Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English
Persian
patron
نگهدار پشتیبان
patrons
نگهدار پشتیبان
Search result with all words
believer
[in something]
پشتیبان
[نگهدار]
[ازچیزی]
Other Matches
backup copy
کپی پشتیبان روگرفت پشتیبان
globally
1-پشتیبان همه دادههای ذخیره شده گره ها یا ایستگاههای کاری متصل به شلکه 2-پشتیبان همه فایلهای دیسک سخت یا فایل سرور
global
1-پشتیبان همه دادههای ذخیره شده گره ها یا ایستگاههای کاری متصل به شلکه 2-پشتیبان همه فایلهای دیسک سخت یا فایل سرور
lineman
خط نگهدار
linemen
خط نگهدار
prop
نگهدار
propped
نگهدار
propping
نگهدار
keepers
نگهدار
protector
نگهدار
keeper
نگهدار
protectors
نگهدار
linesman
خط نگهدار
supporter
نگهدار
supporters
نگهدار
backer
نگهدار
linesmen
خط نگهدار
backers
نگهدار
support r
نگهدار
sustentative
نگهدار
tenter
نگهدار
lineswoman
خط نگهدار زن
drill stock
مته نگهدار
rope stopper
طناب نگهدار
sitter in
بچه نگهدار
stanchion
حائل نگهدار
time keeper
وقت نگهدار
blank holder
ورق نگهدار
face-saving
آبرو نگهدار
babysitter
بچه نگهدار
baby-sitters
بچه نگهدار
baby-sitter
بچه نگهدار
baby sitter
بچه نگهدار
sinker
وزنه نگهدار
scorer
حساب نگهدار
scorers
حساب نگهدار
depositary
نگهدار ضامن
clocker
وقت نگهدار
chain check stopper
سیم نگهدار
flame holder
شعله نگهدار
baselinesman
خط نگهدار خط عرضی
knitting sheath
میل نگهدار
line call
اعلام خط نگهدار
linesman flag
پرچم خط نگهدار
sinkers
وزنه نگهدار
concierges
نگهدار یاحافظ
concierge
نگهدار یاحافظ
notcher
حساب نگهدار
paper weight
کاغذ نگهدار
timers
وقت نگهدار
buttresses
حائل نگهدار
buttress
حائل نگهدار
buttressed
حائل نگهدار
timekeeper
وقت نگهدار
timer
وقت نگهدار
buttressing
حائل نگهدار
markers
حساب نگهدار
marker
حساب نگهدار
timekeepers
گاه نگهدار
timekeepers
وقت نگهدار
timekeeper
گاه نگهدار
looker
خوش قیافه نگهدار
bird cage
ماسک مخصوص خط نگهدار
triggers
چرخ نگهدار ماشه
farewell
خدا نگهدار خداحافظ
combination toolholder
ابزار نگهدار چندگانه
farewells
خدا نگهدار خداحافظ
carpenters' stopper
سیم نگهدار گیرهای
scorekeeper
حساب نگهدار امتیازها
triggered
چرخ نگهدار ماشه
trigger
چرخ نگهدار ماشه
timers
وقت نگهدار هر راننده
timer
وقت نگهدار هر راننده
toolhead
ابزار نگهدار اتومبیل
induction holding furnace
کوره گرم نگهدار القائی
stockholder
صاحب موجودی ذخیره نگهدار
stockholders
صاحب موجودی ذخیره نگهدار
blank holder
ورق یا صفحه نگهدار کشویی
tone arm
الت سوزن نگهدار گرامافون
bedplate
صفحه قاب یا نگهدار چیزی
behinds
پشتیبان
backlog
پشتیبان
left back
پشتیبان چپ
backlogs
پشتیبان
defenceless
بی پشتیبان
backup
پشتیبان
behind
پشتیبان
supportive
پشتیبان
fail back
پشتیبان
paper support
پشتیبان
protectors
پشتیبان
backers
پشتیبان
supporters
پشتیبان
supportless
بی پشتیبان
support r
پشتیبان
protector
پشتیبان
backer
پشتیبان
backs
پشتیبان
supporter
پشتیبان
support
پشتیبان
thruster
پشتیبان
back
پشتیبان
penalty time keeper
حساب نگهدار پنالتیهاو مدت اخراج بازیگران
backstop technology
تکنولوژی پشتیبان
backing store
انباره پشتیبان
backing storage
انباره پشتیبان
abutment
دیوار پشتیبان
backing up
پشتیبان گیری
backup copy
نسخه پشتیبان
backup file
پرونده پشتیبان
follow up
تدارکات پشتیبان
trailers
پشتیبان مهاجم
imcremental backup
پشتیبان نموی
seconds
پشتیبان کمک
seconding
پشتیبان کمک
seconded
پشتیبان کمک
second
پشتیبان کمک
battery backup
باطری پشتیبان
banch wall
دیواره پشتیبان
backup system
سیستم پشتیبان
file backup
پشتیبان فایل
support library
کتابخانه پشتیبان
backing
پشتیبان پوشش
trailer
پشتیبان مهاجم
backup utility
برنامه کمکی پشتیبان
buttressed
شمع پشتیبان دیوار
buttress
شمع پشتیبان دیوار
battery
که یک باتری پشتیبان دارد
backs
که یک باتری پشتیبان دارد
batteries
که یک باتری پشتیبان دارد
buttresses
شمع پشتیبان دیوار
battery backup system
سیستم پشتیبان باطری
maintenance programmer
برنامه نویس پشتیبان
counter-fort
[شمع پشتیبان دیوار]
back
که یک باتری پشتیبان دارد
line backer
مدافع پشتیبان خط تجمع
buttressing
شمع پشتیبان دیوار
countermure
دیواری که برای پشتیبان دیواردیگربسازند
dss
سیستم پشتیبان تصمیم گیری
fall back
سیستم پشتیبان در شرایط اضطراری
father file
پشتیبان گونه قدیمی فایل
sympathizer
طرفدار همفکر پشتیبان فکری
sympathisers
طرفدار همفکر پشتیبان فکری
fan
پشتیبان
