English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
telephone loope حلقه تلفن
Search result with all words
ring تلفن حلقه
Other Matches
base ring حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
loop بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
looped بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loops بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
ani سیستم تلفن که شماره تلفن شخصی که تماس گرفته را درج میکند
howler صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
howlers صدایی که به اپراتور تلفن اعلام میکند که دستگاه تلفن کاربر آماده گیرندگی نیست
acoustic coupler وسیله ای که به یک دستگاه تلفن وصل است و دادههای دوتایی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند تا در خط تلفن جریان پیدا کند
magneto exchange مرکز تلفن خودکار با تلفن اندوکتوری
write enable ring حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد
positioning band حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
telephony مجموعه استانداردها که نحوه کار کامپیوترها باسیستم تلفن را بیان میکند که باعث ایجاد پست الکترونیکی صوتی , پاسخ به تلفن و سرویس فکس میشود
private automatic branch exchange یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
telephone booths کیوسک تلفن کابین تلفن
telephone booth کیوسک تلفن کابین تلفن
coupler وسیلهای که به دستگاه تلفن وصل است و داده دودویی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند که روی یک خط تلفن قابل ارسال است
nests حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
ferrules حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
nest حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
ferrule حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
loops حلقه درون حلقه دیگر
loop حلقه درون حلقه دیگر
crisps موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crispest موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisper موجدارکردن حلقه حلقه کردن
looped حلقه درون حلقه دیگر
crisp موجدارکردن حلقه حلقه کردن
modem وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
phoning تلفن تلفن زدن
phone تلفن تلفن زدن
phones تلفن تلفن زدن
phoned تلفن تلفن زدن
bight حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
purls حلقه حلقه شدن
purl حلقه حلقه شدن
purling حلقه حلقه شدن
eye bolt حلقه حلقه اتصال
quoit حلقه پرتاب حلقه
wreathy حلقه حلقه شده
convolute حلقه حلقه کردن
purled حلقه حلقه شدن
adjusting ring حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
calling dial صفحه شماره گیر تلفن صفحه نمره گیر تلفن
telephone operation طرز کار تلفن کار تلفن
telephones تلفن
operator تلفن چی
telephoning تلفن
operators تلفن چی
service man تلفن چی
phones تلفن
telephone jack جک تلفن
telephone circuit خط تلفن
phoned تلفن
telephone code کد تلفن
telephone operator تلفن چی
phone تلفن
telephone line خط تلفن
phoning تلفن
telephone تلفن
telephoned تلفن
radiotelephone تلفن بی سیم
telephone exchanges مرکز تلفن
radiophone تلفن بیسیم
telephone cord بند تلفن
telephone current جریان تلفن
radio telephony تلفن بیسیم
phoning تلفن کردن
telephone density تراکم تلفن
telephone earphone گوشی تلفن
photophone تلفن نوری
telephone equipment دستگاه تلفن
telephone equipment تجهیزات تلفن
auto شماره تلفن
ring تلفن زدن
residance telephone تلفن منزل
table telephone تلفن رومیزی
telephnone book دفتر تلفن
speaking circuit مدار تلفن
sound powered telephone تلفن صوتی
telephone d. دفتر تلفن
telephone cable کابل تلفن
telephone exchange مرکز تلفن
telephone charge هزینه تلفن
telephone circuit مدار تلفن
telephone channel کانال تلفن
telephone condenser خازن تلفن
telephone conduit کانال تلفن
repeating coil مبدل تلفن
telephone fuse فیوز تلفن
telephone directory کتاب تلفن
handsets تلفن در یک قطعه
party line خط خصوصی تلفن
party lines خط خصوصی تلفن
personal شماره تلفن ها
logs شماره تلفن
telephone directories کتاب تلفن
log شماره تلفن
headset گوشی سر تلفن
headsets گوشی سر تلفن
hot خط تلفن مستقیم
handset تلفن در یک قطعه
switchboards مرکز تلفن
switchboard مرکز تلفن
telephone box کیوسک تلفن
telephone boxes کیوسک تلفن
telephone cabin کیوسک تلفن
telephone booth اتاقک تلفن
telephone booth کیوسک تلفن
telephone booths اتاقک تلفن
telephone booths کیوسک تلفن
earphone گوشی تلفن
earphones گوشی تلفن
telephone number شماره تلفن
hotter خط تلفن مستقیم
hottest خط تلفن مستقیم
automatic telephone system تلفن خودکار
boat telephone تلفن ساحلی
central office مرکز تلفن
dataphone تلفن دادهای
dataphone تلفن داده
extension telephone تلفن فرعی
extensions تلفن فرعی
extension تلفن فرعی
hand set گوشی تلفن
automatic telephone تلفن خودکار
telephone numbers شماره تلفن
radio-telephones تلفن بی سیم
telephone تلفن زدن
telephone تلفن کردن
telephoned تلفن زدن
telephoned تلفن کردن
telephones تلفن زدن
telephones تلفن کردن
telephoning تلفن زدن
telephoning تلفن کردن
radio telephone تلفن بی سیم
radio-telephone تلفن بی سیم
autos شماره تلفن
call box اتاقک تلفن
central تلفن چی مرکزی
telephone transformer مبدل تلفن
phoned تلفن کردن
ring up <idiom> تلفن زدن
call box کابین تلفن
hot lines تلفن قرمز
phone تلفن کردن
call boxes تلفن صحرایی
telephone system سیستم تلفن
telephone book دفتر تلفن
telephoner تلفن کننده
phones تلفن کردن
toll exchange مرکز تلفن
call up <idiom> تلفن کردن
to ring up تلفن کردن به
telephore e. مرکز تلفن
address book دفترچه تلفن
telephony علم تلفن
telephone books راهنمای تلفن
telephone books دفتر تلفن
telephone book راهنمای تلفن
telephone switching technique فن سوئیچینگ تلفن
telephone set دستگاه تلفن
telephone receiver گوشی تلفن
telephone plug دوشاخه تلفن
telephone operation عملکرد تلفن
telephone network شبکه تلفن
receiver گوشی تلفن
receivers گوشی تلفن
call box کیوسک تلفن
telephone jack مادگی تلفن
telephone relay رله تلفن
hot line تلفن قرمز
telephone station جایگاه تلفن
call boxes کابین تلفن
telephone station تلفن خانه
call boxes اتاقک تلفن
telephone service سرویس تلفن
call boxes کیوسک تلفن
call box تلفن صحرایی
telephone ringer زنگ تلفن
busier خط تلفن اشغال است
busied خط تلفن اشغال است
The phone is ringing . تلفن زنگ می زند
phone books کتاب راهنمای تلفن
central exchange مرکز تلفن خودکار
switching kit جعبه کلید تلفن
phone book کتاب راهنمای تلفن
automatic telephone system سیستم تلفن خودکار
cross talk تداخل صداها در تلفن
assault wire سیم تلفن هجومی
idlest ماشین یا خط تلفن یا وسیلهای
idles ماشین یا خط تلفن یا وسیلهای
idled ماشین یا خط تلفن یا وسیلهای
trunks تلگراف یا تلفن بدنه
telephone directory کتابچه راهنمای تلفن
telephone directories کتابچه راهنمای تلفن
phone پاسخ به تماس در تلفن
cordless telephone تلفن بی سیم [مخابرات]
phoning پاسخ به تماس در تلفن
phones پاسخ به تماس در تلفن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com