Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 129 (7 milliseconds)
English
Persian
omnipotent
قادر متعال
Other Matches
eminent
متعال
excelsior
متعال
sublimating
متعال
sublimates
متعال
sublimate
متعال
sublimated
متعال
exalted
متعال
high-pitched
متعال
highs
متعال رشید
sublimated
متعال کردن
sublimate
متعال کردن
high
متعال رشید
exalts
متعال کردن
exalting
متعال کردن
exalt
متعال کردن
highest
متعال رشید
sublimates
متعال کردن
sublimating
متعال کردن
uplifter
متعال کننده
subtilize
متعال ساختن
uplift
متعال ساختن روبتعالی نهادن
uplifts
متعال ساختن روبتعالی نهادن
the supreme
خداوند متعال باری تعالی
numerate
قادر شمردن
all-powerful
قادر مطلق
omnipotent
قادر مطلق
motile
قادر بجنبش
free swimming
قادر به شنا
almightly
قادر مطلق
solvable
قادر بتادیه وام
solvent
قادر به پرداخت قروض
able to justify bail
قادر به تقبل ضمانت
literacy
قادر به خواندن بودن
solvents
قادر به پرداخت دیون
solvents
قادر به پرداخت قروض
enables
قادر ساختن توانا
enabling
قادر ساختن توانا
solvent
قادر به پرداخت دیون
enabled
قادر ساختن توانا
enable
قادر ساختن توانا
may
توانایی داشتن قادر بودن
capability
قادر به انجام کاری بودن
acatamathesia
قادر بدرک سخن نبودن
thermoduric
قادر به استقامت در برابرحرارت زیاد
enabled
قادر ساختن وسیله فراهم کردن
enabling
قادر ساختن وسیله فراهم کردن
enables
قادر ساختن وسیله فراهم کردن
eurybathic
قادر به زندگی کردن در اعماق مختلف اب
facility
قادر به انجام کاری به سادگی بودن
enable
قادر ساختن وسیله فراهم کردن
batch processing
سیستم کامپیوتری که قادر به پردازش گروهی از کارهاست
storage
مواد مختلف که قادر به ذخیره داده هستند
ectogenic
قادر بادامه زندگی درخارج از میزبان خود
absolutism
حکومت مطلقه اعتقاد به قادر علی الاطلاق
able to withstand contamination
<adj.>
قادر به مقاومت در برابر آلودگی
[بوم شناسی]
interactive
برنامه کامپیوتری قادر به پذیرش داده از عملوند
graphics
چاپگری که قادر به چاپ تصاویر map-bit است
directors
هواپیمایی قادر به هدایت یک رسانگر بدون سرنشین یا یک موشک
programmers
شخصی که قادر به طراحی و نوشتن برنامه کاری است
programmer
شخصی که قادر به طراحی و نوشتن برنامه کاری است
director
هواپیمایی قادر به هدایت یک رسانگر بدون سرنشین یا یک موشک
music chip
مدار مجتمع قادر به تولید صوت موسیقی و tane
aerospace vehicle
هر رسانگر کنترلی که قادر به پرواز در هوا و فضا باشد
all weather fighter
هواپیمایی که در هر گونه شرایط جوی قادر به عمل باشد
macro
برنامه اسمبلر که قادر به کدگشایی دستورات ماکرو است
fault
سیستم یا وسیلهای قادر به کارکردن است حتی اگر خطایی رخ دهد
communicating word processor
پردازنده کلمه یا ایستگاه کاری که قادر به ارسال و دریافت داده است
edp
پردازشگر کلمه که قادر به انجام توابع پردازش داده مشخص است
landplane
هواپیمایی که قادر به برخاستن از سطح زمین که شامل برف و یخ نیز میگرددمیباشد
hypermedia
متن با کلمات کلیدی خاص که قادر به نمایش تصویر و صوت باشد
faults
سیستم یا وسیلهای قادر به کارکردن است حتی اگر خطایی رخ دهد
communication
ترمینال یا مودمی که قادر به ذخیره سازی داده ارسال شده است
faulted
سیستم یا وسیلهای قادر به کارکردن است حتی اگر خطایی رخ دهد
handle
نمایش مربعی کوچک که قادر به تغییر شکل پنجره یا شی گرافیک است
handles
نمایش مربعی کوچک که قادر به تغییر شکل پنجره یا شی گرافیک است
recorders
قطعهای که قادر به ارسال سیگنالهای ورودی به رسانه ذخیره سازی است
recorder
قطعهای که قادر به ارسال سیگنالهای ورودی به رسانه ذخیره سازی است
commodity
چیزی که قادر به رفع نیاز بشر بوده ومقدار عرضه ان محدود باشد
integrated
نوعی طراحی مدار که قادر به تولید قط عات با توان پایین و کوچک است
chip
اتصال به یک قطعه که در صورت فهور یک سیگنال دیگر قادر به انجام عمل نیست
chips
اتصال به یک قطعه که در صورت فهور یک سیگنال دیگر قادر به انجام عمل نیست
commodities
چیزی که قادر به رفع نیاز بشر بوده ومقدار عرضه ان محدود باشد
memory
فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
interactive
سیستم نمایش که قادر به عکس العمل نشان دادن به ورودی مختلف کاربر است
memories
فضای ذخیره سازی در سیستم کامپیوتری یا رسانه که قادر به بازیابی داده یا دستورات است
medium
هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
bulk
رسانهای که قادر به ذخیره سازی حجم بزرگی از داده با اندازه ها و حالتهای مختلف است
mediums
هر ماده فیزیکی که قادر به ذخیره سازی داده برای برنامههای کاربردی کامپیوتری باشد
extends
استانداردهای گرافیک با resolution بالا توسعه نیافته توسط IBM که قادر به نمایش تا X پیکسل است
extend
