English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (13 milliseconds)
English Persian
trace مقدار ناچیز ترسیم
traced مقدار ناچیز ترسیم
traces مقدار ناچیز ترسیم
Other Matches
slightest مقدار ناچیز
slighter مقدار ناچیز
slighting مقدار ناچیز
slights مقدار ناچیز
slighted مقدار ناچیز
slight مقدار ناچیز
set 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
sets 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
setting up 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
incremental computer دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
tabled استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tables استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabling استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
defaults مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
paasche price index یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
depictions ترسیم
drawings ترسیم
drawing ترسیم
lineation ترسیم خط
plotted ترسیم
plots ترسیم
depiction ترسیم
plot ترسیم
tracing ترسیم
tracings ترسیم
maps ترسیم کردن
map ترسیم کردن
mirror tracing ترسیم از ایینه
mechanical drawing ترسیم مکانیکی
kluged ترسیم موقت
scatter plot ترسیم پراکنده
stipple ترسیم بانقطه
computer drawing ترسیم کامپیوتری
chartography ترسیم نقشه
line drawings ترسیم خطی
line drawing ترسیم خطی
scatter plot ترسیم توزیعی
draw program برنامه ترسیم
planography فن ترسیم نقشه
charts ترسیم اماری
charting ترسیم اماری
charted ترسیم اماری
chart ترسیم اماری
freehand method روش ترسیم ازاد
art of drawing هنر ترسیم رسم
plotters وسیله ترسیم مسیر
plotter وسیله ترسیم مسیر
rescale بمقیاس کوچکتری ترسیم کردن
macpaint یک برنامه ترسیم برای ریزکامپیوتر
delineating ترسیم نمودن معین کردن
automated flowchart ترسیم نمودار به صورت خودکار
aircraft plotter وسیله ترسیم مسیر هواپیما
delineates ترسیم نمودن معین کردن
delineated ترسیم نمودن معین کردن
delineate ترسیم نمودن معین کردن
trammel الت ترسیم بیضی تعدیل
irretraceable که نتوان دوباره کشیدیا ترسیم کرد
To draw something in out line . شکل کلی چیزی را ترسیم کردن
t square خطکش مخصوص ترسیم خطوط موازی
whatman کاغذ اعلی مخصوص ترسیم وطراحی
reprographics ترسیم ها و فیلم ها و روشهای تولید انبوه مجدد
seismogram منحنیهای ترسیم شده بوسلیه زلزله نگار
trifle ناچیز
picayubnish ناچیز
picayune ناچیز
peppercorns ناچیز
trifles ناچیز
pelting ناچیز
scrimp ناچیز
negligible ناچیز
sparing ناچیز
runty ناچیز
piffle ناچیز
inconsequential ناچیز
trivia ناچیز
fiddling ناچیز
poor ناچیز
poorer ناچیز
poorest ناچیز
peddling ناچیز
potties ناچیز
hairsplitting ناچیز
potty ناچیز
meager ناچیز
straws ناچیز
inconsiderable ناچیز
insignificant ناچیز
trifling ناچیز
peppercorn ناچیز
inappreciable ناچیز
nugatory ناچیز
straw ناچیز
trivial ناچیز
vain ناچیز
meagre ناچیز
small-time ناچیز
meanest ناچیز
piddling ناچیز
of no account ناچیز
mean ناچیز
small change ناچیز
small time ناچیز
meaner ناچیز
dosage مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dosages مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
absorption representation [حذف یا مختصر سازی جزییات در ترسیم ساختمان یا مناظر آن]
make nothing of ناچیز شمردن
mean جزیی ناچیز
think nothing of ناچیز شمردن
opusculum اثرادبی ناچیز
chicken feed مبلغ ناچیز
slights ناچیز شماری
pin money مبلغ ناچیز
pint sized ناچیز کوچک
trivialization ناچیز شماری
misprize ناچیز شمردن
to make a push at ناچیز شمردن
to set at nought ناچیز شمردن
cheapen ناچیز شمردن
to snap one;s fingers at ناچیز شمردن
to think little of ناچیز شمردن
slighter ناچیز شماری
cheapened ناچیز شمردن
