English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 239 (14 milliseconds)
English Persian
floppy discs فلاپی دیسک دیسک نرم
floppy disk فلاپی دیسک دیسک نرم
floppy disks فلاپی دیسک دیسک نرم
Search result with all words
hard دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست
harder دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست
hardest دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست
rigid دیسک مغناطیسی محکم که داده بسیار بیشتری از فلاپی دیسک را میتواند ذخیره کند و از دیسک درایو حذف نمیشود
floppy discs دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
floppy disk دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
floppy disks دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
flexible فلاپی دیسک
combine دستگاهی که داده را روی سطح رسانه ذخیره سازی مغناطیسی مثل فلاپی دیسک می خواند و می نویسد
combines دستگاهی که داده را روی سطح رسانه ذخیره سازی مغناطیسی مثل فلاپی دیسک می خواند و می نویسد
combining دستگاهی که داده را روی سطح رسانه ذخیره سازی مغناطیسی مثل فلاپی دیسک می خواند و می نویسد
custodian فرد یا سازمانی که مسئول نگهداری و تعمیر داده ذخیره روی فلاپی دیسک ها
custodians فرد یا سازمانی که مسئول نگهداری و تعمیر داده ذخیره روی فلاپی دیسک ها
drive حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
drives حرفی که نشان دهنده درایو دیسکی است که در حال حاضر استفاده میشود.A , B برای فلاپی دیسک و C برای دیسک سخت در کامپیوتر شخصی
boot اولین شیار دیسک راه اندازی روی فلاپی دیسک سازگار IBM
floppies دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
floppy دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
fix سیستم ذخیره سازی دیسک مغناطیسی که حاوی دیسکهای متحرک است مثل فلاپی دیسک و چندین درایو دیسک ثابت
fixes سیستم ذخیره سازی دیسک مغناطیسی که حاوی دیسکهای متحرک است مثل فلاپی دیسک و چندین درایو دیسک ثابت
B: معمولاگ فلاپی دیسک درایو
backup دستور برگرداندن داده از دیسک سخت به فلاپی دیسک یا نوار
cattage key people افرادی که در خانه کار می کنند و کار را از طریق سیستمهای مخابراتی فلاپی دیسک یاسایر وسایل به شرکت ارسال می دارند
eight inch disk فلاپی دیسک با فرفیت بالا که قط ر هشت اینچی دارد
FEDS سیستم ذخیره سازی دیسک مغناطیسی که حاوی دیسکهای متحرک است مثل فلاپی دیسک در درایوهای دیسک سخت
floppy disk case محفظه فلاپی دیسک
floppy disk controller کنترل کننده فلاپی دیسک
floppy disk unit واحد فلاپی دیسک
forty track disk قالب فلاپی دیسک که حاوی چهل شیار داده است
multivolume file نوارمغناطیسی یا فلاپی دیسک جهت نگهداری ان میباشد پرونده چند حجمی
prodos سیستم عامل II APPLE که برای حمایت دستگاههای ذخیره انبوه و دستگاههای ذخیره فلاپی دیسک طراحی شده است
quick format که تمام داده موجود روی فلاپی دیسک را در حین فرآیند فرمت پاک نمیکند, از فرمت کامل سریع تر است و امکان ترسیم داده را میدهد
startup disk فلاپی دیسک که حاوی فایلهای تشخیص سیستم عامل است و در صورتی که دیسک خراب شود برای راه اندازی کامپیوتر استفاده میشود
Windows Explorer امکان نرم افزاری در ویندوز که به کاربر امکان مشاهده پرونده ها و فایل ها روی دیسک سخت فلاپی دیسک , ROM-CD , و هر درایو اشتراکی شبکه را میدهد
