Total search result: 201 (14 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
computer jargon |
لغات فنی مربوط به رشته کامپیوتر |
|
|
Other Matches |
|
vocabular |
مربوط به لغات یا فهرست ان |
etymological |
مربوط به ریشه لغات |
vocabular |
مربوط به فرهنگ لغات زبان |
literate |
قادر به فهمیدن اصط لاحات مربوط به کامپیوتر و نحوه استفاده از کامپیوتر |
processor |
کامپیوتر کوچک برای کار کردن با لغات , تولید متن , گزارش , نامه و... |
computing |
مربوط به کامپیوتر یا اجرا روی کامپیوتر ها |
computing |
رشته کامپیوتر |
c |
مربوط به کامپیوتر |
executives |
مربوط به سیستم عامل یک کامپیوتر |
executive |
مربوط به سیستم عامل یک کامپیوتر |
microcomputing |
مربوط به ریز کامپیوتر و استفاده آنها |
down |
مربوط به کامپیوتر ها یا برنامه ها آنچه کار نمیکند |
environments |
موقعیتی در سیستم کامپیوتر مربوط به همه ثباتها و محلهای حافظه |
environment |
موقعیتی در سیستم کامپیوتر مربوط به همه ثباتها و محلهای حافظه |
cga |
سیستم نمایش رنگی با resolation متوسط مربوط به ریز کامپیوتر |
fraud |
دزدی داده یا استفاده نادرست یا سایر جرم های مربوط به کامپیوتر |
frauds |
دزدی داده یا استفاده نادرست یا سایر جرم های مربوط به کامپیوتر |
name |
لیست کلمات رزرو و دستورات در یک زبان و آدرس ها در کامپیوتر که به آنها مربوط می شوند |
names |
لیست کلمات رزرو و دستورات در یک زبان و آدرس ها در کامپیوتر که به آنها مربوط می شوند |
back end server |
کامپیوتر متصل به شبکه که امور مربوط به ایستگاههای کاری مشتری را انجام میدهد |
job to job transition |
فرایند جستجوی یک برنامه وفایلهای مربوط به ان واماده کردن کامپیوتر جهت اجرای یک کار خاص |
step frame |
استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد |
null |
رشته یا حروفی که حرف null دارد برای بیان انتهای رشته |
fills |
حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود |
fill |
حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود |
thready |
رشته رشته باصدای باریک |
minicomputer |
کامپیوتر کوچک با محدوده دستوران و توان پردازش بیشتر از ریز کامپیوتر ولی غیرقابل مقایسه با سرعت و فرفیت ارسال داده کامپیوتر main frame |
upload |
1-ارسال فایلهای داده یا برنامه از یک کامپیوتر کوچک به CPU اصلی . 2-ارسال فایل از یک کامپیوتر به BBS یا کامپیوتر میزبان . |
external |
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود |
externals |
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود |
mini |
کامپیوتر کوچک با محدوده توان پردازش و دستورات بیشتر از یک ریز کامپیوتر ولی قابل رقابت با سرعت یا توان کنترل داده کامپیوتر mainframe نیست |
terminology |
لغات |
terminologies |
لغات |
threads |
رشته رشته شدن |
thread |
رشته رشته شدن |
fibrillation |
رشته رشته سازی |
fiberize |
رشته رشته کردن |
remotest |
نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد |
remoter |
نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد |
remote |
نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد |
vocabularies |
فرهنگ لغات |
lexicon [dictionary] |
فرهنگ لغات |
glossary |
فرهنگ لغات |
dictionary |
فرهنگ لغات |
ellipsis |
انداختن لغات |
vocabularies |
فهرست لغات |
wordplay |
بازی با لغات |
dictionary |
فرهنگ لغات |
nomenclature |
مجموعه لغات |
dictionaries |
فرهنگ لغات |
vocabulary |
فهرست لغات |
vocabulary |
فرهنگ لغات |
word book |
فرهنگ لغات |
wordbook |
فرهنگ لغات |
program loans |
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها |
tactical |
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی |
tactically |
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی |
inferences |
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد |
inference |
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد |
bioclimatic |
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی |
elevation guidance |
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما |
victual |
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار |
glossaries |
فرهنگ لغات دشوار |
dictionary program |
برنامه فرهنگ لغات |
syntactics |
علم ترکیب لغات |
vocabularies |
مجموع لغات یک زبان |
etymologies |
علم اشتقاق لغات |
etymology |
علم اشتقاق لغات |
glossary |
فرهنگ لغات دشوار |
