English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
possible capacity گنجایش ممکن
Other Matches
perpetuting testtimony تاسیسی که به وسیله ان شهادتی که ممکن است بعدا" به ان استناد لازم شود و در عین حال ممکن است بعدا" ممکن الحصول نباشد حفظ میشود
inclusion گنجایش
burdens گنجایش
capacity گنجایش
capaciousness گنجایش
aptitudes گنجایش
aptitude گنجایش
contenting گنجایش
content گنجایش
capacities گنجایش
volume capacity گنجایش
burden گنجایش
cranial capacity گنجایش جمجمه
pulmometry سنجش گنجایش شش
saturation capacity گنجایش اشباع
storage capacity گنجایش انباره
capacities گنجایش استعداد
fan out گنجایش خروجی
fan in گنجایش ورودی
field capacity گنجایش زراعی
gross tonnage گنجایش حجمی
energy content گنجایش انرژی
incapacious بی گنجایش ناقص
effective capacity گنجایش مفید
memory capacity گنجایش حافظه
dead storage گنجایش مرده
net register tonnage گنجایش خالص
filed capacity گنجایش میدانه
practical capacity گنجایش عملی
capacities توانایی گنجایش
producing گنجایش تولید
register capacity گنجایش ثبات
basic capacity گنجایش پایه
bearing capacity گنجایش تحمل
capacity گنجایش استعداد
code capacity گنجایش رمزرسانی
channel capacit گنجایش مجرا
dead weight tonnage گنجایش باری
channel capacity گنجایش کانال
module حوزه گنجایش
bulk storage انباره پر گنجایش
modules حوزه گنجایش
basic capacity گنجایش مبنا
caliber گنجایش استعداد
total reservoir storage گنجایش کل مخزن
active storage گنجایش مفید
active capacity گنجایش مفید
vital capacity گنجایش حیاتی
effective storage گنجایش مفید
at the top of one's bent تا سرحد گنجایش
capacity توانایی گنجایش
tonnage گنجایش کشتی برحسب تن
farad واحد گنجایش برق
block coefficient ضریب گنجایش ناو
expanded , capacity زیاد کردن گنجایش
available storage capacity گنجایش مفید مخزن
useable reservoir storage گنجایش مفید مخزن
capacious گنجایش دار گشاد
truckloads به گنجایش یک ماشین باری
pulmometer الت سنجش گنجایش شش
tankage گنجایش تانک یا مخزن
truckload به گنجایش یک ماشین باری
armistise متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
to gauge a person گنجایش یا اخلاق کسیراسنجیدن یا ازمودن
unformatted گنجایش دیسک مغناطیسی پیش از فرمت
pneumatoneter الت سنجش گنجایش تنفس ریه
fluid ounce واحد گنجایش مایعات معادل 61/1 پینت
fluid ounces واحد گنجایش مایعات معادل 61/1 پینت
loads برای انتقال برنامه به حافظه با گنجایش بالا
gauger کسیکه گنجایش چلیک وغیره رامعین میکند
load برای انتقال برنامه به حافظه با گنجایش بالا
Shannon's Law قانونی که بیشترین گنجایش محل اطلاعات را برای خط ارتباطی بیان کند
gallonage فرفیت چیزی بر حسب گالن تعداد گالنی که فرفی گنجایش دارد
metagnosticism عقیده باینکه اثبات هستی خدااز گنجایش علم بشر بیرون است
micros اندازه کوچک و کامل بر پایه قطعه ریز پردازنده و گنجایش حافظه محدود
micro اندازه کوچک و کامل بر پایه قطعه ریز پردازنده و گنجایش حافظه محدود
microcomputer اندازه کوچک و کامل بر پایه قطعه ریز پردازنده و گنجایش حافظه محدود
feasible ممکن
makable <adj.> ممکن
possible [doable, feasible] <adj.> ممکن
achievable <adj.> ممکن
contrivable <adj.> ممکن