write protect قسنت کوچکی در فلاپی دیسک که حرکت داده شود مانع هر گونه نوشتن یا پاک کردن دیسک میشود
write protect غیر ممکن کردن نوشتن روی فلاپی دیسک یا با حرکت دادن قسمت حفافت در مقابل نوشتن
Other Matches
fixes دیسک سخت یا دیسک مغناطیسی که قابل حذف شدن از درایور دیسک نیست
fix دیسک سخت یا دیسک مغناطیسی که قابل حذف شدن از درایور دیسک نیست
mounts عمل درج دیسک در دیسک درایو یا آگاه کردن سیستم عامل که دیسک درایو آماده استفاده است
mount عمل درج دیسک در دیسک درایو یا آگاه کردن سیستم عامل که دیسک درایو آماده استفاده است
activities چراغ یا LED کوچکی که در مقابل دیسک درایو یا کامپیوتر قرار دارد که بیان میکند چه زمان دیسک درایو مشغول خواندن از یا نوشتن بر دیسک است
activity چراغ یا LED کوچکی که در مقابل دیسک درایو یا کامپیوتر قرار دارد که بیان میکند چه زمان دیسک درایو مشغول خواندن از یا نوشتن بر دیسک است
manager بخشی از سیستم عامل دیسک که فضای دیسک را به فایلها اختصاص میدهد
managers بخشی از سیستم عامل دیسک که فضای دیسک را به فایلها اختصاص میدهد
head دیسک مخصوص برای تمیز کردن نوک خواندن / نوشتن دیسک
constant فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
eds درایو دیسک که از جعبه دیسک قابل جابجایی استفاده میکند
constants فن آوری دیسک که در آن دیسک با سرعتهای مختلف طبق شیار می چرخد
exchangeable درایو دیسک با پوش قابل حرکت . در مقابل دیسک ثابت
movable نوک دیسک مغناطیسی که در روی دیسک حرکت میکند تا به شیار مورد نظر برسد
transmissive disk دیسک ذخیره داده نوری که در آن اشعه لیزر از دیسک به مسیر تشخیص در پایین آن می تابد
disk operating system کنترل کننده دیسک خوان سیستم عامل دیسک
CD WO دیسک ROM-CD و فن آوری درایو که به کاربر اجازه میدهد فقط یک بار روی دیسک بنویسد
write protect tab حفافت دیسک لغزان از نوشته شدن اطلاعات جدید به وسیله یک شکاف که روی دیسک ایجاد میشود
eight inch disk درایو دیسک برای دیسک هشت اینچی
mirror کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است
mirrored کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است
mirrors کپی کردن تمام عملیات دیسک روی دیسک دوم که در صورت خرابی اولی قابل استفاده است
arm وسیله مکانیکی در درایو دیسک برای مکان دهی به نوک خواندن / نوشتن روی شیار مناسب از دیسک
flying head نوک خواندن / نوشتن دیسک سخت که به صورت حلقهای است و بالای سطح دیسک چرخان قرار دارد
park حرکت دادن نوک خواندن /نوشتن درایو دیسک سخت روی نقط های از دیسک که دادهای ذخیره نشده است
parked حرکت دادن نوک خواندن /نوشتن درایو دیسک سخت روی نقط های از دیسک که دادهای ذخیره نشده است
parks حرکت دادن نوک خواندن /نوشتن درایو دیسک سخت روی نقط های از دیسک که دادهای ذخیره نشده است
access mechanism دستگاه مکانیکی در واحدذخیره دیسک که نوکهای مخصوص خواندن و نوشتن را روی شیارهای صحیح دیسک قرار میدهد مکانیزم دستیابی
platters دیسک درون درایو دیسک سخت
platter دیسک درون درایو دیسک سخت
jukebox درایو Rom-CD که میتواند چندین دیسک Rom-CD را نگه دارد و در صورت لزوم دیسک صحیح را انتخاب کند
jukeboxes درایو Rom-CD که میتواند چندین دیسک Rom-CD را نگه دارد و در صورت لزوم دیسک صحیح را انتخاب کند
double سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled up سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
DVD درایو دیسک DVD که به کاربر امکان نوشتن یکبار داده روی دیسک DVD میدهد
