Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
undershot
درباب چرخی گفته میشود) که اب اززیرانرابگرداند
Other Matches
perfoliate
درباب برگی گفته میشود که ساقه اش فاهرا ازتوی ان رد میشود
semi detached
درباب خانهای گفته میشود:که بادیوارمشترک بخانه دیگری پیوسته باشد
semi-detached
درباب خانهای گفته میشود:که بادیوارمشترک بخانه دیگری پیوسته باشد
praecocial
درباب پرندگانی گفته میشودکه جوجههای انهاهمین ازتخم ...قوت دارند
gymnopaedic
درباب رقص هایی گفته میشدکه بچههای برهنه درجشنهای همگانی می
unpriced
درباب چیزی گفته میشودکه بهای ان معلوم نشده یابصورت بهادران نباشد
non collegiate
در باب شاگردی گفته میشود بی دانشکده
post classical
در باب ادبیات یونانی ورومی گفته میشود
oestrual
در باب موقعی گفته میشود که جانوران فحل ایند
infants
در CL به طور کلی به اشخاص کمتر از 12 سال گفته میشود
infant
در CL به طور کلی به اشخاص کمتر از 12 سال گفته میشود
permanent structures
به تاسیساتی گفته میشود که پس از اتمام قرارداد پیمانکاردر محل می گذارد
counseled
در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
counselled
در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
counselling
در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
counsel
در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
counsels
در CL به bariester ها و در موقع گفتگو از موکلین ایشان یاsolicitor مربوط به انها گفته میشود
CD quality
اغلب به وسایلی گفته میشود که می توانند الگوهای بیتی رادر ثانیه ذخیره کنند
nibbling
به واحدی از انباره که شامل نیم بایت یا عموما" چهار بیت است گفته میشود
nibbled
به واحدی از انباره که شامل نیم بایت یا عموما" چهار بیت است گفته میشود
nibble
به واحدی از انباره که شامل نیم بایت یا عموما" چهار بیت است گفته میشود
nibbles
به واحدی از انباره که شامل نیم بایت یا عموما" چهار بیت است گفته میشود
notobranchiate
در باب ماهیانی گفته میشود که نفس کش انها در روی پشت انها است
Thanks for calling back.
با تشکر برای تماس.
[به کسی گفته میشود که فرد تلفن خود را جواب نداده و بعدا دوباره تماس می گیرد.]
ipso dixit
گفته بی دلیل گفته استبدادی
bare board
تخته مدار بدون هیچ عنصری معمولاگ به تخته حافظه گفته میشود که هنوز هیچ قطعهای روی آن نصب نشده است
about
درباب
concerning
درباب
holy see
درباب پاپ
see of rome
درباب پاپ
rotiform
چرخی
orbiculate
چرخی
orbicular
چرخی
trochal
چرخی
cyclical
چرخی
cathedrian wheel
پنجره چرخی
gyratory
چرخی گردنده
freewheeling
آزاد چرخی
prosodemic
درباب ناخوشی ای که ازشخص به شخص دیگری انتقال می یابد
reversible wheel
چرخی که در دو جهت بگردد
to spin a wheel
چرخی را تند چرخاندن
photodigital memory
سیستم حافظه کامپیوتری که از لیزر برای نوشتن داده روی فیلم ای که بعدا چندین بار قابل خواندن است ولی نه نوشتن استفاده میکند. WORM نیز گفته میشود. حافظه نوشتن یک بار
crown wheel
چرخی که دندانههای ان نسبت به سطح ان عمودباشد
overshot wheel
چرخی که اب از بالا ریخته انرا می گرداند
spools
چرخی که روی آن نوار یا ریبون چاپگر می چرخند
pin wheel
درساعت سازی چرخی که دندانههای استوانهای دارد
spool
چرخی که روی آن نوار یا ریبون چاپگر می چرخند
top
روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
opisometer
الت پیمایش خطهای خمیده که دارای چرخی است و ان چرخ روی پیچی می غلتد
sectors
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sector
دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
universal
آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
printwheel
چرخی که از چندین بازو ساخته شده باشد به هر شکل حروف در انتهای بازو قرار دارد که در چاپگر claing wheel به کار می رود
dixit
گفته
dite
گفته
doctrine
گفته
doctrines
گفته
dicta
گفته
I was told ...