[طرفدار]
[هوادار]
[ورزش]
sympathizers
طرفدار همفکر پشتیبان فکری
hypostasis
پایه یانگهبان عضو یا چیزی پشتیبان
internal
روش نمایش داده و دستورات در CPU یا پشتیبان
pedestal
میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
pedestals
میز یا پشتیبان فیزیکی دیگری برای یک ترمینال
follow up
رده پشتیبان دنباله دنبال کردن دشمن
tape streamer
حلقه ممتد نوار برای حافظه پشتیبان
auxiliary
پشتیبان یا وسیله جانبی در صورت بروز مشکل
stringy floppy
حلقه متمادی نوار برای حافظه پشتیبان
auxiliaries
پشتیبان یا وسیله جانبی در صورت بروز مشکل
transcribing
کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
transcribes
کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
transcribed
کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
record
رکورد و داده کنترلی ذخیره شده روی رسانه پشتیبان
transcribe
کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
times
ایجاد پشتیبان خودکار پس از یک مدت زمانی یا در یک زمان مشخص در هر روز
timed
ایجاد پشتیبان خودکار پس از یک مدت زمانی یا در یک زمان مشخص در هر روز
time
ایجاد پشتیبان خودکار پس از یک مدت زمانی یا در یک زمان مشخص در هر روز
server
کامپیوتر مخصوص و امکان حافظه پشتیبان در ترمینال ها و عملگرهای شبکه محلی
streamer
حلقه متمادی نوار است که به عنوان فضای پشتیبان استفاده میشود
streamers
حلقه متمادی نوار است که به عنوان فضای پشتیبان استفاده میشود
BAK file extension
مشخصه سه حرف استاندارد در سیستم MS DOS برای بیان یک پشتیبان یا کپی از فایل
generations
مسافت بین فایل و گونه اصلی آن که در حین ایجاد پشتیبان استفاده میشود
generation
مسافت بین فایل و گونه اصلی آن که در حین ایجاد پشتیبان استفاده میشود
hotter
سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
input
فضای ذخیره سازی موقت داده از رسانه ورودی پیش از ارسال آن به حافظه یا پشتیبان
hot
سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
hottest
سخت افزار که همیشه فعال ست و در صورت خرابی سیستم به عنوان پشتیبان به کار می رود
inputted
فضای ذخیره سازی موقت داده از رسانه ورودی پیش از ارسال آن به حافظه یا پشتیبان
shared
یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
share
یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
shares
یک کامپیوتر و یک حافظه پشتیبان که توسط افراد مختلف در شبکه برای یک برنامه کاربردی به کار رود
warm standby
وسیله پشتیبان جانبی که قابل تنظیم برای روشن شدن است در یک لحظه کوتاه پس از خرابی سیستم
large scale computer
که میتواند به حافظه با فرفیت بالا دستیابی داشته باشد و نیز وسایل پشتیبان مثل کاربران چندتایی
streaming tape drive
دستگاهی که یک کارتریج نوارپیوسته را نگهداری کردن واساسا" به عنوان پشتیبان گردانندههای دیسک سخت بکار می رود
incremental backup
تابع پشتیبان که فقط فایل هایی را ذخیره میکند که نسبت به ذخیهر قبلی تغییر کرده اند
shares
سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
share
سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
shared
سیستمی که یک وسیله جانبی یا رسانه ذخیره سازی پشتیبان یا منابع دیگر توسط چندین کاربر استفاده میشود
transfer
سرعت انتقال داده از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی یا از یک وسیله به دیگری
transferring
سرعت انتقال داده از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی یا از یک وسیله به دیگری
transfers
سرعت انتقال داده از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی یا از یک وسیله به دیگری
abutments
تکیه گاههای انتهائی دیوارهای پشتیبان دیوارههای انتهائی دوطرف پل
grandfather file
سومین گونه معروف فایل پشتیبان پس از فایل پدر و فرزند
mass storage
وسیله ذخیره پشتیبان که قادر به ذخیره سایز حجم زیاد داده است
permanent
فایل داده که در وسیله ذخیره سازی پشتیبان ذخیره شده مثل دیسک درایو
standbys
سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
standby
سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
back up
کپی پشتیبان تهیه کردن پشتیبانی کردن
back-up
کپی پشتیبان تهیه کردن پشتیبانی کردن
guard-rail
ریل نگهدار حائل ریل
guard-rails
ریل نگهدار حائل ریل
refreshed
قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
refresh
قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
refreshes
قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
support
پشتیبان زیر برد زیر بری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com