English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (21 milliseconds)
English Persian
electroplat قرار دادن یک فلز بر روی سطح مواد با استفاده ازالکترولیز
Other Matches
utilises مورد استفاده قرار دادن
utilised مورد استفاده قرار دادن
utilizing مورد استفاده قرار دادن
utilize مورد استفاده قرار دادن
utilising مورد استفاده قرار دادن
utilizes مورد استفاده قرار دادن
utilizing مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilising مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilizes مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilises مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
utilised مورد استفاده قرار دادن بهره برداری کردن
classify در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
classifies در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
classifying در یک کلاس قرار دادن یا در زیر مجموعههای مختلف قرار دادن
provisions of a contract مواد قرار داد
swops توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopping توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swopped توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swaps توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swapped توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
swap توقف استفاده از یک برنامه قرار دادن موقت آن در محل ذخیره سازی , اجرای برنامه ریگر و پس از خاتمه بازگشت به برنامه اولی
cryogenic memory استفاده از خصوصیات هدایت مواد
posturing چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
posture چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
postured چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
postures چگونگی طرز ایستادن یا قرار گرفتن قرار دادن
resists ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
resisted ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
resist ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
resisting ماده محافظ شیارهای PCB که تحت تاثیر مواد شیمیایی قرار نمیگیرد
reed شانه [وسیله ای که جهت کوبیدن و محکم کردن نخ پود در چله استفاده می شود و بیشتر در دارهای مکانیکی مورد استفاده قرار می گیرد. اندازه اینگونه شانه به پهنای عرض بافت است.]
action architecture [معماری با طرح های دقیق و مختصر و استفاده از مواد آماده]
cryogenic materials مواد یا الیاژهایی که دردماهای بسیار پایین قابل استفاده اند
acid house نوعی موسیقی رقص کهاصولا با استفاده از مواد مخدر توهمزا همراه است
inlaid work [نقش تزئینی فقط با استفاده از یک نوع مواد در بریدگی، تورفتگی یا فرورفتگی دیوار]
applique مورد استفاده قرار گرفته
batteries استفاده از باتری برای وسایل با حافظه قرار
battery استفاده از باتری برای وسایل با حافظه قرار
double boiler [ظرفی که ظرف کوچک تری در آن قرار بگیرد و مواد درون آن ظرف بطور غیر مستقیم گرم شود.]
water bath [ظرفی که ظرف کوچک تری در آن قرار بگیرد و مواد درون آن ظرف بطور غیر مستقیم گرم شود.]
bain-marie [ظرفی که ظرف کوچک تری در آن قرار بگیرد و مواد درون آن ظرف بطور غیر مستقیم گرم شود.]
water quench [ظرفی که ظرف کوچک تری در آن قرار بگیرد و مواد درون آن ظرف بطور غیر مستقیم گرم شود.]
waterbath [ظرفی که ظرف کوچک تری در آن قرار بگیرد و مواد درون آن ظرف بطور غیر مستقیم گرم شود.]
square away سروسامان دادن به دردسترس قرار دادن
compression روش کاهش اندازه بلاک داده با کاهش فضا وحذف فضاها و مواد بی استفاده
compost مواد مقوی نباتات کود دادن
bridge سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
bridged سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
storing ذخیره داده که بعداگ در صورت نیاز مورد استفاده قرار می گیرد
store ذخیره داده که بعداگ در صورت نیاز مورد استفاده قرار می گیرد
bridges سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
letter de chancellerie نامهای است که در مناسبات مهم جهانی مورد استفاده قرار می گیرد
NCR paper کاغذ خاص تلقیح شده با مواد شیمیایی که به صورتهای مختلف استفاده میشود. پس از چاپ گرفتن این کاغذ با چاپگر impact
freeware نرم افزاری که در دامنه عمومی قرار دارد و هر کسی بدون پرداخت میتواند از آن استفاده کند
expanded memory system ابزاری که حافظه اضافی در IBM PC قرار دارد را مدیریت میکند و برای برنامه ها آماده استفاده می سازد
thermate نوعی ماده اتشزاست که در گلولههای اتشزا مورد استفاده قرار می گیرد و معمولا مخلوط اکسیداهن و الومینیم میباشد
ptomaine مواد الی قلیایی سمی که دراثر پوسیدگی باکتریها برروی مواد ازتی تشکیل میگردد
