Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
R & D
سازمانی در یک شرکت که محصولات , کشفیات آوری جدید را گشترش توسعه می بخشد
Other Matches
development
توسعه محصولات جدید و فن آوری ها
developments
توسعه محصولات جدید و فن آوری ها
researches
توسعه محصول جدید, کشفیات و فناوری
researching
توسعه محصول جدید, کشفیات و فناوری
researched
توسعه محصول جدید, کشفیات و فناوری
research
توسعه محصول جدید, کشفیات و فناوری
housed
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
houses
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
house
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها
international standards organization
سازمانی که استانداردها را برای کامپیوترهای مختلف و محصولات شبکه تولید و مرتب میکند
international finance corporation
شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
digital research inc
یک شرکت نرم افزاری که محصولات زیادی دارد
Xerox PARC
مرکز توسعه aerox که یک محدوده وسیع از محصولات از قبیل mouse و GVT ساخته است
products
مجموعهای از محصولات مختلفساخته شده در یک شرکت که یک گروه را تشکیل می دهند.
product
مجموعهای از محصولات مختلفساخته شده در یک شرکت که یک گروه را تشکیل می دهند.
adobe
شرکت نرم افزاری که محصولات Acrobat و ATM و PostScript را تولید کرده است
developments
زمان لازم برای توسعه محصول جدید
development
زمان لازم برای توسعه محصول جدید
shared
IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
shares
IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
share
IB که برای ارزیابی محصولات تهیه شده برای فروشندگان تشکیل شده است سازمانی از استفاده کنندگان سیستمهای کامپیورتی متوسط و بزرگ
proprietary file format
روش ذخیره سازی داده ساخت یک شرکت برای محصولاتش که با سایر محصولات سازگار نیست
researched
توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
research
توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
researches
توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
researching
توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
independent computer
manufacturers peripheralequipment سازمانی تشکیل یافته از شرکت هایی که درساخت یک یا چندین وسیله کامپیوتری تخصص دارند
oem
Equipment Original شرکت یا سازمانی که کامپیوترها وتجهیزات دستگاه جانبی را به منظور استفاده از انها درمحصولات و تجهیزاتی که بعدا" به مشتریان فروخته خواهد شد خریداری می نمایدسازنده تجهیزات اصلی anufacturer
complemented
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complement
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complementing
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complements
استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
collator
1-نرم افزار جمع آوری داده ها 2-وسیلهای کارت پانچ ها را جمع آوری میکند
Borland
شرکت نرم افزاری که زبانهای برنامه نویسی زیادی را توسعه داده است و نیز سیتمهای پایگاه داده ها و برنامههای صفحه گسترده
enhances
در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
enhanced
در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
development
رشد و توسعه اقتصادی ارایش دادن زمین توسعه وضعیت
enhance
در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
developments
رشد و توسعه اقتصادی ارایش دادن زمین توسعه وضعیت
enhancing
در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
characteristics of underdeveloping
مشخصات کشورهای در حال توسعه ویژگیهای توسعه نیافتگی
rehyphenation
تغییرنوشتاروکد گزاری کلمات متن پس ازقرارگرفتن در قالب صفحه جدید یا درخط جدید
collection activity
عملیات جمع آوری اخبار سازمان جمع آوری اخبار
skills
سودمی بخشد
imagism
مکتب شعر جدید که قبل ازجنگ اول جهانی رایج شده وپیرو تشبیهات زنده وموضوعات جدید وبکر وازادی از قید سجع وقافیه است
international development association
مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجاد شده است
install
تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
installing
تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
installs
تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
enhancer
وسیله یا نرم افزاری که یک فرآیند یا محصول را بهبود می بخشد
letterheads
مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
letterhead
مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است
compaq computer corporation
شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر
regenerator
وسیلهای که در ارتباطات استفاده میشود و سیگنال دریافتی را مرتب میکند و ارسال میکند. و برای گشترش محدوده شبکه به کار می روند
authorized level of organization
سطح مجاز پرسنل سازمانی سطح مجاز سازمانی
constituent company
شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
limited company
شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
zombie
روحی که بعقیده سیاه پوستان ببدن مرده حلول کرده و انراجان تازه بخشد
extend
خصوصیات پیشرفته IDE که کارایی و نرخ ارسال داده از او به یک دیسک سخت را بهبود می بخشد
zombies
روحی که بعقیده سیاه پوستان ببدن مرده حلول کرده و انراجان تازه بخشد
extending
خصوصیات پیشرفته IDE که کارایی و نرخ ارسال داده از او به یک دیسک سخت را بهبود می بخشد
zombi
روحی که بعقیده سیاه پوستان ببدن مرده حلول کرده و انراجان تازه بخشد
extends
خصوصیات پیشرفته IDE که کارایی و نرخ ارسال داده از او به یک دیسک سخت را بهبود می بخشد
outreach
توسعه یافتن توسعه
endless knots
طرح گره بدون انتها
[که حالتی از پیچش نخ را بصورت متقارن و ستاره ای شکل به نگاره می بخشد.]
