English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
English Persian
z 0 یک تراشه پردازنده 8 بیتی که به عنوان مبنایی برای ریزکامپیوترها بکار می رود
Other Matches
intel 0 پردازنده 61 بیتی که توسط شرکت اینتل ساخته شده است و در ریزکامپیوترها بکاربرده شده است
Overdrive قطعه پردازنده که به عنوان جانشین قدرتمند برای پردازنده Intelاست
pl/m زبان برنامه نویسی که برای برنامه ریزی کردن ریزکامپیوترها بکار می رود
splint نوار یا تراشه ایکه برای بستن استخوان شکسته بکار میرود
extends گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
extending گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
extend گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
thirty two bit chip تراشه 23 بیتی
sixteen bit chip تراشه 61 بیتی
ebcdic کد کامپیوتربرای نشان دادن یک الگوی خاص از هشت بیت باینری یک کد 8 بیتی که برای نمایش اطلاعات در کامپیوتر مدرن بکار برده میشود
processor پردازنده مخصوص مثل پردازنده آرایهای یا عددی که میتواند برای بهبود کارایی با پردازنده اصلی کار کند
at استاندارد کامپیوتر شخصی IBM که از پردازنده تک بیتی استفاده میکند
cpu ساعت درونی پردازنده که سیگنال با قاعده را ایجاد میکند که برای کنترل عملیات و ارسال داده در پردازنده است
koalapad صفحه دیجیتالی کننده ارزان برای ریزکامپیوترها
pc paint برنامه مشهور نقاشی وترسیم برای ریزکامپیوترها
coprocessor پردازنده جانبی مخصوص مشابه آرایه یا پردازنده عددی که میتواند با CPU اصلی برای افزایش سرعت اجرا کار کند
interface و به عنوان پردازنده واسط عمل میکند
interfaces و به عنوان پردازنده واسط عمل میکند
sequencer بخشی در ریز پردازنده بیتی که حاوی آدرس ریز برنامه بعدی است
micropro یک شرکت نرم افزاری کالیفرنیایی که برای ریزکامپیوترها برنامه تهیه میکند
field alterable control element یک تراشه که در بعضی سیستمها بکار می رود و به استفاده کننده اجازه میدهدتا ریز برنامه نویسی کند
wait state 1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
wait condition 1-وضعیت غیرفعال پردازنده که منتظر ورودی از وسیله جانبی است . 2-دستور خالی برای کاهش سرعت پردازنده تا حافظه یا رسانه جانبی کندتر به آن برسد
bitmap معرفی رویدادها یا استفاده از آرایه تک بیتی به عنوان تصویر یا شکل یا جدول وسایل استفاده شده و...
primary products محصولاتی که به عنوان مواد اولیه بکار برده میشود
ashton tate یک شرکت نرم افزاری درکالیفرنیا که برای ریزکامپیوترها نرم افزارتولید میکند
the smoking gun شی یا واقعیتی که به عنوان شواهد قطعی به جرم بکار میرود [قانون]
in flagrante delicto شی یا واقعیتی که به عنوان شواهد قطعی به جرم بکار میرود [قانون]
invitation عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
invitations عمل پردازنده برای اتصال وسیله دیگر و امکان دادن به آن برای ارسال پیام
toluene مایع قابل اشتعالی که به عنوان حلال و رقیق کننده بکار میرود
eisa گروه تولید کنندگان PC که یک انجمنی برای پیشبرد استاندارد باس تک بیتی تشکیل داده اند که رقیبی برای استاندار باس MAC از IBM است
rollpin پینی متشکل از طومارهای فنرهای پیچیده فولادی که به عنوان محور لولا بکار میرود
fet Transistor Effect Field نیمه هادی که به عنوان یک عنصر حافظه بکار برده میشود
streaming tape drive دستگاهی که یک کارتریج نوارپیوسته را نگهداری کردن واساسا" به عنوان پشتیبان گردانندههای دیسک سخت بکار می رود
multiprocessor عملیاتی که هر پردازنده در سیستم چند پردازنده با بخشی از یک یا چند پردازنده دیگر کار میکند
checked یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود
check یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود
numbers عدد تولید شده از داده برای هر بیتی یا تشخیص خطا
number عدد تولید شده از داده برای هر بیتی یا تشخیص خطا
checks یک بیت از کلمه دودویی که برای بررسی هر بیتی به کار می رود
biochip تلاش صنعت کامپیوتر برای تبدیل ارگانیزم زنده به ریزه تراشه ها
jaguars -بیتی RISC برای تصاویر گرافیکی سریع و صوت استفاده میکند
jaguar -بیتی RISC برای تصاویر گرافیکی سریع و صوت استفاده میکند
masks بیتی که برای انتخاب بیت مورد نظر از کلمه یا رشته به کار می رود
mask بیتی که برای انتخاب بیت مورد نظر از کلمه یا رشته به کار می رود
rolleron کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
urban bundle بقچه شهری [این روش گرچه قدیمی است ولی هنوز هم به عنوان معیاری جهت وزن کردن کلاف های پشم بکار می رود.]
