Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
turnover
تعداد دفعاتی درسال که موجودی انبار یک بنگاه فروخته میشود
Other Matches
scanned
تعداد دفعاتی که تصویر CRT رسم مجدد میشود
scan
تعداد دفعاتی که تصویر CRT رسم مجدد میشود
scans
تعداد دفعاتی که تصویر CRT رسم مجدد میشود
refreshes
تعداد دفعاتی که قطعه RAM پویا خوانده ونوشته میشود
refreshed
تعداد دفعاتی که قطعه RAM پویا خوانده ونوشته میشود
refresh
تعداد دفعاتی که قطعه RAM پویا خوانده ونوشته میشود
refreshes
تعداد دفعاتی که در هر ثانیه تصویر روی CRT دوباره رسم میشود
refresh
تعداد دفعاتی که در هر ثانیه تصویر روی CRT دوباره رسم میشود
refreshed
تعداد دفعاتی که در هر ثانیه تصویر روی CRT دوباره رسم میشود
cycle stock
موجودی که جهت تولید در انبار نگهداری میشود
repeats
تعداد دفعاتی که یک حرف وارد صفحه نمایش میشود در صورتی که یک کلید ازصفحه کلید را پایین نگه دارید
repeat
تعداد دفعاتی که یک حرف وارد صفحه نمایش میشود در صورتی که یک کلید ازصفحه کلید را پایین نگه دارید
income velocity of money
سرعت گردش درامدی پول متوسط تعداد دفعاتی که یک واحد پول روی کالاها وخدمات در طول سال مصرف میشود
stockades
جزء موجودی نگهداشتن موجودی انبار
stockade
جزء موجودی نگهداشتن موجودی انبار
stock evaluation
بررسی موجودی انبار ارزیابی موجودی
seconding
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconded
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
second
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconds
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
repeats
ثباتی که تعداد دفعاتی که یک تابع یا کاری تکرارشده است را نگه می دارد
frequency
تعداد دفعاتی که اشعه تصویر ردیف افقی پیکس ها را اسکن میکند
frequencies
تعداد دفعاتی که اشعه تصویر ردیف افقی پیکس ها را اسکن میکند
repeat
ثباتی که تعداد دفعاتی که یک تابع یا کاری تکرارشده است را نگه می دارد
powering
اصط لاح ریاضی برای بیان تعداد دفعاتی که یک عدد باید در خودش ضرب شود.
power
اصط لاح ریاضی برای بیان تعداد دفعاتی که یک عدد باید در خودش ضرب شود.
powers
اصط لاح ریاضی برای بیان تعداد دفعاتی که یک عدد باید در خودش ضرب شود.
powered
اصط لاح ریاضی برای بیان تعداد دفعاتی که یک عدد باید در خودش ضرب شود.
stock
موجودی انبار
warehouse stock
موجودی انبار
stocked
موجودی انبار
safety stock
موجودی ذخیره انبار
stock control
کنترل موجودی انبار
stockage
وسایل موجودی در انبار
maximum stock
حداکثر موجودی انبار
stock control
کنترل وسفارش موجودی انبار
out of stock
<adj.>
غیر موجودی کالا
[در انبار]
perpetual stock record
سابقه دائمی موجودی انبار
fast moving stock
کالایی که به سرعت فروخته میشود
loss leader
کالایی که با ضرر فروخته میشود
active stock
موجودی انبار که مورد استفاده قرارمیگیرد
demand accommodation
تنظیم تقاضای یکانها با موجودی انبار
storewide
شامل تمام موجودی انبار یاتمام فروشگاه
bundled software
نرم افزاری که همراه با قیمت کامپیوتر فروخته میشود
bundle
بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود
bundles
بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود
bundling
بستهای که حاوی کامپیوتر و نرم افزار و تجهیزات جانبی آن است که با قیمت مخصوص فروخته میشود
goldbrick
جنس بی ارزشی که بجای جنس بهاداری فروخته میشود
tea is sold by the kilogramme
چایی را کیلویی می فروشند چایی به کیلو فروخته میشود
stock certificate
گواهی موجودی کالا در انبار گواهی سهم
unbundled
اموزش و..... که مستقل از سخت افزارکامپیوتر توسط سازنده سخت افزاری فروخته میشود دسته نشده
warehousing system
روشی که به موجب ان کالاهای وارداتی بدون پرداخت حقوق و عوارض گمرکی به مملکت وارد و انبار میشود و این عوارض درموقع عرضه برای فروش اخذ میشود
inventory
از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
pop out
تخته موج که به تعداد زیادتولید میشود
backlogs