به من گفته شد ...
sentence
گفته
sentences
گفته
saying
گفته
statements
گفته
parol
گفته
sentencing
گفته
sayings
گفته
statement
گفته
maxims
گفته اخلاقی
maxim
گفته اخلاقی
so saying
اینرا گفته
statement
گفته بیانیه
ipso dixit
گفته محض
that was said above
که درفوق گفته شد
ipsedixit
گفته محض
said
گفته شده
that was said above
که دربالا گفته شد
he is said to have fled
گفته اند
statements
گفته بیانیه
to leave unsaid
نا گفته گذاردن
unsay
گفته نشدن
It is being said that ...
گفته می شود که ...
told
گفته شده
bywords
گفته اخلاقی
stated
<adj.>
<past-p.>
گفته شده
termed
<adj.>
<past-p.>
گفته شده
laconism
گفته پر مغز
spoken
گفته شده
missatement
گفته نادرست
named
<adj.>
<past-p.>
گفته شده
mentioned
<adj.>
<past-p.>
گفته شده
tag
گفته مبتذل
tags
گفته مبتذل
byword
گفته اخلاقی
it is well said
خوب گفته اند
It is an old saying that …
از قدیم گفته اند که ...
ipso dixit
او خود گفته است
If only you had told me .
کاش به من گفته بودی
afore-mentioned
<adj.>
گفته شده در بالا
divers statements
گفته هایی چند
aforesid
پیش گفته شده
the above was a summary
آنچه دربالا گفته شد
it is truly said
راست گفته اند
above said
بالا گفته شده
d. of a statement
تکذیب گفته ایی
above-mentioned
<adj.>
گفته شده در بالا
direct oration
گفته یا قول مستقیم
above-quoted
<adj.>
گفته شده در بالا
abovementioned
<adj.>
گفته شده در بالا
aforementioned
<adj.>
گفته شده در بالا
ipsedixit
خود او گفته است
foregoning
پیش گفته شده
recants
گفته خود را تکذیب کردن
Actions speak louder than words .
دو صد گفته چونیم کردار نیست
recanting
گفته خود را تکذیب کردن
put in
<idiom>
اضافه چیزی که قبلا گفته شد
dictum
گفته افهار نظر قضایی
I told you , didnt I ?
من که بتو گفتم ( گفته بودم )
recant
گفته خود را تکذیب کردن
recanted
گفته خود را تکذیب کردن
on cne's own initiative
بی انکه کسی گفته باشد
indirect oration
گفته یا قول غیر مستقیم
ipsissima verba
عین بیانات و گفته شخص
in proof of his statement
برای اثبات گفته خود
in p of my statement
برای اثبات گفته خودم
dictums
گفته افهار نظر قضایی
Enough has been said!
به اندازه کافی گفته شده!
It needs to be said that ...
لازم هست که گفته بشه که ...
echoed
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echo
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoing
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoes
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
form
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
formed
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
forms
ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
traced
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
trace
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
averages
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaging
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
traces
نقاط قط ع انتخابی که برنامه اجرا درآنجا توقف میشود و ثبات بررسی میشود
average
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
averaged
متوسط زمانی لازم از وقتی که تقاضا فرستاده میشود و داده برگردانده میشود
action speaks louder than words
<proverb>
دو صد گفته چون نیم کردار نیست
it say in the bible that
درکتاب مقدس گفته شده است
to repeat oneself
کاریا گفته خودرا تکرار کردن
per
طبق جزئیات که در مشخصات گفته شده
affimable
شایسته انکه بطورقطع گفته شود
What you say is true in a sense .
