English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (16 milliseconds)
English Persian
gill فلپی در پشت موتور برای کنترل جریان هوا
gill type flap فلپی در پشت موتور برای کنترل جریان هوا
Other Matches
cruise control کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت
jet flap فلپی که جریان هوا یاگازهای پر انرژی خارج شده در امتداد لبه فرار از روی ان عبور میکنند
mismatch ناتوانی سیستم مکش توربین گاز برای تامین جریان هوای مورد نیاز موتور به هنگام دور زدن یا سایر حالات اشفته
electronic مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
circulation control کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
d.c c. motor موتور جریان مستقیم
d.c. motor موتور جریان مستقیم
alternating current motor موتور جریان متناوب
anti balance tab بالچهای که روی سطوح کنترل که در جهت انحراف سطح اصلی منحرف شده وگشتاور لازم برای انحراف سطح را افزایش میدهد وحرکت انرا در مقابل جریان هوا مشکل میسازد
variable speed d.c. motor موتور جریان دائم با سرعت متغیر
d.c. series wound motor موتور با سیم پیچی جریان دائم
breathing جریان هوا و گازهای خروجی از موتور
heterodyne ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
tokens بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
token بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
apt زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
axial flow turbine engine موتور توربین گاز باکمپرسور جریان خطی
executives دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
executive دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
constant speed unit گاورنری که توسط موتور کارمیکند و ملخ را کنترل مینماید
fet وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
IRQ سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
flow control کنترل جریان
maximum control current جریان کنترل حداکثر
to regulate the flow of traffic [جریان] ترافیک را کنترل کرن
to regulate the traffic [جریان] ترافیک را کنترل کرن
laminar control flow system سیستم کنترل جریان خطی یالایهای
apt یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
air cooled engine موتور پیستونی که گرمای تلف شده ان به وسیله پره ها یا تیغههای دور سیلندرمستقیما به جریان هواانتقال مییابد
iil دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
throttled جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
throttle جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
throttling جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
throttles جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
blade cuff قطعهای که با متصل شدن به ساقه تیغه ملخ باعث افزایش عبور جریان هوا از روی موتور میشود
zero lash شرایطی در مکانیزم کنترل سوپاپهای موتور پیستونی که در ان با استفاده از ثابت هیدرولیکی مقدار لقی به صفر میرسد
electronic سیستمی که از ترمینال کامپیوتری برای سایت فروش برای امور الکترونیکی یا کنترل مثل مشخصات محصول و...
board BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
boarded BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
transistors وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند.
transistor وسیله الکترونیکی نیمه هادی که جریان را در یک مدار کنترل میکند.
cam ring رینوی داخل پوسته موتور که توسط میل لنگ به چرخش درامده و باز و بسته شدن سوپاپها را کنترل میکند
authoring ابزاری که برای توسعه برنامههای کاربردی چند منظوره استفاده می شوند. که شامل دستورات خاص برای کنترل درایو -CD ROM
goldie علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
plain flap فلپی که لایه فراربال را تشکیل میدهد
anti- ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
transistors هر لایه یک emitler برچسب شده در ترمینال , base شدت جریان را کنترل میکند بین emitter,collector
transistor هر لایه یک emitler برچسب شده در ترمینال , base شدت جریان را کنترل میکند بین emitter,collector
variable camber flap فلپی که نیمرخ ان هنگام بیرون امدن تغییر میکند
center تعیین حدودوسیله ایجاد حرارت برای استفاده در هواپیمای بی موتور
marking current جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
boost rocket موتور راکت با سوخت جامد یامایع برای به حرکت دراوردن یک رسانگر
chocked nozzle خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
kruger flap فلپی در لبه حمله که بخشی از سطح تحتانی بال را تشکیل میدهد
Short of replacing the engine, I have tried everything to fix the car. به غیر از تعویض موتور برای تعمیر ماشین من همه کاری را تلاش کردم .
