English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
danger space فضای خطرناک
Search result with all words
danger space فضای هوایی خطرناک
Other Matches
hot spot نقاط خطرناک یا خیلی خطرناک در منطقه الوده به مواد رادیواکتیو اتمی
hot spots نقاط خطرناک یا خیلی خطرناک در منطقه الوده به مواد رادیواکتیو اتمی
compromising emanation پیام خطرناک از نظر تامین مخابراتی ارتباط خطرناک
run a risk <idiom> ریسک خطرناک ،نا امن خیلی خطرناک
parlous خطرناک
perilous خطرناک
malignant خطرناک
dicey خطرناک
herculean خطرناک
hazardous خطرناک
grave بم خطرناک
critical خطرناک
unsafe خطرناک
graves بم خطرناک
gravest بم خطرناک
jeopardous خطرناک
hazardous goods امتعه خطرناک
predicament وضع خطرناک
death traps بسیار خطرناک
death trap بسیار خطرناک
perilously بطور خطرناک
dangerous play بازی خطرناک
dangerously بطور خطرناک
warm corner جای خطرناک
dangerousness وضعیت خطرناک
danger bearing سمت خطرناک
danger area منطقه خطرناک
pernicious anemia کم خونی خطرناک
critically wounded مجروح خطرناک
sthenic قوی خطرناک
offensive weapon سلاح خطرناک
predicaments وضع خطرناک
hazardous goods کالاهای خطرناک
black propaganda تبلیغات خطرناک
black body قسمت خطرناک
disastrous خطرناک فجیع
between wind and water در جای خطرناک
serious سخت خطرناک
marginal حاشیهای خطرناک
venturesome با تهور خطرناک
malignantly بطور خطرناک یاردی
pixies ادم بازیگوش و خطرناک
breakneck فوق العاده خطرناک
pixie ادم بازیگوش و خطرناک
pixy ادم بازیگوش و خطرناک
calamitous مصیبت بار خطرناک
hairy <idiom> خطرناک [اصطلاح روزمره]
dicey <idiom> خطرناک [اصطلاح روزمره]
imminent قریب الوقوع خطرناک
krait مار سمی و خطرناک هندی
porbeagle کوسه ماهی خطرناک اقیانوس
subcritical زیر مرحله خطرناک وبحرانی
cockatrice ادم خیلی مضر و خطرناک
bin storage space فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
ullage فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت
near collision فاصله خیلی خطرناک برای دو هواپیما
wipe out افتادن خطرناک از روی تخته موج
small craft warning پرچم قرمز یا چراغ قرمزبعلامت باد شدید و دریای خطرناک
aldis lmap چراغ چشمک زن مخصوص اعلام خطرناک بودن باند فرود
labeled cargo کالای برچسب دار کالای علامت داری که معمولا خطرناک است
aerospace projection operations عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
mask پوشاندن فضای
masks پوشاندن فضای
expanses فضای زیاد
eucleadian space فضای اقلیدسی
expanse فضای زیاد
floor space فضای اشکوب
airspace فضای هوایی
hollow space فضای توخالی
gross space فضای کلی
out of doors فضای ازاد
free space فضای خالی
free space فضای ازاد
fornix فضای مجوف
floorage فضای صحن
image space فضای تصویر
deep space فضای سه بعدی
coordination sphere فضای کوئوردیناسیون
cellarage فضای زیرزمین
biosphere فضای زیست
opened فضای باز
open فضای باز
atmospheric environement فضای جوی
cavity فضای مجوف
cavity فضای خالی
cavities فضای مجوف
cavities فضای خالی
covered space فضای سر پوشیده
boot فضای ترانک
dead space فضای راکد
dead space فضای مرده
clearance فضای بازی
cylinder capacity فضای سیلندر
campus فضای باز
campuses فضای باز
acceleration space فضای شتاب
opens فضای باز
covered space فضای پوشیده
bad break فضای خالی
life space فضای زیست
phase space فضای فازی
phase space فضای فاز
space فضای خالی
clearance فضای بیکار
subspace فضای فرعی
