English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
contra proferentem قراردادی که مورد رضای طرفین باشد قرارداد مرضی الطرفین
Other Matches
restraint of trade قراردادی که ضمن ان تجارت یکی از طرفین قرارداد به طور نامحدود منع شود
mutually agreed to مرضی الطرفین
parties to a contract طرفین قرارداد
contracting parties طرفین قرارداد
privity of a contract مسئوولیت طرفین قرارداد
privity of contract مسئولیت طرفین قرارداد
contra preferentum rule درصورت گنگ بودن متن قرارداد بنحوی تعبیر میگرددکه حداقل منافع نویسنده قرارداد را دربر داشته باشد
conventionally برطبق ایین ورسوم قراردادی- مطابق قرارداد
capitulation تسلیم شدن به دشمن قرارداد کاپیتولاسیون قراردادی که به موجب ان امتیازات خاصی به یک دولت خارجی و اتباع ان داده میشود
conventionalist کسیکه پیروایینهای قراردادی ورسمی باشد
agreement area سطح مورد قرارداد
unilateral contract پیمانی که تنها برای یکی از طرفین الزام اور باشد
exchange of notes نوعی ازموافقتهای سیاسی است که به وسیله مبادله اسنادی بامضمون واحد و حاوی مواردو مطالب مورد توافق طرفین متبادلین انجام میشود
an iconic statue مجسمهای که از روی نمونه و مطابق قرارداد صنعتی ساخته شده باشد
as the case may be تاچه مورد باشد
charges عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charge عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
armistise متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
wraparound ی مورد استفاده واقع شده باشد
I don't think there's any question about it. من فکر نمی کنم که در مورد آن تردیدی وجود داشته باشد.
contracting parties طرفین متعاهدین طرفین متعاقدین
The victim had done nothing to incite the attackers. شخص مورد هدف کاری نکرد که ضاربین [مجرمین] را تحریک کرده باشد.
MIDI setup map فایلی که حاوی تمام داده مورد نیاز برای بیان تنظیم MIDI Mapper باشد
double coincidence of wants زیرا هرطرف مبادله باید کالائی را به بازار عرضه کند که طرف دیگر مبادله به ان نیاز دارد ونیز شرایط مبادله باید موردتوافق طرفین مبادله باشد
discharge of contract انجام تعهدات قراردادی پایان دادن به تعهدات قراردادی
indication of satisfaction کاشف از رضای .....
tacit consent رضای ضمنی
consent presumed from silence رضای مستنبط از سکوت
euthanasia قتل با رضای مقتول
verbal note شود مورد استفاده قرار می گیرد و گاهی نیز برای ان که خلاصهای از مذاکرات شفاهی در دست باشد تنظیم می گردد
negotiated contract قرارداد بدون استعلام بها قرارداد پیش تنظیم
escalation مادهای در قرارداد که براساس ان قیمتهای قرارداد تعدیل میگردد
biconvex محدب الطرفین
panduriform محدب الطرفین
concavo concave مقعر الطرفین
bilateral متقارن الطرفین
zygomorphic متقارن الطرفین
of one's own volition از روی قصد و رضای خود
morbid مرضی
parol contract قرارداد کتبی امضا نشده قرارداد شفاهی
dediction of way هر گاه راهی واقع در ملک خصوصی فردی به مدت 02سال مورد استفاده عموم باشد جزء اموال عمومی تلقی خواهد شد
double convex lens عدسی محدب الطرفین
biconvex lens عدسی محدب الطرفین
verbomania پرحرفی مرضی
heterorexia اشتهای مرضی
emaciation لاغری مرضی
verbigeration مکررگویی مرضی
rapallo treaty قرارداد یا معاهده راپالو قرارداد دوستی منعقده بین دولتین المان و شوروی به سال 2291 در محل راپالوواقع در ایتالیا
Tekke motife نگاره تکه [این نقش در فرش های ترکمن چه در ایران و چه در ترکمنستان مورد استفاده قرار می گیرد و بصورت هشت ضلعی کنگره ای می باشد.]
