English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (16 milliseconds)
English Persian
share حافظهای که با بیش از یک CPV قابل دستیابی باشد
shared حافظهای که با بیش از یک CPV قابل دستیابی باشد
shares حافظهای که با بیش از یک CPV قابل دستیابی باشد
Other Matches
cam حافظهای که با توجه به مقدارش قابل آدرس دهی و دستیابی است ونه محلش
cams حافظهای که با توجه به مقدارش قابل آدرس دهی و دستیابی است ونه محلش
ram حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی به به هر ترتیبی را میدهد بدون نیاز به دستیابی به باقی مانده در اول مقایسه شود با sequatial accen memory
rams حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی به به هر ترتیبی را میدهد بدون نیاز به دستیابی به باقی مانده در اول مقایسه شود با sequatial accen memory
rammed حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی به به هر ترتیبی را میدهد بدون نیاز به دستیابی به باقی مانده در اول مقایسه شود با sequatial accen memory
fifo حافظهای که از روش دستیابی FIFD استفاده میکند
rapid وسیله یا حافظهای که زمان دستیابی آن بسیار کوتاه است
map پورت ورودی /خروجی که قابل دستیابی است انگار که محلی از حافظه در محدوده آدرس طبیعی CPU باشد
maps پورت ورودی /خروجی که قابل دستیابی است انگار که محلی از حافظه در محدوده آدرس طبیعی CPU باشد
partition فایلی که از فایلهای ترتیبی کوچکتر تشکیل شده باشد و هر بخش جداگانه توسط برنامه کنترل قابل دستیابی است
partitions فایلی که از فایلهای ترتیبی کوچکتر تشکیل شده باشد و هر بخش جداگانه توسط برنامه کنترل قابل دستیابی است
random access حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی با هر ترتیبی , معمولاگ به صورت IC , فراهم میکند
serials حافظهای که در آن داده به ترتیب ذخیره شده است که فقط امکان دستیابی ترتیبی میدهد
serial حافظهای که در آن داده به ترتیب ذخیره شده است که فقط امکان دستیابی ترتیبی میدهد
externals حافظهای که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قراد دراد ولی توسط CPU قابل دسترسی است
cells محل تک حافظهای قادر به ذخیره سازی یک کلمه داده که توسط یک آدرس مشخص قابل دسترسی است
external حافظهای که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قراد دراد ولی توسط CPU قابل دسترسی است
cell محل تک حافظهای قادر به ذخیره سازی یک کلمه داده که توسط یک آدرس مشخص قابل دسترسی است
escrow سندرسمی که بدست شخص ثالثی سپرده شده وپس از انجام شرطی قابل اجرایا قابل اجرا یاقابل ابطال باشد
registering ثباتی درCPU که حاوی ادرس محل بعدی دستیابی باشد
registers ثباتی درCPU که حاوی ادرس محل بعدی دستیابی باشد
register ثباتی درCPU که حاوی ادرس محل بعدی دستیابی باشد
laptop کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
lapheld کامپیوتر سبکی که قابل حمل باشد ولی نه آن قدر کوچک که به صورت جیبی باشد معمولا حاوی صفحه نمایش صفحه کلید و درایو دیسک است
id کلمه رمز یا کلمهای کاربری را مشخص میکند تا به سیستم دستیابی داشته باشد
double درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد
addressing بزرگترین محلی که یک برنامه مشخص یا CPU میتواند مستقیما به آن دستیابی داشته باشد
doubled up درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد
doubled درایو دیسک که میتواند به داده روی دیسکهای دولبه دستیابی داشته باشد
available آنچه قابل دستیابی یا خرید است
accessible آنچه قابل دستیابی و دسترسی است
password کلمه یا مجموعه حروف که کاربر را معرفی میکند تا بتواند به سیستم دستیابی داشته باشد
passwords کلمه یا مجموعه حروف که کاربر را معرفی میکند تا بتواند به سیستم دستیابی داشته باشد
