Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (3 milliseconds)
English
Persian
find
یافتن بوی شکار
finds
یافتن بوی شکار
Search result with all words
retriever
سگ مخصوص یافتن شکار ومجروحین
retrievers
سگ مخصوص یافتن شکار ومجروحین
strike
فروبردن پارو در اغاز هر حرکت در اب به قلاب افتادن ماهی نخ را سفت کشیدن یافتن بوی شکار بوسیله سگ
strikes
فروبردن پارو در اغاز هر حرکت در اب به قلاب افتادن ماهی نخ را سفت کشیدن یافتن بوی شکار بوسیله سگ
to give the tone
هنگام یافتن رد شکار پارس کشیدن
Other Matches
propagating
گشترش یافتن یا نشر یافتن
propagate
گشترش یافتن یا نشر یافتن
propagated
گشترش یافتن یا نشر یافتن
propagates
گشترش یافتن یا نشر یافتن
trial and error
<idiom>
یافتن راه حلهای مناسب برای یافتن راهی مناسب
chases
شکار
chased
شکار
chase
شکار
hunts
شکار
chace
شکار
chevy
شکار
chasing
شکار
venery
شکار
game
شکار
prey
شکار
hunt
شکار
hunted
شکار
quarries
شکار
gameless
بی شکار
quarrying
شکار
gamey
پر از شکار
predatin
شکار
hanks
شکار
quarry
شکار
hunting
شکار
hank
شکار
ravin
شکار
game
سرگرمی شکار
hanks
طعمه شکار
shotgunner
شکار با تفنگ
king hunt
شاه شکار
fowling
شکار پرنده
area drive
شکار دواندن
poniter
نوعی سگ شکار ی
predation
شکار کردن
whaling
شکار نهنگ
fair game
شکار قانونی
fair game
شکار مجاز
shanking
شکار کوسه
hunted
شکار کردن
hunt
شکار کردن
hank
طعمه شکار
quarries
شکار موردنظر
quarry
لاشه شکار
hunters
اسب شکار
quarrying
لاشه شکار
game keep
پاسبان شکار
quarrying
شکار موردنظر
blood sports
کشتن شکار
blood sport
کشتن شکار
to go a hunting
شکار رفتن
hunter
اسب شکار
game law
قانون شکار
hunts
شکار کردن
gamy
پراز شکار
quarry
شکار موردنظر
quarries
لاشه شکار
victim
دستخوش شکار
gunning
شکار با تفنگ
hunting ground
شکار گاه
huntsmen
شکار باز
huntsman
شکار باز
shooting
شکار باتفنگ
ducking
شکار مرغابی
hunting district
شکار گاه
predatory habit
خوی شکار
falconry
شکار با شاهین
shootings
شکار باتفنگ
victims
دستخوش شکار
predatory
تغذیه کننده از شکار
game
شکار گرفته شده
shining
پیداکردن شکار در شب بانورافکن
outfitter
فروشنده لوازم شکار
hunting
شکار دشمن یا زیردریایی
raptatorial
لازم برای شکار
pointer
سگ شکاری یابنده شکار
pointers
سگ شکاری یابنده شکار
checked
و شدن بوی شکار
stool
گروه فریبنده شکار
predator
تغذیه کننده از شکار
check
و شدن بوی شکار
poaches
دزدکی شکار کردن
ravens
شکار طعمه شکاری
checks
و شدن بوی شکار
poached
دزدکی شکار کردن
deer stalking
شکار اهو و گوزن
poach
دزدکی شکار کردن
foxhunt
شکار روباه باتازی
bag
شکار کردن با تیر
chevy
فریاد هنگام شکار
sniping
پاشله شکار کردن
prowling
درپی شکار گشتن
prowled
درپی شکار گشتن
sniped
پاشله شکار کردن
cub hunting
شکار بچه روباه
prowl
درپی شکار گشتن
snipe
پاشله شکار کردن
raptatory
لازم برای شکار
rabbits
شکار خرگوش کردن
rabbit
شکار خرگوش کردن
raven
شکار طعمه شکاری
bow hunting
شکار با تیر و کمان
bags
شکار کردن با تیر
prowls
درپی شکار گشتن
predators
تغذیه کننده از شکار
predatorial
تغذیه کننده از شکار
big game
شکار حیوانات بزرگ
shoot
هدف گرفتن شکار
shoots
هدف گرفتن شکار
hog dress
بریدن گلوی شکار
outfitters
فروشنده لوازم شکار
snipes
پاشله شکار کردن
foxhound
تازی مخصوص شکار روباه
still hunting
شکار باروش در کمین نشستن
foxhounds
تازی مخصوص شکار روباه
hunt
اداره کردن تازیها در شکار
courses
تعقیب کردن شکار از طرف سگ
coursed
تعقیب کردن شکار از طرف سگ
course
تعقیب کردن شکار از طرف سگ
wood craft
جنگل شناسی از لحاظ شکار
decoy shooting
شکار به کمک مرغ دام
close season
فصلصید ماهیو شکار در بریتانیا
hunted
اداره کردن تازیها در شکار
closed season
فصل منع ماهیگیری یا شکار
safari
