Total search result: 202 (4 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
semi-finalist |
شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی |
semi-finalists |
شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی |
|
|
Other Matches |
|
semifinal |
مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی |
dragger |
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت |
semi finals |
نیمه نهایی |
drafts |
نیمه نهایی |
drafted |
نیمه نهایی |
draft |
نیمه نهایی |
semi-finals |
نیمه نهایی |
semi-final |
نیمه نهایی |
semifinal |
نیمه نهایی |
draft report |
گزارش نیمه نهایی |
components |
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات |
component |
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات |
semifinalist |
کسیکه بمرحله مسابقات نیمه نهایی رسیده |
army component |
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی |
quasi public company |
شرکت نیمه دولتی |
quarterfinalist |
کسیکه در مسابقه یک چهارم نهایی شرکت میکند |
component command |
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات |
overlaps |
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن |
overlap |
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن |
overlapped |
نیمه نیمه رویهم افتادن نیمه نیمه پوشاندن |
terminal repeater |
تقویت کننده نهایی |
end user |
استفاده کننده نهایی |
half adder |
نیمه جمع کننده |
participant |
شرکت کننده |
participants |
شرکت کننده |
participative |
شرکت کننده |
contributor |
شرکت کننده |
contributors |
شرکت کننده |
entry |
شرکت کننده |
participating |
شرکت کننده |
participant observer |
مشاهده گر شرکت کننده |
marathoner |
شرکت کننده ماراتون |
supply company |
شرکت تامین کننده |
symposiast |
شرکت کننده درسمپوزیم |
napped |
بهترین شرکت کننده |
supplier |
شرکت تولید کننده |
nap |
بهترین شرکت کننده |
napping |
بهترین شرکت کننده |
naps |
بهترین شرکت کننده |
suppliers |
شرکت تولید کننده |
crusaders |
شرکت کننده درجنگهای صلیبی |
crusader |
شرکت کننده درجنگهای صلیبی |
bidders |
شرکت کننده در مناقصه یامزایده |
bidder |
شرکت کننده در مناقصه یامزایده |
walkers |
شرکت کننده در مسابقه راهپیمایی |
tenderer |
شرکت کننده در مزایده یامناقصه |
walker |
شرکت کننده در مسابقه راهپیمایی |
tenderer |
شرکت کننده در مناقصه یامزایده |
sortie reference |
تعدادهواپیماهای شرکت کننده درپرواز |
merrymaker |
شرکت کننده درجشن وسرور |
olympian |
شرکت کننده بازیهای المپیک |
producer |
شخص یا شرکت یا کشور تولید کننده |
air force component |
نیروی هوایی شرکت کننده در عملیات |
pentathlete |
شرکت کننده در مسابقه پنجگانه دو و میدانی |
fleets |
گروه قایقهای شرکت کننده درمسابقه |
fleet |
گروه قایقهای شرکت کننده درمسابقه |
service component |
نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات |
sortie number |
تعداد هواپیماهای شرکت کننده در پرواز |
producers |
شخص یا شرکت یا کشور تولید کننده |
hurdler |
شرکت کننده در مسابقه پرش از مانع |
deathlete |
شرکت کننده در مسابقه دهگانه دو و میدانی |
attack transport |
ناوحمل و نقل شرکت کننده درنیروی اب خاکی |
component change order |
دستورالعمل تغییر یک نیروی شرکت کننده در عملیات |
pacer |
شریک نوبتی بازیگروقتی که شرکت کننده کم باشد |
try-out |
مسابقهی گزینش |
playoff |
مسابقهی قهرمانی |
playoff |
مسابقهی حذفی |
playoffs |
مسابقهی قهرمانی |
try-outs |
مسابقهی گزینش |
orienteering |
مسابقهی دو صحرایی |
playoffs |
مسابقهی حذفی |
campers |
شرکت کننده در اردو کسی که در چادر زندگی میکند |
veteran |
سرباز قدیمی یاسرباز شرکت کننده درجنگهای گذشته |
veterans |
سرباز قدیمی یاسرباز شرکت کننده درجنگهای گذشته |
camper |
شرکت کننده در اردو کسی که در چادر زندگی میکند |
incidence of taxation |
تحمل کننده نهایی مالیات کسی که بار اصلی مالیات رابه دوش می کشد |
air force component |
نیروی هوایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات |
navy component |
نیروی دریایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات |
off roader |
شرکت کننده در مسابقه مخصوص در مسیر طولانی در زمینهای ناهموار |
forty niner |
شرکت کننده در مهاجرت سال 9481 بکالیفرنیا درجستجوی طلا |
seahorses |
رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی |
interlap |
چگونگی چند چیز که نیمه نیمه روی هم قرار میگیرند |
seahorse |
رجوع شود بهwalrus جانور نیمه اسب و نیمه ماهی |
entrymate |
اسب شرکت کننده همزمان بااسب دیگر برای شرط بندی |
telic |
نهایی دارای هدف نهایی |
COMPAQ |
شرکت کامپیوتر شخصی آمریکایی که اولین تولید کننده برای IBMPC بود |
off roader |
شرکت کننده درمسابقه موتورسیکلت رانی درزمینهای ناهموار برای چندصد مایل |
pcm |
شرکت تولید کننده تختههای جانبی که سازگار کامپیوتر تولیدکننده دیگر باشند |
underwriter |
صادر کننده سند بیمه دریایی خریدار سهام خریداری نشده شرکت |
underwriters |
صادر کننده سند بیمه دریایی خریدار سهام خریداری نشده شرکت |
playoffs |
مسابقهی پایانی برای تعیین تیم قهرمان |
playoff |
