Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English
Persian
dry run
اجرای ازمایشی
test run
اجرای ازمایشی
Search result with all words
test driver
برنامهای که اجرای برنامه دیگر را در مقابل مجموعهای از دادههای ازمایشی هدایت کند
Other Matches
chaining
اجرای یک برنامه خیلی بزرگ که با اجرای بخشهای کوچکتر در یک زمان
real time
اجرای چندین کار بلا درنگ همزمان بدون کاهش سرعت اجرای فرایندی
Sound Recorder
امکانی در ویندوز ماکروسافت که به کاربر امکان اجرای فایلهای صورت ای دیجیتالی یا ضبط صوت روی دیسک و اجرای ویرایش ابتدایی میدهد
run duration
خطایی که هنگام اجرای برنامه یا وقوع خطا در حین اجرای برنامه تشخیص داده شود
pipeline
اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
pipelines
اجرای پردازش دستور دوم در حالی که هنوز پردازش اولی تمام نشده است برای سرعت اجرای برنامه
application of fire
اجرای اتش روی هدفهای مورد نظر اجرای اتش
feasibility study
مطالعه قابلیت اجرای کار بررسی امکان اجرای کار
possession money
حق الحفظ دستمزدی که در برای اجرای حکم تملیک یا صیانت ملک تملیک شده از طریق اجرای حکم به مامور اجراداده میشود
time resolution
جزییات زمان اجرای عملیات نشان دادن جزییات اجرای زمانی عملیات
thrust
تک ازمایشی
thrusting
تک ازمایشی
tentative
ازمایشی
thrusts
تک ازمایشی
experimental
ازمایشی
tentative plan
طرح ازمایشی
Test matches
مسابقه ازمایشی
experimental control
کنترل ازمایشی
experimental data
دادههای ازمایشی
experimental error
خطای ازمایشی
test pit
گودال ازمایشی
Test match
مسابقه ازمایشی
test piece
نمونه ازمایشی
empiric
ازمایشی تجربی
test pattern
طرح ازمایشی
trial runs
استفاده ازمایشی
trial run
استفاده ازمایشی
test data
دادههای ازمایشی
dead load
بار ازمایشی
tentative
به طور ازمایشی
experimental variable
متغیر ازمایشی
proof load
بار ازمایشی
prototype
نمونه ازمایشی
prototypes
نمونه ازمایشی
probatory
ازمایشی اکتشافی
probative
ازمایشی اکتشافی
probationary period
دوره ازمایشی
prep
مسابقه ازمایشی
pilot model
مدل ازمایشی
pilot model
نمونه ازمایشی
experimental psychology
روانشناسی ازمایشی
experimental probability
احتمال ازمایشی
tentative
ازمایشی موقت
probation
دوره ازمایشی
pilot
راندن ازمایشی
piloted
راندن ازمایشی
pilots
راندن ازمایشی
experimental extinction
خاموشی ازمایشی
trial offer
عرضه ازمایشی
sampling offer
عرضه ازمایشی
experimental group
گروه ازمایشی
experimental method
روش ازمایشی
measuring well
چاه ازمایشی
test point
سوزن ازمایشی
trial elevation
درجه ازمایشی
trial order
سفارش ازمایشی
trial hole
چاه ازمایشی
tentatively
بطور ازمایشی
studying
طرح ازمایشی
trial function
تابع ازمایشی
on probation
در دوره ازمایشی
trial balance
تراز ازمایشی
study
طرح ازمایشی
trial balance
ترازنامه ازمایشی
trial shot
گلوله ازمایشی
trial shot
تیر ازمایشی
studies
طرح ازمایشی
test run
رانش ازمایشی
test specimen
نمونه ازمایشی
check problem
مسئله ازمایشی
trail run
رانش ازمایشی
bore hole
چاه ازمایشی
verification fire
تیراندازی ازمایشی
wind sprint
مسابقه ازمایشی دو سرعت
search sweeping
مین روبی ازمایشی
experimental neurosis
روان رنجوری ازمایشی
quasi experimental designs
طرحهای شبه ازمایشی
prolusion
مقاله ازمایشی تمهید
trial trip
مسافرت ازمایشی یا امتحانی
sketch
پیش نویس ازمایشی
sketched
پیش نویس ازمایشی
check sweeping
مین روبی ازمایشی
testable
امتحان پذیر ازمایشی
sketches
پیش نویس ازمایشی
trial
ازمایش کردن ازمایشی
trials
ازمایش کردن ازمایشی
trialling
مسابقه ازمایشی موتورسیکلت رانی
tamp
دوباره پرکردن حفرههای ازمایشی
shakedown
دوره ازمایشی عملیات ناو
performance standard
معیارهای عملکرد معیارهای اجرای کار یاعملکرد یکان یا دستگاه معیارهای اجرای کار
downrange
دورتر از محل پرتاب ودرمسیر ازمایشی خود
waggling
چوب گلف را بطور ازمایشی جلو و عقب بردن
waggle
چوب گلف را بطور ازمایشی جلو و عقب بردن
fog curing room
اطاق نمداری که نمونههای بتن ازمایشی را در ان نگهداری میکنند
damp land pit curing
نگهداری رطوبت بتن برای نمونههای ازمایشی درازمایشگاه
waggled
چوب گلف را بطور ازمایشی جلو و عقب بردن
waggles
چوب گلف را بطور ازمایشی جلو و عقب بردن
