Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (15 milliseconds)
English
Persian
who will pay for it
کی پول انرا خواهد داد
Search result with all words
who will pay for it
کی هزینه انرا خواهد پرداخت
Other Matches
It will be interesting to see how the first free elections play themselves out.
خیلی جالب خواهد بود تا ببینید که نتیجه اولین انتخابات آزاد چه خواهد شد .
it will make against us
برای مازیان خواهد داشت بزیان ما تمام خواهد شد
give it a good wash
خوب انرا شستشو بدهید خوب انرا بشویید
runs
دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد
run
دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد
him who
انرا که
i saw it
انرا دیدم
neither i or he sees it
نه من انرا می بینم نه او
had searched
انرا می یافتید
i have a secure grasp of it
انرا گرفته ام
he sold the good ones
خوبهای انرا فروخت
i do not have the courage
جرات انرا ندارم
i am out of p with it
دیگرحوصله انرا ندارم
give it a shake
انرا تکان دهید
give it a rinse
انرا بشویید یا اب بکشید
i can make nothing of it
هیچ انرا نمیفهم
i had it signed
انرا به امضاء رساندم
give it a twist
انرا پیچ بدهید
we must winnow away the refuse
اشغال انرا باید
imyself saw it
من خودم انرا دیدم
i saw it my self
من خودم انرا دیدم
send it by post
با پست انرا بفرستید
lowlander
اسکاتلندکه انرا lowlandsمینامند
sculpsit
انرا تراشیده یاحجاری کرد
you have perhaps seen it
شاید انرا دیده باشید
they give it a good scrub
خوب انرا مالش میدهند
shearling
گوسفندی که یک بار پشم انرا
it mokes it yet easier
انرا اسانترهم میکند انرابازاسانترمیکند
we made heavy weather of it
انرا خیلی سخت دیدیم
i gave it a slight press
انرا کمی فشار دادم
i kind of liked it
من تا اندازهای انرا دوست داشتم
i cannot a to buy that
استطاعت خرید انرا ندارم
i sold it to one abdullah
به عبدالله نامی انرا فروختم
i am out of p with it
دیگرنمیتوانم انرا تحمل کنم
inimitably
چنانکه نتوان انرا تقلید کرد
irrecocilably
چنانکه نتوان انرا وفق داد
an inseparable prefix
سر واژهای که نتوان انرا به کار برد
i life that better
انرا بیشتر از همه دوست دارم
overshot wheel
چرخی که اب از بالا ریخته انرا می گرداند
it is past reclaim
دیگر نمیتوان انرا ابادیا احیاکرد
you have perhaps seen it
ممکن است انرا دیده باشید
ormer
یکجور نرم تن یک دریچهای که انرا میخورند
loaded dice
طاسی که یکسوی انرا سنگین کرده باشد
whitleather
پوستی که با زاج انرا خوراک داده باشند
water bed
تشک لاستیکی که درون انرا پراز اب می کنند
indiscerptible
ازهم نپاشیدنی که تجزیه انرا فانی نسازد
sexto
کتابی که هر برگ انرا 6بارتاه زده باشند
ricksha
کالسکه چینی که بجای اسب انسان انرا میبرد
rickshaw
کالسکه چینی که بجای اسب انسان انرا میبرد
indian giver
کسی که چیزی بکسی میدهد وبعد انرا پس میگیرد
dress coat
جامه جلوبازمردانه که دامن ان درپشت است ودرمهمانیهای شب انرا
rickshaws
کالسکه چینی که بجای اسب انسان انرا میبرد
it will not bear repeating
جندان زشت است که نمیتوان انرا بازگو کرد
rackets
یکجور توپ بازی با چوگانی که انرا racket میگویند
reversible propeller
ملخی که میتوان گام تیغههای انرا معکوس کرد
cheque to a person's order
چکی که گیرنده وجه باید پشت انرا امضا کند
judgement dept
بدهی که دادگاه حکم پرداخت انرا صادر نموده است
waggonette
گردونه چهار چرخه که یک یاچند اسب انرا می کشد...دارد
to garble the coinage
مسکوکات راصرافی وجورکردن برای اینکه سره انرا اب کنندوناسره ات
