English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 215 (21 milliseconds)
English Persian
input دادن ورودی
inputted دادن ورودی
Search result with all words
prompt پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompted پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
prompts پیام حرف نشان داده شده روی صفحه نمایش برای پیام دادن به کاربر که یک ورودی لازم است
puck یک دستگاه ورودی گرافیمی دستی و کنترل شده با دست که برای قرار دادن مختصات روی یک لوح گرافیکی بکارمی رود
pucks یک دستگاه ورودی گرافیمی دستی و کنترل شده با دست که برای قرار دادن مختصات روی یک لوح گرافیکی بکارمی رود
maintenance فرآیند بهنگام سازی فایل با تغییر دادن یا اضافه کردن یا حذف ورودی ها
joystick با حرکت دادن دسته ایستاده در پورت ورودی /خروجی کامپیوتر
joysticks با حرکت دادن دسته ایستاده در پورت ورودی /خروجی کامپیوتر
interactive سیستم نمایش که قادر به عکس العمل نشان دادن به ورودی مختلف کاربر است
redirect حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirected حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirecting حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirects حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
Other Matches
queueing روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queues روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queue روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
JK flip flop نوعی flipe=flop با دو ورودی k,g و دو خروجی مخالف که بستگی به ورودی دارند
gates دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
gate دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
hash تولید عدد یکتا مشتق شده از ورودی برای هر ورودی پایگاه داده ها
hash الگوریتم تولید کد hash برای ورودی و اطمینان از اینکه با سایر ورودی ها فرق دارد
drop down list box لیستی از موضوعات برای هر ورودی که وقتی فاهر میشود که نشانه گر را بخش ورودی ببرد
input preamplifier پری امپلی فایر ورودی تقویت کننده ورودی
list لیست داده که هر ورودی آدرس ورودی بعدی را دارد
d/a converter مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند
dac مداری که یک مقدار آنالوگی که مط ابق با عدد ورودی است خارج میکند و ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل میکند
input 1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
approach channel کانال ورودی- نهر ورودی
inputted 1-تابع ورودی . 2-فضای ورودی
adder مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adders مدار جمع دودویی که جمع دو ورودی را حساب میکند و خروجی وام گرفته را هم نشان میدهد ولی چنین ورودی ای را نمیپذیرد
adder مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
adders مدار جمع دودویی که میتواند مجموع در ورودی را حساب کند و نیز میتواند ورودی یا خروجی به صورت وام شده را بپذیرد
analog مداری که سیگنال را که مط ابق با اعداد دیجیتال ورودی است به عنوان خروجی صادر میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به آنالوگ تبدیل کند
chains فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
chain فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
full مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
fullest مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
anti- ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
analogue مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
analogues مداری که یک سیگنال آنالوگ را که مط ابق با ورودی دیجیتال است به عنوان خروجی ارسال میکند تا بتواند ورودی دیجیتال را به حالت آنالوگ تبدیل کند
dense index اندیس پایگاه داده حاوی آدرس یا ورودی برای هر موضوع یا ورودی در پایگاه داده
input توان ورودی ورودی
inputted توان ورودی ورودی
fullest مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
full مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
difference تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
alternative تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
differences تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
alternatives تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
EXOR تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
exjunction تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
input output processor پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
exclusive تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
half جمع کننده دودویی که میتواند نتیجه جمع دو ورودی را تولید کند. و رقم نقل خروجی تولید میکند ولی نمیتواند رقم نقل ورودی بپذیرد
NAND function تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
dispersion تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