check sum
جمع ارقام یا بیت ها که برای اهداف ازمایشی بکار می رود
experimental free handicap
دادن وزن اضافی ازمایشی به اسبها برای مسابقه اینده
bench check
کارگاه مجهز به دستگاههای ازمایشی علامت نقطه بازرسی نقشه برداری
post attack
بعد از اجرای حمله یا تک وقایع بعد از اجرای حمله
cold test
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
cold thrust
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
differential compression check
ازمایشی از وضعیت موتور که در ان مقدار نشتی رینگها وسوپاپها توسط اندازه گیری افت فشار در طرفین سوراخی با قطر معین تعیین میشود
runs
اجرای
run
اجرای
Sound Blaster
و پس اجرای آن
enforcement of a judgment
اجرای حکم
post strike
بعد از اجرای تک
concurrent execution
اجرای همزمان
auto da fe
اجرای رای
plan implementation
اجرای برنامه
fulfilment of an obligation
اجرای تعهد
ground work
اجرای فن در خاک
administration of justice
اجرای عدالت
machine run
اجرای ماشین
performance of a contract
اجرای قرارداد
conduct of fire
اجرای اتش
parallel run
اجرای موازی
uses
اجرای چیزی
conduct of fire
اجرای تیراندازی
administer justice
اجرای عدالت
rerun
اجرای مجدد
carry out the obligations
اجرای تعهدات
use
اجرای چیزی
execution of wills
اجرای وصایا
execution of judgments
اجرای احکام
test run
اجرای ازماینده
program execution
اجرای برنامه
concurrently
اجرای همزمان
budget execution
اجرای بودجه
concurrent program execution
اجرای همزمان برنامه
launch an attack
اجرای حمله شروع تک
class i activity
اجرای اماد طبقه 1
methode of fire
روش اجرای تیراندازی
multi tasking
اجرای چندین کار
by the number
اجرای فرمان با شماره
class ii activity
اجرای اماد طبقه 2
technique
روش یا فن اجرای کار
techniques
روش یا فن اجرای کار
final process
دستور اجرای حکم
concept of operations
روش اجرای عملیات
enforcement of judgement
اجرای احکام قضایی
apply a correct holt
اجرای فن صحیح کشتی
operates
دستورات اجرای کامپیوتر
operated
دستورات اجرای کامپیوتر
operate
دستورات اجرای کامپیوتر
multitasking
اجرای چندین کار
task element
عنصر اجرای عملیات
checked
اجرای خشک یک برنامه
checks
اجرای خشک یک برنامه
launched
شروع یا اجرای یک برنامه
pursuance of a plan
اجرای نقشه یا طرحی
launch
شروع یا اجرای یک برنامه
policy instrument
ابزار اجرای سیاست
wargaming
اجرای بازی جنگ
war game
اجرای بازی جنگ
check
اجرای خشک یک برنامه
involving
آغاز با اجرای یک برنامه
involve
آغاز با اجرای یک برنامه
transattack period
زمان اجرای تک اتمی
task force
نیروی اجرای عملیات
task forces
نیروی اجرای عملیات
launching
شروع یا اجرای یک برنامه
reprieve
تعلیق اجرای مجازات
reprieved
تعلیق اجرای مجازات
reprieves
تعلیق اجرای مجازات
reprieving
تعلیق اجرای مجازات
self aid
اجرای کمکهای اولیه
launches
شروع یا اجرای یک برنامه
enforcement by writ
اجرای حکم دادگاه
law enforcement
اجرای قوانین
[حقوقی]
implementation of the decisions
اجرای قرار
[رای]
desk
اجرای خشک برنامه
administration of a will
اجرای وصیت نامه
insubordination
سرپیچی از اجرای دستور
desks
اجرای خشک برنامه
enforcement of a judment
اجرای حکم دادگاه
involves
آغاز با اجرای یک برنامه
legal enforcement
اجرای حکم دادگاه
launches
اجرای حمله شروع عملیات
ambuscade
دام محل اجرای کمین
passive
وقت کشی بدون اجرای فن
exempted , adressee
گیرنده معاف از اجرای دستور
passives
وقت کشی بدون اجرای فن
execution
اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
launching
اجرای حمله شروع عملیات
enterprises
اقدام به اجرای قوانین کردن
suspending
به عقب انداختن اجرای حکم
task element
قسمت مامور اجرای عملیات
sword dance
اجرای رقص در اطراف شمشیر
suspends
به عقب انداختن اجرای حکم
specific performance
نحوه اجرای معین در قرارداد
textbook
اجرای حرکت کامل و فنی
operators
ترتیب اجرای عملیات ریاضی
to guarantee a contract
اجرای قراردادی راضمانت کردن
enterprise
اقدام به اجرای قوانین کردن
operator
ترتیب اجرای عملیات ریاضی
suspend
به عقب انداختن اجرای حکم
precedence
ترتیب اجرای عملیات ریاضی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com