pandurate شبیه ویولون محدب الطرفین
high contracting parties طرفین معظمین متعاقدین طرفین معظمین متعاهدین
premorbid personality شخصیت پیش مرضی
rubeola مرضی شبیه سرخک
pseudomnesia یاداوری کاذب مرضی
chromatopsia رنگین بینی مرضی
xerophthalmia رمد چشم مرضی در اثر کمبود ویتامین A
phantom order قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
demand جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demands جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demanded جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
gold washing شستن طلائی [نوعی سفیدگری مرسوم در افغانستان که با رنگزدائی فرش های قرمز، آنرا بصورت ترکیبی اتفاقی از رنگ های زرد و نارنجی در می آورد. این نوع زمینه رنگی، مورد علاقه بعضی از خریداران اروپایی می باشد.]
pleadings افهارات طرفین دعوی صورت افهارات طرفین دعوی
cost contract قرارداد مربوط به پرداخت هزینه ها قرارداد هزینه
cleaned کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleanest کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
clean کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleans کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
advice code کد قراردادی
arbitrary قراردادی
contracted قراردادی
based on a contract قراردادی
conventional قراردادی
defaults قراردادی
default قراردادی
bespoke قراردادی
defaulted قراردادی
defoult قراردادی
defaulting قراردادی
bespoken قراردادی
contractual قراردادی
a closed mouth catches no flies <proverb> تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
extremes طرفین
parties طرفین
moored mine مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
To conclude an agreement (contract). قراردادی بستن
formal charge بار قراردادی
convention ائین قراردادی
unconventional غیر قراردادی
conventions ائین قراردادی
arbitrarily بطور قراردادی
contractual relationship رابطه قراردادی
convectional current جریان قراردادی
arbitrary دلبخواه قراردادی
contracted weaver بافنده قراردادی
agreed point نقطه قراردادی
prosign علامت قراردادی
code نشانه قراردادی
agreement water rate نرخ قراردادی اب
conventional current جریان قراردادی
contractual liability مسئوولیت قراردادی
hottest شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hotter شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
the litigants طرفین دعوی
contracting parties طرفین متقاعدین
mutual agreement توافق طرفین
mutual concent تراضی طرفین
disposed flank طرفین باز
the contracting parties طرفین متعاهدین
parties to a contract طرفین متعاهدین
the contracting parties طرفین متعاقدین
parties to the contract طرفین عقد
hit and miss <idiom> ناخوشآیند ،غیر قراردادی
enter into an agreement قراردادی را منعقد کردن
To annul [abrogate] a contract قراردادی را باطل کردن
legal assistance علایم قراردادی نقشه
base symbol علایم قراردادی مبنا
award a contract قراردادی را واگذار کردن
conventional programming برنامه نویسی قراردادی
phonetic alphabet کلمات قراردادی مخابراتی
military symbols علایم قراردادی نظامی
limbs هرکدام از طرفین کمان
tilt angle زاویه تمایل به طرفین
side lights چراغهای طرفین ناو
limb هرکدام از طرفین کمان
corners طرفین پایگاه اصلی
corner طرفین پایگاه اصلی
cornering طرفین پایگاه اصلی
escutcheon سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
all in contract قراردادی که همه چیز را در بر میگیرد
taxi squadder بازیگر عضو گروه قراردادی
default setting تنظیم پیش فرض یا قراردادی
default font فونت پیش فرض یا قراردادی
creation of contractual tie انشاء ایجاد رابطه قراردادی
advice code کد قراردادی مخصوص ارسال اماد
conventionality مطابقت با ایین ورسوم قراردادی
taxied عضو گروه بازیگران قراردادی
to guarantee a contract اجرای قراردادی راضمانت کردن
