English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
English Persian
cryptographic قوانین رمز گذاری و رمز گشایی داده
Other Matches
public روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
public رمز گشایی که از کلید عمومی برای رمز گذاری پیام استفاده میکند و از یک کلید خصوص برای رمز گشایی آن .
cryptography مط العه روش ها و تکنیکهای رمز گذاری و رمز گشایی
derivation graph ساختار پایگاه داده سراسری که حاوی اطلاعات قوانین و مسیر هایی برای یافتن داده است
encodes اعمال قوانین کد به برنامه یا داده
encode اعمال قوانین کد به برنامه یا داده
inferences کاهش نتایج داده طبق قوانین خاص
link قوانین بیان ارسال داده روی کانال
formats قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
format قوانین مربوط به ذخیره سازی یا ارسال داده
inference کاهش نتایج داده طبق قوانین خاص
LCP قوانین بیان ارسال داده روی کانال
validated بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
validate بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
transferring بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
validates بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
transfer بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
transfers بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
validating بررسی صحت ورودی یا داده طبق مجموعه قوانین
transformational rules مجموعه قوانین اعمال شده به داده که باید به صورت کد در بیایند
protocols سیگنال ها و کدها و قوانین از پیش توافق شده , برای تبادل داده بین سیستم ها
protocol سیگنال ها و کدها و قوانین از پیش توافق شده , برای تبادل داده بین سیستم ها
layout 1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ
layouts 1-قوانین کنترل کننده داده ورودی و خروجی از یک کامپیوتر. 2-روش استفاده از یک ورق کاغذ
Roman law مجموعهی قوانین رومی که پایهی قوانین امروزی در بسیاری از کشورها به ویژه در اروپا است
conflict of lows در حقوق بین الملل خصوصی مطرح میشود و منظور مغایرت قوانین داخلی با قوانین خارجی است
articles of war قوانین جنگی قوانین داد رسی نظامی
knowledge وسایل و قوانین خبره را درباره یک موضوع مشخص اعمال میکند روی داده کاربر برای کمک به حل مشکل
decrypt تبدیل داده کد گذاری شده به حالت اصلی اش
decode تبدیل داده کد گذاری شده به حالت اصلی آن
decoded تبدیل داده کد گذاری شده به حالت اصلی آن
decodes تبدیل داده کد گذاری شده به حالت اصلی آن
encryption استاندارد برای سیستم رمز گذاری داده بلاک
experts نرم افزاری که دانش نصیحت و قوانین تصویب شده توسط خبره ها را در یک موضوع مشخص به داده کاربر اعمال میکند تا کمک به رفع یک مشکل
expert نرم افزاری که دانش نصیحت و قوانین تصویب شده توسط خبره ها را در یک موضوع مشخص به داده کاربر اعمال میکند تا کمک به رفع یک مشکل
rule نرم افزاری که قوانین و دانش خبره را در یک موضوع مشخص برای داده کاربر برای حل مشکل اعمال میکند
encoding روش کد گذاری داده در دیسک مغناطیسی برای جلوگیری از مجموعهای از بیتهای مشابه
decemvir عضو دسته ده تنی که اختیارحکومت و قانون گذاری بایشان داده شده بود
twelve tables الواحی که در سال 054 قبل از میلاد دررم منتشر شد و حاوی موادی از قوانین رمی در مورد اهم مسائل مبتلی به روزمره زندگی مردم رم بود و بعدهااساس قوانین رم قرار گرفت
indehiscence نا گشایی
fenestration روزنه گشایی
decoding رمز گشایی
necroscopy کالبد گشایی
opening joints درز گشایی
raking out of a joint درز گشایی
dissection کالبد گشایی
problem-solving مساله گشایی
detected سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
detects سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
detect سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
detecting سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند
cryptographic مربوط به رمز گشایی
pickelock دزد قفل گشایی
relief گره گشایی جبران
Problem - solving . گره گشایی ( رفع مشکل )
enquiry تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده
executing رویدادهای لازم برای بازیابی کد گشایی و اجرای دستورات حافظه
executes رویدادهای لازم برای بازیابی کد گشایی و اجرای دستورات حافظه
execute رویدادهای لازم برای بازیابی کد گشایی و اجرای دستورات حافظه
executed رویدادهای لازم برای بازیابی کد گشایی و اجرای دستورات حافظه
processor پردازندهای که عملیات ریاضی و منط قی را کد گشایی و اجرا میکند طبق کد برنامه
fetch رویدادهای لازم برای بازیابی , کد گشایی و اجرای دستور ذخیره شده در حافظه
fetched رویدادهای لازم برای بازیابی , کد گشایی و اجرای دستور ذخیره شده در حافظه
fetches رویدادهای لازم برای بازیابی , کد گشایی و اجرای دستور ذخیره شده در حافظه
residential investments سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
acceleration principle یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
parallelling داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallel داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleled داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallel بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallels بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelled داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallels داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
parallelled بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleled بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
paralleling داده ارسالی روی تعدادی خط داده که تمام بیتهای کلمه داده را همزمان منتقل میکند
paralleling بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
parallelling بازیابی داده از فضای ذخیره سازی که از بخشی از داده و نه آدرس محل داده استفاده میکند
source حرکت داده بین دو شبکه که داده را با Taken بررسی میکند و داده را به ایستگاه صحیح می فرستد
punctuation mark علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