setting up قرار دادن
lodged قرار دادن
underexpose قرار دادن
lodge قرار دادن
park قرار دادن
settles قرار دادن
parks قرار دادن
settle قرار دادن
placements قرار دادن
lodges قرار دادن
set قرار دادن
relative location قرار دادن
lay قرار دادن
makes قرار دادن
make قرار دادن
lays قرار دادن
pack قرار دادن
packs قرار دادن
locate قرار دادن
superpose قرار دادن
posit قرار دادن
parked قرار دادن
placement قرار دادن
sets قرار دادن
located قرار دادن
putting قرار دادن
puts قرار دادن
individuate تک قرار دادن
locates قرار دادن
put قرار دادن
rows قرار دادن
row قرار دادن
rowed قرار دادن
locating قرار دادن
verbal note شود مورد استفاده قرار می گیرد و گاهی نیز برای ان که خلاصهای از مذاکرات شفاهی در دست باشد تنظیم می گردد
straddle trench خندق یا نوعی سنگر عمیق خطی کوتاه که معمولا برای تهیه مستراح اردوگاهی مورد استفاده قرار می گیرد
target materials مواد و وسایل بردن هدفهاروی نقشه یا نشان دادن ومشخص کردن انها روی طرحها
restoration احیا و مرمت فرش [برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
modeled نمونه قرار دادن
utilizes مورداستفاده قرار دادن
utilised مورداستفاده قرار دادن
utilizes در دسترس قرار دادن
utilizing مورداستفاده قرار دادن
prefers جلو قرار دادن
utilizing در دسترس قرار دادن
prefer جلو قرار دادن
couched درلفافه قرار دادن
put to در تنگنا قرار دادن
utilising مورداستفاده قرار دادن
meddled در وسط قرار دادن
utilises مورداستفاده قرار دادن
utilising در دسترس قرار دادن
utilises در دسترس قرار دادن
utilize مورداستفاده قرار دادن
utilised در دسترس قرار دادن
modelled نمونه قرار دادن
model نمونه قرار دادن
utilize در دسترس قرار دادن
couches درلفافه قرار دادن
doubts موردتردید قرار دادن
boxed قرار دادن در یک جعبه
preferring جلو قرار دادن
doubt موردتردید قرار دادن
back up پشت قرار دادن
back-up پشت قرار دادن
put in قرار دادن چیزی در
set of the sails قرار دادن بادبانها
includes قرار دادن شمردن
impacts زیرفشار قرار دادن
impact زیرفشار قرار دادن
include قرار دادن شمردن
pile up <idiom> روی هم قرار دادن
incase در صندوق قرار دادن
placing قرار دادن گماردن
places قرار دادن گماردن
doubting موردتردید قرار دادن
lead by the nose الت قرار دادن
subjects در معرض قرار دادن
laminate رویهم قرار دادن
subjecting در معرض قرار دادن
subject در معرض قرار دادن
emplace در محلی قرار دادن
enfilade روبروی هم قرار دادن
place قرار دادن گماردن
doubted موردتردید قرار دادن
to put down پایین قرار دادن
immurement در دیوار قرار دادن
couch درلفافه قرار دادن
sandwich در تنگنا قرار دادن
ranges در طبقه قرار دادن
purgatory در برزخ قرار دادن
lap رویهم قرار دادن
to lead by the nose الت قرار دادن
compacts تنگ هم قرار دادن
lapped رویهم قرار دادن
compacting تنگ هم قرار دادن
compacted تنگ هم قرار دادن
oppress درمضیقه قرار دادن
compact تنگ هم قرار دادن
oppresses درمضیقه قرار دادن
man قرار دادن سرنشین
place at disposal در دسترس قرار دادن
treat موردعمل قرار دادن
sandwiched در تنگنا قرار دادن
sandwiches در تنگنا قرار دادن
plebeianize جزوتوده قرار دادن
inprocess درجریان قرار دادن
treats موردعمل قرار دادن
treated موردعمل قرار دادن
prifix در جلوچیزی قرار دادن
prifixal در جلوچیزی قرار دادن
colocate درمجاورت هم قرار دادن
colocate در مجاور هم قرار دادن
collimate موازی قرار دادن
meddle در وسط قرار دادن
oppressing درمضیقه قرار دادن
range در طبقه قرار دادن
pronate دمر قرار دادن
side در یکسو قرار دادن
encapsulate در محفظهای قرار دادن
subjected در معرض قرار دادن
encapsulates در محفظهای قرار دادن
obligate در محظور قرار دادن
encapsulating در محفظهای قرار دادن
mans قرار دادن سرنشین
meddles در وسط قرار دادن
ranged در طبقه قرار دادن
models نمونه قرار دادن
sides در یکسو قرار دادن
reentrant subroutine زیرروالی که فقط یک نسخه ازان در حافظه اصلی قرار می گیرد و تگسط چندین برنامه دیگر به طور مشترک استفاده میشود
durable material مواد غیراستهلاکی مواد بادوام زیاد
transudate مواد فرانشت شده مواد مترشحه
ingratiated طرف توجه قرار دادن
colocate دریک مکان قرار دادن
chambers اپارتمان در اطاق قرار دادن
chamber اپارتمان در اطاق قرار دادن
to place on the market درمعرض فروش قرار دادن
criminate در معرض اتهام قرار دادن
numbers قرار دادن طرح در متن
cradles درچهارچوب یاکلاف قرار دادن
putting قرار دادن داده در پشته
puts قرار دادن داده در پشته
go for مورد حمله قرار دادن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com