doable <adj.> ممکن
feasible <adj.> ممکن
makeable <adj.> ممکن
manageable <adj.> ممکن
practicable <adj.> ممکن
executable <adj.> ممکن
workable <adj.> ممکن
thinkable ممکن
makable [spv. makeable] <adj.> ممکن
possible ممکن
posses ممکن
posse ممکن
conceivable ممکن
VHD نوعی دیسک ویدیویی با گنجایش بالا که میتواند حجم زیادی داده را ذخیره کند
mayhap ممکن است
impracticable <adj.> غیر ممکن
warning توجه به خط ر ممکن
interactive را ممکن میکند
impossible غیر ممکن
unfeasible <adj.> غیر ممکن
inexecutable <adj.> غیر ممکن
possibilities چیز ممکن شق
as far as possible هر چه ممکن است
perchance ممکن است
perhaps ممکن است
possibility چیز ممکن شق
warnings توجه به خط ر ممکن
multilevel با مقادیر ممکن
available ممکن الحصول
to be posible ممکن بودن
probable error خطای ممکن
ternary با سه حالت ممکن
as much as possible هر قدر ممکن است
nemo tenetur ad impossible غیر ممکن وادارکرد
probable error خطای ممکن [ریاضی]
feasible solutions راه حلهای ممکن
i may go ممکن است بروم
minimise کوچک کردن تا حد ممکن
to the nth degree <idiom> بالاترین وجه ممکن
pron to با حداکثر سرعت ممکن
an impossible act کار غیر ممکن
legs مسیر ممکن در یک تابع
leg مسیر ممکن در یک تابع
may ممکن است میتوان
Can you help me? ممکن است کمکم کنید؟
Excuse me. May I get by? ببخشید. ممکن است رد شوم؟
he may come late ممکن است دیر بیاید
Could you bring me ... ? ممکن است ... برایم بیاورید؟
may i go yes you may ایا ممکن است من بروم
perhaps you have seen it ممکن است انرادیده باشید
ambiguous آنچه دو معنای ممکن دارد
ultimate strength حاصلضرب بیشترین بار ممکن
ramp weight حداکثر وزن ممکن هواپیما
conventional RAM در سیستم سازگار -IBM PC ناحیه حافظه با دستیابی تصادفی نصب شده روی PC با گنجایش چند کیلو بایت
conventional memory در سیستم سازگار -IBM PC ناحیه حافظه با دستیابی تصادفی نصب شده روی PC با گنجایش چند کیلو بایت
wavelength division multiplexing روش افزایش گنجایش داده روی فیبرنوری بوسیله ارسال چندین سیگنال نوری با طول موج مختلف در یک فیبر
Can you help me with my luggage? ممکن است بارم را حمل کنید؟
Can you tell me where ... is? آیا ممکن است به من بگویید ... کجاست؟
May I park there? ممکن است اینجا پارک کنم؟
May I have a blanket? ممکن است یک پتو برایم بیاورید؟
By hook or by crook. somehow. هر جوری شده ( بهر طریق ممکن )
WI'll you give the car a wash (wash – down) please. ممکن است لطفا" اتوموبیل رابشوئید
Could you put us up for the night ? ممکن است شب را اینجا منزل کنیم ؟
May I have an ashtray? ممکن است یک زیرسیگاری برایم بیاورید؟
it is not p to climb it نمیتوان از ان بالارفت بالارفتن از ان ممکن نیست
Would you wait for me, please? ممکن است لطفا منتظرم باشید؟
Can you give me the key, please? لطفا ممکن است کلید را به من بدهید؟
May I have an iron? ممکن است یک اتو برایم بیاورید؟
phoneme که ممکن است کلمهای را ایجاد کند
you have perhaps seen it ممکن است انرا دیده باشید
boolean operation یکی از دو مقدار ممکن درست یا نادرست
Can you lend me ... آیا ممکن است ... را به من امانت بدهید؟
meshing هر سیستم با دو یا چند مسیر ممکن در هر اتصال