desired investment سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
punctuation marks علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
overcapitalization سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
searching storage روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searchingly روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searched روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
searches روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
search روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
cooperative scorer بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
lost cluster تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست
unintended investment سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
conversions 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversion 1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
tails داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
data preparation امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها
data processing پبشرفت تدریجی داده ها فرایند داده ها روند داده ها
tailed داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
tail داده تشخیص داده شده در انتهای لیست داده
privacy قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
regulations قوانین
pandect قوانین
explanation of laws شرح قوانین
statue law قانون یا قوانین
kepler laws قوانین کپلر
admiralty law قوانین دریایی
administrative law قوانین اداری
written laws قوانین مدون
doctorine قوانین اصلی
interpertation of laws تفسیر قوانین
company law قوانین شرکت
rules of the roads قوانین راه
rules of the roads قوانین دریانوردی
succession law قوانین وراثت
forest laws قوانین جنگل
newton's laws of motion قوانین نیوتون
statute book قوانین موضوعه
joule's laws قوانین ژول
mendelian laws قوانین مندل
maritime law قوانین دریایی
infraction of rules نقض قوانین
hovering acts قوانین ضد قاچاق
hague rules قوانین لاهه
murphy's laws قوانین مورفی
labor laws قوانین کار
gas laws قوانین گازها
code مجموعه قوانین
zipf's laws قوانین زیف
rules of engagement قوانین درگیری
inland rules قوانین داخلی
remedial statutes قوانین اصلاحی
radiation laws قوانین تابش
korte's laws قوانین کرت
codex مجموعه قوانین
permissive legislation قوانین مخیره
gunnery قوانین تیراندازی
codification تدوین قوانین
kepler's laws قوانین کپلر
promulgation of the laws انتشار قوانین
codification وضع قوانین
conflict of laws تعارض قوانین
rules of chess قوانین شطرنج
competition rules قوانین رقابت
rules committee کمیته قوانین
conflict of lows تعارض قوانین
CDs دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
CD دیسک درایوی که به کامپیوتراجازه میدهد داده ذخیره شده روی ROM-CD را بخواند داده خوان از یک اشعه لیزر برای خواندن الگوهای سطح ROM-CD استفاده میکند که معرف بیت داده هستند
sql زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
physical که قوانین نرخ بیت
newton's laws of motion قوانین حرکت نیوتون
newton's laws of motion قوانین حرکت نیوتن
punitive article قوانین جزایی ارتش
codification گرد اوری قوانین
laws versus tendencies قوانین در مقابل تمایلات
rules of football قوانین یا قواعد فوتبال
codification جمع وتدوین قوانین
military justice قوانین جزایی ارتش
child labor laws قوانین کار کودکان
s factor ضریب اس در قوانین تیرتوپخانه
under these rules بموجب این قوانین
company law قوانین مربوط به شرکتها
sanctioned laws قوانین یا مقررات مصوبه
law enforcement اجرای قوانین [حقوقی]
gunnery قوانین تیر توپخانه
structure زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structures زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structuring زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
enterprise اقدام به اجرای قوانین کردن
valid درست , طبق مجموعهای قوانین
rules of procedure قوانین مربوط به روش جاری
littoral law قوانین مربوط به ابهای ساحلی
copyrights محدود شده با قوانین کپی
coastel low قوانین مربوط به ابهای ساحلی
messages قوانین از پیش تعریف شده که کد
enterprises اقدام به اجرای قوانین کردن
message قوانین از پیش تعریف شده که کد
grammar قوانین استفاده صحیح از زمان
grammars قوانین استفاده صحیح از زمان
provision قوانین سورسات رساندن مقررداشتن
adjective laws قوانین مربوط باصول محاکمات
laws of motion of capitalism قوانین حرکت سرمایه داری
De Morgan's laws قوانین دومورگان [ریاضی] [منطق]
De Morgan's laws قوانین دومورگان [ریاضی] [منطق]
copyright محدود شده با قوانین کپی
fuze ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
fuzing چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
queried زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
querying زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
query زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
queries زبان ساده بازیابی اطلاع از سیستم مدیریت پایگاه داده با وارد کردن سوال با مقادیر شناخته شده , که سپس با پایگاه داده ها تط بیق می یابد و برای بازیابی داده صحیح به کار می رود
highway dispatch مقررات و قوانین عبور ومرور در شاهراهها
the rules of protocol قوانین قرارداد [صورت جلسه کنفرانس]
the code of justinian مجموعه قوانین ژوستی نین پادشاه رم
formulas مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
Talmud مجموعه قوانین شرعی وعرفی یهود
terminal ballistics قوانین حرکت گلوله درنزدیک هدف
formula مجموعهای از قوانین ریاضی برای حل یک مشکل
conform کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
conformed کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
leges صورت جمع کلمه lexبمعنی قوانین
conforming کار کردن مط ابق با مجموعهای قوانین
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com