استانداردهای گرافیک با resolution بالا توسعه نیافته توسط IBM که قادر به نمایش تا X پیکسل است
extending
استانداردهای گرافیک با resolution بالا توسعه نیافته توسط IBM که قادر به نمایش تا X پیکسل است
effective demand
تقاضای موثرعبارت است از مقدار کالائی که خریداران در قیمتهای موجود مایل و قادر به خریدان هستند
demonstration
نرم افزاری که آنچه یک برنامه قادر به انجام است بدون پیاده سازی توابع آن نشان میدهد
demonstrations
نرم افزاری که آنچه یک برنامه قادر به انجام است بدون پیاده سازی توابع آن نشان میدهد
cells
محل تک حافظهای قادر به ذخیره سازی یک کلمه داده که توسط یک آدرس مشخص قابل دسترسی است
cell
محل تک حافظهای قادر به ذخیره سازی یک کلمه داده که توسط یک آدرس مشخص قابل دسترسی است
appleline
IB تبادل اطلاعات کندرا قادر می سازد تا باکامپیوترهای بزرگ شرکت یک دستگاه سخت افزاری که ریزکامپیوتر ACINTOSH
vertical take off and landing
هواپیمایی که بدون داشتن سرعت نسبی قادر به برخاستن از سطح زمین معلق ماندن در هوا و فرودمجدد باشد
ZMODEM
گونه پیشرفته پروتکل ارسالی MODEM که قادر به تشخیص خطا و توانایی ارسال مجدد است در صورتی که اتصال قط ع شود
teleprinters
وسیلهای که قادر به ارسال و دریافت داده از نقط ه دور توسط مدارهای تلگراف و چاپ پیام روی چاپگر است
teleprinter
وسیلهای که قادر به ارسال و دریافت داده از نقط ه دور توسط مدارهای تلگراف و چاپ پیام روی چاپگر است
inelastic demand
تقاضای غیر قابل کشش تقاضا برای اجناسی که به علت گرانی بیش از حد فقط طبقه خاصی قادر به خرید ان می باشند
literate
قادر به فهمیدن اصط لاحات مربوط به کامپیوتر و نحوه استفاده از کامپیوتر
mass storage
وسیله ذخیره پشتیبان که قادر به ذخیره سایز حجم زیاد داده است
processor
وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که قادر به تغییر داده طبق دستورات است
integrated
پایگاه داده که قادر به تامین اطلاعات برای نیازهای مختلف بدون داده افزودنه است
screens
وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT
literacy
اصط لاحات مربوطه و قادر بودن برای استفاده از کامپیوتر برای برنامه نویسی و برنامههای کاربردی
screening, screenings
وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT
screened
وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT
screen
وسیله نمایش که قادر به نمایش اطلاعات زیادی است مثل CRT یا VDU. مراجعه شود به READOUT
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand.
آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
pseudo random
قط عات حافظه RAM پویا , که قادر به تنظیم مجدد هستند و بنابراین فاهری مشابه قطعه , RAM ایستا دارند
transphasor
ترانزیستور نوری که از کریستال ساخته شده است که قادر به تنظیم اشعه اصلی نور طبق سیگنال ورودی کوچکتر است
gurantee
عبارت از ان است که دولت یا دولتهایی طی معاهدهای متعهد شوند که انچه را قادر باشند جهت انجام امر معینی انجام دهند
harder
دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست
hardest
دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست
hard
دیسک مغناطیسی محکم که قادر به ذخیره سازی حجم داده بسیار بیشتر از روی فلاپی دیسک است و معمولا متحرک نیست
fibre optics
لایه شیشهای یا پلاستیکی نازک که قادر به ارسال سیگنالهای نوری است . سیگنال نوری یا لیزری برای نمایش داده ارسالی تقسیم میشود
send only device
دستگاهی شبیه یک ترمینال که قادر است داده ها را به کامپیوتر ارسال کند ولی نمیتواند داده ها را از ان دریافت کند
real time
با همان سرعتی که در جهان واقعی حرکت می کنند.نقاشی متحرک بلا درنگ نیاز به سخت افزار نمایش قادر به نمایش یک ترتیب به صورت ده تصویر مختلف در ثانیه دارد
scitovsky double criterion
که براساس ان تغییری ایده ال استکه دران کسانیکه بهره برده اند بتوانندکسانیراکه زیان میبرند جبران نموده و در مقابل زیان کنندگان قادر نباشند که ازتغییر جلوگیری نمایند
upward compatible
اصلاحی به این معنی که یک سیستم کامپیوتری یا غستگاه جانبی قادر است هر کاری راکه مدل قبلی انجام می داده انجام داده و علاوه بر ان عملکردهای بیشتری هم داشته باشد سازگاری رو به پیشرفت
simple network management protocol
سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
accelerationists
شتاب گرایان مکتبی که براساس اعتقاد انها هر گونه اقدام در جهت کاهش نرخ طبیعی بیکاری بدون اینکه قادر باشد این نرخ را کاهش دهد باعث تسریع تورم خواهدشد .میلتون فریدمن و ادموندفلپس از پیروان اصلی این گروه میباشند
extends
فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
extend
فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
extending
فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com