Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 215 (17 milliseconds)
English
Persian
joint denial
تابع منط قی که خروجی آن وقتی غلط است که هر ورودی درست باشد
Search result with all words
difference
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
differences
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
dispersion
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
exclusive
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
and
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
alternative
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternatives
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
coincidence function
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
either or operation
تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
exjunction
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
EXOR
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
NAND function
تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
NOT function
تابع معکوس منط قی که وقتی ورودی نادرست باشد خروجی درست خواهد بود
OR function
تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
Other Matches
equivalence
1-تابع And 2-تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
symmetric difference
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
intersections
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
meets
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
meet
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
intersection
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
equality
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
denial
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denials
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
alternation
تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند
disjunction
تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند
NOR function =
تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که ورودی درست باشند
non equivalence function
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که ورودی ها مثل هم نباشند وگرنه خروجی غلط است
inequivalence
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
equivalence
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
neither nor function
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگر ورودی درست باشد
denials
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگره یک ورودی درست باشد
denial
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگره یک ورودی درست باشد
exclusive
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که همه ورودی ها در یک سطح باشند ونادرست است اگر باهم فرق کنند
except
تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
joins
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
joined
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
join
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
unions
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
union
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
anti-
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یکی
NEQ
تابع منط قی که خروجی آن درست است اگر ورودی ها مثل هم نباشند و گرنه خروجی نادرست است
equivalence
تابع منط قی که وقتی درست است همه ورودی ها مشابه باشند
one element
تابع منط قی که در صورت درستی ورودی خروجی درست میدهد
identities
دروازه منط ق که حاوی خروجی ست که در صورتی که ورودی ها یکسان باشد درست است
identity
دروازه منط ق که حاوی خروجی ست که در صورتی که ورودی ها یکسان باشد درست است
queued
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queue
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queues
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
conjunctions
تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
conjunction
تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
anti-
ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
compounds
مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
compounded
مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
compound
مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
identities
تابع منط قی که تنها خروجی آن درست است که عملوندها یک ارزش را داشته باشند
identity
تابع منط قی که تنها خروجی آن درست است که عملوندها یک ارزش را داشته باشند
gigo
اگر اطلاعات ورودی بد باشد خروجی هم بد خواهد بود
voltage
وسیلهای که ولتاژ خروجی درست میکند در صورتی مقدار ورودی ها تغییر کند
voltages
وسیلهای که ولتاژ خروجی درست میکند در صورتی مقدار ورودی ها تغییر کند
quiescent
وضعیت فرآیند یا مدار یا وسیله وقتی که هیچ سیگنال ورودی اعمال نشده باشد
coincidence circuit
مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند
coincidence element
مدار الکترونیکی که یک سیگنال خروجی تولید میکند وقتی که دو ورودی همزمان اتفاق میافتد یا دو کلمه دودویی معادل باشند
interface
مداری که به داده کنترل شده به صورت ورودی یا خروجی CPU باشد
interfaces
مداری که به داده کنترل شده به صورت ورودی یا خروجی CPU باشد
input/output
فضای ذخیره سازی موقت برای داده که ورودی یا خروجی باشد
flip-flopping
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopped
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flops
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flop
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
adc
وسیله مبدل ورودی آنالوگ به خروجی دیجیتال که قابل فهم برای کامپیوتر باشد
coincidence function
پردازش دو یا چند سیگلنال ورودی و خروجی آنها تابع AND آنها باشند
maps
پورت ورودی /خروجی که قابل دستیابی است انگار که محلی از حافظه در محدوده آدرس طبیعی CPU باشد
map
پورت ورودی /خروجی که قابل دستیابی است انگار که محلی از حافظه در محدوده آدرس طبیعی CPU باشد
graphics
استاندارد برای دستورات نرم افزاری و توابع شرح ورودی /خروجی گرافیکی برای تامین تابع یکسان روی هر نوع سخت افزار
input output processor
پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
drop down list box
لیستی از موضوعات برای هر ورودی که وقتی فاهر میشود که نشانه گر را بخش ورودی ببرد
JK flip flop
نوعی flipe=flop با دو ورودی k,g و دو خروجی مخالف که بستگی به ورودی دارند
gate
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
gates
دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
input/output
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
adder
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adder
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adders
مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adders
مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
inputted
1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
input
1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
analog
مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند
fullest
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
full
مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
analogues
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
analogue
مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
input output
ورودی خروجی
i/o
ورودی-خروجی