numbers پردازنده خاص برای محاسبات سریع
number پردازنده خاص برای محاسبات سریع
adder جمع کننده کامل یک بیتی که دو کلمه یک بیتی را در یک زمان جمع میکند
adders جمع کننده کامل یک بیتی که دو کلمه یک بیتی را در یک زمان جمع میکند
future promissory زمان اینده التزامی که برای اول شخص will و برای شخص دوم shall بکار می برند
locals MAR با سرعت بالا که به جای وسیله سخت افزاری برای ذخیره رشتههای بیتی و الگو به کار می رود
local MAR با سرعت بالا که به جای وسیله سخت افزاری برای ذخیره رشتههای بیتی و الگو به کار می رود
units که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود
dual سیستم کامپیوتری با دو پردازنده برای اجرای سریع تر برنامه
unit که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود
devices که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
device که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
Klamath نام کد برای گونه کم هزینه پردازنده Intel pention
swops فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swapped فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swopping فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swopped فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swap فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swaps فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
scalar پردازنده طراحی شده برای پردازش سریع روی مقادیراسکالر
i/o که برای ورودی و خروجی داده به پردازنده قابل استفاده است
bcd جمع کننده کامل برای جمع دو عدد 4 بیتی BCD
radix complement متمم مبنایی
true complement متمم مبنایی
ternary سه مبنایی در مبنای سه
master کامپیوتر در سیستم چند پردازنده که سایر پردازنده ها و کارهای اختصاص داده شده را کنترل میکند
masters کامپیوتر در سیستم چند پردازنده که سایر پردازنده ها و کارهای اختصاص داده شده را کنترل میکند
mastered کامپیوتر در سیستم چند پردازنده که سایر پردازنده ها و کارهای اختصاص داده شده را کنترل میکند
slave پردازنده مخصوص که با پردازنده اصلی کنترل میشود
slaves پردازنده مخصوص که با پردازنده اصلی کنترل میشود
slaving پردازنده مخصوص که با پردازنده اصلی کنترل میشود
slaved پردازنده مخصوص که با پردازنده اصلی کنترل میشود
radix notation نشان گذاری مبنایی
rematch مبارزه برای کسب عنوان قهرمانی
splint تراشه کردن تراشه
sample size بیتی استفاده میشود. بدست آوردن اندازهای از سیگنال که برای تامین اطلاعات درباره سیگنال به کار می رود
DX پسوند پس از شماره مدل پردازنده intel برای بیان وجود واحد محاسبه اعشاری
auxiliaries پردازنده جانبی مثل آرایه یا پردازنده عددی که میتواند با CPU اصلی کار کند تا سرعت اجرا را افزایش دهد
auxiliary پردازنده جانبی مثل آرایه یا پردازنده عددی که میتواند با CPU اصلی کار کند تا سرعت اجرا را افزایش دهد
radix sorting algorithm الگوریتم مرتب کردن مبنایی
represent عمل کردن به عنوان فروشنده برای یک محصول
represents عمل کردن به عنوان فروشنده برای یک محصول
represented عمل کردن به عنوان فروشنده برای یک محصول
stepper چیزی که برای پله بکار می رود
micro manager مدیر ریزکامپیوترها
object computer OB بکار می رودکامپیوتری که برای اجرای یک برنامه ECT
boring tubes لوله هایی که برای حفاری بکار میرود
polyonging بکار بردن چند نام برای یک چیز
applied برای هدف معین بکار رفته کاربسته
blacktop موادی که برای اسفالت خیابان بکار میرود
pulsatilla شیره شقایق که برای دارو بکار می رود
polyonymy بکار بردن چند نام برای یک چیز
software mointor برنامهای که برای اهداف سنجش بکار می رود
white line خط سفیدی که برای تمایز وتشخیص بکار رود
wisha برای بیان تعجب فراوان بکار میرود