semantics |
علم لغات و معانی |
nomenclator |
فهرست لغات و اسامی |
word |
لغات رابکار بردن |
english words |
واژه ها یا لغات انگلیسی |
lexical |
وابسته به فرهنگ لغات |
vocabulary |
مجموع لغات یک زبان |
worded |
لغات رابکار بردن |
auditory |
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری |
genital |
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی |
semantics |
علم لغات معنی شناسی |
sesquipedalian |
معتاد به استعمال لغات دراز |
spelling checker |
کنترل کننده حروف لغات |
reword |
لغات متنی را عوض کردن |
the a.of boreign words |
اقتباس یاگرفتن لغات بیگانه |
glossary |
فرهنگ لغات فنی سفرنگ |
glossaries |
فرهنگ لغات فنی سفرنگ |
gallicism |
اصطلاحات و لغات ویژه فرانسوی |
wordless |
غیرقابل بیان با لغات خاموش |
onomastics |
علم اشتقاق لغات و طرزاستعمال انها |
malapropism |
استعمال غلط وعجیب وغریب لغات |
malapropian |
کسیکه لغات را غلط بکار میبرد |
back formation |
لغت سازی اشتقاق لغات از یکدیگر |
supervisory |
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور |
universal |
قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند |
agglutination |
ترکیب لغات ساده و اصلی بصورت مرکب |
king's english |
اصطلاحات و لغات خاص انگلیسی علمی مصطلح درجنوب انگلیس |
slave |
کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود |
slaving |
کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود |
slaved |
کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود |
load module |
یک برنامه کامپیوتر به شکلی که میتواند فورا" توسط کامپیوتر اجرا شود |
assembler |
اسمبلی که کد ماشین را از یک کامپیوتر در حین اجرای کامپیوتر دیگر تولید ی کند |
slaves |
کامپیوتر ثانوی راه دور یا ترمینال که با کامپیوتر مرکزی کنترل میشود |
downward |
توانایی سیستم کامپیوتر پیچیده برای کار با یک کامپیوتر ساده |
downsize |
انتقال یک شرکت از یک سیستم کامپیوتر بر پایه کامپیوتر mainframe مرکزی به محیط شبکه . |
interfacing |
سخت افزار یا نرم افزاری که واسط بین دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و وسیله است |
processor |
استفاده از چندین کامپیوتر کوچک در ایستگاههای کاری مختلف به جای یک کامپیوتر مرکزی |
host computers |
کامپیوتر مخصوص نوشتن و تصحیح نرم افزار از کامپیوتر دیگر اغلب با استفاده از کامیایر |
host computer |
کامپیوتر مخصوص نوشتن و تصحیح نرم افزار از کامپیوتر دیگر اغلب با استفاده از کامیایر |
relative |
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است |
acoustical |
مربوط به صدا مربوط به سامعه |
acoustic |
مربوط به صدا مربوط به سامعه |
synonymize |
الفاظ مترادف بکار بردن فرهنگ لغات هم معنی راتالیف کردن |
identification |
تابعی که توسط کامپیوتر میزبان استفاده میشود تا مافیت و مشخصات کامپیوتر یا کاربر را بیان کند. |
identification |
حرف که بر کامپیوتر میزبان ارسال میشود تا ماهیت و محل کامپیوتر دور یا ترمینال مشخص شود |
CTR |
کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترلی به کامپیوتر می فرستد |
linguistics |
علم السنه واشتقاق لغات وساختمان وترکیب کلمات وصرف ونحو لسانیات |
preprocessor |
کامپیوتر کوچک که برخی پردازشهای ابتدایی روی داده خام انجام میدهد پیش از ارسال آن به کامپیوتر اصلی |
naive user |
شخصی که می خواهد کاری را با کامپیوتر انجام دهد امافاقد تجربه لازم برای برنامه نویسی با کامپیوتر میباشد |
output |
1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر |
outputs |
1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر |
glossarist |
کسی که در پایان کتابی فهرست یا فرهنگی برای لغات دشوار ان تهیه میکند مفسر |
Pidgin English <idiom> |
انگلیسی برای ارتباط بازرگانان با زبان های متفاوت شامل گرامر ساده و لغات کم. |
infra red link |
سیستمی که به دو کامپیوتر یا یک کامپیوتر و یک چاپگر امکان رد و بدل کردن اطلاعات با استفاده از اشعه مادون قرمز میدهد تا داده را حمل کند |
layers |
استاندارد ISO/OSI که مراحل عبور پیام از لحظه ارسال از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر روی شبکه محلی را بیان میکند |
layer |
استاندارد ISO/OSI که مراحل عبور پیام از لحظه ارسال از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر روی شبکه محلی را بیان میکند |
reset key |
کلیدی روی یک صفحه کامپیوتر که معمولا برای برگرداندن قسمتهای یک کامپیوتر به حالت قبل از اجرا شدن برنامه بکار می رود |
