English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English Persian
decimal سه طرح درست پس از نقط ه اعشاری
decimals سه طرح درست پس از نقط ه اعشاری
Other Matches
mantissa رقم اعشاری لگاریتم معمولی افزایش عدد اعشاری
noisy mode سیستم محاسبات اعداد اعشاری که عددی غیر از صفر به محل کمترین ارزش در حین نرمالسازی عدد اعشاری افزوده میشود
modes عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری
mode عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری
m مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
decimal file system سیستم انبارداری اعشاری سیستم شمارش اقلام اعشاری
joins تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
join تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
coincidence function تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
meet تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
joined تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
meets تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
OR function تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
and تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
intersections تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
intersection تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
either or operation تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
union تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
disjunction تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند
unions تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
false 1-اشتباه نه درست و نه صحیح . 2-اصط لاح منط قی معادل دودویی مخالف درست
assertion 1-عبارت برنامه از یک قاعده یا قانون 2-قاعدهای که درست است یا درست فرض میشود
alternation تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند
conjunctions تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
conjunction تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
temper درست ساختن درست خمیر کردن
tempered درست ساختن درست خمیر کردن
tempers درست ساختن درست خمیر کردن
judiciousness قضاوت درست تشخیص درست
denary ده ده اعشاری)
decimal اعشاری
decimals اعشاری
mantissa اعشاری
be the spitting image of someone <idiom> درست مثل کسی بودن [درست شبیه کسی به نظر رسیدن]
decimal points ممیز اعشاری
decimal balance ترازوی اعشاری
decimal fraction کسر اعشاری
decimal number عدد اعشاری
decimal function کسر اعشاری
decimal digit رقم اعشاری
decimal point ممیز اعشاری
common logarithm لگاریتم اعشاری
repeating decimal اعشاری مکرر
zone decimal دسته بندی اعشاری
decimal رقم دهدهی اعشاری
fractional مانیتن یک عدد اعشاری
decimals رقم دهدهی اعشاری
recurring decimal اعشاری مکرر [ریاضی]
packed decimal عدد اعشاری فشرده
decimalist طرفدارسلسله اعشاری درپول
decimal number system سیستم اعداد اعشاری
decimal tab جدول بندی اعشاری
characteristically مقدار نمای یک عدد اعشاری
fraction bd1-.. 2-مانیتن در یک عدد اعشاری
fractions bd1-.. 2-مانیتن در یک عدد اعشاری
characteristic مقدار نمای یک عدد اعشاری
actual decimal point نقطه یا ممیز اعشاری واقعی
biased ارزش توان در یک عدد اعشاری
terminating decimal کسر اعشاری صحیح [ریاضی]
point ممیز [در کسر اعشاری] [ریاضی]
proper decimal fraction کسر اعشاری صحیح [ریاضی]
floating عملیات ریاضی روی اعداد اعشاری
gigaflop یک هزار میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
floating عمل ریاضی روی عدد اعشاری
normalization تابع نرمالساز عدد اعشاری که ارقام زیادی
fixed point notation = قوانین و روشهای ریاضی با استفاده از اعداد اعشاری
floating عددی که به صورت اعشاری نمایش داده شود
ebcdic کدمبادله اطلاعات اعشاری با کددودوئی توسعه یافته
The convict cannot distinguish between right and wrong [distinguish right from wrong] . این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص [تشخیص درست را از نادرست] بدهد.
