English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
walk-on بازیگر فرعی
Other Matches
send in وارد کردن بازیگر به زمین فرستادن بازیگر به میدان
stacked قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stack قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
stacks قرار دادن یک بازیگر یا بیشترپشت بازیگر دیگر برای پنهان کردن طرح مانور از حریف
double footed بازیگر چپ پا- راست پا بازیگر با هردو پا
subspecies قسم فرعی جنس فرعی از یک نژاد
by pass بای پاس کردن پل زدن راه فرعی ساختن اتصال کوتاه کردن مجرای فرعی
by pass گذرگاه فرعی مسیر فرعی
ecotype بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخش واحد فرعی تشکیل میدهند
buckets جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
bucket جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
stbtitle عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
sublease اجاره فرعی دادن حق اجاره بمستاجر فرعی دادن
player بازیگر
fielder بازیگر
stager بازیگر
actor بازیگر
mummer بازیگر
actors بازیگر
puppeteer بازیگر
puppeteers بازیگر
performing بازیگر
booter بازیگر
duffers بازیگر متوسط
duffer بازیگر متوسط
out اخراج بازیگر
wingers بازیگر گوش
outside forward بازیگر گوش
subs تعویض بازیگر
skulls ضربه به سر بازیگر
out- اخراج بازیگر
sub بازیگر ذخیره
sub تعویض بازیگر
subs بازیگر ذخیره
skull ضربه به سر بازیگر
wingman بازیگر گوش
send-offs اخراج بازیگر
tragedienne بازیگر تراژدی
send-off اخراج بازیگر
send off اخراج بازیگر
outed اخراج بازیگر
third home بازیگر مهاجم
uncovered بازیگر مهانشده
dub بازیگر ضعیف
homebred بازیگر محلی
headhunter بازیگر خشن
hattrick بازیگر سه گله
hatchetman بازیگر خشن
halfback بازیگر میانی
extra cover بازیگر بل گیر
come back بازگشت بازیگر
club player بازیگر باشگاهی
protagonist بازیگر عمده
protagonists بازیگر عمده
backman بازیگر مدافع
backup جانشین بازیگر
ball player بازیگر با توپ
homebrew بازیگر محلی
homeling بازیگر خودی
dubbed بازیگر ضعیف
dubs بازیگر ضعیف
tennist بازیگر تنیس
sand bagger بازیگر گول زن
second string بازیگر ذخیره
ride the bench بازیگر ذخیره
veteran بازیگر با تجربه
veterans بازیگر با تجربه
poloist بازیگر واترپولو
player's number شماره بازیگر
oddsmaker بازیگر شاخص
leading lady or man بازیگر عمده
laxman بازیگر لاکراس
body checker بازیگر تنه زن
number شماره بازیگر
man بازیگر تیم
substituting تعویض بازیگر
substituting بازیگر ذخیره
substituted تعویض بازیگر
mans بازیگر تیم
cricketer بازیگر کریکت
cricketers بازیگر کریکت
substituted بازیگر ذخیره
substitute تعویض بازیگر
substitute بازیگر ذخیره
frees بازیگر ازاد
freed بازیگر ازاد
free بازیگر ازاد
numbers شماره بازیگر
winger بازیگر گوش
freeing بازیگر ازاد
off wing محل بازیگر گوش
center back بازیگر میانی خط عقب
pulls بیرون کشیدن بازیگر
depth بازیگر سرنوشت ساز
pull بیرون کشیدن بازیگر
flankerback بازیگر میانی جناح
flanker بازیگر مهاجم در جناح
favorite بازیگر یا تیم محبوب
equipment bag ساک دستی بازیگر
imported بازیگر خارجی تیم
caddied حامل وسایل بازیگر
double foul خطای هم زمان دو بازیگر
bowled for a duck باختن بازیگر بی امتیاز
