Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
Gun laws need to be revisited.
قوانین تفنگ نیاز به بازبینی
[تجدید نظر]
دارند.
Other Matches
Roman law
مجموعهی قوانین رومی که پایهی قوانین امروزی در بسیاری از کشورها به ویژه در اروپا است
conflict of lows
در حقوق بین الملل خصوصی مطرح میشود و منظور مغایرت قوانین داخلی با قوانین خارجی است
articles of war
قوانین جنگی قوانین داد رسی نظامی
twelve tables
الواحی که در سال 054 قبل از میلاد دررم منتشر شد و حاوی موادی از قوانین رمی در مورد اهم مسائل مبتلی به روزمره زندگی مردم رم بود و بعدهااساس قوانین رم قرار گرفت
fowling piece
تفنگ پرنده زنی تفنگ شکاری
LUT
مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند توسط برنامه بدون نیاز به محاسبه هر نتیجه در صورت نیاز
fowling piece
تفنگ شکاری تفنگ ساچمهای
rifle shot
تیر تفنگ تیراندازی با تفنگ
rifle salute
احترام با تفنگ سلام با تفنگ
sighting leaf
ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
cleaned
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleanest
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
clean
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleans
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
discretionary
آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
resurvey
بازبینی
monitoring
بازبینی
audits
بازبینی
inspection
بازبینی
audit
بازبینی
check-ups
بازبینی
verification
بازبینی
check-up
بازبینی
revise
بازبینی
revises
بازبینی
revising
بازبینی
auditing
بازبینی
audited
بازبینی
inspection hole
روزنه بازبینی
parity checking
بازبینی مقایسه
data verification
بازبینی داده
controls
کنترل بازبینی
controlling
کنترل بازبینی
control
کنترل بازبینی
key verification
بازبینی کلیدی
card verification
بازبینی کارت
check-ups
بازبینی کردن
vertify
بازبینی کردن
verified
بازبینی کردن
verifier
بازبینی کننده
check-up
بازبینی کردن
verify
بازبینی کردن
verifies
بازبینی کردن
inspection
بازرسی و بازبینی
verifiable
قابل بازبینی
verifying
بازبینی کردن
inspecting
ازمایش دقیق بازبینی
inspected
ازمایش دقیق بازبینی
inspect
ازمایش دقیق بازبینی
inspects
ازمایش دقیق بازبینی
pandect
قوانین
regulations
قوانین
explanation of laws
شرح قوانین
newton's laws of motion
قوانین نیوتون
statute book
قوانین موضوعه
conflict of lows
تعارض قوانین
competition rules
قوانین رقابت
company law
قوانین شرکت
infraction of rules
نقض قوانین
codex
مجموعه قوانین
codification
تدوین قوانین
forest laws
قوانین جنگل
murphy's laws
قوانین مورفی
korte's laws
قوانین کرت
labor laws
قوانین کار
kepler laws
قوانین کپلر
kepler's laws
قوانین کپلر
joule's laws
قوانین ژول
interpertation of laws
تفسیر قوانین
inland rules
قوانین داخلی
maritime law
قوانین دریایی
hovering acts
قوانین ضد قاچاق
zipf's laws
قوانین زیف
hague rules
قوانین لاهه
gas laws
قوانین گازها
conflict of laws
تعارض قوانین
mendelian laws
قوانین مندل
doctorine
قوانین اصلی
code
مجموعه قوانین
promulgation of the laws
انتشار قوانین
rules of chess
قوانین شطرنج
written laws
قوانین مدون
rules of the roads
قوانین راه
rules of the roads
قوانین دریانوردی
rules committee
کمیته قوانین
administrative law
قوانین اداری
admiralty law
قوانین دریایی
rules of engagement
قوانین درگیری
statue law
قانون یا قوانین
succession law
قوانین وراثت
gunnery
قوانین تیراندازی
radiation laws
قوانین تابش
remedial statutes
قوانین اصلاحی
codification
وضع قوانین
permissive legislation
قوانین مخیره
gunnery
قوانین تیر توپخانه
law enforcement
اجرای قوانین
[حقوقی]
rules of football
قوانین یا قواعد فوتبال
under these rules
بموجب این قوانین
laws versus tendencies
قوانین در مقابل تمایلات
codification
جمع وتدوین قوانین
s factor
ضریب اس در قوانین تیرتوپخانه
sanctioned laws
قوانین یا مقررات مصوبه
codification
گرد اوری قوانین
newton's laws of motion
قوانین حرکت نیوتن
child labor laws
قوانین کار کودکان
military justice
قوانین جزایی ارتش
company law
قوانین مربوط به شرکتها
physical
که قوانین نرخ بیت
punitive article
قوانین جزایی ارتش
newton's laws of motion
قوانین حرکت نیوتون
provision
قوانین سورسات رساندن مقررداشتن
littoral law
قوانین مربوط به ابهای ساحلی
adjective laws
قوانین مربوط باصول محاکمات
