Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (11 milliseconds)
English	Persian
cop	بازیگر خشن در برابر حریف خشن
cops	بازیگر خشن در برابر حریف خشن
Other Matches
stacks	قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stack	قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacked	قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
gang tackle	با چند بازیگر حریف را فروداوردن
triple team	سد یا مهار کردن حریف باسه بازیگر
pattern offense	موضعگیری در برابر حریف
intimidator	بازیگر خشن و جنگجو که حریف را مرعوب میکند
appeal play	تقاضای بازیگر برای اعلام رای داور نسبت به خطای حریف
stymies	قرارگرفتن گوی بازیگر درمسیر گوی حریف روی چمن نرم
stymieing	قرارگرفتن گوی بازیگر درمسیر گوی حریف روی چمن نرم
stymied	قرارگرفتن گوی بازیگر درمسیر گوی حریف روی چمن نرم
stymie	قرارگرفتن گوی بازیگر درمسیر گوی حریف روی چمن نرم
underhook	گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن
send in	وارد کردن بازیگر به زمین فرستادن بازیگر به میدان
head and arm	هنگام حمله حریف به دو خم دست و سر حریف را گرفته او رامی پیچانیم
gain ground	ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
loops	حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loop	حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
looped	حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
howitzer	توپی که طول لوله ان برابر با 02 تا03 برابر کالیبر باشد
double footed	بازیگر چپ پا- راست پا بازیگر با هردو پا
side sweep and over under	گرفتن دست و کمرحریف کشیدن وی بطرف خودو با پای چپ زیر پای راست حریف را خالی کردن و پرتاب حریف
doubled up	سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
doubled	سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
double	سیستمی که فرفیت ذخیره سازی دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهای روی سطح دیسک دو برابر میکند
densities	سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
density	سیستمی که حجم ذخیره سازی درایو دیسک را با دو برابر کردن تعداد بیتهایی که روی سطح دیسک می توان گذاشت دو برابر میکند
isodomun	[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomon	[بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
hit	ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting	ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits	ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
face off	رویارویی دو حریف در اغاز رویارویی دو حریف در اغازبازی لاکراس اغاز بازی باپرتاب توپ واترپولو
bucket	جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
buckets	جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
sensitive to corrosion	حساس در برابر زنگ زدگی حساس در برابر خوردگی
triplicate	سه برابر سه برابر کردن
without recourse	عبارتی که درفهر نویسی اسناد قابل انتقال بکار می رود و به وسیله ان فهر نویس مسئوولیت خودرا در برابر فهر نویسان بعدی نفی میکند و تنها خودرا در برابر کسی که سند رابرایش صادر کرده است مسئول قرار میدهد
splash proof enclosure	حفافت در برابر قطرات اب حفافت در برابر باران حفافت در مقابل ریزش قطرات اب
mummer	بازیگر
stager	بازیگر
actor	بازیگر
puppeteer	بازیگر
puppeteers	بازیگر
actors	بازیگر
performing	بازیگر
player	بازیگر
booter	بازیگر
fielder	بازیگر
dubs	بازیگر ضعیف
outside forward	بازیگر گوش
dubbed	بازیگر ضعیف
dub	بازیگر ضعیف
sand bagger	بازیگر گول زن
third home	بازیگر مهاجم
uncovered	بازیگر مهانشده
skulls	ضربه به سر بازیگر
skull	ضربه به سر بازیگر
send-offs	اخراج بازیگر
send-off	اخراج بازیگر
send off	اخراج بازیگر
wingman	بازیگر گوش
walk-on	بازیگر فرعی
outed	اخراج بازیگر
out-	اخراج بازیگر
out	اخراج بازیگر
wingers	بازیگر گوش
sub	تعویض بازیگر
subs	بازیگر ذخیره
duffers	بازیگر متوسط
sub	بازیگر ذخیره
duffer	بازیگر متوسط
tragedienne	بازیگر تراژدی
substitute	بازیگر ذخیره
substitute	تعویض بازیگر
substituted	بازیگر ذخیره