denials تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denial تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
symmetric difference تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
except تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
equality تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
reduce تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduces تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reducing تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
input/output فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
consenting اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consent اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consents اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
consented اجازه دادن رضایت دادن و پذیرفتن در مورد کارانجام شده و یا رضایت دادن به اینکه کاری انجام بشود
input queue صف ورودی
entrance ورودی
primary ورودی
input ورودی
entranced ورودی
entrances ورودی
intakes ورودی
entrance door در ورودی
entrance در ورودی
entry door در ورودی
front door [of house] در ورودی
propylaeum سر در ورودی
access ورودی
inputted ورودی
intake ورودی
front door [of house] ورودی
inlet ورودی
inflow ورودی
inlets ورودی
entrance door ورودی
gateway ورودی
entrancing ورودی
entry door ورودی
input mode وضعیت ورودی
input output ورودی خروجی
input mode حالت ورودی
input media رسانه ورودی
input noise پارازیت ورودی
input job queue صف برنامه ورودی
approach ramp شیب ورودی
approach transition تبدیل ورودی
approach wall دیواره ورودی
input frequency فرکانس ورودی
pinned ورودی با سه سوزن
pinning ورودی با سه سوزن
approach ramp سربالائی ورودی
input information اطلاعات ورودی
pin ورودی با سه سوزن
inputted توان ورودی
input impedance امپدانس ورودی
input level سطح ورودی
data input اطلاعات ورودی
entry عمل ورودی
i/o ورودی-خروجی
impost گمرک ورودی
influent سیال ورودی
inlet duct مجرای ورودی
intake duct مجرای ورودی
inlet port سوپاپ ورودی
inlet port دریچه ورودی
inlet splitter شکافنده ورودی
inlet valve سوپاپ ورودی
port بندر ورودی
foam inlet tube لوله ورودی کف
filament input ورودی فیلامان
columniation رواق ورودی
enter key کلید ورودی
entering side جهت ورودی
entry line سطر ورودی
doorway درگاه ورودی
gable-entry راهروی ورودی
control of access ایین ورودی ها
relative وسیله ورودی
fan in پهنای ورودی
fan in گنجایش ورودی
input area ناحیه ورودی
input attenuation میرائی ورودی
input توان ورودی
input data معطیات ورودی
input data داده ورودی
input device دستگاه ورودی
input diode دیود ورودی
input drift رانش ورودی
input electrode الکترود ورودی
input وسیله ورودی
input field میدان ورودی
bill of entry افهارنامه ورودی
input current جریان ورودی
input coupling پیوست ورودی
input block واحد ورودی
input block بلاک ورودی
inlet manifold مانیفولد ورودی
input bound کران ورودی
input capacitance فرفیت ورودی
input capacitor خازن ورودی
input card کارت ورودی
input circuit مدار ورودی
input control کنترل ورودی
input control unit واحدکنترل ورودی
entry doors در های ورودی
intake air هوای ورودی
primary current جریان ورودی
input work queue صف کار ورودی
input unit واحد ورودی
input translator مترجم ورودی
input terminal ترمینال ورودی
input stream مسیل ورودی
primary wire سیم ورودی
input stage طبقه ورودی
input spectrum طیف ورودی
input socket ساکت ورودی
input signal سیگنال ورودی
input resistance مقاومت ورودی
primary circuit مدار ورودی
intake chamber محفظه ورودی
voice input ورودی صوتی
entrance doors در های ورودی
two input subtractor کاهشگر با دو ورودی
doorways درگاه ورودی
manual input ورودی دستی
doorway درگاه ورودی
hallways تالار ورودی
noninverting input ورودی غیروارونگر
intake valve سوپاپ ورودی
intake pressure فشار ورودی
peripheral وسیله ورودی
intake port سوپاپ ورودی
intake port دریچه ورودی
intake manifold مانیفولد ورودی
input pulse پالس ورودی
input reactor پیچک ورودی
hallway تالار ورودی
signal voltage ولتاژ ورودی
supply voltage ولتاژ ورودی
input register ثبات ورودی
actual water income اب ورودی موثر
surface inflow اب سطحی ورودی
driveways راه ورودی
three input adder افزایشگر با سه ورودی
inputted وسیله ورودی
admission port سوپاپ ورودی
two input adder افزایشگر با دو ورودی
Gate ورودی به باند
input power قدرت ورودی
input programme برنامه ورودی
input pulse ایمپولز ورودی
input power توان ورودی
lane راه ورودی
lanes راه ورودی
input parameter پارامتر ورودی
i/o port مدخل ورودی و خروجی
i/o channel کانال ورودی و خروجی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com