Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English
Persian
bomb alarm system
سیستم اعلام خطر بمباران اتمی
Other Matches
atomization
عمل بمباران اتمی
A-bombs
بمباران اتمی کردن
A-bomb
بمباران اتمی کردن
proliferation
سیستم گسترش اتمی یاگسترش تولید اتمی
early warning
اعلام خطر اعلام خطر کردن از نزدیک شدن دشمن سیستم اعلام خطر
early-warning
اعلام خطر اعلام خطر کردن از نزدیک شدن دشمن سیستم اعلام خطر
laydown bombing
بمباران از فاصله خیلی نزدیک به سطح زمین بمباران سینه مال
pattern bombing
بمباران پوشش کننده هدف بمباران پوشاننده
loft bombing
بمباران از ارتفاع زیاد بمباران قائم
nudets
سیستم کشف و گزارش انفجارات اتمی
local warning
سیستم اعلام خطر محلی
authentication system
سیستم تعیین و اعلام نشانی
control and warning center
سیستم کنترل و اعلام خطر
newrads
سیستم اعلام خطر انفجارهستهای و اطلاعات ش م ر
raid clerk
نگهبان یا متصدی مرکزاطلاعات سیستم اعلام خطرهوایی
minometer
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی وسیله اندازه گیری دوز اتمی
rainout
ریزش ابر اتمی به علت رطوبت هوا بارش غبار اتمی
implosion weapon
جنگ افزار اتمی حساس قابل انفجار با تجزیه اتمی
isotopy
دارای تساوی در اعداد اتمی برابری عددی اتمی
alerts
پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
alerted
پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
alert
پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
crash conversion
تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
alerting service
قسمت اعلام اماده باش سرویس اعلام خطر
atomic weight
وزن اتمی یک عنصر که برمبنای 61 وزن اتمی اکسیژن قرار داده شده است
clean weapon
جنگ افزار اتمی کم ریزش جنگ اتمی که اثار باقیه کم داشته باشد
fallout contours
خطوط میزان منحنی تشعشع اتمی یا نشان دهنده شدت تشعشع اتمی
european atomic energy community
جامعه نیروی اتمی اروپا اتحادیه متشکل از بلژیک وفرانسه و المان و ایتالیا ولوگزامبورک و هلند که هدفش ایجاد تسهیلات مختلف در راه بهره برداری ازانرژی اتمی است
nucleon
اجزای داخل هسته اتمی هستک هسته اتمی
nuclear stalemate
گلوله اتمی خارج از رده گلوله اتمی ممنوعه
fission to yield ratio
توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
market socialism
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
run
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
runs
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
blessed folder
در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
sysgen
فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
peripheral
که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
atomic demolition munition
خرج تخریب مهمات اتمی مهمات مخصوص تخریب جنگ افزار اتمی
cloud chamber effect
اثرات حاصله از لایه خارجی قارچ اتمی اثرات پوسته قارچ اتمی
bombardments
بمباران
bombardment
بمباران
bombing
بمباران
an air raid
بمباران
integrated
نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
bombing height
ارتفاع بمباران
bombard
بمباران کردن
electron bombardment
بمباران الکترونی
electron bombbardment
بمباران الکتریکی
bombed
بمباران کردن
mass bombing
بمباران یکجا
area bombing
بمباران منطقهای
neutron bombardment
بمباران نوترونی
bombs
بمباران کردن
bomb
بمباران کردن
mass bombing
بمباران زیاد
bombers
هواپیمای بمباران
bombards
بمباران کردن
bombarding
بمباران کردن
air raid
بمباران هوایی
air raids
بمباران هوایی
bombed out
بمباران کردن
carpet bombing
بمباران منطقهای
bombarded
بمباران کردن
deliver a series of blows
بمباران حریف
bomber
هواپیمای بمباران
bombardment photography
عکاسی از بمباران هوایی
dwell at
تا دستورثانوی بمباران کردن
blind bombing zone
منطقه بمباران محدود
target chart
نقشه هدفهای بمباران هوایی
dive bombing
بمباران کردن در حالت شیرجه
early time
زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
survey meter
دستگاه دوزسنج تشعشع اتمی دستگاه تشعشع سنج اتمی
shellproof
محفوظ در برابر بمباران وگلوله باران
shuttle bombing
بمباران با استفاده از دوپایگاه هوایی برای بمب گیری
carpet bombing
توزیع بمب جهت پوشش یک منطقه بمباران منطقهای
forlorn hope
دستهای که قبلا مامور حمله و بمباران جای محصوری میشوند
over the shoulder bombing
نوعی بمباران عمودی که پس از عبور از خط قایم هدف بمب رها میشود
toss bombing
نوعی روش بمباران که در ان هواپیما در حال صعود بمب را پرتاب میکند
standby
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standbys
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
desk accessory
در یک سیستم Apple Macitosh امکان افزوده که سیستم را بهبود میبخشد
bifuel propulsion
سیستم خروج گاز با فشارحاصله از دو نوع سوخت سیستم جت دو سوختی
policonic projection
سیستم تصویر چند مخروطی سیستم تهیه نقشه چندمخروطی
coupling
نوعی رابطه متقابل بین سیستم هایا خصوصیات یک سیستم
natives
کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
native
کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
design phase
فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
download
