Total search result: 202 (5 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
intercom |
سیستم ارتباط داخلی ناو یا تانک |
intercoms |
سیستم ارتباط داخلی ناو یا تانک |
|
|
Other Matches |
|
squawked |
مخابره داخلی ارتباط داخلی |
squawk |
مخابره داخلی ارتباط داخلی |
squawks |
مخابره داخلی ارتباط داخلی |
peripheral |
که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود |
storage |
1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم |
intercommunication |
ارتباط داخلی |
intercoms |
ارتباط داخلی |
intercom |
ارتباط داخلی |
bqm |
سیستم هدف کش فایربی سیستم هدف کش ضد هوایی یا ضد تانک |
metal deactivator |
مادهای که برای کاهش امکان وقوع واکنشهاالکتروشیمیایی در تانک سیستم به سوختهای هیدروکربنی افزوده میشود |
tropospheric scatter |
سیستم ارتباط چند چانله تروپوسفری |
open system interconnection reference |
مدل ارجاع ارتباط سیستم باز |
protectionism |
سیستم حمایت از تولیدات داخلی |
decouple |
جدا کردن یا قطع ارتباط بین اجزاء یک سیستم |
intercommunication system |
سیستم ارتباط بین اطاقهای یک اداره بوسیله بلندگو |
HMI's |
امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری |
HMI |
امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری |
language |
سیستم کلمات و نشانه ها که امکان ارتباط با کامپیوترها را فراهم میکند. |
human computer |
امکانات تامین بهبود ارتباط بین کاربر و سیستم کامپیوتر |
languages |
سیستم کلمات و نشانه ها که امکان ارتباط با کامپیوترها را فراهم میکند. |
immunogenetics |
رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی |
interphone |
سیستم تلفن یا مکالمه داخلی یک جنگ افزار |
on |
فرمان سمت خوب درتیراندازی با تانک لوله تانک در سمت هدف است |
primary |
1-حافظه کوچک با دستیابی سریع داخلی در سیستم کامپیوتری |
telephony |
سیستم ساخت Nouel وATLT که به PC امکان کنترل ارتباط تلفنی PBX میدهد. |
DC |
روش ارتباط با استفاده از باسهای روی یک مدار سیمی مثل سیستم تلگراف |
journals |
رکورد ذخیره شده از هر ارتباط بین کاربر و کامپیوتر مرکزی برای کمک به بازیابی فایل پس از خرابی سیستم |
journal |
رکورد ذخیره شده از هر ارتباط بین کاربر و کامپیوتر مرکزی برای کمک به بازیابی فایل پس از خرابی سیستم |
track telling |
ارتباط و مخابرات بین هواپیمای شناسایی و سیستم کنترل و ردگیری زمینی مبادله اخبار و اطلاعات ردگیری و تعقیب هدف |
teleconferencing |
ارتباط تعدادی کامپیوتر یا ترمینال با هم برای ایجاد ارتباط بین یک سری کاربر |
inertial guidance |
سیستم هدایت داخلی موشک هدایت خودکار |
crash conversion |
تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید |
data link |
ارتباط مبادله اطلاعات ارتباط کامپیوتری |
cut out |
وسیله ارتباط بااعضای سازمانهای زیرزمینی رابط یا واسطه ارتباط باسازمانهای زیرزمینی |
incretion |
ترشح درونی یا داخلی تراوش داخلی |
user freindly |
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد |
internal structure |
ساختمان داخلی سازه داخلی |
internal defense |
پدافند داخلی پایداری داخلی |
interface |
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط |
interfaces |
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط |
market socialism |
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد |
runs |
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
run |
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود |
blessed folder |
در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند |
sysgen |
فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم |
integrated |
نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است |
tankers |
تانک |
reservoir |
تانک |
reservoirs |
تانک |
water towers |
تانک اب |
water tower |
تانک اب |
tanker |
تانک |
anti-tank |
ضد تانک |
tank |
تانک |
bazookas |
ضد تانک |
bazooka |
ضد تانک |
antitank |
ضد تانک |
panzer |
تانک |
antiarmor |
ضد تانک |
amphibious tank |
تانک اب خاکی |
tank deck |
شاسی تانک |
main battle tank |
تانک اصلی |