secure system سیستمی که بدون اجازه قابل دستیابی نیست
variables شمارهای که با هر تابع یا ساختار در برنامه قابل دستیابی است
accumulator register آدرسی که توسط یک دستور در آکومولاتور قابل دستیابی است
shadow page محلهای حافظه مکرر که با کد مخصوص قابل دستیابی است
shadow memory محلهای حافظه مکرر که با کد مخصوص قابل دستیابی است
accumulator آدرسی که توسط یک دستور در آکومولاتور قابل دستیابی است
variable شمارهای که با هر تابع یا ساختار در برنامه قابل دستیابی است
large scale computer که میتواند به حافظه با فرفیت بالا دستیابی داشته باشد و نیز وسایل پشتیبان مثل کاربران چندتایی
cache بخشی از حافظه سریع که داده هایی را ذخیره میکند که کامپیوتر بتواند به سرعت به آن دستیابی داشته باشد
caches بخشی از حافظه سریع که داده هایی را ذخیره میکند که کامپیوتر بتواند به سرعت به آن دستیابی داشته باشد
cache memory بخشی از حافظه سریع که داده هایی را ذخیره میکند که کامپیوتر بتواند به سرعت به آن دستیابی داشته باشد
table مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند
cycles دوره زمانی در یک حلقه که داده قابل دستیابی یا ارسال شود
tabled مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند
protect محل حافظه که قابل تغییر یا دستیابی بدون اجازه نیست
cycle دوره زمانی در یک حلقه که داده قابل دستیابی یا ارسال شود
protecting محل حافظه که قابل تغییر یا دستیابی بدون اجازه نیست
cycled دوره زمانی در یک حلقه که داده قابل دستیابی یا ارسال شود
tabling مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند
protects محل حافظه که قابل تغییر یا دستیابی بدون اجازه نیست
Programs menu زیر منوییکه از دکمه Start در ویندوز قابل دستیابی است
tables مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند
shared که توسط کاربران متعدد متصل به شبکه قابل دستیابی است
share که توسط کاربران متعدد متصل به شبکه قابل دستیابی است
sequential فایل ذخیره شده که رکوردهای آن به ترتیب قابل دستیابی هستند
serials فایل ذخیره شده که رکوردهای آن به ترتیب قابل دستیابی هستند
serial فایل ذخیره شده که رکوردهای آن به ترتیب قابل دستیابی هستند
shares که توسط کاربران متعدد متصل به شبکه قابل دستیابی است
record برنامهای که رکوردها را نگه می داردو میتواند به انها دستیابی داشته باشد و برای تامین اطلاعات پردازش کند
global متغیر یا عددی که توسط هر تابع یا ساختار برنامه قابل دستیابی است
dial up service سرویس اطلاعات onlineکه باشماره گیری کامپیوترمرکزی قابل دستیابی است
dialup سرویس اطلاعات onlineکه باشماره گیری کامپیوترمرکزی قابل دستیابی است
globally متغیر یا عددی که توسط هر تابع یا ساختار برنامه قابل دستیابی است
modem مودم خودکار که در هر لحظه قابل فراخوانی برای دستیابی به سیستم است .گ
run duration کتابخانه توابع که توسط برنامه کاربردی در حین اجرا قابل دستیابی است
shared فایل ذخیره شده که توسط بیش از یک کاربر یا سیستم قابل دستیابی است
outlet اتصال یا نقط های در مدار یا شبکه که سیگنال یا داده قابل دستیابی است
outlets اتصال یا نقط های در مدار یا شبکه که سیگنال یا داده قابل دستیابی است
shares فایل ذخیره شده که توسط بیش از یک کاربر یا سیستم قابل دستیابی است
interleaving تقسیم فضای ذخیره سازی به قسمتهایی به طوری که هر یک جداگانه قابل دستیابی اند
share فایل ذخیره شده که توسط بیش از یک کاربر یا سیستم قابل دستیابی است
server برنامه کاربردی ذخیره شده روی دیسک سخت سرور که قابل دستیابی
phantom ROM فضای کپی شده حافظه فقط خواندنی که توسط کد مخصوص قابل دستیابی است
partition تقسیم فایل بزرگ یا بلاک به واحدهای کوچکتر به راحتی قابل دستیابی و مدیریت هستند