guarantee a contract اجرای قراردادی را ضمانت کردن
taxiing عضو گروه بازیگران قراردادی
to enter into an agreement پیمان یا قراردادی منعقد کردن
taxies عضو گروه بازیگران قراردادی
to draw up a contract قراردادی نوشتن یا تنظیم کردن
taxi عضو گروه بازیگران قراردادی
sideline خطوط طرفین میدان بازی
straddle split وضع باز پاها به طرفین
covenant که بین طرفین مبادله می گردد
pitch curves تلاقی سطوح طرفین دندانه
side lights چراغ دریانوردی طرفین ناو
voluntary partition افراز با رضایت یا سازش طرفین
veranda ایوان جلو و یا طرفین ساختمان
verandahs ایوان جلو و یا طرفین ساختمان
parties to the contract طرفین معامله یاتعهد متعاهدین
sidelined خطوط طرفین میدان بازی
verandas ایوان جلو و یا طرفین ساختمان
verandah ایوان جلو و یا طرفین ساختمان
sidelines خطوط طرفین میدان بازی
sidelining خطوط طرفین میدان بازی
covenants که بین طرفین مبادله می گردد
leeboard یکی از دو تخته طرفین کف قایق
like as we lie طرفین دارای ضربات مساوی
consensual مبنی بر رضایت طرفین رضایتی
hotbeds بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
taxi squad گروه بازیگران قراردادی درباشگاه حرفهای
imperfect competition حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
hamstrung زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstring زردپی طرفین حفره پشت زانو
privity in contract انحصار نتیجه پیمانی به طرفین ان پیمان
The two parties seem irreoncilable. طرفین آشتی راناپذیر بنظر می رسند ت
hamstringing زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstrings زردپی طرفین حفره پشت زانو
executory contract قراردادی که درزمان اینده باید اجرا شود
rectification تصحیح سند بر مبنای قصد واقعی طرفین
lock forward هرکدام از دو نفر خط تهاجم در طرفین ردکننده توپ
ten yard خط شکسته در طرفین خط نیمه به فاصله 01 یارد ازان
side staddle hep پرش به بالا با پاهای باز ودستها به طرفین
to off an agreement قصد خود را برای الغای قراردادی اگاهی دادن
to give somebody an ultimatum به کسی آخرین مدت را دادن [برای اجرای قراردادی]
deals قراردادی که در آن روی چنیدن موضوع همزمان توافق میشود
yellow dog contract قراردادی که براساس ان کارگر حق عضویت در اتحادیه کارگری را ندارد
deal قراردادی که در آن روی چنیدن موضوع همزمان توافق میشود
blackguards سرویسی که بدون برخورد به دیوارهای طرفین به دیوارمقابل بخورد
equitable mortgage از اعمال طرفین یک عمل یا تاسیس حقوقی ناشی میشود
popping crease خط 8 متری در طرفین میله که محدوده جلویی توپزن است
limbers ناودانهای طرفین ته کشتی که از انجا اب به منبع تلمبه میرسد
blackguard سرویسی که بدون برخورد به دیوارهای طرفین به دیوارمقابل بخورد
open back [نوعی فرش تخت باف که پود آن از پشت فرش کاملا مشخص باشد و بصورت حلقوی اطراف تار را در بر گرفته باشد.]
parlementaire کسی که بین طرفین متحاربین مبادله پیام را به عهده دارد
In this contract , there are no loopholes for either party . دراین قرار داد هیچ را ؟ فراری برای طرفین نیست
outrigger چوبهای دراز طرفین قایق برای نگاه داشتن تورماهیگیری
signals علامتهای رمزی قراردادی بین اعضای تیم برای مانورهای معین
free on quay قراردادی که دران فروشنده کالا رادراسکله بندر مقصد تحویل میدهد
re axtent تجدید نظر در ارزیابی یامساحی زمین و خانه در اثراعتراض یکی از طرفین
lapheld کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
laptop کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
sightscreen دیوار یا نرده در طرفین زمین کریکت به عنوان زمینه برای توپ انداز
wellŠsuppose it is so خوب فرض کنیم چنین باشد فرضا چنین باشد
free on rail قراردادی که در ان فروشنده کالا را درایستگاه راه اهن کشور مبداء به خریدار تحویل میدهد
Zel-i Sultan vase طرح گلدان ظل السلطان [این طرح بصورت تکراری و قرینه شامل یک گلدان و دسته های گل می باشد و مربوط به زمان سلطنت قاجار می باشد.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com