disk drive دیسک ران دیسک چرخان
disk drives دیسک ران دیسک چرخان
disk drive گرداننده دیسک دیسک گردان
floppy disk دیسک لغزان دیسک لرزان
unmount 1-حذف دیسک از دیسک درایو. 2-
video disk دیسک بصری دیسک تصویری
floppy discs دیسک لغزان دیسک لرزان
disk drives گرداننده دیسک دیسک گردان
floppy disks دیسک لغزان دیسک لرزان
densities سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
density سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
defective خطایی در دیسک سخت که داده روی برخی شیارها به درستی قابل خواندن نیست که میتواند ناشی از سطح دیسک آسیب دیده یا قرار گرفتن نامناسب نوک باشد
sectors دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sector دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
DVD درایو دیسک DVD که به کاربر امکان نوشتن , پاک کردن و نوشتن مجدد داده روی دیسک DVD میدهد
fat در سیستم عامل PC فایل داده ذخیره شده روس دیسک که حاوی نام هر فایل ذخیره شده روی دیسک است ونیز محل شورع شیار تاریخ واندازه
fatter در سیستم عامل PC فایل داده ذخیره شده روس دیسک که حاوی نام هر فایل ذخیره شده روی دیسک است ونیز محل شورع شیار تاریخ واندازه
fats در سیستم عامل PC فایل داده ذخیره شده روس دیسک که حاوی نام هر فایل ذخیره شده روی دیسک است ونیز محل شورع شیار تاریخ واندازه
externals روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
fattest در سیستم عامل PC فایل داده ذخیره شده روس دیسک که حاوی نام هر فایل ذخیره شده روی دیسک است ونیز محل شورع شیار تاریخ واندازه
dye polymer recording در دیسکهای نوری روش ضبط که تغییرات در دیسک نوری پلاستیکی در لایه باریک توکار ایجاد میکند یک مزیت بزرگ این روش : داده ذخیره شده روی دیسک نوری قاب پاک شدن است
CD DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
CDs DC حافظه فقط خواندنی دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان یک فضای ذخیره سازی با فرفیت بالای ROM برای ذخیره چندین مگابایت داده به کار می رود. داده ها روی سطح دیسک ذخیره می شوند و سپس توسط لیزر قابل خواندن هستند
head crash برخورد فیزیکی نوک خواندن /نوشتن با سطح دیسک برخورد نوک خواندن ونوشتن با سطح ضبط شونده یک دیسک سخت که نتیجه اش از دست اطلاعات میباشد خرابی هد
disk دیسک
turntables دیسک
discs دیسک
discuses دیسک
disks دیسک
discus دیسک
disc دیسک
turntable دیسک
Frisbees دیسک
diskette دیسک
Frisbee دیسک
diskette دیسک کوچک
double sided disk دیسک دو طرفه
laser دیسک فشرده
disk reader خواننده دیسک
fixed disk دیسک ثابت
compact disk دیسک فشرده
winchester disk دیسک وینچستر
disk partition پارتیشن دیسک
disk pack بسته دیسک
volume label برچسب دیسک
disk sector قطاع دیسک
start up disk دیسک اغازگر
diskette دیسک لرزان
microdisk دیسک ریز
key to disk کلید به دیسک
microfloppy اینچ دیسک
mini floppy دیسک کوچک
disk unit واحد دیسک
magnetic disk دیسک مغناطیسی
disk sector بخش دیسک
lasers دیسک فشرده
video disk دیسک ویدئویی
rigid disk دیسک سخت
disk cache نهانگاه دیسک
single sided disk دیسک یک رویه
system disk دیسک سیستم
disk crash خرابی دیسک
removable disk دیسک برداشتنی
disk crash خراش دیسک
disk buffer میانگیر دیسک
disc area مساحت دیسک
source disk دیسک مبداء
rotor disc دیسک رتور
flippy disk دیسک لغزان
discus thrower پرتابگر دیسک