dial in modem مودمی که خودکار پاسخ میدهد و در هر زمانی برای دستیابی به سیستم قابل استفاده است
partitions تقسیم فایل بزرگ یا بلاک به واحدهای کوچکتر به راحتی قابل دستیابی و مدیریت هستند
main MAR با دستیابی سریع که محلهای آن به سرعت و مستقیما توسط CPU قابل آدرس دهی هستند
privacy قانونی که طبق آن داده شخصی است و توسط کاربران غیر مجاز قابل دستیابی نیست
protection سیگنال بررسی اینکه آیا بخشی از حافظه توسط برنامه قابل دستیابی است یا خیر
partition تقسیم دیسک سخت به دو یا چند درایو منط قی که به صورت درایوهای جداگانه قابل دستیابی اند
partitions تقسیم دیسک سخت به دو یا چند درایو منط قی که به صورت درایوهای جداگانه قابل دستیابی اند
centralized امکانات پردازش داده که در یک محل متمرکز و قابل دستیابی توسط سایر کاربران انجام می شوند
bind به صورتی که قابل اجرا باشد
selectable آنچه قابل انتخاب باشد
expandable آنچه قابل گسترش باشد
binds به صورتی که قابل اجرا باشد
java مجموعهای از توابع استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد از دورن برنامه java به پایگاه داده دستیابی داشته باشد
optional آنچه قابل انتخاب شدن باشد
easy to use آنچه قابل فهم و انجام باشد
machined شماره یا آدرس مطلق که نقط های در حافظه که کلمه داده قابل یافتن و دستیابی است را مشخص میکند
Apple filing protocol روش ذخیره سازی فایل ها روی سرور شبکه که از طریق یک کامپیوتر Macintosh Apple قابل دستیابی است
machine شماره یا آدرس مطلق که نقط های در حافظه که کلمه داده قابل یافتن و دستیابی است را مشخص میکند
machines شماره یا آدرس مطلق که نقط های در حافظه که کلمه داده قابل یافتن و دستیابی است را مشخص میکند
locations شماره یا آدرس مطلق که نقط های در حافظه که کلمه داده قابل یافتن و دستیابی است مشخص میکند
location شماره یا آدرس مطلق که نقط های در حافظه که کلمه داده قابل یافتن و دستیابی است مشخص میکند
prime عددی که فقط قابل قسمت به خودش و یک باشد
machine که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
machined که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
primed عددی که فقط قابل قسمت به خودش و یک باشد
machines که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
primes عددی که فقط قابل قسمت به خودش و یک باشد
packets شبکه قابل ارسال باشد تبدیل میکند
packet شبکه قابل ارسال باشد تبدیل میکند
binders را را به خرمی که قابل اجرا باشد تبدیل میکند
floating پنجرهای که قابل انتقال به هر بخش صفحه باشد
manageable آنچه قابل کار کردن به سادگی باشد
binder را را به خرمی که قابل اجرا باشد تبدیل میکند
storage وسیله ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی توسط CPU قابل دستیابی است
random access فایلی که هر رکورد آن به سرعت با آدرسش قابل دستیابی است , بدون جستجو در بقیه فایل و به ممحل قبلی بستگی ندارد
conversion tables جدول جستجو یا مجموعهای ازنتایج ذخیره شده که به سرعت با یک فرآیند قابل دستیابی هستند و نیازی به محاسبه نتیجه نیست
vane کسی یاچیزی که به اسانی قابل حرکت و جنبش باشد
convertibles پولی که با نرخ معین قابل تبدیل به طلا باشد
physical record بیشترین واحد داده که در یک عملیات قابل ارسال باشد
computer readable آنچه قابل خواندن و فهم توسط کامپیوتر باشد
convertible پولی که با نرخ معین قابل تبدیل به طلا باشد
omr و به صورتی که قابل پردازش در کامپیوتر باشد تبدیل میکند
vanes کسی یاچیزی که به اسانی قابل حرکت و جنبش باشد
translation tables جدولهای جستجو یا مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت توسط پردازنده قابل دستیابی هستند بدون نیاز به محاسبه نتیجه