rose gall
برامدگی در درخت نسترن که انرا حشره ویژهای فراهم می ورد
vacuum concrete
ملات بتنی که هوای انرا توسط ویبراتور تخلیه کرده باشند
telescopic chimney
دود کشی که تیکههای انراتوی هم برده انرا کوتاه وبلند میکنند
vanishing cream
کرم یا روغنی که چون بصورت بمالندزودخوردبرودیاپوست صورت انرا جذب کند
frumenty
گندمی که پوست انرا کنده بجوشانند ودارچین وشیرینی بان بزنند
pope's eye
غدهای که در میان ران گوسفندکه چربی پیرامون انرا گرفته است
leadsman
کسی که گلوله سربی بدریا می اندازد تا عمق انرا تعیین نماید
retro rocket
موشک اضافی فضا پیما که انرا در جهت مخالف حرکت دهد
twill _
ان خواهد
that fauit will right itself
خواهد شد
money spinner
کارتنه کوچک که انرا نشانه خوشبختی و وسیله پیدا شدن پول میدانند
the secret will open to me
خواهد گردید
it askes for attention
دقت می خواهد
he will go
خواهد رفت
it will manifest it self
اشکار خواهد شد
he shall go
خواهد رفت
controllable twist
تیغه رتورهلیکوپتر که میتوان زاویه برخورد انرا درحال پرواز از ریشه تا نوک تغییرداد
i know that he will come
من میدانم که او خواهد امد
the truth will out .
<proverb>
یقیقت بر ملا خواهد شد .
it would be preferble to
بهتر خواهد بود
It wI'll get us into trouble.
ما را به درد سر خواهد انداخت
the lord will provide
خداوسیله خواهد ساخت
it will manifest it self
معلوم خواهد گشت
it will give rise to a quarrel
مایه ستیزه خواهد شد
criterion
مشخصاتی که با آن برخورد خواهد شد
She wI'll gradually soften .
تدریجا" نرم خواهد شد
She wI'll regret it bitterly.
مثل سگ پشیمان خواهد شد
It wI'll prove to be to your disadvantage.
بضررت تمام خواهد شد
The folwer wI'll die for want of water.
گل از بی آبی خشک خواهد شد
do as you please
هر چه دلتان می خواهد بکنید
The tree wI'll die .
درخت خشک خواهد شد
It wI'll clear up by morning .
تا صبح هواصاف خواهد شد
Well what does he want now ?
خوب حا لاچه می خواهد ؟
It wI'll overtake (befall) everyone.
دامنگیر همه خواهد شد
She wI'll survive . She wI'll pull through.
زنده خواهد ماند
Its color wI'lll fade.
رنگش خواهد رفت
What impudence!what never !what cheek!
واقعا" که خیلی رو می خواهد !
prolixity
بی ربط یاغیرلازم در اقرارنامه یااستشهادیه که ممکن است انرا از عداد دلایل خواهان خارج کند
i do not u.his wanting to say
نمیفهم چرامی خواهد بماند
I wI'll be greatly ( badly ) disgraced.
بدجوری آبرویم خواهد رفت
He wI'll expedite our case.
اوکارما ؟ راجلو خواهد انداخت
accuracy
تعریف دقیق تر خواهد بود
if he wishes to be a
اگرمی خواهد کسی بشود
Sooner or later , he wI'll find out .
دیر یا زود خواهد فهمید
sticker
[guest]
مهمانی که نمی خواهد برود
Surely things wI'll turn out well for him in the end.
مطمئنا" عاقبت بخیر خواهد شد
There will be a delay of 8 minutes.
8 دقیقه تاخیر خواهد داشت.
it will give rise to a quarrel
نزاعی تولید خواهد کرد
near work
کاری که نگاه نزدیک می خواهد
What must be must be .
<proverb>
آنچه باید بشود خواهد شد .
he would be sure to like it
یقینا انرادوست خواهد داشت
It wI'll spoil my appetite .
اشتهایم راکور خواهد کرد
She wI'll arrive on friday morning .
جمعه صبح وارد خواهد شد
permanent income hypothesis
این فرضیه توسط میلتون فریدمن بیان شده که بر اساس ان مصرف تابعی ازانچه که وی انرا درامد دائمی
hot money
منظورزمانی استکه مردم بدلیل نرخ تورم بالا مایل به نگهداری پول نیستند و انرا به کالاتبدیل میکنند
A new government wI'll take office .
