English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (7 milliseconds)
English Persian
streakier ناصاف قابل تغییر
streakiest ناصاف قابل تغییر
streaky ناصاف قابل تغییر
Other Matches
end strings نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
plastic تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
flexile قابل تغییر قابل تطبیق
effable قابل تغییر
variative قابل تغییر
transmutative قابل تغییر
variant قابل تغییر
flexible قابل تغییر
commutable قابل تغییر
displaceable قابل تغییر
alterable قابل تغییر
changeable قابل تغییر
moveable قابل تغییر
transformative قابل تغییر
tranformable قابل تغییر شکل
flexibility کش دار قابل تغییر
ne varirtur غیر قابل تغییر
variable آنچه قابل تغییر است
variable factors عوامل قابل تغییر تولید
interchangeable آنچه قابل تغییر است
exchangeable آنچه قابل تغییر است
open policy بیمه نامه قابل تغییر
variables آنچه قابل تغییر است
flexible آنچه قابل تغییر است
alterable آنچه قابل تغییر است
armature shifting motor موتور با ارمیچر قابل تغییر
flexible آرایهای که اندازه و حد آن قابل تغییر است
inelastic غیر قابل انعطاف تغییر نا پذیر
protects محل حافظه که قابل تغییر نیست
protecting محل حافظه که قابل تغییر نیست
protect محل حافظه که قابل تغییر نیست
hardest که قابل برنامه ریزی یا تغییر نیستند
hard که قابل برنامه ریزی یا تغییر نیستند
harder که قابل برنامه ریزی یا تغییر نیستند
inconvertible غیر قابل تغییر غیر قابل تسعیر
gametophore سلول تغییر یافته و منشعب جنسی قابل لقاح
variable داده قابل تغییر , که نسبت به نوشتن محافظت نمیشود
variables داده قابل تغییر , که نسبت به نوشتن محافظت نمیشود
adobe type manager استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
planes یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
planing یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
planed یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
absolute address تقدم یک فرایند که قابل تغییر توسط سیستم عامل نیست
plane یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
machine address تقدم یک فرایند که قابل تغییر توسط سیستم عامل نیست
read وسیله یا مداری که داده ذخیره شده آن قابل تغییر نیست
protects محل حافظه که قابل تغییر یا دستیابی بدون اجازه نیست
protecting محل حافظه که قابل تغییر یا دستیابی بدون اجازه نیست
reads وسیله یا مداری که داده ذخیره شده آن قابل تغییر نیست
protect محل حافظه که قابل تغییر یا دستیابی بدون اجازه نیست
hardwired program برنامه کامپیوتری درون سخت افزار که قابل تغییر نیست
fields فضای ذخیره سازی یا نمایش که توسط کاربر قابل تغییر نیست
field فضای ذخیره سازی یا نمایش که توسط کاربر قابل تغییر نیست
wire کامپیوتر به همراه برنامه نوشته در سخت افزار که قابل تغییر نیست
fielded فضای ذخیره سازی یا نمایش که توسط کاربر قابل تغییر نیست
wires کامپیوتر به همراه برنامه نوشته در سخت افزار که قابل تغییر نیست
inexplicably بطور غیر قابل توضیح چنانکه نتوان توضیح داد بطور غیر قابل تغییر
presumptive instruction دستور برنامه تغییر نکرده که پردازش میشود تا دستورات قابل اجرا را بدست آورد
roughest ناصاف
rough ناصاف
rough hewn ناصاف
lumpier ناصاف
snaggy ناصاف
uneven ناصاف
ragged ناصاف
lumpy ناصاف
rough-hewn ناصاف
lumpiest ناصاف
impure کثیف ناصاف
coarse grained ناصاف زبر
rough hew ناصاف بریدن
roughhew ناصاف بریدن
ragged ناصاف یا با لبههای تورفته
turing machine مدل ریاضی یک وسیله که میتواند داده را بخواند و بنویسد بر یک نوار ذخیره سازی قابل کنترل با تغییر وضعیتهای داخلی آن
snagged پراز ته شاخه دارای برامدگیهای ناصاف
rougher دستگاه مخصوص ناصاف کردن اشیا
fixes داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست
fix داده نوشته شده روی فایل یا صفحه نمایش برای اطلاع رسانی یا بیان مشخصات و آنچه قابل تغییر توسط کاربر نیست
postscripts زبان استاندارد شرح صفحه ساخت Adobe Systems. حاوی نوع نوشتاری انعط اف پذیر و قابل تغییر است و در چاپگرهای لیزری دیده میشود
postscript زبان استاندارد شرح صفحه ساخت Adobe Systems. حاوی نوع نوشتاری انعط اف پذیر و قابل تغییر است و در چاپگرهای لیزری دیده میشود
formats استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
format استفاده از فیلدهای نمایش محافظت شده برای نمایش حالت خالی یا صفحهای که قابل تغییر نیست ولی کاربر میتواند اطلاع وارد کند