fucus رنگی که برای زیبایی پوست بکار میرود
bathometer دستگاهی که برای تعیین عمق اب بکار میرود
it is of no use to us بکار ما یا بدرد ما نمیخورد سودی برای ما ندارد
multimedia قطعه پردازنده که حاوی قط عاتی است که برای بهبود کارایی چند رسانهای و ارتباطات به کار می رود
Pentium Pro قوی ترین پردازنده موجود سافت Intel. که جایگزین Pentium میشود برای PCهای با کارایی بالا
presumptive address آدرس اولیه در برنامه که به عنوان مرجعی برای تعبیه است
listerine یکجور محلول که برای پلشت بری بکار میبرند
cullet خرده شیشهای که برای خمیرشیشه گری بکار می رود
inoculum مادهای که برای مایه کوبی وتلقیح بکار میرود
gasogene مادهای که برای ساختن اب گاز دار بکار میرود
muller سنگی که برای ساییدن دارو یا رنگ بکار میبرند
flag stones تخته سنگهایی که برای سنگ فرش بکار میرود
boasts : خرده الماسی که برای شیشه بری بکار رود
excipient مادهای که برای جذب یاترقیق داروئی بکار برند
balbriggan یکنوع پارچهء نخی که برای زیرپوش بکار میرود
aquaplane قطعهء چوبی که برای اسکی ابی بکار میرود
hypodermic syringe کوچکی که برای تزریقات تحت جلدی بکار میرود
boast : خرده الماسی که برای شیشه بری بکار رود
boasted : خرده الماسی که برای شیشه بری بکار رود
scratchpad حافظه پنهان برای بافر کردن داده ارسالی بین پردازنده سریع و وسیله ورودی / خروجی کند.
references آدرس تبدیل در برنامه که به عنوان مبدا یا پایه برای سایرین است
reference آدرس تبدیل در برنامه که به عنوان مبدا یا پایه برای سایرین است
check sum جمع ارقام یا بیت ها که برای اهداف ازمایشی بکار می رود
wet blankets پتوی خیسی که برای خاموش کردن اتش بکار رود
wet blanket پتوی خیسی که برای خاموش کردن اتش بکار رود
stop bath ابگونه اسیدی که برای تثبیت عکس وفیلم بکار میرود
nixie tube یک لامپ خلاء که برای نمایش اعداد ناخوانا بکار می رود
laniard طناب کوتاهی که برای نگاه داشتن چیزی بکار میرود
bow compass نوعی پرگار که برای رسم دایرههای کوچک بکار میرود
windlass ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
gibberish اصطلاحی که برای بیان لازم نبودن داده بکار می رود
wetting مایعی که برای تر ساختن یاخمیر کردن چیزی بکار رود
buff stick بدان پیچیده است و برای پرداخت کردن بکار میبرند
windlasses ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
serinette ارغنوان کوچک دستی که برای سروداموزی به پرندگان بکار میرود
poetaster is pejorative word شاعرک واژه ایست که برای تحقیر شاعر بکار میرود
roller bandage نوار دراز پیچیده که برای زخم بندی بکار میرود
court plume پرهای شتر مرغ که برای ارایش درموی سر بکار برند
chips کارت پلاستیکی به همراه یک وسیله حافظه یا ریز پردازنده روی آن که برای ارسال الکترونیکی یا مشخصات یک کاربر به کار می رود
chip کارت پلاستیکی به همراه یک وسیله حافظه یا ریز پردازنده روی آن که برای ارسال الکترونیکی یا مشخصات یک کاربر به کار می رود
SX نوعی قطعه پردازنده که از پردازنده یا پایهای نشات گرفته است که تولید و خرید آن ارزانتر است
dollar sign که رد برخی زبانها برای بیان یک متغیر به عنوان نوع رشته به کار می رود
bench mark نشانهای که ارتفاع ان مشخص است و برای نقشه برداری به عنوان مبنااستفاده میشود
sightscreen دیوار یا نرده در طرفین زمین کریکت به عنوان زمینه برای توپ انداز
caliper نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
decking تخته هائیکه برای قالب بندی دالهای بتنی بکار میروند
winches پیچ هرنوع ماشین یا دستگاهی که برای کشیدن بکار رود هندل
hundreds and thousands یکجور شیرینی که مانند است به ساچمه و برای ارایش بکار میرود
additions رکوردی که برای بهنگام سازی رکورد اصلی فایل بکار می رود
