Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 235 (10 milliseconds)
English
Persian
baffle
تیغه
baffled
تیغه
baffles
تیغه
baffling
تیغه
partition
تیغه
partitions
تیغه
wedge
تیغه
wedged
تیغه
wedges
تیغه
wedging
تیغه
vane
تیغه
vanes
تیغه
boom
تیغه
boomed
تیغه
booming
تیغه
booms
تیغه
fin
تیغه
fins
تیغه
rib
تیغه
knife
تیغه
knifed
تیغه
knifes
تیغه
blade
تیغه
bulkhead
تیغه
bulkheads
تیغه
cutting edge
تیغه
screen
تیغه
screened
تیغه
screening, screenings
تیغه
screens
تیغه
boffle
تیغه
curtain wall
تیغه
lamella
تیغه
lamina
تیغه
partition wall
تیغه
septum
تیغه
curtain-wall
تیغه
boom
تیغه
[کشتی]
spar
تیغه
[کشتی]
Other Matches
coning angle
زاویه بین محور طولی تیغه ها و سطح مار بر نوک تیغه ها صرفنظر از خمش تیغه ها
collective pitch control
کنترلی در رتورگرافی که زاویه تیغه یا پیچ همه تیغه ها را بطور یکسان و مستقل از وضعیت سمتی انها تغییرمیدهد
tail fin
تیغه دم
knife-edges
تیغه در
knife edge
تیغه در
knife-edge
تیغه در
non bearing wall
دیوار تیغه
baffled
تیغه بلندگو
non load bearing wall
دیوار تیغه
baffled
تیغه لامپ
partition wall
دیوار تیغه
plain rib
تیغه ساده
plowshare
تیغه خیش
edge stress
تنش تیغه
segment
تیغه جابجاگر
segments
تیغه جابجاگر
bit
تیغه رنده
plane knife
تیغه رنده
baffle
تیغه بلندگو
bits
تیغه رنده
plane iron
تیغه نجاری
baffles
تیغه لامپ
baffles
تیغه بلندگو
blade angle
زاویه تیغه
blade back
پشت تیغه
guide vane
تیغه هادی
butt rib
تیغه انتهایی
guide vane
تیغه راهنما
frame partition
تیغه قالبی
frame partition
تیغه تیرپایهای
fan blade
تیغه پروانه
drop keel
تیغه میانی
commutator bar
تیغه جابجاگر
deep beam
تیر تیغه
brick up
تیغه کشیدن
baffle
تیغه لامپ
mould boar
تیغه نهرکن
load bearing partition
تیغه باربر
blade face
روی تیغه
blade root
ریشه تیغه
blade shank
ساقه تیغه
lathe tool
تیغه تراش
blade tip
نوک تیغه
bladed
تیغه دار
partitions
دیوار تیغه
knived
تیغه دار
costa
تیغه در بدنه
propeller blade
تیغه پروانه
plowshares
تیغه خیش
transverse bulkhead
تیغه عرضی
three bladed knife
چاقوی سه تیغه
load-bearing partition
تیغه بابر
web
تیغه تیر
webs
تیغه تیر
mason
تیغه کشیدن
masons
تیغه کشیدن
stirring blade
تیغه همزن
turbine blade
تیغه توربین
switch blade
تیغه کلید
ploughshares
تیغه خیش
cutting blade
تیغه برش
ploughshare
تیغه خیش
turbine vane
تیغه توربین
foible
تیغه شمشیر
foibles
تیغه شمشیر
rudder
تیغه سکان
rudders
تیغه سکان
stator blade
تیغه استاتور
baffling
تیغه لامپ
saw blade
تیغه اره
bulkheads
تیغه دیواره
blade
تیغه شمشیر
partition
دیوار تیغه
bulkhead
تیغه دیواره
bulkhead
تیغه در کشتی
baffling
تیغه بلندگو
propulsor
فن چند تیغه
bulkheads
تیغه در کشتی
retreating blade
تیغه پس رونده
four blade beater
همزن چهار تیغه
vertical stabilizer
تیغه یا باله عمودی
plougher
تیغه برف پاک کن
multi blade grap
قلاب چند تیغه
rudder indicator
نشانگر تیغه سکان
sonnal deung
مقابل تیغه دست
buckets
تیغه گردنده توربین
single span deep beam
تیر تیغه یک دهانه
skeg
حماله تیغه سکان
lathe tool holder
نگهدارنده تیغه تراش
stick plane
رنده با تیغه گرد
cutting edge
تیغه قطع سازی
blade center of pressure
مرکز فشار تیغه
colorado
تیغه دوار ماهیگیری
blade
هرچیزی شبیه تیغه
cutting edge
تیغه برش زنی
bucket
تیغه گردنده توربین
cantilevered deep beam
تیر تیغه کنسولی
broad head
نوک پیکان با 2 یا 3 تیغه
attack on the blade
حمله شمشیرباز به تیغه
levelling drag scrapers
اسکریپر تیغه دار
blade angle of attack
زاویه حمله تیغه
colter
تیغه جلو خیش
wall
تیغه کشیدن دیوار
walls
تیغه کشیدن دیوار
blades scrapers
اسکریپر تیغه دار
continuous deep beam
تیر تیغه یکسره
compass saw
اره تیغه باریک
multi span deap beam
تیر تیغه چند دهانه
planing iron grinder
دستگاه تیزکننده تیغه رنده
mugger
میخ 4 تیغه کفش کوهنوردی
retreating blade stall
واماندگی تیغه پس رونده هلیکوپتر
pilot rudder
تیغه سکان مانور ناو
skate guard
پرش روی تیغه اسکیت
arch shape deep beam
تیر تیغه قوسی شکل
adjustable leaping weir
سر ریز آب باران با تیغه متحرک
midriffs
تیغه قسمت پایین سینه
pintle
محور عقب تیغه سکان
midriff
تیغه قسمت پایین سینه
partitive
وابسته به تیغه یا دیواره یاتفکیک
partitives
وابسته به تیغه یا دیواره یاتفکیک
cruck
[تیغه یا چوب شیب دار]
trimming blade
تیغه قطع کننده زائده ها
cutting angle