maps با آدرسهای اختصاص داده شده به وسیله ورودی یا خروجی کامپیوتر به طوری که قابل دستیابی باشند گویی محلی از حافظه هستند
map با آدرسهای اختصاص داده شده به وسیله ورودی یا خروجی کامپیوتر به طوری که قابل دستیابی باشند گویی محلی از حافظه هستند
variable شمارهای که فقط با توابف خاصی در بخش خاصی از برنامه قابل دستیابی است
variables شمارهای که فقط با توابف خاصی در بخش خاصی از برنامه قابل دستیابی است
buzzed نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
reference فایل داده که طوری نگهداری میشود که قابل ارجاع باشد
references فایل داده که طوری نگهداری میشود که قابل ارجاع باشد
micro prolog PROLO بطوریکه قابل دسترس چندین سیستم ریزکامپیوتر باشد
digitize تبدیل سیگنالهای آنالوگ به دیجیتال که قابل پردازش با کامپیوتر باشد
biddable دارای دست قوی که قابل توپ زدن باشد پیشنهادشدنی
hereditaments هر چیزی که قابل ارث گذاشتن باشد مال موروثی میراث
buzzes نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
plane یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
planed یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
relocatable برنامه کامپیوتری که قابل بارشدن واجرا ازهرفضای حافظه باشد
planing یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
reprogram تغییردادن برنامه به طوری که روی کامپیوتردیگری قابل اجرا باشد
address for service of a summons [address where a summons may be served] آدرس کسی که با خواست برگ قابل خواندن باشد [حقوق]
buzzing نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
planes یک لایه از تصویر که مستقل از برنامه گرافیکی قابل تغییر باشد
buzz نوسان پوسته یا ساختارهای دیگر با فرکانسی که قابل سمع باشد
local متغیری که توسط توابع خاصی در بخش خاصی از برنامه کامپیوتر قابل دستیابی است
locals متغیری که توسط توابع خاصی در بخش خاصی از برنامه کامپیوتر قابل دستیابی است
direct access storage device اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
signalled تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
information دانش نمایش داده شده به شخص به صورتی که قابل فهم باشد
visualization تبدیل اعداد یا داده به صورت گرافیکی که راحت تر قابل فهم باشد
reduce تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
signaled تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
signal تبدیل یا ترجمه سیگنال به صورتی به توسط وسیله قابل قبول باشد
reduces تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
sector جدولی که حاوی سکتورهای غیر قابل استفاده دیسک سخت باشد
reducing تبدیل داده فایل به حالت فشرده تر که به راحتی قابل پردازش باشد
chip خرده فلزی که قابل رویت که از موتور یا سایر دستگاههاجدا شده باشد
chips خرده فلزی که قابل رویت که از موتور یا سایر دستگاههاجدا شده باشد
preclinical وابسته به زمانی که بیماری از نظر بالینی قابل تشخیص نشده باشد
sectors جدولی که حاوی سکتورهای غیر قابل استفاده دیسک سخت باشد
linear روش شکستن ریاضی مشکل به طوری که دو قسمت باکامیوتر قابل حل باشد
ocr طرح حرف که توسط خواننده OCR به آسانی قابل خواندن باشد
sam فضای ذخیره سازی که فقط داده خاصی قابل دستیابی است توسط خواندن داده قبلی در لیست
partition فضای دیسک سخت که به عنوان درایو منط ق به کار می رود و به صورت درایو جداگانهای قابل دستیابی است
partitions فضای دیسک سخت که به عنوان درایو منط ق به کار می رود و به صورت درایو جداگانهای قابل دستیابی است
normalised تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
