English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
English Persian
automatic trim روش کنترل خودکار لغزش یاانحراف جانبی هواپیما ازروی مسیر
Other Matches
goldie علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
asymmetrical sweep باد انحرافی لغزش هواپیما از مسیر
turn and slip زاویه دور زدن و لغزش مسیر هواپیما
automatic pilot وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
automatic pilots وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
eyelesi دستگاه کنترل خودکار هواپیما
aircraft vectoring کنترل مسیر سمتی هواپیما
automatic approach and landing روش کنترل خودکار سرعت ومسیر هواپیما در تقرب
land arm mode سیستم کامپیوتری کنترل دستی و خودکار فرود هواپیما
holding pattern کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده
sidelap بالههای جانبی هواپیما پوشش جانبی عکسها رویهم
switched network backup انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
go around mode روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
synchroreceiver دستگاه گیرنده خودکار یا بستن خودکار فرامین کنترل اتش به توپ ضد هوایی
flight control دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
angle of sideslip زاویه لغزش جانبی
landing approach مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
guide way مسیر لغزش
automatic check کنترل خودکار بررسی خودکار
power slide لغزش به کنار در پیچ مسیر
plane of asymmetry سطح مسیر لغزش انحرافی
slipped لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
slips لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
slip لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
battery control central مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
axis of control محورکنترل خودکار هواپیما
ground controled approach دستگاه فرود خودکار هواپیما
avionic مربوط به دستگاههای خودکار هواپیما
control stick سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
lateral control کنترل جانبی
automatic control کنترل خودکار
peripheral controller کنترل کننده جانبی
terrain avoidance ممانعت خودکار هواپیما ازنزدیک شدن به زمین
path of flight مسیر هواپیما
governing mode روش کنترل خودکار
coupled mode روش کنترل خودکار
mach trim compensator دستگاه تنظیم حداکثر سرعت هواپیما به طور خودکار
bank angle سراشیب مسیر هواپیما
vector مسیر ناوبری هواپیما
vectors مسیر ناوبری هواپیما
basics توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
automatic gain control کنترل بازده بطور خودکار
bang bang control سیستم کنترل خودکار مسیرموشک
source data automation کنترل خودکار داده منبع
automatic program control کنترل برنامه بطور خودکار
terrain avoidance اجتناب خودکار هواپیما از برخورد باموانع زمینی هنگام فرود
turn تغییر زاویهای مسیر هواپیما
turns تغییر زاویهای مسیر هواپیما
aircraft plotter وسیله ترسیم مسیر هواپیما
intended track مسیر تعیین شده هواپیما
climb mode روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
processes کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
process کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
radar altitude ارتفاعی که بوسیله راداربطور خودکار به هواپیماداده میشود ارتفاع راداری هواپیما
air plot رسم مسیر هواپیما در روی نقشه
acceleration error اشتباه مسیر هواپیما دراثرتغییر سرعت
intended track مسیر پیش بینی شده هواپیما
cycle stealing روشی که اجازه میدهد یک دستگاه جانبی بطور موقت کامپیوتر را ازدسترسی به مسیر
free lance اعلام کنترل خودکار هواپیمادر درگیریهای هوایی
control bus مسیر کنترل
homing station ایستگاه ردیاب دستگاههای هدایت مسیر هواپیما
turn in point نقطه چرخش هواپیما ازمسیر تقرب در مسیر تک
aircraft modification and control کنترل و هدایت هواپیما
advisory control کنترل مشورتی هواپیما
advisory control کنترل آزاد هواپیما
axis of control محور کنترل هواپیما
aircraft handover تبادل کنترل هواپیما
aircraft handover تعویض کنترل هواپیما
aircraft vectoring کنترل سمتی هواپیما
aircraft control unit کابین کنترل هواپیما
aircraft control unit قسمت کنترل هواپیما
attitude control کنترل وضعیت هواپیما
handler بخشی از سیستم عامل یا برنامه که یک وسیله جانبی را کنترل میکند
panels یچ ها که به اپراتور امکان کنترل عملیات کامپیوتر یا وسیله جانبی را میدهد
handlers بخشی از سیستم عامل یا برنامه که یک وسیله جانبی را کنترل میکند
panel یچ ها که به اپراتور امکان کنترل عملیات کامپیوتر یا وسیله جانبی را میدهد
numerical ماشین خودکار که توسط کامپیوتر یا مدارهای کنترل شده
vector راه یا مسیر هواپیما بازگشتن در حال طی کردن بودن
vectors راه یا مسیر هواپیما بازگشتن در حال طی کردن بودن
controls وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
controlling وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
control وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
ifac Automatic of InternationalFederation Control فدراسیون بین المللی کنترل خودکار
coupled mode روش کنترل پرواز خودکار بااستفاده از سیستم هدایت زمینی
air control point نقطه کنترل مسیر هوایی
crab angle زاویه بین مسیر حرکت هواپیما و محور دوربین عکاسی
control line ارتباط بین اپراتور و خط کنترل هواپیما
instrument flight پرواز با کمک دستگاههای کنترل هواپیما
air controlman کسیکه حرکت هواپیما را کنترل میکند
automatic carrier landing system سیستم کنترل فرود خودکاربرای هواپیما
automated بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automating بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automates بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automate بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
dnc Control Numerial Direct روش کنترل کامپیوتری وسائل ماشینی خودکار
inbound traffic مسیر عبور و مرور وسایل نقلیه یا کشتی و هواپیما درخارج از کشور
true track تصویر زاویه بین شمال واقعی و مسیر هواپیما روی زمین
appliances هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما
appliance هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما
i/o board تخته مداری که ورودی وخروجیهای داده ها بین کامپیوتر و دستگاههای جانبی را کنترل میکند
localizer mode روش کنترل هواپیما بااستفاده از انتن سمت نما
instrument landing فرود با استفاده ازدستگاههای کنترل هواپیما وبرج مراقبت
i/o اتصالاتی که به داده و سیگنالهای کنترل امکان انتقال بین CPU و حافظه یا وسیله جانبی میدهد
peripheral بخش کوتاه برنامه کامپیوتری که به کاربر امکان دستیابی و کنترل ساده وسیله جانبی میدهد
command heading مسیر تعیین شده برای هواپیماتوسط برج کنترل
control vane تیغه متحرکی برای کنترل وضعیت و مسیر پرواز
trim for take off سیستم بلند شدن هواپیما به طور خودکار تنظیم خودکاربلند شدن
terrain clearance حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
communication وسیله الکترونیکی که ارسال داده و router مسیر را کنترل میکند