سفر برای شکار بزرگ
safaris
سفر برای شکار بزرگ
privilegium
حق تقدم در شکار حیوانات اهلی
to p on any one's preserves
در جای قورق شکار کردن
turtles
لاک پشت شکار کردن
turtle
لاک پشت شکار کردن
predacious
شکاری تغذیه کننده از شکار
falconer
کسیکه با شاهین شکار میکند
falconers
کسیکه با شاهین شکار میکند
open season
فصل مجاز ماهیگیری یا شکار
cover
بوته زار پناهگاه شکار
master of
سرپرست گروه شکار روباه
hunts
اداره کردن تازیها در شکار
tufter
کسی که شکار را رم میدهد شکارچی
foxhunt
باتازی شکار روباه کردن
to ride to hounds
با تازی شکار روباه کردن
to rid to hounds
با تازی شکار روباه کردن
predaceous
شکاری تغذیه کننده از شکار
jaeger
علاقمند به شکار مرد شکارچی
covers
بوته زار پناهگاه شکار
coverings
بوته زار پناهگاه شکار
case
محل ماهیگیری سگان بدنبال شکار
cases
محل ماهیگیری سگان بدنبال شکار
covert
بوته زار انبوه مخفیگاه شکار
weigh in
وزن کردن رسمی شکار باتیروکمان
wildfowl
مرغ شکار بخصوص مرغهای ابی
poaches
شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
poaches
برخلاف مقررات شکار صید کردن
poached
شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
poached
برخلاف مقررات شکار صید کردن
poach
شکار در مناطق ممنوعه و حفافت شده
poach
برخلاف مقررات شکار صید کردن
challenge
[of a dog]
پارس سگی
[پس از دریافت بوی شکار]
hunting bow
کمان بلند و سنگین برای شکار
weigh-in
وزن کردن رسمی شکار باتیروکمان
weigh-ins
وزن کردن رسمی شکار باتیروکمان
buck fever
هیجان شکارچی تازه کار درمقابل شکار
fox hunting
شکار روباه بطور گروهی با اسب و تازیها
setter
سگی که با خزیدن محل شکار را نشان میدهد
setters
سگی که با خزیدن محل شکار را نشان میدهد
gaze hound
تازی که بیشتر با چشم دنبال شکار می رود تا با بو
mask
کلاه مخصوص شمشیربازی سر روباه شکار شده
still hunting
روش شکار با تعقیب اهسته بدون کمک سگ
stag hunting
شکار اهو با حالت سواره وکمک تازیها
shoots
زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
fox-hunting
شکار روباه بطور گروهی با اسب و تازیها
masks
کلاه مخصوص شمشیربازی سر روباه شکار شده
sports
تفریحی شکار وماهیگری و امثال ان الت بازی
shoot
زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
sported
تفریحی شکار وماهیگری و امثال ان الت بازی
sport
تفریحی شکار وماهیگری و امثال ان الت بازی
falconry
تربیت و شکار با قوش وشاهین و باز و عقاب
bolted
تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد
bolts
تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد
bolt
تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد
pass shooting
شکار مرغابی هنگام گذشتن ازبالای موضع شکارچی
drag hunt
شکار با تازی در مسیری بابوی مصنوعی روباه بخاطرورزش
bolting
تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد
small game
پرندگان و حیوانات کوچک که برای تفریح شکار می شوند
fowling piece
تفنگ سبک برای شکار پرنده وحیوان کوچک
wing shooting
شکار یا نشانه روی مرغان شکاری در حال پرواز
floo floo
تیر مخصوص پرواز کوتاه ومستقیم برای شکار پرنده
flu flu
تیر مخصوص پرواز کوتاه ومستقیم برای شکار پرنده
hoick
فریاد تازی دار بعلامت اعلام کشف مسیر شکار
gamey
دارای بو و مزه گوشت شکار که نزدیک فاسد شدن باشد
buck fever
هیجان شکارچی تازه کار دردیدن شکار و خطا رفتن تیر
break
حرکت سگ جهت اوردن شکار بازکردن بدنه اسلحه دویدن قبل ازصدای تپانچه
actaeon
اکتئون نام شکارگری که بدن لخت دیاناالههء شکار و جنگل را دیدوبشکل گوزن درامد
breaks
حرکت سگ جهت اوردن شکار بازکردن بدنه اسلحه دویدن قبل ازصدای تپانچه
discovered
یافتن
detecting
یافتن
discover
یافتن
discovers
یافتن
discovering
یافتن
detect
یافتن
detected
یافتن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com