club propeller ملخی دارای تیغههای کلفت باگام زیاد برای تست قدرت یاترک موتور
collector ring منیفلد یا گازگاه دایرهای برای هدایت گازهای خروجی ازسیلندرهای موتور رادیال یاستارهای
baseplate پایه فولادی پیش ساخته چدنی که به عنوان فونداسیون برای یک موتور به کار می رود
circuit breaker سویچی برای قطع جریان
circuit breakers سویچی برای قطع جریان
ml IB برای کنترل روبوت ها
intermediate contingency قدرت موتور توربوشفت پایین تر از سطح اضطراری که معمولا برای مدت 03 دقیقه مجاز میباشد
embedded code کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
left hand rule for electron flow قاعده چپگرد برای جریان الکترون
conduction توانایی یک ماده برای هدایت جریان
cascade control چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
motoring گرداندن موتور اصلی توسط استارتر بمنظوری جزاستارت موتور
variable discharge turbine توربین گازی که جرم جریان ان توسط شیرها یا دریچه هایی کنترل میشود و قدرت توربین را با ارتفاع ومتغیرهای دیگر سازگارمیکند
burners وسیلهای برای ترکیب سوخت با جریان هوا
right hand rule for electron flow قاعده راست گرد برای جریان الکترون
burner وسیلهای برای ترکیب سوخت با جریان هوا
conductive مربوط به توانایی ماده برای هدایت جریان
clamp anf rake مانور برای کنترل گوی درمواجه
cp/m برنامه کنترل برای ریزپردازنده icrocomputers
tabbed flap فلپی که لبه فرار ان لولا شده و تا زاویهای بزرگتراز زاویه اصلی بطرف پایین منحرف میشود
recorder وسیلهای همراه موتور, نوک خواندن / نوشتن ومدار برای ضبط سیگنالهای الکتریکی روی نوار مغناطیسی
wobble pump پمپ دستی در کابین خلبان برای وارد ساختن فشار اولیه به سوخت قبل از استارت موتور پیستونی
recorders وسیلهای همراه موتور, نوک خواندن / نوشتن ومدار برای ضبط سیگنالهای الکتریکی روی نوار مغناطیسی
entrance head بار لازم برای ایجاد جریان ازیک لوله
embolectomy عمل جراحی برای دراوردن مانع جریان خون
appliances هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما
appliance هر نوع وسیله برای بکارندازی یا کنترل هواپیما
tail کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام
tailed کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام
tails کد کنترل برای ارسال سیگنال در انتهای پیام
serviced بیت ارسالی برای کنترل ونه داده
service بیت ارسالی برای کنترل ونه داده
process کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
processes کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
register محل ذخیره سازی برای داده کنترل
registers محل ذخیره سازی برای داده کنترل
registering محل ذخیره سازی برای داده کنترل
weather helm تنظیم سکان برای خنثی کردن اثر جریان هوا
pillows صخره بزرگ زیر اب در عمق کافی برای جریان ارام اب
pillow صخره بزرگ زیر اب در عمق کافی برای جریان ارام اب
power جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند
powers جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند
powered جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند
powering جعبه مستقل که برای مدار ولتاژ و جریان فراهم میکند
leakage current جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
take over bid پیشنهاد خرید سهام یک شرکت برای اعمال کنترل
communication وسیله کنترل خط برای بررسی سیگنالهای متقاضی داده
bids بدست گرفتن کنترل شبکه برای ارسال داده
take over bid پیشنهادخرید برای تحت کنترل دراوردن واحد تجارتی
dials راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
dialed راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
backward کانالی از گیرنده به فرستنده برای حمل سیگنالهای کنترل
dial راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
bid بدست گرفتن کنترل شبکه برای ارسال داده
control vane تیغه متحرکی برای کنترل وضعیت و مسیر پرواز
command heading مسیر تعیین شده برای هواپیماتوسط برج کنترل
statement دستور برنامه برای کنترل صفر زبان به کامپایلر,....
backwards کانالی از گیرنده به فرستنده برای حمل سیگنالهای کنترل
dialled راهی برای نمایش و یا کنترل یک تنظیم که پیوسته میباشد
statements دستور برنامه برای کنترل صفر زبان به کامپایلر,....