antitank obstacle |
مانع ضد تانک |
drop tank |
تانک موقت |
tank destroyer |
توپ ضد تانک |
antitank artillery |
توپخانه ضد تانک |
caterpillar tracks |
وسائلنقلیهسنگینمثل"تانک" |
intermediate frequency tank circuit |
مدار تانک |
flail tank |
تانک ضد مین |
stalled tank |
تانک ایستاده |
exchanged stabilization fund |
مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود |
turret |
برجک توپ یا تانک |
bulkheads |
دهلیزداخلی دهلیز تانک |
control vehicle |
تانک نافم حرکت |
antitank launcher |
موشک انداز ضد تانک |
armor group |
گروه زره تانک |
cupolas |
برجک فرماندهی تانک |
landing craft tank |
ناو تانک پیاده کن |
deck |
سکوی جلوی تانک |
decked |
سکوی جلوی تانک |
decks |
سکوی جلوی تانک |
skirting armor |
زره دامنه تانک |
turrets |
برجک توپ یا تانک |
stalled tank |
تانک از کار افتاده |
fuel tank vent |
هواکش تانک سوخت |
cupola |
برجک فرماندهی تانک |
hull defilade |
سنگر گرفتن تانک |
bulkhead |
دهلیزداخلی دهلیز تانک |
tankage |
گنجایش تانک یا مخزن |
track tension |
تنظیم شنی تانک |
flail tank |
تانک غلطک دار ضد مین |
scorpions |
نوعی تانک سبک شناسایی |
main battle tank |
قوی ترین تانک رزمی |
scorpion |
نوعی تانک سبک شناسایی |
high explosive antitank |
گلوله سوختار شدید ضد تانک |
ullage |
حجم بالای سطح مایع تانک |
whippet |
سگ تازی تیز دو تانک سبک و تندرو |
skirting armor |
ضخیم ترین قسمت زره تانک |
compass course |
مسیر مغناطیسی خودرو یاهواپیما یا تانک |
hulls |
بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز |
hull |
بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز |
entac |
موشک ضد تانک هدایت شونده فرانسوی |
tank recovery vehicle |
خودرو اخراجات تانک جرثقیل زرهی |
whippets |
سگ تازی تیز دو تانک سبک و تندرو |
gunnery |
توپچی گری تانک تیراندازی با توپ یاتفنگ |
hull down |
قرار دادن تانک تالوله پشت حفاظ |
main armament |
جنگ افزار اصلی تانک یاهواپیما یا ناو |
knock down |
زدن با تانک یا توپ هواپیما از کار انداختن |
scorpions |
تانک شناسایی اسکورپیون نوعی هواپیمای جت دوموتوره |
scorpion |
تانک شناسایی اسکورپیون نوعی هواپیمای جت دوموتوره |
haul defilade |
قرار دادن قنداق تانک درپناه سنگر |
secondary armament |
جنگ افزار فرعی تانک یاهواپیما یا ناو |
sprocket |
دنده ملخی مین چرخ گرداننده نهایی در تانک |
integral tank |
تانک سوختی که پوسته رسانگر بخشی از دیواره ان را تشکیل میدهد |
wet wing |
بالی که ساختمان تشکیل انتگرال تانک برای سوخت میدهد |
standby |
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود |
standbys |
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود |
hunting |
حرکت سریع لوله تانک به بالا و پایین دراثر تعقیب خودکار با رادار |
sponson |
جدار توخالی یا جاسازی شده در بدنه تانک برای تعبیه مهمات یا بی سیم |
biocidal action |
عمل موادیکه جهت کشتن میکروبها و باکتریها به تانک سوخت اضافه میشود |
coupling |
نوعی رابطه متقابل بین سیستم هایا خصوصیات یک سیستم |
desk accessory |
در یک سیستم Apple Macitosh امکان افزوده که سیستم را بهبود میبخشد |
policonic projection |
سیستم تصویر چند مخروطی سیستم تهیه نقشه چندمخروطی |
bifuel propulsion |
سیستم خروج گاز با فشارحاصله از دو نوع سوخت سیستم جت دو سوختی |
native |
کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود. |
design phase |
فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده |
chcp |
در سیستم عاملهای OS \ MS DOS دستور سیستم که صفحه کد مورد استفاده را بیان میکند |
natives |
کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود. |
download |
فرایند انتقال اطلاعات از یک سیستم کامیپوتر مرکزی بزرگ به سیستم کامپیوترکوچک و دور |
diabatic process |
پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد |
demands |
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز |
demanded |
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز |
demand |
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز |
tar |