characteristically مقدار نمای یک عدد اعشاری که از حد معمول بزرگتر است
characteristic مقدار نمای یک عدد اعشاری که از حد معمول بزرگتر است
floating point basic نوعی زبان BASIC که اجازه استفاده از اعداد اعشاری رامیدهد
routinely مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
routine مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
routines مجموعه توابعی که امکان مدیریت وپردازش اعداد اعشاری را فراهم میکند
alternative تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternatives تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
EXOR تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
differences تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
difference تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
exjunction تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
exclusive تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
normalizes عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
normalize عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
normalising عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
normalises عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
normalised عدد اعشاری که نرمال شده است و مانتیس آن در محدوده مشخص قرار دارد
floating UPC ویژه که میتواند روی اعداد اعشاری به سرعت عملیات انجام دهد
radix نقط های که تقسیم بین واحد کمی و بخشی اعشاری را نشان میدهد
extended code decimalinterchange coded binary کدمبادله اعشاری کد شده بصورت دودوئی توسعه یافته
DX پسوند پس از شماره مدل پردازنده intel برای بیان وجود واحد محاسبه اعشاری
noisy mode رقم معمولا غیرصفر که هنگام نرمالسازی عدد اعشاری در صورت وجود اختلال به آن اضافه شود
applesoft basic نوع توسعه یافته زبان برنامه نویسی BASIC که باریزکامپیوتر قابلیت پردازش اعداد اعشاری را هم دارد
dispersion تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
symmetric difference تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
NAND function تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
denials تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denial تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
fixed point notation = نمایش عدد که محل ارقام و نقط ه اعشاری را در کامپیوتر نگه می دارد تا بیشترین تعداد اعداد قابل مدیریت را محدود کند
binary coded decimal سیستم کدگذاری در کامپیوترکه در ان همه ارقام دهدهی توسط گروه 4 تائی از 0 و 1ها نمایش داده میشود اعداد اعشاری با کد دودوئی
equality تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
except تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
flop اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flopped اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flopping اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
flops اندازه توان محاسبه در عملیات اعداد اعشاری که کامپیوتر هر ثانیه محاسبه میکند
mflops اندازه سرعت محاسبه که به عنوان تعداد دستورات اعشاری که در ثانیه پردازش می شوند محاسبه میشود
floats تبدیل آدرس اعشاری به آدرس مطلق
floated تبدیل آدرس اعشاری به آدرس مطلق
float تبدیل آدرس اعشاری به آدرس مطلق
biquinary notation دستگاه نمادسازی که در ان هر رقم اعشاری توسط یک جفت رقم متشکل از یک ضریب 5 و یک ضریب 1 نشان داده میشود
even هم درست
out and out درست
out-and-out درست
smack dab درست
just درست
entire درست
whole درست
legitimates درست
exacts درست
conscionable درست
straighter درست
straightest درست
straightforward درست
exacted درست
exact درست
in a entireness of state درست
perfects درست
legitimated درست
valid درست
legitimating درست
legitimate درست
perfected درست
indefectible درست
incorrupt درست
perfecting درست
in order درست
perfect درست
by the square درست
by fits and starts درست
straight درست
clears درست
truer درست
truest درست
correcting درست
right as nails درست
correct درست
practicable <adj.> درست
genuine درست
veracious درست
practical <adj.> درست
purpose-built <adj.> درست
purposeful <adj.> درست
purposive <adj.> درست
true درست
orthographically درست
clearest درست
proper درست
clearer درست
clear درست
Quite [so] ! درست!
plain dealing درست
appropriate [for an occasion] <adj.> درست
convenient <adj.> درست
functional <adj.> درست
Am I not right?dont you agree with me ? درست می گه یا نه ؟
right as a trivet درست
corrects درست
right as a trivet تن درست
suitable <adj.> درست
sock درست
inviolate درست
authentic درست
orthodox درست
true <adj.> درست
real <adj.> درست
righting درست
aright درست
exactly درست
integral درست
exact <adj.> درست
correct <adj.> درست
accurate [correct] <adj.> درست
incorrect نا درست
proper <adj.> درست
well advised درست
righted درست
right درست
useful <adj.> درست
properly درست
legitimately درست
utilitarian [useful] <adj.> درست
accurate درست
behaves درست رفتارکردن
to put to rights درست کردن
behaving درست رفتارکردن
plumb درست عینا
entire leaf برگ درست
get up درست شدن
fabricates درست کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com