unclocked مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transition عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transitions عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
hangovers تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
income effect اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
hangover تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
varies تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
vary تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
variable area nozzle نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
change over تغییر روش تغییر رویه
changing تغییر کردن تغییر دادن
change تغییر کردن تغییر دادن
changed تغییر کردن تغییر دادن
changes تغییر کردن تغییر دادن
ruffling ناصاف کردن ناهموار کردن
ruffles ناصاف کردن ناهموار کردن
ruffle ناصاف کردن ناهموار کردن
fm فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
cycles تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
counter march تغییر جهت نیروی نظامی عقب گرد عقب گرد کردن تغییر رویه دادن
recoverable item وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
friendly front end طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
fet وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
archival quality مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
angular travel تغییر مکان زاویهای زاویه تغییر مکان
escrow سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
gradient circuit مدار حساس به تغییر میزان قدرت مکانیسم عامل انفجار مدار حساس به تغییر قدرت چاشنی مین
exigible قابل مطالبه قابل پرداخت
exigible قابل تقاضا قابل ادعا
thankworthy قابل تشکر قابل شکر
achievable قابل وصول قابل تفریق
transferable قابل واگذاری قابل انتقال
observable قابل مشاهده قابل گفتن
changeable قابل تعویض قابل تبدیل
sensible قابل درک قابل رویت
presentable قابل معرفی قابل ارائه
presentable قابل نمایش قابل تقدیم
presumable قابل استنباط قابل استفاده
combustible قابل سوزش قابل تراکم
bilable قابل رهایی قابل ضمانت
adducible قابل اضهار قابل ارائه
elastic قابل کش امدن قابل انعطاف
tenable قابل مدافعه قابل تصرف
capacities حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
capacity حجمی که قابل تولید است یا حجم کاری که قابل انجام است
non return to zero سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
visual display unit ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
visual display terminal ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
floatable قابل کلک رانی قابل کرجی رانی
irrefrangible غیر قابل شکستن غیر قابل غضب
indiscoverable غیر قابل درک غیر قابل تشخیص
indemonstrable غیر قابل اثبات غیر قابل شرح
amendments تغییر
variations تغییر
misalignment تغییر
modification تغییر
stationary بی تغییر
innovation تغییر
innovations تغییر
alteration تغییر
variation تغییر
mutations تغییر
changeless بی تغییر
change تغییر
vicissitude تغییر
amendment تغییر
fluctuation تغییر
mutation تغییر
commutation تغییر
shunting تغییر خط
changing تغییر
dachi تغییر پا
changed تغییر
alternation تغییر
conversion تغییر
conversions تغییر
changes تغییر
deed poll تغییر نام
transmutation تغییر شکل
to turn [into] تغییر کردن
realigns تغییر دادن
displacement تغییر مکان
skittish تغییر پذیر
modifying تغییر دادن
modify تغییر دادن
realigned تغییر دادن
realigning تغییر دادن
modifies تغییر دادن
turnabout تغییر عقیده
realign تغییر دادن
turnabout تغییر موضع
turnabouts تغییر عقیده
turnabouts تغییر موضع
kaleidoscope تغییر پذیربودن
transform تغییر شکل
modifiers تغییر دهنده
transformed تغییر شکل
modifier تغییر دهنده
transforming تغییر شکل
transforms تغییر شکل
mutate تغییر دادن
mutated تغییر دادن
mutates تغییر دادن
mutating تغییر دادن
amend تغییر دادن
amended تغییر دادن
amending تغییر دادن
alter تغییر یافتن
alter تغییر دادن
altered تغییر دادن
convertible تغییر پذیر
kaleidoscopes تغییر پذیربودن
standpat مخالف تغییر
varies تغییر کردن
vary تغییر کردن
change [in something] [from something] تغییر [در یا از چیزی]
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com