disk buffer بافر دیسک
discus throw پرتاب دیسک
discus throwing پرتاب دیسک
soft sectored disk دیسک خام
systems disk دیسک سیستم ها
disk envelope پاکت دیسک
hard disks دیسک سخت
hard disk دیسک سخت
optical disk دیسک نوری
desqview دیسک ویو
head per track disk دیسک با هد هر شیار
turbine disc دیسک توربین
track and field دیسک و غیره
target disk دیسک مقصود
disk memory حافظه دیسک
disk library کتابخانه دیسک
disk file فایل دیسک
disk jacket جلد دیسک
CD audio روی دیسک فشرده
disk controller کنترل کننده دیسک
spindles شی ای که دیسک را در مرکز می چرخاند
dual sided disk drives گردانندههای دیسک دو طرفه
dual disk drive گرداننده دیسک دوگانه
drive designator پارامتر دیسک گردان
card to disk converter مبدل کارت به دیسک
half height drive نیم گردان دیسک
high density disk دیسک چگالی عالی
hrowing circle دایره پرتاب دیسک
fixed head disk unit واحد دیسک با هد ثابت
free موجود در دیسک یا حافظه
flexible disk دیسک قابل انعطاف
freed موجود در دیسک یا حافظه
exchangeable disk دیسک قابل تعویض
freeing موجود در دیسک یا حافظه
external hard disk دیسک سخت برونی
frees موجود در دیسک یا حافظه
original دیسک داده اصلی
flexible disk دیسک انعطاف پذیر
internal hard disk دیسک سخت درونی
originals دیسک داده اصلی
fixed head disk دیسک با نوک ثابت
disk access time زمان دسترسی دیسک
discs رسانه مغناطیسی دیسک
microfloppy disk میکرو دیسک لغزان
moveable head disk unit واحد دیسک با هد جابجاپذیر
moveable head disk دیسک با هد قابل حرکت
physical drive دیسک گردان فیزیکی
cd rom disk drive دیسک گردان سی دی- رام
optical laser disk دیسک لیزری نوری
disk duplication نسخه برداری از دیسک
disk optimizer بهینه ساز دیسک
disk drive head نوک دیسک خوان
disk drive controller سیستم عامل دیسک
start up disk دیسک راه اندازی
disk copying نسخه برداری از دیسک
spindling چرخش دیسک دستی
removable disk دیسک قابل حرکت
disk unit enclosure محفظه واحد دیسک
double floppy دیسک لرزان دو طرفه
winchester disk drive گرداننده دیسک وینچستر
winchester drive دیسک گردان وینچستر
disc رسانه مغناطیسی دیسک
CD DA روی دیسک فشرده
magnetic disk memory حافظه با دیسک مغناطیسی
custodian بستههای دیسک و ..... میباشد
disc دیسک صفحه ساختن
locking a disk قفل کردن یک دیسک
spindle شی ای که دیسک را در مرکز می چرخاند
discs دیسک صفحه ساختن
custodians بستههای دیسک و ..... میباشد
magnetic disk unit واحد دیسک مغناطیسی
spools انتقال داده از یک دیسک به نوار
floppy کوچکترین فضا روی دیسک
disk controller card کارت کنترل کننده دیسک
storage دیسک برای ذخیره داده
compacts روی دیسک فشرده را میدهد
cartridge دیسک سخت قابل جابجایی
disc مراجعه مستقیم به دیسک فشرده
discs مراجعه مستقیم به دیسک فشرده
wipe پاک کردن داده از دیسک
wiped پاک کردن داده از دیسک
bdos سیستم عامل اساسی دیسک
wiping پاک کردن داده از دیسک
cartridges دیسک سخت قابل جابجایی
floppies کوچکترین فضا روی دیسک
CD دیسک فشرده یا تعویض دایرکتوری
wipes پاک کردن داده از دیسک
spool انتقال داده از یک دیسک به نوار
CDs دیسک فشرده یا تعویض دایرکتوری
mini- دیسک سخت کوچک Winchester
scratching علامت روی سطح دیسک
hard مدل کامپیوتر با دیسک سخت
permanent فایلی روی دیسک سخت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com