English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
agronomy علم برداشت محصول وبهره برداری از خاک
Other Matches
cropper برداشت کننده محصول
handpick برداشت محصول با دست
cost effectiveness هزینه وبهره وری
exchanged دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchange دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanging دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanges دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
punched کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
punches کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
punch کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
xerography عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerographic عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
stencilling الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencils الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencil الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
hectograph ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
iso product curve منحنی برابری محصول منحنی محصول یکسان
cad محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
cads محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
geodesy نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
common control کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
removal برداشت
impressions برداشت
impression برداشت
draw off برداشت
takings برداشت
land surveying برداشت
offtake برداشت
acceptances برداشت
acceptance برداشت
special drawing right حق برداشت مخصوص
overdraft اضافه برداشت
approach برداشت روش
approached برداشت روش
approaches برداشت روش
first impression برداشت نخستین
take off divisor مقسم برداشت اب
removal of cinder برداشت تفاله
removal of phosphorus برداشت فسفر
removal of slag برداشت سرباره
make a copy of سواد برداشت
removal of chips برداشت براده
special drawing rights حق برداشت ویژه
special drawing right حق برداشت ویژه
metal removal برداشت براده
under ground survey برداشت زیرزمینی
withdraw برداشت از حساب
impressionistic برداشت گذار
impressionistic برداشت گرایانه
withdraws برداشت از حساب
remove برداشت کردن
removes برداشت کردن
impressionists برداشت گرای
impressionist برداشت گرای
withdrawal warrant مجوز برداشت
overdrafts اضافه برداشت
dual impression برداشت دوگانه
draw off بده برداشت
stripping برداشت لایه رو
removing برداشت کردن
geodetic datum سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
targetted نقطه برداشت یا قرائت
net برداشت خالص کردن
nets برداشت خالص کردن
targets نقطه برداشت یا قرائت
overdraw اضافه برداشت کردن
targeting نقطه برداشت یا قرائت
targeted نقطه برداشت یا قرائت
targetting نقطه برداشت یا قرائت
target نقطه برداشت یا قرائت
nett برداشت خالص کردن
take off distributor اب پخشکن مقسم برداشت اب
safe yield بده قابل برداشت
the timber warped تیر تاب برداشت
site survey برداشت نقشه تکهای از زمین
overdrafts برداشت اب بیش از اندازه مجاز
forbore دست برداشت امتناع کرد
paper gold منظور حق برداشت مخصوص است
overdraft برداشت اب بیش از اندازه مجاز
. She dropped her demands (claim). دست از تقاضاهای خود برداشت
bench mark شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
No man can serve two masters. <proverb> با یک دست نمى شود دو هندوانه را برداشت .
The police officer took down the car number . افسر پلیس نمره اتوموبیل را برداشت
overdraft دستور پرداخت بی محل اضافه برداشت
overdrafts دستور پرداخت بی محل اضافه برداشت
demand deposit سپرده بانکی که بدون چک میتوان برداشت کرد
combine [combine harvester] کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
harvester کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
harvester-thresher [rare] کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combine harvester کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combined harvester کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
corn harvester کمباین [کشاورزی] [ماشین برداشت محصولات دانه دار]
trig list لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
survey station ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
commodities محصول
product محصول
fabric محصول
proceeds محصول
products محصول
yields محصول
yielded محصول
commodity محصول
fabrics محصول
crop محصول
total product محصول کل
harvested محصول
return [on something] محصول
crops محصول
line محصول
harvests محصول
lines محصول
harvest محصول
cropped محصول
output محصول
outputs محصول
yield محصول
overdrawn account حساب اضافه برداشت شده حساب با مانده منفی
portfolio نمونه محصول
by-product محصول فرعی
by-products محصول فرعی
by-product محصول ضمنی
produce ساختن محصول
produced ساختن محصول
produces ساختن محصول
output برونداد محصول
outputs برونداد محصول
brand نام محصول
branding نام محصول
artefacts محصول مصنوعی
brands نام محصول
intermediate product محصول واسطه
product differentiation تفاوت محصول
high grade product محصول درجه یک
gross yield محصول ناخالص
standing crop محصول سرپا
turn over محصول بازده
universal product code کد جامع محصول
foison محصول فراوان
fission product محصول انشقاق
volatility product محصول فرار
finished product محصول نهائی
fehling solution محصول فهلینگ
fehling reagent محصول فهلینگ
incross اولادیا محصول
last year's produce محصول پارسال
margin product اضافه محصول
product capabilities خواص محصول
overhead product محصول سبک
product differentiation اختلاف محصول
over production محصول زیادی
product liability مسئولیت محصول
product mix ترکیب محصول
off year سال کم محصول
net product محصول خالص
program product محصول برنامه
mass market product محصول پر فروش
marginal product محصول نهائی
emblements محصول زمین
eluate محصول شویش
cash crop محصول فروشی
adduct محصول افزایشی
products محصول حاصلضرب
average product محصول متوسط
product محصول حاصلضرب
end product محصول نهایی
artifacts محصول مصنوعی
artifact محصول مصنوعی
artefact محصول مصنوعی
average output محصول متوسط
production فراورده محصول
by product محصول فرعی
home-grown محصول خانه
product diversification تنوع محصول
diversity of product تنوع محصول
distillate محصول تقطیر
crop rent اجاره محصول
coproduct محصول فرعی
condensate محصول میعان
coemption خرید کل محصول
by product محصول جنبی
by-products محصول ضمنی
modelled نوع یک محصول
yields محصول حاصل
productions فراورده محصول
model نوع یک محصول
toiled محصول رنج
production تولید محصول
model گونه یک محصول
releases گونه یک محصول
modeled نوع یک محصول
toiling محصول رنج
modeled گونه یک محصول
modelled گونه یک محصول
fabric محصول تولید
fabrics محصول تولید
models نوع یک محصول
models گونه یک محصول
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com