حکومت جدیدی سر کار خواهد آمد
which diffrence shall be settled only by
..... و این اختلاف هم ازطریق داوری حل خواهد شد
She wI'll never realize this wish.
این آرزو بدلش خواهد ماند
output
ذخیره موقت داده که خارج خواهد شد
whatsoever he doeth shall p
هرچه میکند نیک انجام خواهد شد
This book wI'll be a great success .
این کتاب خیلی گه خواهد کرد
She said it would rain and sure enough it did .
گفت باران خواهد آمد و همینطور هم شد
outputs
ذخیره موقت داده که خارج خواهد شد
flash card
ورقهای که روی ان کلمات یااعداد یا تصاویری نوشته شده و معلم انرا برای زمان کوتاهی بشگردان نشان میدهد
band project filter
فیلتر الکترونیکی که تنها یک باند معین از فرکانسها ونوسانات را عبور میدهد وحدود بالا و پایین انرا حذف میکند
it will wear to your shape
بپوشیدبهترمیشود درنتیجه پوشیدن قالب تن شما خواهد شد
He gave us to understand that he would help us.
او
[مرد]
وعده داد که به ما کمک خواهد کرد.
on shall from a quo rum
جلسهای که باحضورنصف اعضابعلاوه یک تن رسمیت خواهد داشت
We shall look into the matter in due ( good ) time .
درموقع مناسب باین مطلب رسیدگه خواهد شد
Things wI'll be looking up .Things wI'll be assuming a better shape (complexion).
اوضاع صورت بهتری پیدا خواهد کرد
he is sanguine of success
خوش بین یادلگرم است که کامیاب خواهد شد
voter
عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
voters
عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
phyrgian cap
یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
fettling
شن یاکلوخهای که درته کوره می ریزند تا انرا محافظت کند خاکستر ته کوره
Let him go jump in the lake . He can go and drown himself .
بگذار هر غلطی می خواهد بکند ( از تهدیدش ترسی ندارم )
He is trying to prove himself all the time.
او
[مرد]
همیشه می خواهد نشان بدهد از پس کار بر می آید.
stagnation thesis
ایجاد رکود اقتصادی اجتناب ناپذیر خواهد بود
The judge will have the final say on the matter.
قاضی حرف آخر را در این موضوع خواهد داشت.
Your train will leave from platform 8.
قطار شما از سکوی شماره 8 حرکت خواهد کرد.
He threatened to thrash the life out of me .
تهدیدم کردکه آنقدر کتکم خواهد زد تا جانم دربیاید
While the grass grows the cow starves .
<proverb>
تا علفها رشد کند گاو از گرسنى خواهد مرد .
contingency plan
برنامه دوم که در صورت خرابی اولی انجام خواهد شد
end user
شخصی که از وسیله یا برنامه یا محصول استفاده خواهد کرد
gigo
اگر اطلاعات ورودی بد باشد خروجی هم بد خواهد بود
loganberry
میوه تمشک قرمز رنگ که انرا تمشک خرس مینامند
loganberries
میوه تمشک قرمز رنگ که انرا تمشک خرس مینامند
you shall rue it
از اینکار پشیمان خواهید شد افسوس انرا خواهید خورد
to tell somebody something
[to let somebody in on something]
<idiom>
به کسی چیزی را گفتن که او نباید می دانست یا او نمی خواهد بداند.
diminished radix complement
نمایش اعداد که در آن هر رقم در عدد از یک واحد کمتر از پایه کم خواهد شد
He warned he would go on a termless hunger strike.
او
[مرد]
هشدار داد که اعتصاب غذای بی مدتی خواهد کرد.
A guilty conscience needs no accuser.
<proverb>
کسی که پوزش می خواهد خود را متهم می کند.
[ضرب المثل]
that book will immortalize him
ان کتاب نام اورا تا جاویدان زنده نگاه خواهد داشت
He who excuses accuses himself.
<proverb>
کسی که پوزش می خواهد خود را متهم می کند.
[ضرب المثل]
Excuses always proceed from a guilty conscience.
<proverb>
کسی که پوزش می خواهد خود را متهم می کند.
[ضرب المثل]
This law wI'll be a disincentive to foreign investors.