cheapening ناچیز شمردن
cheapens ناچیز شمردن
teeny کوچک ناچیز
teeniest کوچک ناچیز
teenier کوچک ناچیز
slighted ناچیز شماری
stramineous سبک ناچیز
slighting ناچیز شماری
worthless ناچیز و بی قیمت
little ناچیز جزئی
inappreciable ناچیز بی بها
tiniest کوچک ناچیز
tiny کوچک ناچیز
underestimating ناچیز پنداشتن
invalued بی بها ناچیز
underestimates ناچیز پنداشتن
underestimated ناچیز پنداشتن
slightest ناچیز شماری
pint size خرد ناچیز
underestimate ناچیز پنداشتن
meaner جزیی ناچیز
tinier کوچک ناچیز
pint-size خرد ناچیز
quiddity جوهر ناچیز
slight ناچیز شماری
meanest جزیی ناچیز
law of demand براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
geodetic کوتاه ترین خط ترسیم شده بین دو نقطه در روی سطح
geodesic کوتاه ترین خط ترسیم شده بین دو نقطه درروی سطح
inconseqential غیر مهم ناچیز
self effacement ناچیز شماری خود
vilipend ناچیز شمردن تحقیرکردن
to thinks scorn of ناچیز یا حقیر شمردن
sour grapes mechanism مکانیسم ناچیز انگاری
bandwidth در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
retention money مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
underrate ناچیز شمردن دست کم گرفتن
underrated ناچیز شمردن دست کم گرفتن
underrates ناچیز شمردن دست کم گرفتن
underrating ناچیز شمردن دست کم گرفتن
it is immaterial ناچیز است اهمیت ندارد
to make noyhing of ناچیز شمردن اهمیت ندادن
godroon اشکال محدب حاشیه بشقاب وفروف قدیمی که برای زینت ترسیم میشود
insignificantly بطور ناچیز بدون داشتن معنی
sag کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه
sagged کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه
sags کاهش ناچیز سطح ولتاژاز منبع تغذیه
point set curve منحنی ایکه توسط یک سری ازپاره خطهای ترسیم شده میان نقاط تعریف میشود
kinematics فرایند مهندسی کامپیوتر برای ترسیم یا روح دادن اجزاماشین یا ساختار تحت طراحی سیستم
simulations روشی درتحقیق عملیات که بر اساس ان رفتار یک سیستم بر مبنای تداخل بین اجزاء ان ترسیم میشود
simulation روشی درتحقیق عملیات که بر اساس ان رفتار یک سیستم بر مبنای تداخل بین اجزاء ان ترسیم میشود
refresh rate تعداد دفعات در ثانیه که یک تصویر بر روی CRT بایدمجددا" ترسیم شود تا چشمک نزند میزان دوباره سازی
check plot یک ترسیم قلمی که به طورخودکار توسط سیستم CADقبل از ایجاد خروجی نهایی برای اصلاح و ویرایش تصویری تولید شود
demodulation ترسیم سیگنال اصلی از موج تقسیم شده دریافت شده
drop دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
epicycloid منحنی ترسیم شده بر نقطهای درمحیط دایره ثابتی که درخارج دایره بچرخد
drops دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
dropping دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
dropped دستور برنامه ازکاربر یا خطایی که با عث توقف برنامه بدون اجازه ترسیم میشود
soft clip area محدودیتهای ناحیهای که در ان داده میتواند روی دستگاه ترسیم کننده نمایش داده شود
cartographer ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
cartographers ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
carbon tracking باقیمانده بسیار ناچیز کربن که در اثر تخلیه الکتریکی درداخل دینام دلکو یا محفظه شمع باقی میماند
checksum آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
check total آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
trace رسم کردن ترسیم کردن
traced رسم کردن ترسیم کردن
traces رسم کردن ترسیم کردن
underestimation سبک شماری سهل گیری ناچیز شماری
quick format که تمام داده موجود روی فلاپی دیسک را در حین فرآیند فرمت پاک نمیکند, از فرمت کامل سریع تر است و امکان ترسیم داده را میدهد
poorly بطور ناچیز بطور غیر کافی
batches مقدار
sprinkling مقدار کم
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com