psychological space فضای روانی
out of door فضای ازاد
aerospace فضای هوایی
aerospace فضای ماوراء جو
spaces فضای خالی
work space فضای دایر
void فضای خالی
lacuna فضای خالی
vacuums فضای تهی
vacuuming فضای تهی
workspace فضای کاری
vacuumed فضای تهی
reflector space فضای بازتابی
vacuum فضای تهی
vacuity فضای خالی
lebensraum فضای حیاتی
open area فضای ازاد
catcher space فضای اوسیلاسیون زای
cathode dark space فضای تاریک کاتد
perimeters فضای احاطه کننده
perimeter فضای احاطه کننده
the infinite space فضای بیکران لاینتاهی
runout فضای عمل یک سیستم
cathode glow فضای روشن کاتد
trough of the sea فضای میان دو موج
vector space فضای برداری [ریاضی]
atmosphere فضای اطراف هرجسمی
metric space فضای متری [ریاضی]
aston dark space فضای تاریک استن
topological space فضای توپولوژیک [ریاضی]
address apace فضای آدرس دهی
airspace control کنترل فضای هوایی
landscape garden طراحی فضای سبز
margins زمان یا فضای اضافی
anode dark space فضای تاریک اند
Euclidean space فضای اقلیدسی [ریاضی]
buncher space فضای تحمیل سرعتی
airspace [over a country] فضای هوایی [در کشوری]
margin زمان یا فضای اضافی
atmospheres فضای اطراف هرجسمی
crookes dark space فضای تاریک کاتد
linear space فضای برداری [ریاضی]
faraday dark space فضای تاریک فارادی
memory address space فضای نشانی حافظه
floor space occupied فضای مورد نیاز
fanfares نمایش در فضای باز
fanfare نمایش در فضای باز
metric space فضای متریک [ریاضی]
foresheets فضای جلوی قایق
loading space فضای قابل بارگیری
furnace room فضای داخل کوره
vector space فضای خطی [ریاضی]
interstaller space فضای بین- ستارهای
linear space فضای خطی [ریاضی]
hair space فضای باریکی درچاپ
open cut حفاری در فضای باز
drift space فضای تبدیل تحمیل
hittorf dark space فضای تاریک هیتورف
inane چرند فضای نامحدود
crookes dark space فضای تاریک هیتورف
perspective space نمایش فضای سه بعدی
blank سفید فضای خالی
to close airspace محصورکردن فضای هوایی
phase space cell پیل فضای فاز
blankest سفید فضای خالی
payload space فضای بار مفید
glades فضای میان جنگل
glade فضای میان جنگل
hittorf dark space فضای تاریک کاتد
hyphenated نوشته شده با فضای خالی
outer space فضای خارج از هوا یا جوزمین
airspace control کنترل کردن فضای هوایی
air-hole [تهویه فضای خالی سرداب]
to close airspace مسدود کردن فضای هوایی
frame و مرز اطراف فضای پنجره
caret نشانه " ^ " در فضای کلید کنترل
bossing [فضای خالی زیر پنجره]
it takes much room فضای زیادی را اشغال میکند
space above property فضای قسمت بالای ملک
space فضای خالی بین حروف یا خط ها
compacts چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
compacting چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
compacted چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
compact چیزی که فضای زیادی نمیگیرد
deep space فضای خارج از منضومه شمسی
broadcast توزیع اطلاعات در یک فضای وسیع
spaces فضای خالی بین حروف یا خط ها
fifo فضای ذخیره سازی موقت
low memory فضای حافظه تا چند کیلوبایت
broadcasts توزیع اطلاعات در یک فضای وسیع
controlled airspace فضای هوایی کنترل شده
inner product space فضای ضرب داخلی [ریاضی]
three-dimensional space فضای سه بعدی [ریاضی] [فیزیک]
user area فضای مخصوص استفاده کننده
pre-Hilbert space فضای ضرب داخلی [ریاضی]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com