این قانون باعث سردی سرمایه گذاران خارجی خواهد شد
defaulting
مقداری که اگر کاربر داده جدید وارد نکند استفاده خواهد شد
defaults
مقداری که اگر کاربر داده جدید وارد نکند استفاده خواهد شد
defaulted
مقداری که اگر کاربر داده جدید وارد نکند استفاده خواهد شد
On Thursday it will be variably cloudy
[cloudy with sunny intervals]
.
پنجشنبه هوا بطور متغیر ابری و مدتی صاف خواهد بود.
default
مقداری که اگر کاربر داده جدید وارد نکند استفاده خواهد شد
attention code
حروف AT در دستور Hayes AT به مودم می گوید که دستوری در ادامه بیان خواهد شد
restorationist
کسیکه معتقداست باینکه بشرعاقبت بسعادت اول خود نائل خواهد شد
critical engine
موتوری که از کارافتادن یانقص ان تاثیر زیادی درعملکرد هواپیما خواهد داشت
lutine bell
زنگ که ازکشتی قدیمی لوتین برداشته شده و در دفتر شرکت بیمه لویدز نصب گردیده و برای اعلام خبرهای مهم انرا به صدا در می اورند
He is trying to run before he has learned do walk.
<proverb>
او مى خواهد قبل از آنکه راه رفتن را یاد بگیرد شروع به دویدن کند.
hacker
فردی که علاقه بکار کامپیوترندارد اما از طریق سعی وخطا می خواهد ان را فراگیردهواخواه
doctrinaire
کسی که می خواهد نظریات و اصول خودرا بدون توجه به مقتضیات اجرا کند
hackers
فردی که علاقه بکار کامپیوترندارد اما از طریق سعی وخطا می خواهد ان را فراگیردهواخواه
i/o
فضای ذخیره سازی موقت داده که به عنوان خروجی یا ورودی استفاده خواهد شد
to keep somebody in suspense
<idiom>
کسی را در حالت هراس گذاشتن
[چونکه نمی داند چه پیش خواهد آمد]
background
نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
NOT function
تابع معکوس منط قی که وقتی ورودی نادرست باشد خروجی درست خواهد بود
backgrounds
نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
parameters
نرم افزاری که توابع اصل آن طبق نیاز کاربر با متغیرهای مختلف خواهد بود
parameter
نرم افزاری که توابع اصل آن طبق نیاز کاربر با متغیرهای مختلف خواهد بود
defaulted
عمل یا مقدار باز پیش تعیین شده که اگر اپراتور تغییر نکند استفاده خواهد شد
default
عمل یا مقدار باز پیش تعیین شده که اگر اپراتور تغییر نکند استفاده خواهد شد
defaults
عمل یا مقدار باز پیش تعیین شده که اگر اپراتور تغییر نکند استفاده خواهد شد
defaulting
عمل یا مقدار باز پیش تعیین شده که اگر اپراتور تغییر نکند استفاده خواهد شد
decisions
مدار منط قی که روی داده دودویی کار میکند و خروجی طبق عمل خواهد بود
decision
مدار منط قی که روی داده دودویی کار میکند و خروجی طبق عمل خواهد بود
special bastard
هر گاه پدر ومادر طفلی که حرامزاده بوده بعدا" ازدواج کنند نسب اوصحیح خواهد بود
device
روش برنامه نویسی که نتیجه آن برنامهای خواهد بود که به هر سخت افزار جانبی قابل اجرا است
devices
روش برنامه نویسی که نتیجه آن برنامهای خواهد بود که به هر سخت افزار جانبی قابل اجرا است
Marxists
طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
Marxist
طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
requesting
متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
request
متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
requested
متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
requests
متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
conjunctions
تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
conjunction
تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
previews
نمایش متن یا گرافیک روی صفحه نمایش که به همان صورت چاپ خواهد شد
union
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
preview
نمایش متن یا گرافیک روی صفحه نمایش که به همان صورت چاپ خواهد شد
unions
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
shifts
چرخش بیتها در یک کلمه به طوری که آخرین بیت در محل اولین بیت درج خواهد شد
shifted
چرخش بیتها در یک کلمه به طوری که آخرین بیت در محل اولین بیت درج خواهد شد
shift
چرخش بیتها در یک کلمه به طوری که آخرین بیت در محل اولین بیت درج خواهد شد
dediction of way
هر گاه راهی واقع در ملک خصوصی فردی به مدت 02سال مورد استفاده عموم باشد جزء اموال عمومی تلقی خواهد شد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com