homing adaptor تطبیق کننده مسیر پروازهواپیما با جهت امواج راداریا ایستگاه کنترل
dispatch route جاده تحت کنترل خودی درزمان مشخص مسیر اعزام پرسنل
captures کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
capturing کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
capture کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
peripheral مدیر و کنترل کننده وسیله ورودی /خروجی یا وسیله جانبی
open loop system مکانیزم کمک کننده متشکل ازیک مسیر کنترل بدون اندازه گیری نتیجه
pitch control کنترل دوران هواپیما حول محور عرضی در هواپیماهای عمود پروازو در سرعت نسبی کم یا صفر
agonic line خط موسوم روی یک نقشه که نقاطی را که دارای خطا یاانحراف مغناطیسی صفر میباشند به یکدیگر متصل میکند
controlled stick steering دستگاه فرمان کنترل شده اهرم فرمان خودکار
control column فرمانی برای کنترل حرکت هواپیما حول محور طولی وعرضی که میتواند بصورت میله یا رل باشد
control surface angle زاویه بین مبداء سنجش حرکت سطوح کنترل و وتر سطح ثابت یا محور طولی هواپیما
glide path مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
injudiciously بیخردانه ازروی بیخردی یا بی عقلی ازروی بی احتیاطی
simulator برنامه کامپیوتری که کاربر امکان هدایت هواپیما را میدهد. با نشان داده یک تابلوی کنترل واقعی و صحنههای متحرک .
simulators برنامه کامپیوتری که کاربر امکان هدایت هواپیما را میدهد. با نشان داده یک تابلوی کنترل واقعی و صحنههای متحرک .
hand سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
handing سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
impartially ازروی بیطرفی ازروی راست بینی
discerningly ازروی بصیرت یابینایی ازروی تشخیص
pusillanimously ازروی کم دلی یا بزدلی ازروی جبن
pig headedly ازروی کله شقی ازروی کودنی
fast and loose ازروی بی باکی ازروی مکرو حیله
mach hold بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
target pattern شکل هدف مسیر تک هواپیما به هدف
private automatic branch exchange یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
inertial navigation سیستم ناوبری خودکار روی هواپیما سیستم خود ناوبری
expansion interface حافظه جانبی وسایر دستگاههای جانبی رابه یک کامپیوتر اصلی اضافه کند
yawed انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yaw انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
expertly ازروی خبرگی ازروی کارشناسی
bells and whistles خصوصیات جانبی و پیشرفته یک برنامه کاربردی یا وسیله جانبی
synchroscope دوربین کنترل اتش خودکارپدافند هوایی دوربین دستگاه توزیع اتش خودکار
phraseologically ازروی قاعده عبارت سازی به ایین سخن پردازی ازروی قاعده انشا
cascade control چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
automatic error correction تصحیح خودکار اشتباه اصلاح خودکار خطا
VL bus مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL local bus مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
air plot wind velocity سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
automatic programming روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
approaches نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approach نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approached نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
peripheral مداری که امکان کار کامپیوتر با رسانه جانبی با کمک پورتهای سریال و موازی و سایر سیگنالهای تصدیق لازم برای واسط شدن بین وسیله جانبی
channelled واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channels واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channel واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
communication بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت
channeling واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeled واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
side effect عوارض جانبی [اثر جانبی]
birdcages چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
birdcage چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
wait condition 1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
wait state 1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
automatic خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
automatics خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
autoloader اسلحه خودکار یا نیمه خودکار
submachinegun مسلسل خودکار یانیمه خودکار
landing gear چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
approach end نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
altitude sickness حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
touchdown تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdowns تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
barometric leveling تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
aircraft scrambling دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
fasts سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasted سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fastest سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fast سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
lanes مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lane مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
aft قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
plane director نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
aircraft arresting barrier وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
air mileage indicator کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
control point نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
multithread طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
grooves خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
groove خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
ball cushion دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
power down خاموش کردن یک کامپیوتر یادستگاه جانبی اقداماتی که به هنگام خرابی برق یا قطع عملیات ممکن است توسط کامپیوتر برای حفافت حالت پردازنده و جلوگیری ازخرابی ان یا دستگاههای جانبی متصل به ان به اجرادراید
spoiler صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
crane rail مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
space charter اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
screwpropeller پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
coordinated turn دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
aided tracking سیستم ردیابی خودکار سیستم تعقیب خودکار هدفها
secondary effect عوارض جانبی [اثر جانبی]
adverse reaction عوارض جانبی [اثر جانبی]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com