سیستم فشرده سازی فایل روی کامپیوتر که سیستم عامل Unix را اجرا میکند |
ES IS |
سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان |
automatic levelling |
سیستم متعادل کننده خودکارهواپیما سیستم ترازکننده خودکار |
three phase four wire system |
سیستم سه فازه باسیم نقطه ستاره سیستم چهارسیمه |
standby |
سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود |
standbys |
سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود |
system diagnostics |
امکانات عیب شناسی سیستم تشخیص خرابی سیستم |
building block principle |
طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity |
bridges |
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد |
bridged |
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد |
bridge |
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد |
mttf |
متوسط مدت زمانی که در ان سیستم یا مولفه سیستم بدون خطا کار کندFailure To Time ean |
off load |
انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی |
failures |
بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا |
desktop |
در یک سیستم Apple Macitoshفایل سیستم برای ذخیره سازی اطلاعات در باره فایلهای روی دیسک یا حجم |
failure |
بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا |
lambert projection |
سیستم لامبر یا سیستم نقشه برداری مخروطی |
expansion card |
کارتی که به منظور نصب تراشه یا مدار اضافی به یک سیستم افزوده میشود تا این که قابلیت سیستم توسعه یابد |
warm boot |
شروع مجدد سیستم که معمولاگ سیستم عامل را هرباره بارمیکند ولی دیگر سخت افزار را بررسی نمیکند |
link encryption |
خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار |
slice |
مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای |
slices |
مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای |
open |
1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند |
opens |
1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند |
opened |
1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند |
teleran system |
نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند |
system flowchart |
نمودار گردش سیستم روندنمای سیستم |
designation system |
سیستم تعیین وسایل سیستم انتخاب |
masters |
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود |
master |
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود |
mastered |
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود |
compatibility |
پنجره یا بخشی در سیستم عامل که برنامه هایی را که برای سیستم عاملهای متفاورت ولی مربوط به هم نوشته شده اند را میتواند اجرا کند |
bogs |
توپچی سینه کشتی یا توپچی جلو تانک باطلاق |
bog |
توپچی سینه کشتی یا توپچی جلو تانک باطلاق |
coherency |
ارتباط |
liaisons |
ارتباط |
coherence |
ارتباط |
liaison |
ارتباط |
connection |
ارتباط |
concernment |
ارتباط |
hookup |
ارتباط |
communication |
ارتباط |
communicating |
ارتباط |
relationships |
ارتباط |
correspondences |
ارتباط |
correlation |
ارتباط |
intercommunication |
ارتباط |
link |
ارتباط |
enchainment |
ارتباط |
relation |
ارتباط |
correspondency |
ارتباط |
correspondence |
ارتباط |
connexions |
ارتباط |
rapport |
ارتباط |
ligature |
خط ارتباط |
relationship |
ارتباط |
environment |
متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است |
environments |
متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است |
upload |
انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور |
shells |
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود |
shelling |
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود |
shell |
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود |
crossover |
تغییر از یک سیستم به سیستم دیگر |
drainage system |
سیستم ابیاری سیستم تخلیه اب |
system's design |
مدل سیستم طرزساخت سیستم |
power system |
سیستم قدرت سیستم انرژی |
conversion |
تغییر از یک سیستم به سیستم دیگر |