normalising تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
normalizes تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
normalize تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
normalises تبدیل داده به صورتی که توسط سیستم کامپیوتری مشخص قابل خواندن باشد
demanded جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demands جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demand جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
databases مجموعه پیچیده از فایل ها یا دادههای ذخیره شده به صورت ساخت یافته در یک حافظه بزرگ که توسط یک یا چند کاربر در ترمینالهای مختلف قابل دستیابی است
database مجموعه پیچیده از فایل ها یا دادههای ذخیره شده به صورت ساخت یافته در یک حافظه بزرگ که توسط یک یا چند کاربر در ترمینالهای مختلف قابل دستیابی است
punches وسیلهای که داده را روی پاچ منتقل میکند به صورتی که کامپیوتر قابل تشخیص باشد
adc وسیله مبدل ورودی آنالوگ به خروجی دیجیتال که قابل فهم برای کامپیوتر باشد
current assets پول نقد یامالیات یا عوارضی که درحدود یک سال پس از بستن ترازنامه قابل وصول باشد
punched وسیلهای که داده را روی پاچ منتقل میکند به صورتی که کامپیوتر قابل تشخیص باشد
punch وسیلهای که داده را روی پاچ منتقل میکند به صورتی که کامپیوتر قابل تشخیص باشد
LUT مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند توسط برنامه بدون نیاز به محاسبه هر نتیجه در صورت نیاز
whisker کریستال منفرد کوچک عدسی شکلی که استحکام یا استقامت ان به بیشترین مقداری که به صورت تئوریک قابل دستیابی است بسیار نزدیک است
pixel کوچکترین واحد مجزا یا نقط ه از صفحه نمایش که رنگ و شدت نور آن قابل کنترل باشد
card وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
cards وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
instantaneous access زمان دستیابی کوتاه به رسانه با دستیابی تصادفی
wind aided اگر سرعت باد در ساعت بیش از 74/4متر باشد رکورد بدست امده قابل قبول نیست
cruelty عقلا" قابل پیش بینی باشد . این چنین رفتاری معمولا" باعث صدورحکم طلاق میشود
privilege دستورات کامپیوتری که فقط توسط یک حساب امتیاز دار قابل دستیابی هستند , مثل حذف حساب و دیگر تنظیم کابر جدید یا بررسی کلمه رمز
authentication به سند یا رونوشت مصذق ان اعتبار و اقتدار قانونی دادن به نحوی که در مقام اثبات قانونا قابل ارائه باشد
pooler وسیلهای برای یکپارچه کردن و یا تبدیل داده کلیدی ورودی به صورتی که قابل قبول کامپیوتر اصلی باشد
mouses برنامهای که داده محل ارسالی را از mouse به مختصات استاندارد تبدیل میکند تا توسط نرم افزار قابل استفاده باشد
mouse برنامهای که داده محل ارسالی را از mouse به مختصات استاندارد تبدیل میکند تا توسط نرم افزار قابل استفاده باشد
data interchange format استانداردی در میان سازندگان نرم افزار که اجازه میدهدتا داده از یک برنامه برای برنامههای دیگر قابل دسترس باشد
cylinders 1-گروه شیارها روی دیسک . 2-شیارها روی یک وسیله چند دیسکه که بدون حرکت نوک خواندن / نوشتن قابل دستیابی است
cylinder 1-گروه شیارها روی دیسک . 2-شیارها روی یک وسیله چند دیسکه که بدون حرکت نوک خواندن / نوشتن قابل دستیابی است
readable آنچه توسط کسی یا توسط یک وسیله الکترونیکی قابل خواندن و فهمیدن باشد
graphics تصاویر یا خط وطی که قابل رسم روی کاغذ یا صفحه نمایش باشد برای نمایش اطلاعات
storage حافظهای که نیاز دارد محتوایش مرتب بهنگام شود
thinners وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinned وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinnest وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com