English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (21 milliseconds)
English Persian
unilateral contract پیمانی که تنها برای یکی از طرفین الزام اور باشد
Other Matches
privity in contract انحصار نتیجه پیمانی به طرفین ان پیمان
contra proferentem قراردادی که مورد رضای طرفین باشد قرارداد مرضی الطرفین
it is binding on me برای من الزام اوراست
restitution of conjugal rights دعوی الزام شوهر به مراجعت به خانه دعوی الزام به ایفاء وفایف زناشویی
In this contract , there are no loopholes for either party . دراین قرار داد هیچ را ؟ فراری برای طرفین نیست
outrigger چوبهای دراز طرفین قایق برای نگاه داشتن تورماهیگیری
armistise متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
sightscreen دیوار یا نرده در طرفین زمین کریکت به عنوان زمینه برای توپ انداز
i was reserved for it تنها برای من مقدر شده بود
This is the only way to guarantee that ... تنها راه برای تضمین این است که ...
contracting parties طرفین متعاهدین طرفین متعاقدین
prize fighting درمحلهای عمومی برای جایزه که طرفین نزاع و شرط بندی کنندگان قابل تعقیب هستند
liberal education اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
open سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
opens سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
opened سیستمی که چندین ایستگاه کاری آماده برای هر کس برای استفاده داشته باشد
slandering درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
slandered درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
slander درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
This is important, not only today, but also and especially for the future. این، نه تنها امروز، بلکه به ویژه برای آینده هم مهم است.
slanders درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
touch judge هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
double coincidence of wants زیرا هرطرف مبادله باید کالائی را به بازار عرضه کند که طرف دیگر مبادله به ان نیاز دارد ونیز شرایط مبادله باید موردتوافق طرفین مبادله باشد
pace شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
paced شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
paces شریک نوبتی بازیگر بودن بدون گرفتن امتیاز و تنها برای استراحت دادن به او
wild cord تیم انتخاب شده برای مسابقه اضافی در وضع تساوی طرفین براساس سوابق ان تیم
offensive weapon در CL به هر نوع وسیلهای اطلاق میشود که برای ازار بدنی ساخته یاتغییر داده شده باشد یا حامل ان را برای این منظور حمل کند
infra red link روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
charges عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
charge عهده وتعهد و الزامی که بر شخص باشد حقی که در مورد ملکی وجود داشته باشد خطابهای که رئیس محکمه پس از ختم دادرسی خطاب به هیات منصفه ایراد و ضمن خلاصه کردن شهادتهای داده شده مسائل قانونی لازم را برای ایشان تشریح میکند
high contracting parties طرفین معظمین متعاقدین طرفین معظمین متعاهدین
confederacies هم پیمانی
conferderation هم پیمانی
contractual پیمانی
confederation هم پیمانی
confederacy هم پیمانی
federal پیمانی
confederations هم پیمانی
nonalignment نا هم پیمانی
How can you ask? این باید واضح باشد برای تو
treaty port بندر پیمانی
cadre پرسنل پیمانی
cadres پرسنل پیمانی
runs اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
run اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
to have stood the test of time برای مدت زیاد دوام آورده باشد
It is yours for keeps . این برای همیشه پیش خودت باشد
contract technical instructor مربی فنی پیمانی
confederacies ایالات هم پیمان هم پیمانی
confederacy ایالات هم پیمان هم پیمانی
emptied فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
empties فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
emptier فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
pestiferously چنانکه برای اخلاق دیگران زیان اور باشد
grilse ماهی ازادکوچک که برای نخستین بارازدریابرودخانه امده باشد
empty فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
emptiest فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
psychological moment موقعی که از لحاظ روان شناسی مقتضی برای کارکردن باشد
convoy کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