گفته شما به معنایی صحیح است
load
برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
loads
برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
softest
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
softer
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
soft
دیسکی که سکتورها با آدرس شرح داده میشود و کد شروع هنگام فرمت روی آن نوشته میشود
dummies
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
dummy
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
town fog
نوعی مه یخ مانند که دردرجه حرارت خیلی پایین تولید میشود و معمولا درشهرهای پر جمعیت دیده میشود
suffix notation
عملیات ریاضی که به صورت منط ق نوشته میشود و نشانه پس از عددی که عمل روی آن انجام میشود می آید
throughput
نرخ تولید ماشین یا سیستم که به عنوان کل اطلاعات مفید که در یک زمان پردازش میشود اندازه گیری میشود
A constant guest is never welcome .
<proverb>
به همیشه میهمان خوشامد گفته نمى شود .
ana
:مجموعه یا گلچینی از گفته هاو اقوال یک شخص
masters
و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
mastered
و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
second
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconds
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconding
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
seconded
که هنوز استفاده میشود و دوباره فروخته میشود
master
و وقتی کامپیوتر روشن میشود بار میشود.
faxing
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
workgroup
خصوصیتی که به بستههای نرم افزاری استاندارد اضافه میشود که باعث کارایی بهتر آن در گروه کاربران شبکه میشود
faxes
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxed
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
fax
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
horned scully
مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
standard
نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
standards
نامهای که بدون تغییر به متن اصلی فرستاده میشود ولی سپس با درج نام و آدرس افراد مختلف مشخص میشود
auto
کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود
autos
کلمه رمز و نام کاربر که پس از تمام شدن صفحه وقتی توسط یک سیستم از راه دور تقاضا میشود ارسال میشود
Thank God!
خدا را شکر!
[گفته می شود وقتی چیزی بد پیش نیاید]
indirect speech
گفته کسی که تغییرات دستوری دران داده نقل کنند
Thank goodness!
خدا را شکر!
[گفته می شود وقتی چیزی بد پیش نیاید]
rub something in
<idiom>
دست گرفتن (صحبت درموردحرفی که شخص گفته یاکاری کهکرده به مسخره )
pregnant use of a verb
بکار بردن فعل متعدی بدانگونه که مفعول ان مقدرباشدیعنی گفته نشود
phototransistor
نیمه هادی حالت جامد که باجذب نور حفره هایی در ان ایجاد میشود و این جریان توسط عمل ترانزیستور تاچندین برابر تشدید میشود
self-
قطعه RAM پوییا با مدار تو کار برای تولید سیگنالهای تنظیم کننده که باعث برگرداندن داده میشود وقتی که برق قط ع میشود با استفاده از باتری پشتیبان
transfer
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
transferring
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
transfers
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
config.sys
این فایل در هنگام روشن شدن CPU یک بار خوانده میشود و سیستم عامل بار میشود
asynchronous
تابعی که جداگانه از برنامه اصلی اجرا میشود و وقتی اجرا میشود که یک موقعیتهای خاصی به وجود آمده باشند
palmtop
کامپیوتر شخصی که آن قدر کوچک است که در یک است جا میشود و با دست دیگر پردازش میشود
addition
عمل جمعی که نتیجه در محل یکی از عملوندهای عمل جمع ذخیره میشود یعنی روی مقدار قبلی آن نوشته میشود
additions
عمل جمعی که نتیجه در محل یکی از عملوندهای عمل جمع ذخیره میشود یعنی روی مقدار قبلی آن نوشته میشود
residents
برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
modes
حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود و طوری تنظیم میشود که فضا داشته باشد
mode
حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود و طوری تنظیم میشود که فضا داشته باشد
resident
برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
POSIX
استاندارد که یک سری سرویس سیستم عامل را شامل میشود. نرم افزاری که با استاندارد DOSIX کار میکند و بین سخت افزارها ارسال میشود
phase
وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود
phased
وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود
phases
وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود
pages
1-نقط های که در آن صفحه تمام میشود و صفحه بعد شروع میشود.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com