add-ons
سخت افزار یا نرم افزاری که به سیستم کامپیوتری اضافه شده است تا آنرا بهبود بخشد
EIDE
مشخصات پیشرفته IDE که کارایی و نرخ ارسال داده و دریافت آن به دیسک سخت را بهبود می بخشد
add-on
سخت افزار یا نرم افزاری که به سیستم کامپیوتری اضافه شده است تا آنرا بهبود بخشد
propagate
گشترش یافتن یا نشر یافتن
propagated
گشترش یافتن یا نشر یافتن
propagates
گشترش یافتن یا نشر یافتن
propagating
گشترش یافتن یا نشر یافتن
map compilation
تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
parent company
شرکت مادر شرکت مرکزی
privates
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
private
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
outsource
به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی
dragger
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
collect
جمع آوری کردن
input output table
و محصولات
prefix
کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
prefixes
کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
round up
<idiom>
گرد هم آوردن ،جمع آوری
She is hopping mad .
چرا می خواهی لجت را سر من در آوری ؟
wetzel
عنصر تصویری که به تصویرروی ترمینال نمایش اضافه شده و دقت نمایش را بهبودمی بخشد
production adviser
مشاوره محصولات
break bulk
تفکیک محصولات
domestic products
محصولات داخلی
raw products
محصولات ناتمام
agricultural products
محصولات کشاورزی
joint products
محصولات مشترک
primary products
محصولات پایه
home product
محصولات ملی
designs
طراحی محصولات
design
طراحی محصولات
primary products
محصولات اولیه
raw products
محصولات اولیه
waste product
محصولات زائد
home product
محصولات داخلی
inorganization
بی سازمانی
organizational
سازمانی
institutional
سازمانی
backlight
چراغ پشت صفحه کریستال مایع که شدت حروف صفحه را بهبود می بخشد وآنها را خوانا تر میکند
collection
1-جمع آوری با هم 2-مجموعهای از موضوعات در کنار هم
collections
1-جمع آوری با هم 2-مجموعهای از موضوعات در کنار هم
acquisitions
پذیرفتن یا نگهداشتن یا جمع آوری اطلاعات
acquisitions
جمع آوری داده در مورد یک موضوع
acquisition
پذیرفتن یا نگهداشتن یا جمع آوری اطلاعات
acquisition
جمع آوری داده در مورد یک موضوع
to gather information
[about; on]
جمع آوری کردن اطلاعات
[در مورد]
lanolin
لانولین
[ماده چربی موجود در سطح الیاف پشم که در صورت شسته نشدن حالت انعطاف پذیری و درخشندگی به فرش های پشمی می بخشد.]