liberty civil ازادیی که محدود باشد بوضع قوانین برای اسایش مردم
convoys کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
limit state of failure حالت حدی که برای ان حداکثرفرفیت باربری حاصل شده باشد
middleware نرم افزار سیستم که برای کاربر خاص طراحی شده باشد
analysis بررسی یک فرآیند یا سیستم برای اینکه آیا میتواند کاراتر باشد
input/output فضای ذخیره سازی موقت برای داده که ورودی یا خروجی باشد
to suggest it is appropriate to do so [matter] پیشنهاد می کند که برای انجام این کار مناسب باشد [چیزی ]
ties الزام
requirement الزام
necessity الزام
commitments الزام
obligation الزام
tie الزام
convincement الزام
commitment الزام
irremissibility الزام
obstriction الزام
obligations الزام
hangers اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد
hanger اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد
mediums هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
adc وسیله مبدل ورودی آنالوگ به خروجی دیجیتال که قابل فهم برای کامپیوتر باشد
medium هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
liability الزام مسئولیت
binding الزام اور
convincingness قوت الزام
irremissible الزام اور
bindings الزام اور
obligatory الزام اور
imperatives الزام اور
promissory الزام اور
mandatory الزام اور
liabilities الزام مسئولیت
committal تعهد الزام
imperative الزام اور
of obligation الزام اور
pleadings افهارات طرفین دعوی صورت افهارات طرفین دعوی
multisync monitor صفحه نمایش که حاوی قفل امنیتی برای فرکانس اسکن هر نوع کارت گرافیکی باشد
card وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
tactile صفحه کلیدی که حاوی نشانههای مخصصوص برای انتخاب کلید باشد مثل ایجاد صدا
cards وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
MIDI setup map فایلی که حاوی تمام داده مورد نیاز برای بیان تنظیم MIDI Mapper باشد
estoppel اقراریاعملی که انکاریانقص ان قانوناممنوع باشد مانع قانونی برای انکارپس ازاقرارعدم امکان انکار پس از اقرار
acceptance duty الزام به قبولی نویسی
case of necessity حالت الزام و ضرورت
control column فرمانی برای کنترل حرکت هواپیما حول محور طولی وعرضی که میتواند بصورت میله یا رل باشد
pacta sunt servanda تعهد الزام اور است
transylvania فرش ترانسیلوانیا [ریشه اصلی آن مربوط به ترکیه می باشد که بیشتر برای کلیساهای رومانی و مجارستان بافته شده.]
pooler وسیلهای برای یکپارچه کردن و یا تبدیل داده کلیدی ورودی به صورتی که قابل قبول کامپیوتر اصلی باشد
record برنامهای که رکوردها را نگه می داردو میتواند به انها دستیابی داشته باشد و برای تامین اطلاعات پردازش کند
de rigueur از نظر سنتی یا اخلاقی الزام اور
verbal note شود مورد استفاده قرار می گیرد و گاهی نیز برای ان که خلاصهای از مذاکرات شفاهی در دست باشد تنظیم می گردد
data interchange format استانداردی در میان سازندگان نرم افزار که اجازه میدهدتا داده از یک برنامه برای برنامههای دیگر قابل دسترس باشد
machine address نوعی برنامه زبان اسمبلی که برای تولید کد که فقط از آدرس و مقدار مطلق استفاده میکند تشکیل شده باشد
bind الزام اور وغیر قابل فسخ کردن
binds الزام اور وغیر قابل فسخ کردن
text فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد
texts فضایی در صفحه نمایش کامپیوتر که برای نمایش متن تنظیم شده باشد
snd مشخصه سه حرفی نام فایل برای فایل که حاوی داده صوتی دیجیتال باشد
recode کد کردن برنامهای که برای سیستم دیگری کد شده باشد , به طوری که دیگری هم کار کند
insinuative smile لبخندی که برای خود شیرینی یا خود جا کنی باشد
graphics تصاویر یا خط وطی که قابل رسم روی کاغذ یا صفحه نمایش باشد برای نمایش اطلاعات
style sheet الگویی که برای تولید خودکار نحوه یا نوع یک متن مثل روش کار , کتاب , برنامه ,... از پیش فرمت و قالب بندی شده باشد
MMI سخت افزار و نرم افزار طراحی شده برای اینکه کاربر راحت تر با ماشین ارتباط داشته باشد
north atlantic treaty organization (nato پیمانی که در 9491 باشرکت 51 کشور به وجود امدو هدف ان در واقع مقابله نظامی با پیمان ورشو وبلوک شرق است
a closed mouth catches no flies <proverb> تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
extremes طرفین
parties طرفین
moored mine مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
document وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
statitizing فرایند انتقال یک دستورالعمل از حافظه کامپیوتر به ثباتهای دستورالعمل و نگهداری ان ان در انجا بگونهای که برای اجرا شدن اماده باشد