engine موتور بنزینی موتور احتراق داخلی
external combustion engine موتور احتراق خارجی موتور برونسوز
deflector صفحه تیغه یا وسیله دیگری برای منحرف کردن یک جریان یا حرکت
microsoft واسط کاربر چند کاره گرافیکی که برای استفاده ساده طراحی شده است . ویندوز از نشانه ها برای نمایش دادن فایل و قط عات استفاده میکند با mouse قابل کنترل است بر عکس DOS-MS که نیاز به دستورات تایپی دارد
bell crank اهرم دوطرفهای در سیستم کنترل برای تغییر جهت حرکت
reserved character فضایی ازدیسک که برای کنترل ذخیره داده به کارمی رود
fan 1-مکانیزم جریان دادن هوا برای خنک کردن . 2-گستردهای ازوسایل و داده ها
fanned 1-مکانیزم جریان دادن هوا برای خنک کردن . 2-گستردهای ازوسایل و داده ها
fans 1-مکانیزم جریان دادن هوا برای خنک کردن . 2-گستردهای ازوسایل و داده ها
fanning 1-مکانیزم جریان دادن هوا برای خنک کردن . 2-گستردهای ازوسایل و داده ها
combustion starter مکانیزمی که در ان احتراق یک سوخت ترکیب سوخت و هواانرژی لازم برای شروع دوران موتور را تامین میکند
timing disc علامت حک شده روی موتورپیستونی برای کمک به تعیین دقیق وضعیت زاویهای میل لنگ به منظور زمان بندی صحیح کارکرد موتور
texts کد ارسالی برای بیان خاتمه کنترل و اطلاعات آدرسی و شروع پیام
cam استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
enquiry کد کنترل مخصوص که تقاضایی برای معرفی یا وضعیت یا داده یک وسیله است
rogue indicator کدمخصوص برای برنامههای کاربردی کنترل مثل نشانه انتهای فایل
front panel مجموعهای از کلیدها و علائم برای کنترل سیستم کامپیوتری توسط اپراتور
cams استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
holding pattern کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده
job استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر
jobs استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر
operators وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند
operator وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند
overt collusion تبانی چند شرکت برای کنترل بازار با موافقت صریح یکدیگر
device driver نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ
device handler نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ
text کد ارسالی برای بیان خاتمه کنترل و اطلاعات آدرسی و شروع پیام
hypertalk زبان برنامه نویسی برای کنترل پایگاه داده Hyper Card
diesel ramjet موتور رم جت که سرعت ان به حدی است که گرمای حاصل از تراکم هوای داخل ان برای احتراق سوخت کافی است
damping vane پرهای در فلومتر سوخت برای کاهش دادن و گرفتن نوسانات حاصل از جریان متلاطم
attitude motor موتورهای راکت کوچک برای کنترل وضعیت رسانگر فضایی در حال حرکت
network data management system مجموعهای از برنامههای مرتبط برای بار کردن دستیابی و کنترل یک پایگاه داده
yoke هستههای مغناطیسی اطراف تیوب تلویزیون برای کنترل محل اشعه تصویر
lingoes زبان چاپ برای کنترل عملیات نرم افزار نوشتاری Macromedia Dineetor
lingo زبان چاپ برای کنترل عملیات نرم افزار نوشتاری Macromedia Dineetor
aux مخفف برای پورت ارتباطی سریال تحت کنترل سیستم عامل DOS
bolsters کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
capturing کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
captures کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
job استفاده از ترمینال کاربر محاورهای برای وارد کردن دستورات کنترل کار
capture کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
jobs استفاده از ترمینال کاربر محاورهای برای وارد کردن دستورات کنترل کار
bolster کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
bolstered کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
variable geometry engine موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند
terminator مقاومتی که در انتهای کابل coaxial باس شبکه قرار دارد برای تولید جریان الکتریکی . 2-
engine mounting نصب موتور قرارگاه موتور
directive دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است