کنده بزرگی که پشت اتش بخاری گذارده میشود موجودی جنسی که بابت سفارشات درانبارموجوداست جمع شدن
backlog
کنده بزرگی که پشت اتش بخاری گذارده میشود موجودی جنسی که بابت سفارشات درانبارموجوداست جمع شدن
margin
تعداد اشتباهات که در متن یا محاسبه پذیرفته میشود
margins
تعداد اشتباهات که در متن یا محاسبه پذیرفته میشود
bounds
محدودیتی که به تعداد اعضای یک آرایه داده میشود
short lot
کالایی که مقدار موجود از ان کم است و در محوطه کوچک انبار میشود
many
اعلام تعداد 8 یا بیشترهواپیمای دشمن دیده میشود در رهگیری هوایی
horizontal
تعداد خط وطی در صفحه نمایش ویدیو که در ثانیه تنظیم میشود
word
طول کلمه کامپیوتری که به صورت تعداد بیتها شمرده میشود
bed credit
تعداد تختخوابی که دربیمارستان به هر یکان یاسازمان اختصاص داده میشود
worded
طول کلمه کامپیوتری که به صورت تعداد بیتها شمرده میشود
earmarked stock
موجودی تخصیص یافته موجودی اختصاصی
perpetual inventory
فهرست دائمی موجودی موجودی دائم
page
اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
paged
اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
pages
اندازه سرعت چاپگر نشان دهنده تعداد صفحات متن است که در هر دقیقه چاپ میشود
run duration
1-کد برنامهای که کامپایل شده است و به صورتی است که مستقیماگ توسط کامپیوتر قابل اجرا است .2-برنامه مفسر تجاری که به همراه برنامه کاربردی زبان سطح بالا فروخته میشود که امکان اجرای آنرا فراهم میکند
hi res graphics
graphics resolution high تصویر صاف و واقعی روی صفحه نمایش که به وسیله تعداد زیادی سلولهای تصویرتولید میشود
graphics
تعداد توابع ذخیره شده در فایل کتابخانهای که به هر برنامه کاربر اضافه میشود برای ساده کردن عمل نوشتن برنامههای گرافیکی
mflops
اندازه سرعت محاسبه که به عنوان تعداد دستورات اعشاری که در ثانیه پردازش می شوند محاسبه میشود
During (in)the current year.
درسال جاری
In the year 2000…
درسال 2000...
in the a. year of
درسال خجسته
he was born in the year
درسال 00000زائیده یامتولدشد
in the a. year of
درسال فرخنده فال
caged storage
قسمتی از انبار که برای نگهداری اقلام مخصوص وخطرناک در نظر گرفته شده انبار محصور
stockpile
ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpiled
ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpiles
ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
stockpiling
ذخیره کردن در انبار جمع اوری در انبار
monestrous
دارای یک مرحله فحلیت درسال
stock
موجودی موجودی کالا
stocked
موجودی موجودی کالا
combinatorics
محاسبه تعداد موارد یکسان تعداد راههای انجام یک کار ترکیب شناسی
stockpiling
پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
dump
انبار موقتی زاغه مهمات انبار
stockpiles
پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
stockpiled
پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
stockpile
پر کردن انبار اجناس موجود در انبار
polyestrous
دارای بیش از یک وهله جفت گیری درسال
american defense service medal
نشان خدمت ارتش امریکا درسال 14- 9391
round
تعداد تیر تعداد شلیک دور
roundest
تعداد تیر تعداد شلیک دور
the great exhibition
نخستین نمایش بزرگ کالاکه درسال 1851 درلندن داده شد
anti federalist
اشخاصی که درسال 88-7871 مخالف اساس حکومت امریکا بودند
knight hospitaller
کسیک که درسلکهای راهبهای نظامی که درسال .....گردیده درامده باشد
colours
شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
colour
شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
field storage
انبار کردن کالا در صحرا انبار مهمات در فضای باز کوپه مهمات روباز
bin storage
انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
on the block
<idiom>
فروخته شده
pandours or doors
امنیه وحشی درنده خو که درسال 1471 تشکیل شد وچندی پس از ان جز ارتش اطریش گردید
odd
ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
oddest
ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
odder
ضربهای که تعداد ضربات رایک عدد بیش از تعداد ضربات حریف درهر بخش میکند
