
multimedia
پردازش تصویر رو نمایش متن میدهد
displayed
وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
stating
وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
textualist
کسی که زیاد به نص یا لفظ اهمیت میدهد
systems analysis
شخصی که بررسیهای سیستم را انجام میدهد
supinator
ماهیچهای ک کف دست رارو به بالاقرار میدهد
numerals
حرف یا نشانه که یک عدد را نشان میدهد
numeral
حرف یا نشانه که یک عدد را نشان میدهد
plugging
امکان نصب در سوکت یکسان میدهد
plugs
امکان نصب در سوکت یکسان میدهد
gate
مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد
gate
مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد
null
حرفی که معنای هیچ چیز میدهد.
states
وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
stated
وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
displaying
وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
displays
وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
wet behind the ears
<idiom>
نابالغ ،دهانش بوی شیر میدهد
chickens come home to roost
<idiom>
زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد
A dictionary tell you what words mean .
فرهنگ زبان معنی کلمات را میدهد
transients
خطای موقت که درمدت زمانی رخ میدهد
whyŠthere is the answer
شرط در امده تقریبا معنی میدهد
transient
خطای موقت که درمدت زمانی رخ میدهد
display
وسیلهای که اطلاعات و تصاویر را نمایش میدهد
discrete
که در واحدهای جداگانه کوچک روی میدهد
state
وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
state-
وضعیتی که در آن عمل رخ میدهد یا میتواند رخ دهد
gate
دروازهای که عمل AND منط قی را انجام میدهد
gates
مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد
rate gyro
ژایرویی که میزان تغییروضعیت را نشان میدهد
gates
مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد
to be a long time in the coming
خیلی طولش میدهد تا بیاید
[برسد]
fast
که کارش را خیلی سریع انجام میدهد
waterline
خط روی بدنه قایق که حد اب را نشان میدهد
fasted
که کارش را خیلی سریع انجام میدهد
equivalence
دروازهای که تابع معادل انجام میدهد
gates
دروازهای که عمل AND منط قی را انجام میدهد
to be long in coming
خیلی طولش میدهد تا بیاید
[برسد]
plain flap
فلپی که لایه فراربال را تشکیل میدهد
fastest
که کارش را خیلی سریع انجام میدهد
witness stand
محلی که شاهد درانجا ایستاده و شهادت میدهد
applications
کاری که یک کامپیوتر انجام میدهد یا مشکلی که حل میکند
comic book
کتاب دارای کاریکاتورهایی که داستانی را شرح میدهد
comic books
کتاب دارای کاریکاتورهایی که داستانی را شرح میدهد
amplifiers
مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد
calculators
ماشین الکترونیکی که پاسخ مشکلات عددی را میدهد
isometric view
رسمی که سه بعد شی را به نسبت متعادل نشان میدهد
winning post
تیری که پایان مسافت دور را نشان میدهد
work load
مقدارکاری که یک کارگر در زمان معین انجام میدهد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com