مسابقهی پایانی برای تعیین تیم قهرمان |
commitment board |
هیئت بررسی وضع پرسنل شرکت کننده در رزم کمیته تشخیص سلامت فکری افرادجنگی |
third party lease |
توافقنامهای که بوسیله ان یک شرکت مستقل تجهیزاتی رااز سازنده خریده و به استفاده کننده کرایه میدهد |
cmos |
روشی برای ساخت تراشههای نیمه هادی نیمه هادی اکسید فلزی تکمیلی osentary |
pmos |
ترانزیستور نیمه هادی اکسید آهن که از طریق ناحیه کوچکی از نیمه هادی P هدایت میشود |
splices |
نیمه نیمه رویهم گذاشتن |
splicing |
نیمه نیمه رویهم گذاشتن |
splice |
نیمه نیمه رویهم گذاشتن |
imbricate |
نیمه نیمه روی هم گذاشتن |
semilustrous |
نیمه درخشان نیمه مجلل |
semipublic |
نیمه عمومی نیمه دولتی |
spliced |
نیمه نیمه رویهم گذاشتن |
shot putter |
شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران |
shot putters |
شرکت کننده در پرتاب وزنه وزنه پران |
letterheads |
مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است |
letterhead |
مشخصات شرکت که برروی نامههای ان شرکت چاپ شده است |
compaq computer corporation |
شرکت کامپیوتری کامپک شرکت سازنده انواع گوناگون ریزکامپیوتر سازگار باریزکامپیوتر |
semi naufragium |
نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی |
limited company |
شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی |
constituent company |
شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر |
army landing forces |
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل |
army commander |
فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی |
half life |
نیمه عمر تشعشعی موادرادیواکتیو نیمه عمر |
international finance corporation |
شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است |
parent company |
شرکت مادر شرکت مرکزی |
private |
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت |
privates |
رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت |
freightliner |
شرکت حمل و نقل کننده کالا قطار سریع السیر جهت حمل کالا در مسافتهای دور قطاری که کانتینر حمل می نمایدfreight |
outsource |
به کار گرفتن شرکت دیگر برای مدیریت و تامین شبکه برای شرکت شی |
c & f |
قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است |
paperless |
شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند |
combat resolution |
تعیین جزئی ترین رده رزمی جزئی ترین رده شرکت کننده در رزم |
houses |
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها |
house |
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها |
housed |
1-روش هجی کردن و ساختار کلمه که توسط شرکت نشر در همه کتابهایش به کار می رود. 2-طرح محصولات شرکت برای معرفی کردن محصولات رقیب به آنها |
beneficial occupancy |
اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام |
from mid may to mid june |
از نیمه ماه تا نیمه ماه جون |
body corporate |
شرکت شرکت سهامی |
business group |
شرکت سهامی [شرکت] |
corrector |
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده |
peremptory |
نهایی |
privy |
نهایی |
high limit |
حد نهایی |
definite <adj.> |
نهایی |
conclusive |
نهایی |
terminals |
نهایی |
terminal |
نهایی |
final |
نهایی |
ultimata |
نهایی |
definitive |
نهایی |
finals |
نهایی |
closing |
نهایی |
ultimatum |
نهایی |
ultimate |
نهایی |
ultimatums |
نهایی |
final drive |
گرداننده نهایی |
final assembly |
مونتاژ نهایی |
final diameter |
قطر نهایی |
final assembly |
نصب نهایی |
final act |
سند نهایی |
armageddon |
مبارزهء نهایی |
final cut |
برش نهایی |
final payment |
پرداخت نهایی |
ultimatum |
هدف نهایی |
ultimata |
هدف نهایی |
ultimatums |
هدف نهایی |
ultimate speed |
سرعت نهایی |
final velocity |
سرعت نهایی |
final value |
ارزش نهایی |
final term |
جمله نهایی |
final result |
نتیجه نهایی |
final report |
گزارش نهایی |
terminuses |
ایستگاه نهایی |
terminus |
ایستگاه نهایی |
final position |
وضعیت نهایی |
final destination |
مقصد نهایی |
final judgement |
حکم نهایی |
second check |
بررسی نهایی |
net result |
نتیجه نهایی |
differential cost |
ارزش نهایی |
differential cost |
هزینه نهایی |
additional costs [expenses] |
هزینه نهایی |
extreme range |
برد نهایی |
extreme position |
وضعیت نهایی |
last word <idiom> |
نظر نهایی |
margin utility |
مطلوبیت نهایی |
incremental cost |
هزینه نهایی |
end user |
کاربر نهایی |
extra expenses |
هزینه نهایی |
end strength |
استعداد نهایی |
elevation stop |
حد نهایی درجه |
ultimate stress limit |
حد تنش نهایی |
incremental cost |
هزینه نهایی |
ultimate analysis |
تجزیه نهایی |
grail |
هدف نهایی |
ultimate load |
بار نهایی |
ultimate strength |
مقاومت نهایی |
finals |
مسابقه نهایی |
home stretch |
مرحله نهایی |
quarter-finals |
یک چهارم نهایی |
try-outs |
تمرین نهایی |
end product |
محصول نهایی |
end product |
فراورده نهایی |
ultimate stress |
تنش نهایی |
quarterfinal |
یک چهارم نهایی |
final |
مسابقه نهایی |
quarter final |
یک چهارم نهایی |
quarter-final |
یک چهارم نهایی |
top speed |
سرعت نهایی |