documented وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
documenting وسیلهای که اطلاع نوشته شده یا چاپ شده رابه حالتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
markers دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
marker دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
hotter شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
parties to a contract طرفین متعاهدین
the litigants طرفین دعوی
parties to a contract طرفین قرارداد
the contracting parties طرفین متعاقدین
mutual agreement توافق طرفین
the contracting parties طرفین متعاهدین
disposed flank طرفین باز
contracting parties طرفین قرارداد
parties to the contract طرفین عقد
mutual concent تراضی طرفین
contracting parties طرفین متقاعدین
to pair somebody off [up] with somebody کسی را با کسی دیگر زوج کردن [برای ازدواج یا رابطه دوست دختر یا پسر] [همچنین می تواند لحن منفی داشته باشد]
bilinear filtering مرکب با توجه به چهار پیکسل تنظیم شده اطراف هر پیکسل برای بررسی اینکه تغییری در رنگ آنها و جود نداشته باشد
systems analysis 1-بررسی فرایند یا سیسیتم برای مشاهده اینکه آیا میتواند در حین اجرا کاراتر باشد. 2-بررسی سیستم موجود با هدف بهبود یا جایگزینی آن
documented عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
document عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
documenting عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
limb هرکدام از طرفین کمان
privity of a contract مسئوولیت طرفین قرارداد
side lights چراغهای طرفین ناو
corners طرفین پایگاه اصلی
privity of contract مسئولیت طرفین قرارداد
cornering طرفین پایگاه اصلی
corner طرفین پایگاه اصلی
limbs هرکدام از طرفین کمان
tilt angle زاویه تمایل به طرفین
escutcheon سپری که دارای نشانهای نجابت خانوادگی باشد صفحهای که روی ان اسم چیزی نقش شده باشد سپرارم دار
quamdiu bene se gesserit تا زمانیکه تخلفی نکند منظور برقرار کردن حق انتفاع است برای کسی به این شرط که تا از شروط عقدتخلف نکند تصرفش ادامه داشته باشد
parties to the contract طرفین معامله یاتعهد متعاهدین
verandahs ایوان جلو و یا طرفین ساختمان
sidelines خطوط طرفین میدان بازی
sidelining خطوط طرفین میدان بازی
verandas ایوان جلو و یا طرفین ساختمان
straddle split وضع باز پاها به طرفین
leeboard یکی از دو تخته طرفین کف قایق
covenant که بین طرفین مبادله می گردد
pitch curves تلاقی سطوح طرفین دندانه
like as we lie طرفین دارای ضربات مساوی
sidelined خطوط طرفین میدان بازی
veranda ایوان جلو و یا طرفین ساختمان
consensual مبنی بر رضایت طرفین رضایتی
verandah ایوان جلو و یا طرفین ساختمان
voluntary partition افراز با رضایت یا سازش طرفین
side lights چراغ دریانوردی طرفین ناو
covenants که بین طرفین مبادله می گردد
sideline خطوط طرفین میدان بازی
brian kellogg پیمانی که مبتکر ان بریان کلوگ وزیرخارجه امریکا در 8291 بودو امضا کنندگان ان جنگ را به عنوان وسیله حل اختلافات بین المللی محکوم و تحریم کردند
hotbeds بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
hotbed بستر خاکی چمن که در اثر تخمیر ویابوسیله دیگری گرم شده باشد محل یا محیطی که دران رویش وپیشرفت سریع باشد
inputted وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
input وسیلهای مثل صفحه کلید یا خواننده بار کد که عملیات یا اطلاعات را به صورتی که قابل فهم برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند و داده را به پردازنده ارسال میکند
active army ارتش پیمانی ارتش کادر ثابت
imperfect competition حالتی است که در بازار عرضه بیش از یک فروشنده وجود نداشته باشد ووی بتواند روی قیمت کالای خود کنترل داشته باشد
The two parties seem irreoncilable. طرفین آشتی راناپذیر بنظر می رسند ت
hamstrung زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstrings زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstringing زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstring زردپی طرفین حفره پشت زانو
huygen's principle قانون عمومی مربوط به همه حرکتهای موجی : هر نقطه دلخواه در جبهه فاز یا جبهه موج میتواند خود منبع ثانویهای برای انتشار موجهای کروی باشد
ten yard خط شکسته در طرفین خط نیمه به فاصله 01 یارد ازان
side staddle hep پرش به بالا با پاهای باز ودستها به طرفین
rectification تصحیح سند بر مبنای قصد واقعی طرفین
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com