theater تماشاخانه بازیگر خانه
center forward بازیگر نوک حمله
enforcer بازیگر انتقامجوی خشن
hurler بازیگر هاکی ایرلندی
theatres تماشاخانه بازیگر خانه
cuts حذف بازیگر پس ازازمایش
cut حذف بازیگر پس ازازمایش
shorthanded ادامه با بازیگر کمتر
shamateurism استفاده از بازیگر اماتورقلابی
theatre تماشاخانه بازیگر خانه
theaters تماشاخانه بازیگر خانه
internationals بازیگر بین المللی
international بازیگر بین المللی
pantomimist بازیگر نمایش صامت
import بازیگر خارجی تیم
importing بازیگر خارجی تیم
sit out خودداری بازیگر از تمدیدقرارداد
specialty teamer بازیگر تیم ذخیره
depths بازیگر سرنوشت ساز
dutchman بازیگر بولینگ هلندی
breakaway حمله یک یا چند بازیگر
black بازیگر دوم شطرنج
activate بازگشت بازیگر به زمین
whiter بازیگر نخست شطرنج
caddy حامل وسایل بازیگر
baseliner بازیگر انتهای زمین
baseballer بازیگر بیس بال
drafts بازیگر جدید تیم
caddying حامل وسایل بازیگر
caddies حامل وسایل بازیگر
activating بازگشت بازیگر به زمین
caddie حامل وسایل بازیگر
draft بازیگر جدید تیم
drafted بازیگر جدید تیم
back line player بازیگر خط عقب والیبال
wood pusher بازیگر بسیارضعیف شطرنج
whitest بازیگر نخست شطرنج
blacked بازیگر دوم شطرنج
blacker بازیگر دوم شطرنج
blacks بازیگر دوم شطرنج
free agents بازیگر بدون قرارداد
bowling bag ساک بازیگر بولینگ
activated بازگشت بازیگر به زمین
free agent بازیگر بدون قرارداد
activates بازگشت بازیگر به زمین
white بازیگر نخست شطرنج
blackest بازیگر دوم شطرنج
body check سد کردن بازیگر توپدار
switched تعویض محل دو بازیگر پس ازسرویس
major penalty اخراج بازیگر برای 5 دقیقه
switch تعویض محل دو بازیگر پس ازسرویس
big man بازیگر میانی بیس بال
defaulted غیبت بازیگر یا تیم و باخت
default غیبت بازیگر یا تیم و باخت
defaulting غیبت بازیگر یا تیم و باخت
switches تعویض محل دو بازیگر پس ازسرویس
yanked بیرون کشیدن بازیگر کم کار
crawling کوشش بازیگر در بردن توپ
to substitute out [players] عوض کردن بازیگر [ورزش]
yanking بیرون کشیدن بازیگر کم کار
yanks بیرون کشیدن بازیگر کم کار
big leaguer بازیگر لیگ سطح بالا
to make a substitution عوض کردن بازیگر [ورزش]
bonus baby بازیگر با پیش پرداخت زیاد
yank بیرون کشیدن بازیگر کم کار
centurian بازیگر 001 امتیازی کریکت
forwards سه بازیگر جلوی تور والیبال
composite average معدل امتیاز بازیگر بولینگ
gang tackle با چند بازیگر حریف را فروداوردن
courtesy runner بازیگر سهیم در بازیهای غیررسمی
dehind شمارش امتیاز منفی بازیگر
english billiards با 3 گوی و6 کیسه بین 2 یا 4 بازیگر
cheap shotter بازیگر خشن بصورت عمد
backfield جای بازیگر پشت داور
cheap shot artist بازیگر خشن بصورت عمد
taxi squadder بازیگر عضو گروه قراردادی
defaults غیبت بازیگر یا تیم و باخت
accessorial فرعی
branch line خط فرعی
minor فرعی
branch lines خط فرعی
adverse reaction اثر فرعی
by-effect اثر فرعی
byeffect اثر فرعی
derivative فرعی
derivatives فرعی
lateral فرعی
incidents فرعی
incident فرعی
subsidiary فرعی
subsidiaries فرعی
petty فرعی
secondary effect اثر فرعی
adjunct فرعی
adjuncts فرعی
half deck پل فرعی
fall-out [side effect] اثر فرعی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com