substituted	تعویض بازیگر
substituting	بازیگر ذخیره
substituting	تعویض بازیگر
subs	تعویض بازیگر
winger	بازیگر گوش
leading lady or man	بازیگر عمده
numbers	شماره بازیگر
free	بازیگر ازاد
freed	بازیگر ازاد
frees	بازیگر ازاد
freeing	بازیگر ازاد
ball player	بازیگر با توپ
backup	جانشین بازیگر
backman	بازیگر مدافع
protagonists	بازیگر عمده
protagonist	بازیگر عمده
number	شماره بازیگر
club player	بازیگر باشگاهی
come back	بازگشت بازیگر
homeling	بازیگر خودی
homebrew	بازیگر محلی
homebred	بازیگر محلی
headhunter	بازیگر خشن
hattrick	بازیگر سه گله
hatchetman	بازیگر خشن
halfback	بازیگر میانی
extra cover	بازیگر بل گیر
body checker	بازیگر تنه زن
oddsmaker	بازیگر شاخص
player's number	شماره بازیگر
poloist	بازیگر واترپولو
second string	بازیگر ذخیره
mans	بازیگر تیم
veteran	بازیگر با تجربه
ride the bench	بازیگر ذخیره
laxman	بازیگر لاکراس
cricketer	بازیگر کریکت
cricketers	بازیگر کریکت
tennist	بازیگر تنیس
man	بازیگر تیم
veterans	بازیگر با تجربه
caddied	حامل وسایل بازیگر
wood pusher	بازیگر بسیارضعیف شطرنج
off wing	محل بازیگر گوش
dutchman	بازیگر بولینگ هلندی
breakaway	حمله یک یا چند بازیگر
double foul	خطای هم زمان دو بازیگر
center forward	بازیگر نوک حمله
importing	بازیگر خارجی تیم
imported	بازیگر خارجی تیم
hurler	بازیگر هاکی ایرلندی
enforcer	بازیگر انتقامجوی خشن
sit out	خودداری بازیگر از تمدیدقرارداد
shamateurism	استفاده از بازیگر اماتورقلابی
import	بازیگر خارجی تیم
specialty teamer	بازیگر تیم ذخیره
flanker	بازیگر مهاجم در جناح
favorite	بازیگر یا تیم محبوب
flankerback	بازیگر میانی جناح
depth	بازیگر سرنوشت ساز
depths	بازیگر سرنوشت ساز
baseballer	بازیگر بیس بال
black	بازیگر دوم شطرنج
blacked	بازیگر دوم شطرنج
blacker	بازیگر دوم شطرنج
blackest	بازیگر دوم شطرنج
blacks	بازیگر دوم شطرنج
international	بازیگر بین المللی
internationals	بازیگر بین المللی
back line player	بازیگر خط عقب والیبال
theaters	تماشاخانه بازیگر خانه
theatre	تماشاخانه بازیگر خانه
baseliner	بازیگر انتهای زمین
equipment bag	ساک دستی بازیگر
center back	بازیگر میانی خط عقب
shorthanded	ادامه با بازیگر کمتر
pantomimist	بازیگر نمایش صامت
body check	سد کردن بازیگر توپدار
caddy	حامل وسایل بازیگر
caddie	حامل وسایل بازیگر
caddies	حامل وسایل بازیگر
caddying	حامل وسایل بازیگر
theater	تماشاخانه بازیگر خانه
bowling bag	ساک بازیگر بولینگ
bowled for a duck	باختن بازیگر بی امتیاز
theatres	تماشاخانه بازیگر خانه
activated	بازگشت بازیگر به زمین
free agents	بازیگر بدون قرارداد
free agent	بازیگر بدون قرارداد
cuts	حذف بازیگر پس ازازمایش
whitest	بازیگر نخست شطرنج
activate	بازگشت بازیگر به زمین
activates	بازگشت بازیگر به زمین
draft	بازیگر جدید تیم
drafted	بازیگر جدید تیم
drafts	بازیگر جدید تیم
white	بازیگر نخست شطرنج
activating	بازگشت بازیگر به زمین
pulls	بیرون کشیدن بازیگر
pull	بیرون کشیدن بازیگر
whiter	بازیگر نخست شطرنج
cut	حذف بازیگر پس ازازمایش
to make a substitution	عوض کردن بازیگر [ورزش]
courtesy runner	بازیگر سهیم در بازیهای غیررسمی
yanked	بیرون کشیدن بازیگر کم کار
yank	بیرون کشیدن بازیگر کم کار
yanking	بیرون کشیدن بازیگر کم کار
dehind	شمارش امتیاز منفی بازیگر
default	غیبت بازیگر یا تیم و باخت
defaulting	غیبت بازیگر یا تیم و باخت
defaults	غیبت بازیگر یا تیم و باخت
taxi squadder	بازیگر عضو گروه قراردادی
defaulted	غیبت بازیگر یا تیم و باخت
crawling	کوشش بازیگر در بردن توپ
english billiards	با 3 گوی و6 کیسه بین 2 یا 4 بازیگر
yanks	بیرون کشیدن بازیگر کم کار
to substitute out [players]	عوض کردن بازیگر [ورزش]
cheap shotter	بازیگر خشن بصورت عمد
cheap shot artist	بازیگر خشن بصورت عمد
major penalty	اخراج بازیگر برای 5 دقیقه
big leaguer	بازیگر لیگ سطح بالا
switches	تعویض محل دو بازیگر پس ازسرویس
switched	تعویض محل دو بازیگر پس ازسرویس
big man	بازیگر میانی بیس بال

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com