فرایند انتقال اطلاعات از یک سیستم کامیپوتر مرکزی بزرگ به سیستم کامپیوترکوچک و دور
chcp
در سیستم عاملهای OS \ MS DOS دستور سیستم که صفحه کد مورد استفاده را بیان میکند
demand
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
tar
سیستم فشرده سازی فایل روی کامپیوتر که سیستم عامل Unix را اجرا میکند
diabatic process
پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد
demands
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demanded
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
ES IS
سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان
system diagnostics
امکانات عیب شناسی سیستم تشخیص خرابی سیستم
standbys
سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
three phase four wire system
سیستم سه فازه باسیم نقطه ستاره سیستم چهارسیمه
building block principle
طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity
standby
سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
automatic levelling
سیستم متعادل کننده خودکارهواپیما سیستم ترازکننده خودکار
bridges
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
mttf
متوسط مدت زمانی که در ان سیستم یا مولفه سیستم بدون خطا کار کندFailure To Time ean
bridge
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridged
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
failures
بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
failure
بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
off load
انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
desktop
در یک سیستم Apple Macitoshفایل سیستم برای ذخیره سازی اطلاعات در باره فایلهای روی دیسک یا حجم
lambert projection
سیستم لامبر یا سیستم نقشه برداری مخروطی
expansion card
کارتی که به منظور نصب تراشه یا مدار اضافی به یک سیستم افزوده میشود تا این که قابلیت سیستم توسعه یابد
warm boot
شروع مجدد سیستم که معمولاگ سیستم عامل را هرباره بارمیکند ولی دیگر سخت افزار را بررسی نمیکند
link encryption
خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
slice
مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
slices
مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
open
1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
opened
1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
opens
1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
teleran system
نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
volleyed
پرتاب همزمان بمبها توسط هواپیما بمباران شلیک شلیک
volleys
پرتاب همزمان بمبها توسط هواپیما بمباران شلیک شلیک
volleying
پرتاب همزمان بمبها توسط هواپیما بمباران شلیک شلیک
volley
پرتاب همزمان بمبها توسط هواپیما بمباران شلیک شلیک
system flowchart
نمودار گردش سیستم روندنمای سیستم
designation system
سیستم تعیین وسایل سیستم انتخاب
mastered
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
master
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
masters
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
air alert warning
اعلام اماده باش هوایی اعلام خطر یا اماده باش هوایی
compatibility
پنجره یا بخشی در سیستم عامل که برنامه هایی را که برای سیستم عاملهای متفاورت ولی مربوط به هم نوشته شده اند را میتواند اجرا کند
atomic
اتمی
nuclear strike
تک اتمی
monoatomic
یک اتمی
triatomic
سه اتمی
diatomic
دو اتمی
nuclear
اتمی
hexatomic
شش اتمی
atomic energy
انرژی اتمی
atomic configuration
ارایش اتمی
radiation
تشعشع اتمی
atomic clock
ساعت اتمی
atomic bond
پیوند اتمی
fission bomb
بمب اتمی
atomic absorption
جذب اتمی
atomic fission
شکافت اتمی
A-bombs
بمب اتمی
atomic crystal
بلور اتمی
fission products
مواد اتمی
A-bomb
بمب اتمی
fission to yield ratio
بازده اتمی
pile
پیل اتمی
atomic energy
نیروی اتمی
atom samshing
انفجار اتمی
atom rocket
موشک اتمی
nuclear
مربوط به اتمی
fallout
ریزش اتمی
mushromm could
کلاهک اتمی
diatomic molecule
مولکول دو اتمی
monoatomic gas
گاز تک اتمی
monoatomic molecule
مولکول تک اتمی
monoatomic solid
جامد تک اتمی
cloud
قارچ اتمی
clouding
قارچ اتمی
clouds
قارچ اتمی
atom bombs
بمب اتمی
polyatomic
چند اتمی
fission reactor
واکنشگاه اتمی
atom number
عدد اتمی
piled
پیل اتمی
nuclide
اشکال اتمی
nuclear warfare
جنگ اتمی
mass number
وزن اتمی
nuclear parity
همطرازی اتمی
median lethal dose
دوزمتوسط اتمی
nuclear cell
پیل اتمی
nuclear reactor
پیل اتمی
nuclear reactors
پیل اتمی
tetratomic
چهار اتمی
atom bomb
بمب اتمی
atomic weight
جرم اتمی
atomic weight
وزن اتمی
nuking
زیردریایی اتمی
nukes
کنشگر اتمی
nukes
نیروگاه اتمی
atomicity
فرفیت اتمی
atomics
فیزیک اتمی
nukes
زیردریایی اتمی
atomic number
عدد اتمی
atomic lattice
شبکه اتمی
atomic mass
جرم اتمی
nuking
نیروگاه اتمی
atomic interaction
بر هم کنش اتمی
atomic structure
ساختار اتمی
atomic size
اندازه اتمی
nuked
کنشگر اتمی
atomic polarization
قطبش اتمی
atomic reactor
واکنشگاه اتمی
atomic fusion
گداخت اتمی
atomic radius
شعاع اتمی
atomic pile
واکنشگاه اتمی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com