سطح برنده تیغه برش
muggers
میخ 4 تیغه کفش کوهنوردی
trailing edge
انتهای تیغه پروانه موتوروغیره
impeller
چرخ تیغه دار پروانه
sword cane
نیشکری که بشکل تیغه شمشیراست
rodmeter
تیغه سرعت سنج ناو
steak knife
کارد رومیزی دارای تیغه مضرس
slices
تیغه گوشت بری قاش کردن
sliding wedge
تیغه متحرک کولاس گاوهای افقی
slater
ماشین یا تیغه تراش پوست خام
guard
کاسه بین تیغه و دسته شمشیر
forte
نیمی از شمشیر از وسط تیغه تا دسته
guarding
کاسه بین تیغه و دسته شمشیر
slice
تیغه گوشت بری قاش کردن
guards
کاسه بین تیغه و دسته شمشیر
fortes
نیمی از شمشیر از وسط تیغه تا دسته
creese
یکجور خنجر که تیغه ان موجی است
blade span axis
محور تغییر گام ریشه تیغه
chean
چرخش بدون خوابیدن تیغه اسکیت
cusp
نقطه تغییر تیغه اسکیت روی یک پا
false edge
قسمت سوم عقبی تیغه سابر
croise
عبور تیغه شمشیر به شکل خاص
master pick
پایین ترین دندانه تیغه اسکیت
master tooth
پایین ترین دندانه تیغه اسکیت
angle dozer
بولدوزری که زاویه تیغه ان متحرک است
simply supported deep beam
تیره تیغه روی دو تکیه گاه ساده
spear
ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
scratch spin
چرخش روی قسمت جلویی تیغه اسکیت
spears
ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
tenon saw
اره دستی با تیغه پهن و پشته باریک
variable stator
توربین گازی با چند ردیف تیغه استاتور
speared
ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
spearing
ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
blade butt
انتهای تیغه ملخ که به توپی متصل است
feather
تیغه پارو راافقی در اب بردن و پاروزدن با مقاومت کم اب و هوا
nappe
تیغه ابی که روی سرریز یابند ریزش میکند
knife polishing
[پرداخت پرزهای فرش به کمک چاقو یا تیغه تیز]
control vane
تیغه متحرکی برای کنترل وضعیت و مسیر پرواز
toe rake
تیغه تیز جلویی اسکیت برای کمک به پرش یا چرخش
ledger blade
تیغه پارچه بری که دریک جاایستاده و پره گردنده دارد
saber
مسابقه سابر با نوعی شمشیربا دسته منحنی و تیغه سفت
toe pick
تیغه تیز جلویی اسکیت برای کمک به پرش یا چرخش
sabers
مسابقه سابر با نوعی شمشیربا دسته منحنی و تیغه سفت
sabre
مسابقه سابر با نوعی شمشیربا دسته منحنی و تیغه سفت
sabres
مسابقه سابر با نوعی شمشیربا دسته منحنی و تیغه سفت
deflector
صفحه تیغه یا وسیله دیگری برای منحرف کردن یک جریان یا حرکت
pushaway
غلطاندن گوی بولینگ از جلوبدن حرکت پارو با دورشدن تیغه از قایق
bit
تیغه یا ابزار سوراخ کاری که در داخل گیره یا ماشین گردش می نماید
ventral
تیغه قائم یا مایل بصورت ثابت یا لولایی در زیر یا عقب هواپیما
bits
تیغه یا ابزار سوراخ کاری که در داخل گیره یا ماشین گردش می نماید
blisk
هر مرحله از روتورتوربینهای خطی که در ان دیسک و تیغه ها بصورت یکپارچه ساخته شده اند
retention area
قسمتهایی از دیسک توربین دراطراف ریشه تیغه ها که تحت نیروی زیادی قرار دارند
controllable twist
تیغه رتورهلیکوپتر که میتوان زاویه برخورد انرا درحال پرواز از ریشه تا نوک تغییرداد
slap shot
ضربه محکم که تیغه چوب هاکی پشت گوی به زمین می خورد و ان را بلند میکند
climp milling
عمل فرز کاری که طی ان قطعه کار در همان جهت حرکت تیغه برش به جلومرکت میکند
cuno filter
نوعی فیلتر متشکل از تعدادی دیسک که توسط تیغه هایی ازهم جدا شده اند
blade cuff
قطعهای که با متصل شدن به ساقه تیغه ملخ باعث افزایش عبور جریان هوا از روی موتور میشود
squared
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
squares
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
square
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
change of edge
تغییر حرکت از یک لبه تیغه به لبه دیگر بدون چرخیدن بدن
squaring
تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
inflow ratio
نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
nose ribs
تیغه هایی در امتداد وتر که در تمام طول بال و تا تیرک جلویی امتداد میابند
pitch setting
تنظیم گام ملخ یا رتورهلیکوپتر بطوریکه همه تیغه ها گام مطلوب را دارا باشد
angle dozer
بولدوزر با تیغه زاویه دار بولدوزر یکطرفه
critical frequency
فرکانس متنافر با فرکانس طبیعی تیغه
rudder post
ستون تیغه سکان یا ستون پاشنه
blade
سطح ضربتی چوب هاکی سطح ضربتی چوب گلف تیغه کف کفش اسکیت
sight blade
مگسک یا تیغه مگسک
vomer
استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
lies
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie
زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com