English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 210 (15 milliseconds)
English Persian
cargo محموله کشتی
cargoes محموله کشتی
shipper محموله کشتی
Search result with all words
salvage کشتی یا محموله را از خطرنجات دادن
salvaged کشتی یا محموله را از خطرنجات دادن
salvages کشتی یا محموله را از خطرنجات دادن
salvaging کشتی یا محموله را از خطرنجات دادن
cargo manifest افهارنامه شرح محموله کشتی
consolidated vehicle table فهرست خودروهای محموله در کشتی
salvage money جایزه نجات کشتی یا محموله
Other Matches
topgallant سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
batch یک محموله
shipment [American] محموله
freightage محموله
loads محموله
load محموله
consignment محموله
consignments محموله
unitized cargo تک محموله
consignment محموله
batches یک محموله
cargoes محموله
shipments محموله
freight محموله
lading محموله
cargo محموله
shipment محموله
delivery محموله
scuppered سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppers سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
load line خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
respondentia وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
ship's manifest صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
hawse سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
carry ship کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
waterline خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
gunroom مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
lazar housek عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
keels حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
keel حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
supercargo نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
embarkation بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
dan runner کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
cargo insurance بیمه محموله
bulk cargo محموله حجیم
air consignment محموله هوایی
consignments محموله مرسوله
loading بار محموله
backload محموله مراجعت
return cargo محموله برگشت
consignment محموله مرسوله
bill of health گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
usura maritima دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
cargoes محموله دریایی بار
consignment محموله کالای ارسالی
damaged shipments محموله خسارت دیده
consignee دریافت کننده محموله
jettison به دریا ریزی محموله
cargo محموله دریایی بار
good مال منقول محموله
air bill بارنامه محموله هوایی
tallyman مسئول کنترل محموله
consignments محموله کالای ارسالی
jettisoned به دریا ریزی محموله
jettisoning به دریا ریزی محموله
jettisons به دریا ریزی محموله
break bulk cargo محموله بسته بندی شده
windjammer یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
hurdle دیواریکه مواد محموله اب رامتوقف میکند
wrongshipped محموله ایکه اشتباها" ارسال شده
jettison of cargo محموله را به هنگام خطر به دریا ریختن
transire اجازه گمرک جهت انتقال محموله
hurdles دیواریکه مواد محموله اب رامتوقف میکند
manifesting لیست همه مسافرین و بارهاو محموله در یک پرواز
manifests لیست همه مسافرین و بارهاو محموله در یک پرواز
manifest لیست همه مسافرین و بارهاو محموله در یک پرواز
manifested لیست همه مسافرین و بارهاو محموله در یک پرواز
quarterdecks عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdeck عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
yawed انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yaw انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
overboard از کشتی بدریا روی کشتی
sailboats کشتی بادبانی کشتی بادی
sailboat کشتی بادبانی کشتی بادی
piracy هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
cartel ship کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
free on boand تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
orthodromics کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
semi naufragium نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
orthodromy کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
prow کشتی عرشه کشتی
prows کشتی عرشه کشتی
tare and tret وزن بسته یا لفاف یا جعبه محموله و مقدار کمبود وزنی که در نتیجه حمل و نقل درمحموله ایجاد میشود وقابل قبول است
keelage حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
contraband کالای قاچاق محموله قاچاق
light ship کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
dock receipt قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
transhipment انتقال محموله از یک وسیله نقلیه به وسیله نقلیه دیگر
skeg قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skag قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
carnet اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد
wrestling کشتی
hulk کشتی
by water با کشتی
puppis کشتی دم
on board a ship در کشتی
on shipboard در کشتی
vessels کشتی
on the sea در کشتی
on the water در کشتی
sail ho! کشتی !کشتی !
vessel کشتی
ship کشتی
ships کشتی
afloat در کشتی
decks پل کشتی
decked پل کشتی
Take a copper vessel, pour water in it and let it stay overnight کشتی مس
bilge اب ته کشتی
flat پل کشتی
flattest پل کشتی
argo کشتی
foreship سر کشتی
ship haven یک کش کشتی
hulks کشتی
collier کشتی
boarded کشتی
deck پل کشتی
carina کشتی
catch کشتی کج
carinae کشتی
board کشتی
ark کشتی
aft در پس کشتی
bottoms کشتی
bottom کشتی
flying dutchman شبح کشتی
bige water گنداب کشتی
sea fight جنگ کشتی ها
rhumb خط سیر کشتی
rhumb line خط انحراف کشتی
commondo ship کشتی نیروبر
sea anchor لنگر کشتی
roadstead کشتی گاه
screwpropeller پروانه کشتی
bilge water گنداب کشتی
double-decker کشتی دوعرشهای
double-deckers کشتی دوعرشهای
strand به گل نشستن کشتی
strands به گل نشستن کشتی
ship building کشتی سازی
cockswain پیشکارکارکنان کشتی
ship safety سلامت کشتی
ship propeller پروانه کشتی
ship papers اسناد کشتی
wrecked کشتی شکسته
passenger liner کشتی مسافری
seaway مسیر کشتی
combatant vessel کشتی جنگی
shipbuilding کشتی سازی
ferry boat کشتی گذاره
foreship دماغه کشتی
commercial marine کشتی تجاری
sea gauge اب نشین کشتی
dockyards تعمیرگاه کشتی
cook house اشپزخانه کشتی
coxswain مباشر کشتی
flag ship کشتی پیشرو
carina کشتی حمال
bill of loading بارنامه کشتی
bill of loading جواز کشتی
fire ship کشتی اتش زن
exs تحویل از کشتی
dressing ship تزیین کشتی
doutful category کشتی مشکوک
cargo ship کشتی باری
caboose اشپزخانه کشتی
cargo liner کشتی باری
deck seamanship ملوان پل کشتی
cargo boat کشتی بارکش
cargo boat کشتی باری
deck plan افق پل کشتی
bill of lading ستمی کشتی
dock تعمیرگاه کشتی
docked تعمیرگاه کشتی
cuddy اطاقک کشتی
cutwater دماغه کشتی
ship handling مانور با کشتی
caulker درزگیر کشتی
berths خوابگاه کشتی
catch as catch can کشتی ازاد
castway کشتی شکسته
deadman مهاربند کشتی
sailing vessel کشتی بادبانی
carrying vessel کشتی باربری
deck gang ملوان پل کشتی
berthing خوابگاه کشتی
sailer کشتی بادبانی
berthed خوابگاه کشتی
berth خوابگاه کشتی
docks تعمیرگاه کشتی
deck plan صفحه پل کشتی
privateer کشتی مسلح
merchantman کشتی تجارتی
merchant ship کشتی تجارتی
matman کشتی گیر
affreightment اجاره کشتی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com