it was sold at 0 year's p
بهره برابردرامدسالیانه اش فروخته شد
under the counter
<idiom>
مخفیانه فروخته شدن
sold
فروخته شده بفروش رفته
off-market
<adj.>
خارج از بورس
[فروخته شده ]
over-the-counter
<adj.>
خارج از بورس
[فروخته شده ]
outside
[stock exchange]
<adj.>
خارج از بورس
[فروخته شده ]
over the counter
خارج از بورس فروخته شده
income velocity
دفعاتی که پول برای خرید کالای کامل جدیدی خرج شود
top
روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
ex. dividend
سهمی که پس از پرداخت سود آن فروخته شده
avoirdupois
اشیاء و اجناسی که با توزین فروخته میشوند
price as natural ice
یخ ساختگی بهمان بهای یخ طبیعی فروخته میشد
third
شرکتی که سرویس میدهد به سیستمی فروخته شده از یک شخص
thirds
شرکتی که سرویس میدهد به سیستمی فروخته شده از یک شخص
subject to being unsold
فروخته نشده باشد درصورت موجود بودن کالا
french revolution
انقلابی که درسال 9871 در فرانسه اتفاق افتاد و باعث امحاء سیستم فئودالی و انتقال قدرت حاکمه به طبقه بورژوا شد
caveat venditor
یعنی فروشنده مسئول معایب کالای فروخته شده میباشد
sectors
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sector
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal
آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
institution
بنگاه
concern
بنگاه
establishment
بنگاه
concerns
بنگاه
corporation
بنگاه
establishments
بنگاه
corporations
بنگاه
institute
بنگاه
instituting
بنگاه
instituted
بنگاه
institutes
بنگاه
firm
بنگاه
businesses
بنگاه
firmest
بنگاه
firms
بنگاه
business
بنگاه
firmer
بنگاه
foreign excess
تجهیزات نظامی که از مصرف داخلی اضافه تر بوده و به خارج ارسال یا فروخته می شوند
periodic stock check
کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
bin storage space
فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
service
بنگاه سرویس
news agencies
بنگاه خبرگزاری
serviced
بنگاه سرویس
news agency
بنگاه خبرگزاری
foundation
بنیان بنگاه
exchange service
بنگاه معاوضه
state enterprise
بنگاه دولتی
instituting
بنداد بنگاه
industrial concern
بنگاه صنعتی
mont de piete
بنگاه رهنی
institutes
بنداد بنگاه
carpooling center
[American E]
بنگاه همسفری
head-hunters
بنگاه کاریاب
instituted
بنداد بنگاه
hydropath establishment
بنگاه اب درمانی
enterprise
بنگاه اقتصادی
pawnbrokers
بنگاه رهنی
hydrotherapeutic
بنگاه اب درمانی
enterprises
بنگاه اقتصادی
pawnshop
بنگاه رهنی
business enterprise
بنگاه بازرگانی
business enterprise
بنگاه تجاری
pawnbroker
بنگاه رهنی
head-hunter
بنگاه کاریاب
competitive firm
بنگاه رقابتی
institute
بنداد بنگاه
stoppage in transitu
حق استرداد جنس فروخته شده برای بایع حق امتناع ازتسلیم مال التجاره در حال حمل
enterprises
موسسه یا بنگاه اقتصادی
settlement
حل و فصل توافق بنگاه
representative firm
بنگاه تولیدی نمونه
enterprise
موسسه یا بنگاه اقتصادی
rectorate
ریاست بنگاه مذهبی
pawnbrokers
دلال در بنگاه رهنی
nonprofit firm
بنگاه غیر انتفاعی
pawnbroker
دلال در بنگاه رهنی
institution
اصل حقوقی بنگاه
settlements
حل و فصل توافق بنگاه
real estate agency
بنگاه معاملات املاک
outclearing
فرستادن چک و قبض به بنگاه پایاپاپای
hacienda
بنگاه کشاورزی یا معدن ومانند ان
two input firm
بنگاه تولیدی باد و عامل تولید
user cost of capital
هزینه سرمایه برای بنگاه تولیدی
BBC
مخفف بنگاه سخن پراکنی بریتانیا
open shop
بنگاه دارای سیستم استخدام ازاد
paasche price index
یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
out relief
دستگیری مردمی که در بنگاه اعانه بودباش ندارند
subvention
اعانه نقدی دولت به بنگاه عام المنفعه
imperial institute
بنگاه امپراطوری است در لندن برای پیشرفت بازرگانی
supplies
موجودی
balance in hand
موجودی
stocked
موجودی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com