input output interface
میانگیر ورودی- خروجی
input output instructions
دستورات ورودی و خروجی
input output device
دستگاه ورودی و خروجی
central
واحد ورودی و خروجی
input output channel
کانال ورودی- خروجی
i/o bound
محدود به ورودی خروجی
input output control
کنترل ورودی- خروجی
i/o processor
پردازنده ورودی و خروجی
i/o channel
کانال ورودی و خروجی
i/o port
مدخل ورودی و خروجی
input output bus
گذرگاه ورودی- خروجی
input output operation
عملکرد ورودی- خروجی
input output order
ترتیب ورودی- خروجی
cpu
باس ورودی / خروجی
microcontroller
پورت ورودی /خروجی
parallel input output
ورودی و خروجی موازی
serial input\output
ورودی و خروجی سری
simultaneous input/output
ورودی و خروجی همزمان
input output unit
واحد ورودی- خروجی
input output system
سیستم ورودی- خروجی
input output symbol
علامت ورودی- خروجی
input output relation
رابطه ورودی- خروجی
input output procedure
رویه ورودی- خروجی
input output ports
مدخلهای ورودی- خروجی
full
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
fullest
مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
input function
تابع سیگنال ورودی
interfaces
که شامل : کانال ورودی /خروجی
architecture
حافظه و وسایل ورودی / خروجی
interface
که شامل : کانال ورودی /خروجی
memory mapped i/o
ورودی- خروجی نگاشت حافظه
basic input output system
سیستم ورودی و خروجی پایه
iocs
سیستم کنترل ورودی- خروجی
input output bandwidth
پهنای باند ورودی- خروجی
input output controller
کنترل کننده ورودی- خروجی
input output control system
سیستم کنترل ورودی-خروجی
input output redirection
تعیین مسیر ورودی- خروجی
open
کد تابع که وقتی دستور فراخوان اعمال شد در حافظه کپی شده است
opened
کد تابع که وقتی دستور فراخوان اعمال شد در حافظه کپی شده است
opens
کد تابع که وقتی دستور فراخوان اعمال شد در حافظه کپی شده است
combo box
ورودی- خروجی متفاوت را نمایش میدهد
input/output file
داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
programmed i/o
ورودی- خروجی برنامه ریزی شده
I/O file
داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
bios
سیستم اساسی ورودی و خروجی بایوس
microsoft
ورودی کاربر و خروجی را نمایش میدهد
remoter
وسیله ورودی- خروجی خارج از کامپیوتر
remote
وسیله ورودی- خروجی خارج از کامپیوتر
amplification
نرخ قدرت سیگنال خروجی به ورودی
remotest
وسیله ورودی- خروجی خارج از کامپیوتر
input output programming system
سیستم برنامه سازی ورودی- خروجی
demanded
یچ کردن بین مدارها وقتی نیاز باشد
demand
یچ کردن بین مدارها وقتی نیاز باشد
demands
یچ کردن بین مدارها وقتی نیاز باشد
parallelling
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallels
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
I/O device
دستگاه داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
input/output device
دستگاه داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
paralleling
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
paralleled
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallelled
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
parallel
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
input/output
داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
register
ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
registering
ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
I/O module
واحد داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
input/output module
واحد داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
I
[O]
request
[IORQ]
درخواست داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
input
[output]
request
درخواست داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
tidal prism
اب ورودی و خروجی جذر ومد یا کشند دریایی
input/output instruction
دستور داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
inhibit
ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند
registers
ثبات انتقال که خروجی آن به ورودی اش برمی گردد.
I/O statement
دستور داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
inhibits
ورودی دروازه که سیگنال خروجی را بلاک میکند
I/O instruction
دستور داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
input/output statement
دستور داده ورودی
[خروجی]
[رایانه شناسی]
operation
عمل منط قی که از دو ورودی یک خروجی تولید میکند
cascade connection
خروجی یکی ورودی برای دیگری است
false
اخطار خطا وقتی که هیچ خطایی رخ نداده باشد
half
جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
case
تابع جستجویی که وقتی جواب میدهد که کلمه جستجو و حالت حروف آن تط ابق داشته باشتد
cases
تابع جستجویی که وقتی جواب میدهد که کلمه جستجو و حالت حروف آن تط ابق داشته باشتد
implications
آنگاه تابع And این دو نیز درست است
inclusion
آنگاه تابع And این دو نیز درست است
implication
آنگاه تابع And این دو نیز درست است
symbolic i/o assignment
نامی برای مشخص کردن یک واحد ورودی خروجی
nonlinear
مدار الکترونیکی که خروجی آن نسبت به ورودی خط ی تغییر نمیکند
i/o
انتقال داده به پورت ورودی / خروجی و نه آدرس طبیعی آن
analogues
دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
and
پردازش چند سیگنال ورودی که خروجی آن عمل "و" آنهاست
input/output
سیگنال تقاضا از CPU برای داده ورودی یا خروجی
interfaces
پورت ورودی /خروجی موازی و واسط DMA است
units
که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود
interface
پورت ورودی /خروجی موازی و واسط DMA است
analog
دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
unit
که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود
analogue
دروازه منط قی که خروجی آن مط ابق با یک سیگنال ورودی است
truth table
روش بیان تابع منط ق به عنوان خروجی یک مجموعه ورودیهای ممکن
timeout
1-تابع خروج روی ترمینال -On line وقتی هیچ دادهای وارد نشود.2-مدت زمان یک عمل
process
ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
gate
زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی
images
دو جدول تصویر که وسایل و فرآیندهای ورودی و خروجی را کنترل میکند
processes
ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
image
[دو جدول تصویر که وسایل و فرآیندهای ورودی و خروجی را کنترل میکند.]
i/o
که برای ورودی و خروجی داده به پردازنده قابل استفاده است
gates
زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی
mux
مداری که تعدادی ورودی را به تعداد کمتری خروجی ترکیب میکند
joysticks
با حرکت دادن دسته ایستاده در پورت ورودی /خروجی کامپیوتر
input/output
استفاده از برچسب برای مراجعه به وسیله ورودی /خروجی خاص
redirecting
فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
redirects
فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
circulating
ثبات حرکتی که خروجی آن از طریق یک حلقه بسته به ورودی آن بر می گردد
multiplexor
مداری که تعددی ورودی را به تعداد کمتری خروجی ترکیب میکند
redirect
فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
redirected
فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
buffer pool
تعدادی میانگیر که در دسترس سیستم کنترل ورودی-خروجی هستند
MBR
ثباتی در CPU که موقتا تمام ورودی- خروجی ها را بافر میکند
gear ratio
نسبت سرعتهای دورانی محورهای ورودی و خروجی یک جعبه دنده
joystick
با حرکت دادن دسته ایستاده در پورت ورودی /خروجی کامپیوتر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com