by product cock oven plant
محصولات فرعی کک سازی
product planning
برنامه ریزی محصولات
cash crops
محصولات نقدی مانند
producer advertising
تبلیغ محصولات صنعتی
break bulk agent
عامل تفکیک محصولات
by product recovery
بازده محصولات فرعی
average costs
معدل هزینه کل محصولات
organization scheme
نمودار سازمانی
complements
پرسنل سازمانی
organic
یکان سازمانی
complement
پرسنل سازمانی
organizational identity
هویت سازمانی
organizational
یکان سازمانی
complemented
پرسنل سازمانی
complementing
پرسنل سازمانی
branch material position
شغل سازمانی
organizational maintenance
تعمیرات سازمانی
organizational maintenance
نگهداری سازمانی
organic
سازمانی اصلی
organic
سازمانی الی
augment
غیر سازمانی
organization chart
نمودار سازمانی
augmented
غیر سازمانی
augmenting
غیر سازمانی
nonorganic
غیر سازمانی
quarters in kind
منازل سازمانی
augments
غیر سازمانی
organizational psychology
روانشناسی سازمانی
organization control
کنترل سازمانی
to rally scattered troops
جمع آوری کردن نیروهای نظامی پراکنده
The funds collected so far .
وجوهی که تا کنون گرد آوری شده است
to gather supporters around oneself
جمع آوری کردن هواداران به دور خود
scrape up
<idiom>
پیدا یا جمع آوری چیزی ازروی نشانه
What are the collection procedures for ...?
روند جمع آوری برای ... چه
[جور]
است ؟
to cull wool
پشم چیدن
[کندن و جمع آوری کردن]
component
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
root crop
محصولات دارای ریشههای خوراکی
businesses
نمایشگاهی که محصولات را نشان میدهد.
production
تولید حجم بزرگ محصولات
root crops
محصولات دارای ریشههای خوراکی
toxicogenic
تولید کننده محصولات سمی
supply
تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
business
نمایشگاهی که محصولات را نشان میدهد.
supplied
تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
by product oven
محصولات فرعی کوره کک سازی
by product coking practice
محصولات فرعی کوره کک سازی
supplying
تامین کالاها یا محصولات یا سرویس ها
productions
تولید حجم بزرگ محصولات
paperless
شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
noncrew
خدمه غیر سازمانی
validated position
شغل بلاتصدی سازمانی
style
ترکیب
[سازمانی یا سیستمی]
positioned
مقام شغل سازمانی
roll call
حضور و غیاب سازمانی
positioned
حالت محل سازمانی
position
مقام شغل سازمانی
position
حالت محل سازمانی
site license
مجوز درون سازمانی
side job
شغل غیر سازمانی
validated position
محل سازمانی خالی
make-up
ساخت
[سازمانی یا سیستمی]
design
آرایش
[سازمانی یا سیستمی]
design
ترکیب
[سازمانی یا سیستمی]
layout
ترکیب
[سازمانی یا سیستمی]
packaging
ترکیب
[سازمانی یا سیستمی]
make-up
ترکیب
[سازمانی یا سیستمی]
style
ساخت
[سازمانی یا سیستمی]
style
آرایش
[سازمانی یا سیستمی]
layout
آرایش
[سازمانی یا سیستمی]
design
ساخت
[سازمانی یا سیستمی]
organizational citizenship behavior
رفتار شهروندی سازمانی
packaging
آرایش
[سازمانی یا سیستمی]
packaging
ساخت
[سازمانی یا سیستمی]
layout
ساخت
[سازمانی یا سیستمی]
make-up
آرایش
[سازمانی یا سیستمی]
accumulates
جمع آوری بسیاری چیزها در یک دوره زمان مشخص
CD R
فن آوری که به کاربر اجازه خواندن و نوشتن بر دیسک R-CD میدهد
accumulating
جمع آوری بسیاری چیزها در یک دوره زمان مشخص
accumulate
جمع آوری بسیاری چیزها در یک دوره زمان مشخص
finished product
محصولات اماده برای توزیع ومصرف
agricultural price policy
سیاست تعیین قیمت محصولات کشاورزی
imported
بردن محصولات به کشوری برای فروش
importing
بردن محصولات به کشوری برای فروش
import
بردن محصولات به کشوری برای فروش
basic crops
محصولات کشاورزی اساسی مانند گندم
factory
ساختمانی که در آنجا محصولات تولید می شوند
factories
ساختمانی که در آنجا محصولات تولید می شوند
update
1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com