bistable که در موقعیت ممکن روشن و خاموش دارد
bifurcation سیستمی که در آن فقط دو نتیجه ممکن است
May I have my bill, please? ممکن است لطفا صورتحسابم را بیاورید؟
meshes هر سیستم با دو یا چند مسیر ممکن در هر اتصال
ccd که دستیابی ترتیبی یا تصادفی را ممکن می کنند
contingencies چیزی که دراینده ممکن است رخ دهد
Can you give me an estimate? ممکن است یک برآورد هزینه به من بدهید؟
mesh هر سیستم با دو یا چند مسیر ممکن در هر اتصال
contingency چیزی که دراینده ممکن است رخ دهد
Could we have a fork please? ممکن است لطفا یک چنگال برایمان بیاورید؟
Can you get it repaired? آیا ممکن است آن را بدهید تعمیر کنند؟
Could you drive more slowly, please? ممکن است لطفا کمی آهسته تر برانید؟
capacities انجام دادن هر مقدار کار که ممکن است
Would you mind filling in this registration form? آیا ممکن است این فرم را پر کنید؟
Could we have a plate please? ممکن است لطفا یک بشقاب برایمان بیاورید؟
Can you serve me immediately? آیا ممکن است غذایم را فورا بیاورید؟
May I have a bath towel? ممکن است یک حوله حمام برایم بیاورید؟
Could we have a table outside? آیا ممکن است میز ما بیرون باشد؟
Could we have a table in the corner? آیا ممکن است میز ما در گوشه باشد؟
May I have some soap? ممکن است چند تا صابون برایم بیاورید؟
May I have some ...? آیا ممکن است مقداری ... برایم بیاورید؟
May I have some ...? آیا ممکن است کمی ... برایم بیاورید؟
three state logic دروازه منط قی یا IC که سه وضعیت خروجی ممکن دارد
May I have a word with you? ممکن است دو کلمه حرف با شما بزنم ؟
She has everything a woman can wish for. اوتمام چیزهایی را که یک زن ممکن است آرزوکند دارد
capacity انجام دادن هر مقدار کار که ممکن است
an accessible place جایی که راه یافتن بدان ممکن است
Can you send a breakdown lorry, please? آیا ممکن است لطفا یک جرثقیل بفرستید؟
May I change this? آیا ممکن است این را عوض کنم؟
optimize کار کردن چیزی با حداکثر کارایی ممکن
Can you send a mechanic, please? آیا ممکن است لطفا یک یک مکانیک بفرستید؟
i speak under correction انچه می گویم ممکن است درست نباشد
give a catch زدن ضربهای که ممکن است بل گرفته شود
full rubber حرکت هریک از این سطوح تااخرین حد ممکن
Will you tell me when to get off? ممکن است به من بگویید چه موقع پیاده شوم؟
Can you help me with my luggage? ممکن است اسباب و اثاثیه ام را حمل کنید؟
Could you move the table a little bit ? ممکن است این میز راقدری تکان بدهی ؟
Could we have some matches please? ممکن است لطفا چند تا کبریت برایمان بیاورید؟
path مسیر ممکن یا مجموعه رویدادها یا دستورات در اجرای یک برنامه
Could we have a table on the terrace? آیا ممکن است میز ما روی تراس باشد؟
paths مسیر ممکن یا مجموعه رویدادها یا دستورات در اجرای یک برنامه
May I have the menu, please? ممکن است لطفا صورت غذا را برایم بیاورید؟
May I have the drink list, please? ممکن است لطفا صورت نوشیدنیها را برایم بیاورید؟
Could we have a napkin please? ممکن است لطفا یک دستمال سفره برایمان بیاورید؟
May I trouble you to pass the salt please. ممکن است بی زحمت حرف نزنی ( درمقام طعنه )
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com