special purpose computer |
کامپیوتر تک منظوره کامپیوتر با منظور خاص |
number cruncher |
کامپیوتر کاملا" عددی کامپیوتر محاسباتی |
dedicated |
کامپیوتری که فقط مخصوص پردازش لغات است و برنامه دیگری روی آن قابل اجرا نیست |
exceptions |
ذخیره سازی لغات و نیازها و خصوصیات مخصوص آنها برای پردازش کلمه و ترکیب تصویر |
exception |
ذخیره سازی لغات و نیازها و خصوصیات مخصوص آنها برای پردازش کلمه و ترکیب تصویر |
applebus |
امکان میدهد که به سایرکامپیوترها وصل شده و یک شبکه ایجاد کند تا اطلاعات یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگرانتقال یابدیک دستگاه بیرونی که به ریزکامپیوتر ACINTOSH |
xenial |
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان |
range component |
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد |
distance angle |
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف |
sierra |
رشته کوه تیز ودندانه دار رشته جبال تیز ودندانه دار |
civil appropriation |
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی |
ctrl |
کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد |
voice grade channel |
ارتباطات کامپیوتر به کامپیوتر بااستفاده از خطوط عادی بکاربرده شده در ارتباطات تلفنی مجرای از دریچه صدایی |
automonitor |
ثبت کننده عملیات کامپیوتر برنامه کامپیوتری که وفایف عملیاتی کامپیوتر را ثبت میکند |
computer memory |
حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر] |
main memory |
حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر] |
three address computer |
کامپیوتر با سه نشانی کامپیوتر سه ادرسه |
primary memory |
حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر] |
main store |
حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر] |
processor |
پردازندهای که بین منبع ورودی و کامپیوتر مرکزی است , کار آن پردازش داده دریافتن برای کاهش بار کاری کامپیوتر اصلی است |
external symbol dictionary |
فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی |
remotest |
سیستم پردازش دستهای که دستورات از یک کامپیوتر ترمینال راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد |
remote |
سیستم پردازش دستهای که دستورات از یک کامپیوتر ترمینال راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد |
remoter |
سیستم پردازش دستهای که دستورات از یک کامپیوتر ترمینال راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد |
bootstrap |
مجموعه دستوراتی که پیش از بار شدن برنامه توسط کامپیوتر اجرا میشود که معمولاگ سیستم عامل را بار میکند وقتی که کامپیوتر روشن میشود |
FEP |
پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند |
power down |
خاموش کردن یک کامپیوتر یادستگاه جانبی اقداماتی که به هنگام خرابی برق یا قطع عملیات ممکن است توسط کامپیوتر برای حفافت حالت پردازنده و جلوگیری ازخرابی ان یا دستگاههای جانبی متصل به ان به اجرادراید |
RPC |
روش ارتباط بین دو برنامه روی دو کامپیوتر جدا ولی مرتبط . یک تابع نرم افزاری از کامپیوتر دیگر در شبکه درخواست پردازش یک مشکل را میکند و سپس نتیجه را نمایش میدهد. و در برنامههای client / server استفاده میشود |
embedded code |
کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص |
stored program computer |
کامپیوتر با برنامه انباشته کامپیوتر با برنامه ذخیره شده |
formula |
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه |
formulae |
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه |
formulas |
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه |
fibres |
رشته |
fibre |
رشته |
line |
رشته |
fielded |
رشته |
tatter |
رشته رشته |
fiber |
رشته |
chain |
رشته |
fields |
رشته |
ranged |
رشته |
lines |
رشته |
reeve |
رشته |
yarn |
رشته |
yarns |
رشته |
thread |
رشته |
threads |
رشته |
field |
رشته |
sequences |
رشته |
coneatenation |
رشته |
chains |
رشته |
suites |
رشته |
series |
رشته |
catena |
رشته |
strand |
رشته |
ranges |
رشته |
suite |
رشته |
seriated |
رشته رشته |
range |
رشته |
strands |
رشته |
sequence |
رشته |
arteries |
رشته |
funicle |
رشته |
string |
رشته |
trained |
رشته |
branch |
رشته |
unifilar |
یک رشته |
artery |
رشته |
filaments |
رشته |
filaria |
رشته |
filament |
رشته |
trains |
رشته |
train |
رشته |
ghaut |
رشته |