coastel low
قوانین مربوط به ابهای ساحلی
encodes
اعمال قوانین کد به برنامه یا داده
copyrights
محدود شده با قوانین کپی
encode
اعمال قوانین کد به برنامه یا داده
enterprises
اقدام به اجرای قوانین کردن
grammars
قوانین استفاده صحیح از زمان
valid
درست , طبق مجموعهای قوانین
enterprise
اقدام به اجرای قوانین کردن
copyright
محدود شده با قوانین کپی
grammar
قوانین استفاده صحیح از زمان
laws of motion of capitalism
قوانین حرکت سرمایه داری
De Morgan's laws
قوانین دومورگان
[ریاضی]
[منطق]
message
قوانین از پیش تعریف شده که کد
messages
قوانین از پیش تعریف شده که کد
rules of procedure
قوانین مربوط به روش جاری
De Morgan's laws
قوانین دومورگان
[ریاضی]
[منطق]
conforms
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
conforming
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
conformed
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
Talmud
مجموعه قوانین شرعی وعرفی یهود
formula
مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
the code of justinian
مجموعه قوانین ژوستی نین پادشاه رم
draconian
قوانین حقوقی سخت وبی رحمانه
terminal ballistics
قوانین حرکت گلوله درنزدیک هدف
conform
کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
the rules of protocol
قوانین قرارداد
[صورت جلسه کنفرانس]
highway dispatch
مقررات و قوانین عبور ومرور در شاهراهها
formulae
مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
formulas
مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
leges
صورت جمع کلمه lexبمعنی قوانین
link
قوانین بیان ارسال داده روی کانال
formats
قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
format
قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
inferences
کاهش نتایج داده طبق قوانین خاص
LCP
قوانین بیان ارسال داده روی کانال
inference
کاهش نتایج داده طبق قوانین خاص
representative government
حکومتی که وضع قوانین ان بانمایندگان ملت باشد
mixed laws
قوانین مربوط به اشخاص واموال economy mixed
casuistry
حل مسائل احلاقی ووجدانی با قوانین مذهبی واجتماعی
rules of road
قوانین بین المللی عبور ومرور دریایی
fixed point notation =
قوانین و روشهای ریاضی با استفاده از اعداد اعشاری
extend
قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
extending
قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
extends
قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
syntax
قوانین گرامری اعمال شده به یک زبان برنامه نویسی
marquis queensberry rules
مجموعه قوانین و مقررات بوکس که در سال 6781میلادی وضع شد
transfer
بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
transferring
بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
illegal
آنچه قانونی نیست یا مخالف قانون و قوانین باشد
transfers
بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
validated
بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
validates
بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
validating
بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
validate
بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
legal
عبارت یا دستوری که در قوانین زبان قابل پذیرش است
riparian law
قوانین مربوط به اعیان واموال موجود در اطراف رودخانه
rigorist
کسیکه در قوانین مذهبی زیادسخت گیری ودقت میکند
liberty civil
ازادیی که محدود باشد بوضع قوانین برای اسایش مردم
operation
عملی منط قی روی تعداد عملوند مربوط به قوانین جبربول
transformational rules
مجموعه قوانین اعمال شده به داده که باید به صورت کد در بیایند
precedence
قوانین محاسباتی برای بیان نحوه محاسبه عملیات ریاضی
r.s.c
قوانین مربوط به دادگاه یادیوان عالی معادل supremecourt of rules
table of precedence
صورتی که ترتیب الویت قوانین و مقررات مختلفه راتعیین میکند
musketry
تفنگ
smoothbore
تفنگ
flint lock
تفنگ
bottoms
کف تفنگ
bottom
کف تفنگ
guns
تفنگ
gun butt
ته تفنگ
gun
تفنگ
musketry
تفنگ ها
rifle gun
تفنگ
breechloader
تفنگ ته پر
shotgun
تفنگ
rifle (rifled bore)
تفنگ
breech loader
تفنگ ته پر
rifles
تفنگ
shotguns
تفنگ
breech
ته تفنگ
rifle
تفنگ
firer
تفنگ
shot line
نخ تفنگ
audit
حسابرسی کردن بازبینی کردن
auditing
حسابرسی کردن بازبینی کردن
monitored
بازبینی کردن نظارت کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com