gluteus یکی از سه عضله سرینی که برای حرکت دادن ران بکار میرود
addition رکوردی که برای بهنگام سازی رکورد اصلی فایل بکار می رود
calliper نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
nundinal letter حرفی برای نامیدن هریک ازهشت روز بازار بکار میرفت
slander درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
chucks جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
slandered درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
chuck جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
winch پیچ هرنوع ماشین یا دستگاهی که برای کشیدن بکار رود هندل
dry pack مخلوطی از سیمان و ماسه که برای مرمت ترکهای بتن بکار میرود
winched پیچ هرنوع ماشین یا دستگاهی که برای کشیدن بکار رود هندل
bock یکنوع چرم پوست گوسفند که برای صحافی بکار میرود تیماج
dipsticks میله یا چوبی که برای اندازه گیری عمق چیزی بکار می رود
dipstick میله یا چوبی که برای اندازه گیری عمق چیزی بکار می رود
power house building ساختمانهائی که برای نصب ونگهداری تجهیزات نیروی برق بکار می روند
slanders درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
chucked جوجه مرغ تکان صدایی که برای راندن حیوان بکار میرود
winching پیچ هرنوع ماشین یا دستگاهی که برای کشیدن بکار رود هندل
slandering درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
fet وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
esquire عنوان روی نامه وامثال ان برای مردهاعنوانی که یکدرجه پایین تراز>شوالیه < بوده
floppy discs دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
floppy disk دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
floppy disks دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
baseplate پایه فولادی پیش ساخته چدنی که به عنوان فونداسیون برای یک موتور به کار می رود
floppy دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
floppies دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
law calf پوست گوساله رنگ نشده که برای جلد کتابهای قانون بکار می برند
putty powder گرد قلع و سرب که برای پاک کردن شیشه و فلز بکار می برند
land plaster صخره گچی فریفی که بعنوان کود برای اصلاح خاک بکار میرود
vegetable oil روغنهای نباتی که تا قبل ازسال 5391 برای روغنکاری بکار میرفته اند
langridge اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
monochord الت یک سیمه که برای نمایش نسبت میان صداهای موسیقی بکار میرود
langrel اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
vibrator منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
jeweller's putty گرد قلع و سرب که برای پاک کردن شیشه و فلز بکار می برند
bolster کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
bolsters کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
coffins جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
leno یکجور تور یا گارس که برای پوشش و ارایش کلاه و پرده بکار میرود
langrage اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
malines تور فریف ابریشمی و اهاردارکه برای لباس وکلاه زنانه بکار میبرند
vibrators منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
bolstered کیسه یا توری حاوی سنگ شکسته که برای کنترل فرسایش بکار میرود
coffin جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
prunella پارچه پشمی که برای رویه کفش بکار میرودوپیشتربرای ردای وکیلان است
junk ریسمان پاره که برای بافتن بور یا درست کردن پوشال بکار می رود
multiple معماری پردازنده موازی که از چندین ALU و حافظه موازی برای افزایش سرعت پردازش استفاده میکند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com