directives دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است
physical record همه اطلاعات از قبیل داده کنترل برای رکورد ذخیره شده در سیستم کامپیوتری
check point نقطه از پیش تعیین شدهای در سطح زمین برای کنترل حرکت رسانگرها یا پرتابه ها
jetevator فلپ یا رینگ کوچکی روی نازل خروجی راکت برای کنترل بردار تراست
controlled thermonuclear reaction جوش هستهای کنترل شده تحت شرایط ازمایشگاهی برای تولید توان مفید
copyrights عمل مجلس برای تصویب قانون حق چاپ و کنترل کپیهای موادی که این حق را دارند
copyright عمل مجلس برای تصویب قانون حق چاپ و کنترل کپیهای موادی که این حق را دارند
resolution توانایی سیستم نمایش برای کنترل تعداد پیکسل ها در واحد زمان و نه پیکسلهای جداگانه
resolutions توانایی سیستم نمایش برای کنترل تعداد پیکسل ها در واحد زمان و نه پیکسلهای جداگانه
warping پیچاندن بالها بصورت متقارن برای بدست اوردن پایداری عرضی و قابل کنترل
workflow نرم افزار طراحی شده برای بهبود جریان متنهای الکترونیکی در یک شبکه اداری از یک کاربر به دیگری
venturi کانال یامجرایی برای جریان سیال که در گلوگاه کمترین سطح مقطع را داشته و سپس مجدداافزایش می یابد
control point نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
separate استفاده از کانالهای ارتباطی مستقل در سیستمهای چندی کاناله برای ارسال داده کنترل وپیام ها
red, green, blue سیستم نمایش قوی که از سه سیگنال ورودی مجزا برای کنترل اشعههای قرمزوسبزوابی استفاده میکند
separated استفاده از کانالهای ارتباطی مستقل در سیستمهای چندی کاناله برای ارسال داده کنترل وپیام ها
separates استفاده از کانالهای ارتباطی مستقل در سیستمهای چندی کاناله برای ارسال داده کنترل وپیام ها
formats 1-مشابه 4354 2-مشخص کردن فضاهای دیسک که برای داده و کنترل در نظر گرفته شده است
sequences کدها که حاوی حروف کنترل و آرگومانهای مختلف است برای اجرای فرآیند و تغییر حالت وسیله
format 1-مشابه 4354 2-مشخص کردن فضاهای دیسک که برای داده و کنترل در نظر گرفته شده است
sequence کدها که حاوی حروف کنترل و آرگومانهای مختلف است برای اجرای فرآیند و تغییر حالت وسیله
control column فرمانی برای کنترل حرکت هواپیما حول محور طولی وعرضی که میتواند بصورت میله یا رل باشد
carriage control tape نواری که اطلاعات لازم برای کنترل تعویض سطر در یک چاپگر سطری روی ان پانچ شده است
AT command set مجموعهای استاندارد از دستورات برای کنترل کردن یک مودم که توسط Hayes Coprotion ایجاد شده است
reflex یک برنامه تحلیلی پایگاه داده که برای ایجاد و کنترل اطلاعات به شکل یک لیست بکار برده میشود
reflexes یک برنامه تحلیلی پایگاه داده که برای ایجاد و کنترل اطلاعات به شکل یک لیست بکار برده میشود
firing order ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح
controlled airspace قسمتی از هوا یا فضا در ابعادو اندازههای معین که سرویس کنترل هوایی برای ان تدارک دیده شده است
pages نرم افزاری که عملیات چاپگر را برای چاپ یک متن به قالب خاص طبق دستورات کاربر کنترل میکند
paged نرم افزاری که عملیات چاپگر را برای چاپ یک متن به قالب خاص طبق دستورات کاربر کنترل میکند
page نرم افزاری که عملیات چاپگر را برای چاپ یک متن به قالب خاص طبق دستورات کاربر کنترل میکند
multimedia محصول ماکروسافت که امکان تولید برنامههای کاربردی چند رسانهای با استفاده از کتابخانه توابع برای کنترل گردش ویدیو
basic سیستمی که برنامه یا کارهای مشخصی را برای یک کامپیوتر مرکزی انجام میدهد و با استفاده از سیگنالهای وقفه قابل کنترل است
basics سیستمی که برنامه یا کارهای مشخصی را برای یک کامپیوتر مرکزی انجام میدهد و با استفاده از سیگنالهای وقفه قابل کنترل است
differential spoilers اسپویلرهای روی بال که بعنوان سطوح کنترل اولیه وثانویه برای حرکت حول محور طولی بکار میروند
VT terminal emulation مجموعه استاندارد کدها سافت Digital Gquipment Corpcration برای کنترل نحوه نمایش متن و گرافیک روی ترمینالها
slip ring induction motor موتور القائی اسلیپ رینگ موتور اندوکسیونی اسلیپ رینگ موتور رتور اسلیپ رینگ
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com